اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
گزارشی ناقص از شینآباد
تاکسی فرودگاه را از همان جا دربست کردم؛ تا پیرانشهر۱۶۰ کیلومتری راه بود تا آنجا و راننده چنان دندهها را پر میکرد که قید چرتزدن را زدم. چند روزی از دهه اول محرم گذشته بود. راننده، گوسفندی را در صندوق گذاشته بود، میگفت آن را خریده و میخواهد از ارومیه به پیرانشهر ببرد و در یکی از روستاهای آنجا خیرات کند. سخت خوشحال بود که مسافری برای پیرانشهر زده و تا حدی هم ناراحت که چرا ترکی بلد نیستم. اول راه دو تومان پول میگیرد. میگفت پول نقد ندارم از کرایهات کم میکنم تا صدقه بدهم برای سلامتی من و شما و این گوسفند. صدای ضبط ماشیناش به حدی بود که صدای زوزههای سمند، در سرعت بالای ۱۶۰ به گوشم نمیرسید.
سلیم مؤذنزاده چنان مداحی ترکی میخواند که مو به تنم سیخ میشد. راننده میگفت سلیم را در شهرهای ترک نشین میپرستند. بسمالله که میگوید، همه گریه میکنند و با یک نفس بازاریها هزاران گوسفند و تناژهایی از برنج و حبوبات را نذر این دستگاه میکنند. شروع میکند مداحی را برایم ترجمهکردن و کمکم چشمهایش قرمز میشود و اشک میریزد. تصور نشستن در کنار رانندهای که گوسفندی در صندوق عقب دارد، ۱۶۰ کیلومتر سرعت دارد، چراغ بنزینی روشن دارد و اشکها دیدش را در جاده پرپیچوخم کنار دریاچه ارومیه محو میکند، برایم ترسناک میشود.
شروع میکنم از رسمورسوم محرم در تهران برایش میگویم و کمی آرام میشود. میگویم برای چه به پیرانشهر میروم و میگویم همین امروز صبح ۳۲ دانشآموز مدرسه راهنمایی دخترانه انقلاب اسلامی روستای شینآباد در پیرانشهر در آتش سوختند. پیرمرد راننده شوکهام میکند، میگوید باخبرم. شروع میکنم به حرفزدن که آمدهام گزارشی از آنها بگیرم و مستقیم باید به بیمارستان برم. چشمبسته هم شروع کردم به قضاوت که نمیدانم پس معلم چکار میکرد و اولین روایتها از حادثه را برایش تکرار میکنم.
کلاس آتش گرفته و معلم برای اینکه جان خود را نجات دهد از کلاس خارج شده و کمکی به بچهها نکرده. مرد راننده انگار که بیاحترامی به او کرده باشم، به سمتم برگشت و گفت احترام خود را نگهدار. میگفت آن خانم معلمی که در شینآباد معلم بود، برادرزاده همسرش بوده و همین بعد از ظهر از همسرش شنیده که معلم اولین نفری بوده که از کلاس خارج شده و کپسول آتشنشانی را برداشته اما کپسول خالی بوده و باقی ماجرا. حتی خانم معلم اولین شخصی بوده که به آتشنشانی زنگ زده و اولین کسی بوده که گروهی از کودکان را از کلاس خارج کرده و اولین کسی بوده که شیشههای کلاس را شکسته است. مرد راننده دیگر محلی به من نذاشت و تنها کاری که توانستم بکنم، این بود که با هزار خواهش و التماس شمارهاش را بگیرم.
به بیمارستان که رسیدم، اوضاع وحشتناک بود. تا حدی که ماهها خواب بیمارستان را میدیدم و پوستهایی که با گوشت یکی شده بود. آن زمان یعنی ۱۵ آذر ۱۳۹۱ خبرنگار روزنامهای بودم که توقیف شده بود و در خانه دومم خبرآنلاین، اولین گزارشها از این کودکان را نوشتم. بعدها در شهریور ۹۲ بازهم به شینآباد رفتم و از کودکانی گزارش نوشتم که در آستانه سال تحصیلی جدید کسی سراغی از آنان نمیگرفت. از مدرسهشان نوشتم که مجهز شد. وزیر و تمام بالا و پایین آموزش و پرورش را به دلیل کوتاهی درباره این کودکان زیر سؤال بردم. روایت آتشنشانان و خانوادهها را از آن روز و از آن حادثه نوشتم. شرکتهای بیمه و بیمارستانها را برای کوتاهی در روند درمان و بیمه آنها زیر سؤال بردم.
نماینده مردم پیرانشهر در مجلس را بارها استنطاق کردم. در کنسرتی که شهرام ناظری بعد از گزارش، برای این کودکان تدارک دید، خیلی بالا و پایین کردم اما هنوز گزارشم از شینآباد ناقص است. مرد راننده بعد از آنکه مرا کنار در بیمارستان امام خمینی(ره) ارومیه پیاده کرد، گازش را گرفت و رفت و آخرش هم معلوم شد که شماره را اشتباهی به من داده. میگویند خانم معلم مدرسه شینآباد در جلسهای که پس از این واقعه در محل استانداری برگزار شد، دائما گریه میکرد. آخرین ردی که از او زدم، این است که در نقده در یک مدرسه دخترانه ابتدایی درس میدهد. روایت اوست که میتواند گزارشم از شینآباد را کامل کند؛ گزارشی که هنوز ناقص است!
