اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

گرسنگی بچه انگیزه سرقت 70هزارتومانی




 اخبار حوادث - گرسنگی بچه انگیزه سرقت 70هزارتومانی

آبدارچی زن یک شرکت بازرگانی به خاطر سرقت ۷۰ هزار تومان در حالی که در شرکت حبس شده بود با پلیس تماس گرفت. این زن ۳۷ ساله ادعا کرد که به خاطر گرسنگی بچه‌اش دست به سرقت ۷۰ هزار تومانی پول در ۲ مرحله زده است.

 ساعت ۱۷ عصر روز سوم شهریورماه سال جاری زن جوانی در تماس تلفنی با پلیس ۱۱۰ مدعی شد که در محل کارش در خیابان بخارست حبس شده است. به دنبال این ماجرا، تیمی از مأموران تجسس کلانتری ۱۰۵ سنایی برای اطمینان به این شرکت بازرگانی که در زمینه مواد غذایی فعالیت دارد، مراجعه کردند. مأموران در جریان تحقیقات از نگهبان شرکت دریافتند که شرکت بازرگانی تعطیل نیست و کارمندان مشغول کار هستند.

 

وقتی مأموران برای بازدید در یکی از اتاق‌های شرکت را باز کردند با زن جوان گریانی روبه‌رو شدند. این زن گریه‌کنان به مأموران کلانتری گفت: ساعت ۴ و ۵۰ دقیقه عصر بود که آماده شدم تا به خانه بروم. وقتی خواستم در را باز کنم، دیدم قفل است. در حالی که جا خورده بودم با صدای بلند از همکارانم کمک خواستم. در این میان مدیرعامل شرکت که یک مرد پاکستانی است، آمد و گفت که به پول‌های وی که در جیب کتش بوده است دستبرد زده‌ام و باید زندانی شوم تا زمانی که پول‌هایش را برگردانم.

همزمان با اظهارات این زن که آبدارچی شرکت است، مدیرعامل سر رسید و به مأموران پلیس گفت: کسی این زن تبهکار را زندانی نکرده است. چندی پیش خیلی اتفاقی متوجه شدم که ۲۰ هزار تومان از جیب کتم سرقت شده است. از آنجا که مبلغ ناچیزی بود بی‌خیال ماجرا شدم تا اینکه امروز نیز متوجه شدم ۷۰۰ دلار و ۵۰ هزار تومان دیگر از کتم به سرقت رفته است. از آنجا که اتاق‌های شرکت مجهز به دوربین مداربسته هستند، اقدام به بازبینی دوربین کردم، دیدم این زن آبدارچی دزد پول‌ها و دلارهایم است. اکنون از وی شکایت دارم.

در ادامه، زن تبهکار به کلانتری انتقال یافت. او وقتی در برابر بازپرس بیضی‌زاده از شعبه چهارم دادسرای خارک قرار گرفت در بازجویی‌ها جرمش را گردن گرفت اما دزدیدن ۷۰۰ دلار را نپذیرفت.

این زن در بازجویی‌ها ادعا می‌کرد که به خاطر گرسنگی پسر ۴ ساله‌اش دست به سرقت پول‌های مدیرعامل شرکت زده است.

گفت‌وگویی کوتاه با این زن را در ادامه می‌خوانید:

* سابقه‌داری؟
نه.

* میزان تحصیلات؟
دیپلم.

* چند وقت است که در شرکت بازرگانی مشغول به کار هستی؟
چند ماه پیش برای کار به یک شرکت کاریابی مراجعه کردم تا اینکه ۱۶ تیرماه با من تماس گرفتند و به عنوان آبدارچی در شرکت بازرگانی مشغول به کار شدم.

* چی شد که به فکر سرقت پول‌های مدیرعامل افتادی؟
ساعت ۱۱ بود که دیدم اس‌ام‌اس برایم آمد. وقتی گوشی‌ام را برداشتم پیام را خواندم. دختر ۱۶ ساله‌ام نوشته که مامان هیچ صبحانه‌ای توی یخچال نداریم و میلاد گرسنه است. با دیدن این پیامک خیلی ناراحت شدم چرا که تحمل نداشتم ببینم پسر ۴ ساله‌ام گرسنه است. بنابراین به خاطر اینکه بتوانم برای آنها مواد غذایی بخرم از جیب مدیرعامل ۵۰ هزار تومان پول برداشتم تا شیر، تخم‌مرغ و نان بگیرم.

* مگر همسرت کار نمی‌کند؟
دو ماهی است که همسرم برای پیدا کردن کار به بندرعباس رفته است و در آنجا به صورت آزمایشی مشغول به کار شده و تاکنون هیچ حقوقی دریافت نکرده است. ابتدا وضع مالی خوبی داشتیم و شوهرم رنگ کوره‌ای کار می‌کرد اما بد آورد و ورشکست شد. دار و ندارمان به باد رفت و مجبور شد برای کار به بندر برود.

