2 پسر نوجوان، متهمان به قتل مربی بدنسازی

2 پسر نوجوان، متهمان به قتل مربی بدنسازی

این جنایت روز 9دی سال گذشته در باشگاه بدنسازی در جنوب تهران به وقوع پیوست و مربی باشگاه که یونس نام داشت با ضربات کارد از پا درآمد. وقتی ماموران به محل حادثه رفتند تا درباره این قتل تحقیق کنند متوجه شدند یونس در همان محل سکونت داشت و شب‌ها نیز آنجا استراحت می‌کرد.

 

کارآگاهان با کمی تحقیق فهمیدند شب حادثه بعد از تعطیل‌شدن باشگاه دو نوجوان 15و16ساله وارد آنجا شده‌اند.  این دو نفر در شرایطی به عنوان مظنون پرونده شناخته شدند که پلیس احتمال می‌داد قتل به دلیل خصومت شخصی صورت گرفته است زیرا هیچ سرقتی از محل جنایت انجام نشده بود.

 

کارآگاهان در جریان تحقیقات فهمیدند دو متهم که مراد و حسن نام دارند پس از قتل فراری شده‌اند. به این ترتیب تلاش‌ها برای دستگیری دو متهم ادامه یافت تا اینکه ماموران توانستند سرنخ‌هایی را از محل اختفای مراد به دست بیاورند و سرانجام این پسر 15ساله را بازداشت کردند. 

 

مراد بعد از انتقال به پلیس آگاهی به قتل مربی بدنسازی اقرار کرد و گفت به دلیل مسایل اخلاقی دست به این جنایت زده است. پسر نوجوان مدعی شد یونس وی را مورد تعرض قرار داده است. او گفت: «من از مدتی قبل در این باشگاه تمرین می‌کردم تا اینکه یک روز یونس به من گفت از نظر بدنی در شرایط خوبی هستم و اگر کمی تمرین کنم او می‌تواند مرا برای شرکت در مسابقات معرفی کند.

 

از این موضوع خیلی خوشحال شدم و وقتی یونس گفت حاضر است جمعه‌ها در زمان تعطیلی باشگاه به من تمرین بدهد قبول کردم.»  متهم در ادامه ادعا کرد: «روز حادثه برای تمرین‌های اختصاصی به باشگاه رفتم اما یونس به من تعرض کرد.

 

از این کار او به‌شدت ناراحت شده بودم اما کاری از دستم برنمی‌آمد و نمی‌توانستم به کسی حرفی بزنم حتی موضوع را با خانواده‌ام هم در میان نگذاشتم چون آبرویم به خطر می‌افتاد. مدتی بعد یونس مرا تهدید کرد و گفت اگر در برابرش تسلیم نشوم همه‌چیز را به خانواده‌ام می‌گوید و آبرویم را می‌برد.

 

من هم چاره‌ای جز سکوت نداشتم این رفتارهای مربی‌ام مرا به‌شدت آزار می‌داد تا اینکه فهمیدم همین مشکل برای حسن هم پیش آمده است. او هم در همان باشگاه تمرین می‌کرد. وقتی با هم صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که او را برای گرفتن انتقام به قتل برسانیم.» مراد در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «روز حادثه همراه حسن به خانه یونس رفتیم و در فرصتی مناسب با چاقو به او حمله و بعد از انجام قتل فرار کردیم.» کارآگاهان بعد از شنیدن این اعترافات به تحقیق برای دستگیری حسن ادامه دادند و دومین متهم پرونده را نیز به دام انداختند.

 

حسن هم همان ادعاهای همدستش را تکرار کرد و آن دو به بازسازی صحنه قتل پرداختند.  پرونده بعد از اتمام تحقیقات مقدماتی با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه متهمان در اختیار قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و متهمان به‌زودی در دادگاه از خود دفاع خواهند کرد./شرق

ویدیو مرتبط :
قتل پسر نوجوان توسط داعش

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

محاکمه متهمان پرونده جنایت در پاساژ گلستان/ قتل پسر نوجوان پایان درگیری لفظی

 روز دوم بهمن ماه سال 92 ماموران پلیس در جریان وقوع یک درگیری خونین در مرکز خرید گلستان شهرک غرب قرار گرفتند که بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار داده و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند.

با حضور مأموران در محل و انجام بررسی‌های نخست مشخص شد درگیری میان دو گروه از جوانان انجام شده که پس از این درگیری نوجوان 16 ساله ای بر اثر اصابت ضربات چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده است. همچنین پسر دیگری نیز با ضربه چاقو به صورت سطحی مجروح شده بود.

همزمان با دستگیری افراد حاضر در درگیری از بیمارستان خبر رسید که با وجود انجام اقدمات درمانی پسر 16 ساله به علت ضربه چاقو، خونریزی کرده و پس از مرگ مغزی جان خود را از دست داده است.

با آغاز رسیدگی به پرونده، یکی از متهمان به عنوان ضارب شناسایی شد و تحت بازجویی قرار گرفت.

این پسر که در اظهارات اولیه خود منکر حمل و استفاده از چاقو بود، در ادامه تحقیقات لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه به همراه دو نفر از دوستانم در داخل مجتمع تجاری گلستان، روی سکوی حوض داخل پاساژ نشسته بودیم که چند جوان از مقابل ما عبور کردند. یکی از آنها برگشت و به ما گفت: "چرا نگاه می‌کنید؟" که از آنها خواستیم بروند ولی آنها درگیری را ادامه دادند.

وی افزود:از آنجا که تعداد آنها بسیار بیشتر از ما بود من چاقو را بیرون کشیده و ابتدا ضربه‌ای به سمت یک نفر از آنها مهرداد پرتاب کردم. در حالی که بسیار ترسیده و قصد داشتم تا از محل درگیری فرار کنم، ضربه‌ای دیگر را به سمت مقتول پرتاب کردم. در همین زمان مأموران ما را دستگیر کردند.

وی در ادامه صحبت هایش گفت: چاقو، هدیه یکی از دوستانم است که چند سال پیش به من داده بود و در این مدت آن را در خانه نگهداری می‌کردم. شب حادثه، تازه از باشگاه به خانه آمده و ساک ورزشی را در داخل اتاق گذاشته بودم که متوجه چاقو شدم که از پشت پشتی مشخص بود. از آنجایی که پدر و مادرم مخالف نگه داشتن چنین وسایلی از سوی من هستند، تصمیم گرفتم تا محل چاقو را تغییر داده و به همین علت چاقو را برداشتم.

با اعتراف متهم، پرونده وی برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به همراه دو همدستش صبح دیروز در این شعبه محاکمه شدند.

در این جلسه مادر مقتول خواستار دیه و پدر مقتول خواستار قصاص شد و متهم اصلی نیز با ابراز پشیمانی قتل را قبول و اظهارات قبلی خود را تکرار کرد.

در پایان جلسه نیز هیات قضایی وارد شور شدند تا حکم نهایی در خصوص این پرونده را صادر کنند.

 

 اخبار حوادث - باشگاه  خبر نگاران