اخبار اجتماعی - وقایع اتفاقیه
ویدیو مرتبط :
مرگ من خودتون قضاوت کنید!!! عقل ناقص در بدن ناقص !
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گزارشی از جشنواره بین المللی تئاتر فجر
جشنواره در حالی آخرین روز اجراهای خود را سپری كرد، كه تماشاگران زیادی برای استقبال از اجراهای راهی سالن های نمایشی شده بودند.
تماشاخانه ایرانشهر نیز یكی از شلوغ ترین روزهای خود را به خاطر اجرای « میز» نمایشی از لهستانی ها پشت سر می گذاشت .به طوری كه تعداد زیادی از تمشاگران در دوسانس این نمایش پشت در ماندند .همچنین از نمایش «خدا در آلتونا حرف می زند» نوشته محمد ابراهیمیان به كارگردانی مسعود دلخواه نیز با وجود تأخیری بیش از نیم ساعتی كه در اغاز دو نوبت اجرای خود داشت اما با استقبال تماشاگران مواجه شد.
محبوبه بیات، بهزاد فراهانی ، كاظم بلوچی ، محمد ابراهیمیان و حمیدرضا هدایتی از جمله بازیگران اصلی این نمایش هستند كه قرار است پس از جشنواره نیز اجرای عمومی شود.
با پایان اجرای نمایش "من، یک، هر کسی" از کره جنوبی شب در تالار وحدت ، این تالار در اختیار گروه كارگردانی مراسم اختتامیه جشنواره كه قرار است امشب در این تالار برگزار شود، قرار گرفت.هرچند روز گذشته نمایش «گالیله » داریوش فرهنگ به دلیل مشكل شخصی كه برای یكی از بازیگرانش پیش آمد اجرا نشد و تعداد زیا دی از تماشاگران كه برای دیدن اولین اجرای این جشنواره راهی تئاتر شهر شدند ،مجبور شدند امروز ساعت ۴ به دیدن این اجرا بروند ، اما شب گذشته بازهم تئاتر شهر تماشاگران زیادی بودف جمعی از این تماشاگران برای دیدن نمایش "ایرج راد" كه پس از ۱۵ سال دوری از عرصه كارگردانی ،نمایش "عیش و نیستی" را شب گذشته در تالار چهار سو اجرا كرد، آمده بودند.این نمایش با استقبال خوب تماشاگران روبرو شد، به طوری که علاوه بر پر بودن تمامی صندلیها، راهروهای میان آنها، طبقهٔ دوم تالار چهارسو و نیز سه ردیف روی زمین و جلوی صحنه نمایش مملو از تماشاگران بود.این نمایش از ۱۳ بهمنماه ساعت ۱۸:۳۰ در تالار چهارسو اجرای عمومی میشود.
جمع دیگری از این مشتاقان برای دیدن نمایش «دوازده» منیژه محامدی به تالرا سایه امده بودند.این در حالی است كه از از اجرای نمایش جوانمتر ها مانند«داستان یک پلکان»به کارگردانی رضا گوران هم در تالار قشقایی استقبال شد. در این نمایش بازیگرانی چون صابر ابر، مهدی پاکدل، بهناز جعفری و امیر رضا دلاوری ایفای نقش می كردند. حضور این چهرهها باعث استقبال گسترده تماشاگران از نمایش شد. «شام آخر» نمایش از یك كارگردان جوان دیگر ، محمدر ضا كوهستانی از قم بود كه روز گذشته در كارگاه نمایش اجرا شد.
«مهدی مكاری» مدیر تالار مولوی هم نمایش « شرق غزل» را در این تالار اجرا كرد و خانه نمایش اداره تئاتر میزبان نمایش « این عسل شهد گلی است خونین است» به كارگردانی محسن رنجبر به عنوان اثر برگزیده همایش سراسری آیین های عاشورایی شد.«موشه رو كی می خوره» از امیر مشهدی عباس نیز به عنوان نمایشی ویه كودكان در تالار هنر اجرا شد و «نمایشی برای جشنواره» هم به كارگردانی مجتبی رستمی فر در تماشاخانه مهر حوزه هنری اجرا شد و«اپرای مولوی » به اجرای خود در تالار فردوسی ادامه داد.
اجرای خیابانی نمایش "عطر زمان" لهستان ها شب گذشته در اخرین اجرای خود پس از ۴ شب بازهم تماشاگر داشت و پاركینگ تالار وحدت با وجد سرمای هوا مملو از علاقمندان این نمایش شده بود.
به طوری سه ردیف مقابل هم برای دیدن این نمایش ایستاده بودند. . از اجرای پرفورمنس"سیب" به کارگردانی هادی کمالی مقدم در آخرین روز از جشنواره استقبال فراوانی شد. «حافظه خفاش» نمایشنامه ای از فریباثمر بود كه در آخرین روز جشنواره در بخش نمایشنامه خوانی رو خوانی شد و «دانزن» برشت به عنوان اثر رادیویی در تالار استاد انتظامی اجرا شد.