اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
یکی این پوست موز را از جلوی پای روحانی بردارد!
اخبار اقتصادی - یکی این پوست موز را از جلوی پای روحانی بردارد!
سایت «الف» در باره اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها مطلبی با عنوان «یکی این پوست موز را از جلوی پای روحانی بردارد» منتشر کرد و نوشت: کاری که به سادگی با شناسایی و حذف غیر نیازمندان و بدون هزینه اجتماعی و سیاسی چندانی قابل اجراست، دولت به زحمتی برای عموم مردم تبدیل می کند.
متن این یادداشت را بخوانید: پدر بزرگی داشتم که تنها پسرش که دانشجوی مهندسی الکترونیک دانشگاه علم و صنعت بود را برای دفاع از اسلام، راهی جبهه و قربانی کرد. ایشان مغازه ای هم در بازار تهران داشت که بعد از شهادت دایی من، آنجا را فروخت و همه وقت و فکر و ذکرش شد کمک به جبهه ها... بعد از جنگ هم خانه نشین شد و بجز خدمات درمانی، هیچ کمک نقدی یا غیر نقدی دیگری از بنیاد شهید یا سپاه قبول نکرد.
سال 89 که دولت برای دریافت یارانه های نقدی ثبت نام می کرد، پدربزرگم مرا به عنوان بزرگترین نوه صدا زد و با نگرانی خواست تا برایش در سایت رفاهی ثبت نام کنم.
حالا نحوه ثبت نام و اینکه آیا ثبت نام شده یا نشده و اینکه مستحق این پول بوده یا نبوده، خمس دارد یا ندارد و... آنقدر ذهن پیرمرد بیچاره را درگیر کرده بود که روزی چند بار به من زنگ می زد و می پرسید تو مطمئنی که مرا ثبت نام کرده ای؟
پس چرا پیامکش نیامده؟ چرا بانک خبر نداده؟ پس فلان همسایه چی می گه؟ چرا برای همه فلان است و برای من بهمان است و...
خلاصه این چندرغاز یارانه، برای مردی که تنها پسرش و همه زندگی و دارو ندارش را برای کشور داده بود مشغولیت و درگیری ذهنی بزرگی ایجاد کرده بود.
پدربزرگ نازنینم چند ماه بعد سکته مغزی کرد و در اسفند90 در بیمارستان خاتم الانبیا به رحمت خدا رفت.
خبره های روان شناسی می گویند وقتی کسی به موضوعی ناخوش آیند که باید با آن مواجه شود، حساسیت دارد؛ به جای آنکه درباره مواجهه با آن ناخوش آیند با او حرف بزنید، او را با ناخوش آیند مواجه کنید.
مثلا کسی که از آمپول وحشت دارد، هی نگویید فردا می خواهیم برویم آمپول بزنیم. اینطوری دایم به آمپول فکر می کند و برای او درگیری ذهنی پیش می آید و وحشت او بیشتر و بیشتر می شود.
بجای حرف زدن از آمپول، وقتش که شد، ببریدش و بگویید بخواب آمپولت را بزن دو دقیقه دیگر خلاصی!
حکایت دعوت دولت از مردم برای انصراف از دریافت یارانه هاست.
کاری که به سادگی و با شناسایی و حذف غیر نیازمندان (مانند پزشکان، دارندگان کارت بازرگانی، مهندسان، مدیران دولتی، کسانی که در سال های گذشته وام بزرگ گرفته اند، کسانی که مکه یا اروپا و ترکیه و دبی و... سفر کرده اند، کسانی که خودروی مثلا 40میلیون به بالا دارند و...) به سادگی و بدون هزینه اجتماعی و سیاسی چندانی قابل اجراست.
دولت محترم این کار ساده را دارد با بی تدبیری عجیبی به زحمتی بزرگ و ایجاد دغدغه و مشغولیت ذهنی و ناراحتی برای عموم مردم تبدیل می کند.
نگاهی به پاسخ های مسولان سازمان هدفمندی به سوالات مطرح درباره نحوه و شرایط ثبت نام برای دریافت یارانه نقدی در مرحله دوم نشان می دهد آقایان چقدر از مرحله پرت هستند و چه ابعاد مهمی از کار را اصلا ندیده اند... مثلا اگر سرپرست خانواده در شرف طلاق یا ازدواج فرزندش یا در انتظار تولد فرزند جدیدی باشد یا خانه اش را با تسهیلات اجاره به شرط تملیک بانکی خریده باشد یا جوانانی که با ازدواج بزودی سرپرست خانواده می شوند... مسئولان سازمان هدفمندی یکشنبه شب در برنامه پایش تلویزیون طوری به این سوالات ساده پاسخ می دادند که گویی برای اولین بار با آن برخورد کرده اند!
علاوه بر اینها، نوع تبلیغات برای انصراف دادن مردم از ثبت نام برای یارانه ها با آن زیرنویس های مکرر و اعصاب خرد کن، بیش از این که مردم را از یارانه منصرف کند، آنها را عصبانی کرده است چرا که لحن این تبلیغات، منت گذاشتن دولت بر سر مردم را تداعی می کند و با وعده های قبلی همین صدا و سیما به مردم در سال 89 درباره یارانه های نقدی کاملا منافات دارد.
