گم شدن باغبان و زن پولدار در هاله‌ای از ابهام

به گزارش جوان، روز دوشنبه 4 خردادماه زن جوانی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش شكایت كرد. شاكی گفت: یك سال قبل با بیژن ازدواج كردم. او 17 سال است كارگر خانوادگی پیر‌زن پولداری است كه هر روز به خانه اعیانی آنها می‌رود و شب به خانه برمی‌گردد اما امروز صبح بعد از خارج شدن دیگر به خانه برنگشت.

پس از طرح شكایت، پرونده به دستور قاضی مدیر روستا بازپرس ویژه قتل پایتخت در اختیار كارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت. نخستین تحقیقات نشان داد پیر‌زن پولدار بعد از فوت شوهرش به همراه پسرش دراین خانه ویلایی زندگی می‌كند. همچنین مشخص شد روز حادثه دختر میانسال این خانواده به نام طوبی هم كه در محله دیگری زندگی می‌كند، در خانه مادرش بوده است. از سوی دیگر مأموران در بررسی دوربین‌های مداربسته خانه دریافتند كه بیژن ساعت 7 صبح وارد محل كارش شده و 40 دقیقه بعد بدون اینكه خودرواش را با خودش ببرد از خانه خارج شده است. تصاویر همچنین نشان داد لحظاتی بعد از خارج شدن بیژن، طوبی هم خانه را ترك كرده اما بار دیگر به خانه بازگشته است.

طوبی وقتی مورد بازجویی قرار گرفت گفت كه اطلاعی از سرنوشت بیژن ندارد و روز حادثه هم در خانه نبوده است. در حالی كه تحقیقات پلیسی نشان می‌داد طوبی با تناقض‌گویی قصد فریب پلیس را دارد،كارآگاهان طوبی را دوباره برای بازجویی فرا‌خواندند اما متوجه شدند وی نیز به صورت مرموزی ناپدید شده است. پس از این مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینكه در تحقیقات تخصصی به چهار نفر از بستگان و اعضای خانواده طوبی مشكوك شدند و آنها را برای بازجویی بازداشت كردند

. آنها در بازجویی‌ها مدعی شدند مرد گمشده كارگر و باغبان خانه آنها بوده و آنها نقشی در گم‌شدن وی ندارند. یكی از بازداشت‌شدگان كه شوهر طوبی بود نیز در بازجویی‌ها مدعی شد از سرنوشت همسرش بی‌خبر است.

 تحقیقات از متهمان به دستور قاضی مدیر روستا تا روشن شدن زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.

اخبار  حوادث  - جوان 

ویدیو مرتبط :
تثلیث در هاله ای از ابهام!

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راز قتل زن معتاد در هاله‌ای از ابهام

 اخبار حوادث - راز قتل زن معتاد در هاله‌ای از ابهام

به گزارش شرق، ماموران پلیس مرداد سال88 جسد زنی را پیدا کردند که آثار برجامانده روی بدنش نشان می‌داد مورد ضرب‌وجرح قرار گرفته و به قتل رسیده ‌است. وقتی جسد به پزشکی‌قانونی منتقل شد، با توجه به مدارکی که همراه این زن بود مشخص شد او میترا نام ‌دارد و حدودا 50ساله ‌است. کارآگاهان دریافتند این زن تنها زندگی می‌کرده.

 

ماموران به تحقیق از همسایه‌های میترا پرداختند. آنها گفتند میترا را آخرین‌بار دوروز قبل از کشف جسد دیده‌اند و همان‌روز خودرو پژویی از پارکینگ خانه او بیرون رفته است. همسایگان گفتند: «تا جایی که ما خبر داریم شوهر میترا به نام عباس پژو دارد و فکر می‌کنیم او بود که از خانه خارج شد.»

کارآگاهان در ادامه با یافتن رد لاستیک پژو در محل کشف جسد از عباس پرس‌وجو کردند. او درباره علت مرگ همسرش اظهار بی‌اطلاعی کرد و با تکذیب ادعای همسایه‌ها گفت: «من آن‌روز در خانه میترا نبودم.»

