3زورگیر که دست وپای زنها را می بستند دستگیر شدند

عملیات بازداشت این گروه از دزدان به دنبال اعلام شکایتی از سوی یک زن در کلانتری 14 معلم شهر ساری در دستور کار پلیس قرار گرفت.

این زن در حالیکه بشدت ترسیده و بسختی قادر به حرف زدن بود، در باره ماجرای حمله دزدان به خانه‌اش به مأموران گفت: در خانه‌ام تنها بودم که زنگ در خانه را زدند.

زن جوانی با ادعای اینکه سؤال مهمی دارد درخواست کرد تا دم در بروم. وقتی در را باز کردم ناگهان دو مرد و یک زن در حالی که نقاب سیاه رنگی بر چهره زده بودند با زور وارد خانه شدند.

خواستم فریاد زده و همسایه‌ها را به کمک بطلبم اما یکی از آنها با دست جلوی دهانم را گرفته و تهدید کرد اگر سرو صدا کنم جانم را می‌گیرد.آنها با تهدید مرا به داخل اتاقی برده و در آنجا دست و پایم را بستند.سپس به زور محل نگهداری اموال با ارزش را از من پرسیده و آنها را برداشتند.

سرانجام وقتی نقشه سرقتشان را اجرایی کردند خانه را ترک کرده و مرا در همان حال رها کردند.بعد از رفتن آنها به هر ترتیبی بود توانستم دست و پایم را باز کرده و خودم را خلاص کنم.با توجه به این گزارش،‌ مأموران کلانتری 14 بسرعت خود را به محل وقوع حادثه رسانده و بررسی در باره شیوه و چگونگی وقوع سرقت را آغاز کردند.

با توجه به نشانی‌هایی که زن مالباخته از مشخصات ظاهری دزدان در اختیار پلیس قرار داده بود،مسیر‌های فرار دزدان از طریق دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه مورد بررسی‌های دقیق قرار گرفته و منطقه احتمالی فرار و پنهان شدن آنها در شرق مازندران شناسایی شد.در ادامه اقدام‌های تجسسی مأموران کلانتری 14 معلم ساری مشخص شد که دزدان نقابدار به شهرستان نکا رفته و در آنجا پنهان شده‌اند.

با بدست آمدن این اطلاعات هماهنگی‌های لازم با پلیس این شهرستان برای ردیابی مخفیگاه دزدان در دستور کار قرار گرفته و عملیات همزمان در دو شهرستان برای به دام انداختن دزدان آغاز شد.
در حالی که اقدام‌های پلیسی برای ردیابی مخفیگاه دزدان زورگیر ادامه داشت،مأموران اطلاعاتی بدست آوردند که نشان می داد آنها قصد دارند اموال سرقتی خود را در یکی از جواهر فروشی‌های شهر نکا به‌فروش برسانند.

مأموران آگاهی بسرعت وارد عمل شده و منطقه مورد نظر را تحت مراقبت‌های نامحسوس خود قرار دادند تا اینکه دزدان بلافاصله بعد از حضور در جواهر فروشی مورد نظر در شهرستان نکا به محاصره پلیس در آمده و بازداشت شدند.

سرهنگ حسن فلاح فرمانده انتظامی شهرستان نکا در تشریح جزئیات دستگیری این سه سارق زورگیر گفت : متهمان پس از سرقت به سمت شهرستان نکا متواری شده بودند. مراتب بلافاصله به یگان‌های عملیاتی فرماندهی انتظامی شهرستان نکا اعلام و شناسایی و دستگیری عاملان این سرقت در دستور کار نکا قرار گرفت .
متهمان به نام‌های زینب، عزت و ایمان که قصد فروش اموال مسروقه در یکی از طلا فروشی‌های این شهرستان را داشتند توسط مأموران انتظامی شناسایی و در اقدامی عملیاتی دستگیر شدند.