مردم به درستی می پرسند مگر قرار نبود این یارانه ها بایت افزایش در نرخ سوخت و آب و برق باشد؟
مردم به درستی می پرسند حالا قرار است سوخت و کرایه تاکسی و اتوبوس را چقدر گران کنید تا ببینیم آیا می صرفد که از خیر یارانه بگذریم یا نه؟
مردم به درستی می پرسند چقدر درآمد داشته باشیم، دیگر مستحق دریافت یارانه نیستیم؟
مردم به حق می پرسند آیا دولت با رانتخواران و اسراف ها در ادارت دولتی مبارزه موثر کرده است؟
چرا دولت بجای اینکه از مردم می خواهد برای کمک به کشور یارانه نگیرند، از خودش شروع نمی کند و اول جلوی بریز و بپاش ها و همایش های بیهوده را نمی گیرد؟
اینها سوالات منطقی مردم است که این روزها در محافل مردمی در تاکسی و صف و گعده های خانوادگی شنیده می شود.
اما مسئولان محترم کلا خودشان را به کوچه علی چپ زده اند و هیچ جوابی به آنها نمی دهند و در عوض با تبلیغات مکرر، روی اعصاب مردم رژه می روند...
دو ماه پیش و پس از بلند شدن اعتراض عمومی به نحوه توزیع سبد کالا، ظریفی ایده سبدکالا و نحوه توزیعش را به پوست موزی زیر پای دولت تشبیه کرد.
اکنون همه کسانی که به آقای روحانی و این آب و خاک علاقمندند چشم باز کنند و پوست موزی به این بزرگی را از زیر پای ایشان بردارند.
اخبار اقتصادی - الف
ویدیو مرتبط :
دیگر پوست موز را دور نیاندازید؛ پوست موز یک ماسک خوب
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روحانی مواظب پوست موز باشد
اخبارسیاسی - روحانی مواظب پوست موز باشد
در نشست خبری روز گذشته رئیس جمهور با اصحاب رسانه در کنار همه سؤالاتی که مطرح شد، خبرنگار یک روزنامه معروف که مخالفت آن با دولت و بدنه اجتماعی هوادارِ آن بر کسی پوشیده نیست، پرسید: «همانطور که مستحضرید رهبر معظم انقلاب بر فاصله گذاری دولت با فتنه گران تاکید کردند؛ برنامه دولت محترم برای عمل به این توصیه چیست؟»
رئیس جمهور پاسخ داد: «همه نکاتی که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر فرمودند دولت برای آنها برنامه ریزی کرده و اجرایی و عملیاتی میکند. مسائلی هم که مربوط به سالهای گذشته است و در کشور وجود دارد، ما در چارچوب قانون عمل میکنیم.
معیار ما قانون خواهد بود و کسی اگر محکومیتی دارد، و محکومیتش برای این است که طرف از حقوق اجتماعی محروم شود، یعنی دادگاه فردی را برای استفاده از حقوق اجتماعی محروم کرده، به قانون عمل میکنیم. ولی این تخیلی است که آقایی در عکسی بوده حالا اینکه مالِ کی است و به چه منظور بوده و رفته تماشا کند یا چه جور شعاری بدهد، را نمیپذیریم که کسی بخواهد بر مبنای توهمات فردی را محکوم کرده یا به دولت بگوید که این فرد از حقوق اجتماعی محروم است. برای ما معیار قانون است.»
این نوع جهت گیری رسانه ای در کنار تحلیل و تفسیرهای جهت دار درباره عملکرد دولت، خبر از یک استراتژی رسانه ای تازه میدهد.
برخی از مخالفان رییس جمهور حسن روحانی، اگر چه در یک سال گذشته نشان داده اند که به هیچ وجه قصد عقب نشینی از مواضع تند و تیز خود در مخالفت با رییس جمهور ندارند، اما گاه به گاه در مقام تمجید از وی برمی خیزند و در این میدان از همدیگر سبقت میگیرند و آن زمانی است که بخواهند میان رییس جمهور و بدنه اجتماعی حامی وی اختلافی بیندازند.
این افراد با اطلاع کامل از خواستهها و مطالبات حامیان روحانی تلاش میکنند او را در موقعیتی قرار دهند که میان خط قرمزهای نظام و شعارهای انتخاباتی اش، مجبور به انتخاب یکی شود؛ تا در این میان اگر خط قرمزهای نظام را برگزید رو به بدنه اجتماعی حامی او فریاد بر آورند که «ای ملت، این همان روحانی است که شما به وی امید بسته اید، او بی اعتنا به وعده هایش جانب دیگر را گرفته است.» در این میان آنها تلاش میکنند تا نشان دهند که میان خط قرمرهای نظام و خواستههای مردم تضاد عمیقی وجود دارد. چنانچه روحانی به سَمت عملی کردن وعده هایش پیش رود، میکوشند از آن میان چیزی پیدا کنند که با خط قرمزهای نظام در تضاد باشد، و بعد توپخانه خود را به کار میاندازند که «رییس جمهور دست در کاسه مخالفان نظام دارد.»
این گروه در هر حال میتوانند عِرض خود ببرند و ملت و دولت را به زحمت بیندازند. در این میان اتخاذ سیاستی اصولی و منطقی از سوی دکتر حسن روحانی میتواند این گروه را در رسیدن به اهدافشان ناکام گرداند. رئیس جمهور در موقعیتی است که هم باید خطوطِ نظام را رعایت کند و هم به گونه ای عمل کند که بدنه اجتماعی حامی خود را دلسرد نکند.
به نظر میرسد که عملکرد مخالفانِ دولت در این زمینه میتواند الگوی خوبی برای وی باشد. یعنی همان گونه که مخالفانِ دولت تلاش میکنند میان مطالباتِ مردمی و خطوط نظام تضاد ایجاد کنند، او میتواند با کنار هم قرار دادن این دو، از زمین لغزانی که مخالفانش برای وی ترتیب داده اند، به سلامت عبور کند. زمینی که پر از پوست موزهایی است که پا گذاشتن بر هرکدام از آنها میتواند آدمی را سرنگون کند.
اخبارسیاسی - ابتکار