این مرد توضیحاتی درباره زندگی خصوصی‌اش داد و گفت: «من و میترا سال‌ها قبل با هم ازدواج کردیم اما به دلیل اینکه او اعتیاد داشت سال‌ها بود که جدا از هم زندگی می‌کردیم. من خانه‌ای در شمال کشور داشتم و بیشتر آنجا بودم میترا نمی‌خواست اعتیادش را ترک کند و هرروز هم بدتر می‌شد. چند مرد بودند که برایش مواد می‌بردند از این شرایط خیلی ناراحت بودم اما کاری از دستم برنمی‌آمد.»

متهم درباره اینکه چرا با توجه به این شرایط همسرش را طلاق نداده، گفت: «ما بچه داشتیم و جدایی‌مان تاثیر زیادی روی زندگی بچه‌ها می‌گذاشت نمی‌خواستم آنها ضربه بخورند به همین دلیل هم زندگی جداگانه‌ای را شروع کردم. وقتی به من گفتند جسد زنم پیدا شده، در تهران بودم. روز حادثه همسرم گفته بود قصد دارد به دندانپزشکی برود اما من خبری از او ندارم.»

گفته‌های عباس نتوانست پلیس را قانع کند چراکه شاهدان با قاطعیت می‌گفتند او را هنگام خروج از خانه مقتول دیده‌اند. این در حالی بود که پزشکی‌قانونی در گزارش خود متذکر شد زن 50ساله به‌دلیل ضربات متعددی که بر سرش وارد شده جان خود را از دست داده است و آثار کبودی روی بدنش نشان می‌دهد او قبل از مرگ درگیری‌هایی داشته.

تحقیقات همچنان در جریان بود که فرزندان عباس و میترا علیه پدرشان شکایت کردند و خواستار مجازات او شدند. به این ترتیب با توجه به مدارک موجود کیفرخواست علیه متهمی که زیربار اتهام نمی‌رفت صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار قضات شعبه 113 دادگاه کیفری ‌استان تهران قرار گرفت. پس از آن اولیای‌دم شکایت علیه پدرشان را پس گرفتند و رضایت خود را اعلام کردند.

جلسه محاکمه عباس روز گذشته برگزار شد و ابتدا نماینده دادستان برای متهم درخواست مجازات کرد. وی گفت: «هرچند اولیای‌‌دم اعلام رضایت کرده‌اند اما دادستانی بر نظر خود مبنی بر ارتکاب قتل عمدی توسط متهم تاکید دارد و درخواست دارم به پرونده به‌لحاظ جنبه عمومی جرم رسیدگی شود.»

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او ‌بار دیگر اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من و میترا جدا از هم زندگی می‌کردیم اما من خیلی زنم را دوست داشتم و واقعا عاشقش بودم. یکی از دلایلی که نمی‌خواستم طلاقش بدهم همین موضوع بود. وقتی خبر مرگش را به من دادند یکی از بدترین روزهای زندگی‌ام رقم خورد. این درست است که من پژو دارم اما بی‌گناه هستم و همانطور که در بازجویی‌ها هم گفتم ما جدا از هم زندگی می‌کردیم و من بیشتر روزهای سال را در خانه‌ام در شمال کشور بودم.

 

البته به مردی مشکوک هستم که اسمش هرمز است. او سال‌ها برای زنم مواد می‌برد و پژو دارد وقتی به ماموران گفتم باید در تعقیب او باشند به حرفم توجهی نکردند و مرتب به من می‌گفتند تو مرتکب قتل شده‌ای. او خیلی با زنم ارتباط داشت و هنوز هم فکر می‌کنم او قتل را انجام داده ‌است. در پیگیری‌هایی که خانواده‌ام انجام دادند نتوانستند هرمز را پیدا کنند اما مطمئن هستم اگر ماموران ردیابی می‌کردند می‌توانستند او را بازداشت کنند.»

متهم در ادامه توضیح داد: «چند مرد بودند که برای میترا مواد می‌بردند اما با توجه به شناختی که از هرمز دارم فکر می‌کنم او عامل این قتل است.»

هیات قضات بعد از اخذ آخرین دفاع از متهم و پایان جلسه محاکمه، برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
 
 اخبار حوادث - شرق