* بچه‌هایت می‌دانند که دزدی کرده‌ای؟
دیشب که کلانتری بودم دختر ۱۶ ساله‌ام متوجه شد. آمد و به من گفت مادر چرا دزدی کرده‌ای؟ آبروی ما را برده‌ای. من یک سیلی به او زدم، به خاطر اینکه پیامک او مرا واداشت که دست به سرقت بزنم.

* ۷۰۰ دلار را چه کار کردی؟
باور کنید من دلاری ندیدم. تنها در ۲ مرحله ۷۰ هزار تومان دزدیدم.

* همسرت می‌داند که دست به دزدی زده‌ای؟
بله، الان آمده و در راهروی دادسرا منتظرم است.

* الان به چه فکر می‌کنی؟
به بچه‌هایم.

* از زندان نمی‌ترسی؟
نه، ترس از زندان ندارم اما آبرویم رفت.

این زن پس از رضایت شاکی با قرار تعلیق تعقیب آزاد شد.

 اخبار حوادث -  ایسنا


ویدیو مرتبط :
انگیزه های مثبت بچه دار شدن و انگیزه های نامناسب.../ صوت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پسر بچه گرداننده باند سرقت موتوسیكلت



 

  پسر بچه گرداننده باند سرقت موتوسیكلت

 

 

 پسر 11 ساله و دوست 13 ساله اش باند سرقت موتوسیكلت راه انداخته بودند.شاهین 11 ساله كه جثه بسیار ریز و ضعیفی دارد و حاصل ازدواج نافرجام والدین خود و فرزند طلاق است، چندی قبل در جریان آخرین سرقت شان هنگامی كه همراه دوستش اردلان – 13 ساله – موتوسیكلتی را از مقابل مغازه ای در جنوب تهران دزدیدند، به دست صاحب موتوسیكلت به دام افتاد.اما دوستش با موتوسیكلت مسروقه موفق به فرار شد.

 

مأموران كلانتری 172 حضرت عبدالعظیم پس از حضور در محل سرقت، متهم را بازداشت و با راهنمایی های او همدست فراری اش را هم دستگیر كردند. آنها در نخستین بازجویی ها به سرقت پنج موتوسیكلت فقط با هدف تفریح اعتراف كردند.

اما اردلان در تحقیقات بعدی راز سرقت های دیگر «شاهین» را فاش كرد و گفت: من و شاهین دوست و همسایه هستیم. او یك سارق حرفه ای است و تاكنون نیز دست كم 30 موتوسیكلت دزدیده و به یك موتورساز فروخته است.

بابت هر موتوسیكلت نیز 10 هزار تومان گرفته است. چندی قبل هم او مرا تشویق به سرقت موتوسیكلت كرد كه وسوسه شده و قبول كردم تا فقط برای تفریح همراهی اش كنم.

بدین ترتیب در خیابان های جنوب تهران پرسه زده و موتوسیكلت های رهاشده در كنار خیابان را به راحتی سرقت می كردیم.

بدین ترتیب هر دو متهم در حضور قاضی روحانی از شعبه 106 دادگاه اطفال شهرستان ری به سرقت ها اعتراف كردند.

پدر شاهین كه از وضعیت پسرش بشدت ابراز تأسف می كرد درباره زندگی نابسامان شان گفت: پس از تولد «شاهین» مادرش سر ناسازگاری گذاشت و به بهانه دریافت مهریه و نفقه مرا 5 سال به زندان انداخت. این در حالی بود كه همسرم از ابتدای زندگی یك فرد بیمار بود و رفتارهایش نیز تحت كنترلش نبود.

اما من به خاطر رضای خدا و 2 فرزندمان همچنان حاضر به زندگی بودم. اما تحت تأثیر خانواده اش پیوسته اذیتم می كرد و فرزندان مان را نیز كتك می زد.

وقتی شاهین 3 ساله شد و من نیز همچنان در زندان بودم، همسرم دادخواست طلاق داد و دادگاه هم با درخواستش موافقت كرد. بعد هم او همراه دخترم به خانه پدرش رفت و نگهداری از شاهین را مادرم بر عهده گرفت.

وقتی از زندان آزاد شدم، سعی كردم با كار و تلاش فراوان برای فرزندانم رفاه نسبی فراهم كنم. اما شاهین همیشه سراغ مادرش را می گرفت ولی مادرش حاضر به دیدن او نیست.

با وجود این كه شاهین از شاگردان نمونه مدرسه اش است اما به خاطر مشكلات زندگی مان چندین بار سرقت كرده كه بلافاصله با پیگیری هایم و جلب رضایت شاكی ها او را نجات دادم.

اما افسوس كه باز هم مرتكب سرقت شد. در حال حاضر شاهین و دوستش با دستور قضایی روانه كانون اصلاح و تربیت شدند و تحقیقات پلیسی از آنها همچنان ادامه دارد.... / روزنامه ایران