در بازرسی‌های به عمل آمده از محل اختفای متهمان اموال سرقتی شامل:یک عدد شمایل با زنجیر طلا،گردنبند طلا،یک عدد دستبند پهن طلا،پنج عدد انگشتر طلا،شش عدد ساعت مچی، یک عدد حلقه تیتانیوم، یک عدد گردنبند تیتانیوم، سه دستگاه تلفن همراه، یک عدد دسته کلید و مهر متعلق به شاکی، لباس خانگی و تعدادی مدارک و اسناد کشف شد.

براساس این گزارش، متهمان پس از شناسایی توسط مالباخته و تشکیل پرونده به مرجع قضایی معرفی شدند و موضوع در دست بررسی است.

اخبار  حوادث  -  ایران

ویدیو مرتبط :
من دست وپای وهابیها را می بوسم اگر...ر

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شوخی خطرناک جوانها با یکدیگر/ دست وپای او را بستند و پس از ریختن تینر،او را آتش زدند

او ادامه داد : من با یکی از هم دوره ای هایم همیشه شوخی می کردم . یک روز وقتی مثل همیشه در محل کار آموزی حاضر بودیم دوباره شوخی های همیشگی شروع شد و دوستم نا خود آگاه میخی را که قبلا روی شعله های آتش داغ کرده بود به پشت گردن من زد و من سوختم .

او همچنین ادامه داد: پس از آن شوخی من هم به سراغ یک قاشق رفتم و داغش کردم و به سمت دوستم رفتم تا مخفیانه قاشق را به پشت گردنش بچسبانم که دریک لحظه متوجه شد و در حالی که قصد داشت مانع شود قاشق به کنار صورتش برخورد کرد و کمی صورتش را سرخ کرد . از او عذر خواهی کردم و با آرام شدن او دوباره مشغول کارمان شدیم و به خیال من همه چیز تمام شد اما اینگونه نبود و او بعد از مدتی به سراغم آمد و گفت این کار تو را طوری جبران می کنم که سرت را پایین انداخته و از در مجتمع خارج شوی !من هم که از تهدید او ترسیده بودم چند روزی به خوابگاه و محل استراحتم نرفتم .بعد از دو سه روز 6دی بودکه به خوابگاه رفتم و در محل استراحتم دراز کشیده بودم که یک دفعه او و چند نفر دیگر به سمت من حمله کردند و یکی روی سینه من نشست یکی هم شروع کرد دست و پا های من را باچسب بستن .وقتی آنها دست و پای من را بستند، رهایم کردند.

 

هرطورکه بود خودم را به نزدیک در اتاق رساندم و با داد و فریاد کمک خواستم اما یکی از آنها پاهای من را گرفت و من را به داخل اتاق کشاند. همان دوستم که کینه شوخی گذشته را به دل گرفته بود یک قوطی تینر آورد و درش را باز کرد . هنوز تینر ها را نریخته بود که یکی از هم دوره ای هایم که دراتاق شاهد ماجرا بود به سمتش دوید و با او درگیر شد تا اورا از این انتقام خطرناک منصرف کند اما او دست بردار نبود . مقداری تینر را روی بدن من ریخت و درحالی که از من فاصله داشت با یک فندک تینر ها را به آتش کشید . آتش با سرعت به سمت من آمد و قسمتی از شکم و پا های من را فرا گرفت . بعد از آن بود که دوستانش با پتو آتش را خاموش و من را که به شدت مصدوم شده بودم به بیمارستان امام رضا (ع) بردند .

او در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود و تاوان سختی برای آن شوخی های نابجا داده بود مدعی شد چندین بار مورد عمل جراحی قرار گرفته ام و پیوند پوست شده ام.در حالی که متهمان بازداشت شده بودند بازپرس سیمایی دستورات لازم قضایی را صادر کرد تا میزان جراحات جوان شاکی مشخص و تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت پذیرد .

  اخبار  حوادث - خراسان