گذشت از قصاص مرد شکاک بعد از 8 سال

 گذشت از قصاص مرد شکاک بعد از 8 سال

به گزارش خبرنگار ما ماموران پلیس تهران 17 آذر سال 84 جسد زنی را در خیابان پیدا کردند که مشخص بود به قتل رسیده‌ است.

 

به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات در این خصوص آغاز شد مدتی بعد ماموران هویت مقتول را مشخص کردند او که زنی به نام مینا بود با خانواده‌اش زندگی می‌کرد و یک سال قبل از قتل از شوهرش جدا شده‌ بود مادر مینا به پلیس گفت: دخترم برای دیدن بچه‌هایش رفته‌ بود اما خبری از او نشد و ما با شوهر سابقش تماس گرفتیم، او گفت مینا را ندیده و نمی‌داند چه اتفاقی برای او افتاده‌ است. بعد از آن بود که موضوع را به ماموران گزارش دادم خبری از دخترم نبود تا اینکه متوجه‌ شدم جسدش پیدا شده است.

 

بازجویی‌ها از حسن شوهر سابق مینا هم نتیجه‌ای نداشت و این مرد هم مدعی‌ شد از سرنوشت مینا خبر ندارد و نمی‌داند او چطور کشته‌ شده است این مرد گفت: مینا زن سابقم بود ما باهم سازگاری نداشتیم با اینکه سه فرزند از مینا داشتم اما او حاضر نبود من را تحمل کند و ما مدام دعوا و درگیری داشتیم تا اینکه سرانجام از هم جدا شدیم. مینا بود که درخواست طلاق را داد و من هم مجبور شدم موافقت کنم اما بچه‌ها را به زنم ندادم و خودم از آنها نگهداری می‌کردم آخر هفته برای دیدن بچه‌ها می‌آمد آن روز هم قرار بود بیاید نمی‌دانم چرا نیامد. 

 

در حالی‌که حسن اطلاع از قتل همسرش را انکار می‌کرد پزشکی قانونی تایید کرد مینا به احتمال زیاد با انگیزه انتقام‌گیری کشته ‌شده‌ است. متخصصان اعلام کردند نوع ‌ضرباتی که بر بدن مقتول وارد شده نشان می‌دهد او قبل از مرگ به‌شدت کتک خورده‌ و فرد ضارب بر او غلبه کرده و با فشار دادن گلویش او را به قتل رسانده‌ است. با توجه به اینکه ضربات سنگین وارده بود بنابراین ظن آن می‌رود که این زن قربانی انتقام‌گیری شده‌ باشد. 

 

وقتی پلیس روابط مقتول را مورد بررسی قرار داد متوجه ‌شد او زنی بااخلاق بود و خارج از خانواده با کسی رابطه نداشت. بنابراین وقتی مادر مینا اشاره کرد اختلافات دختر و دامادش به خاطر سوءظن بوده است حسن یک‌بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت.

 

او این‌بار در تحقیقات فنی اتهام را قبول کرد و گفت: من زنم را دوست داشتم ما باهم درگیری‌های زیادی داشتیم اما هیچ‌کدام از این درگیری‌ها باعث نشد من او را فراموش کنم و از عشقم نسبت به زنم کم شود از طرفی من از او سه فرزند کوچک داشتم و نمی‌خواستم طلاقش بدهم.

 

در طول سال‌هایی که با زنم زندگی می‌کردم چندین‌بار به دلایل مختلف از جمله اعتیاد به شیشه به زندان افتادم و بعد از اینکه آزاد شدم مینا به من گفت تو دیگر به درد زندگی نمی‌خوری و باید از هم جدا شویم.

 

با اینکه مدتی مقاومت کردم اما درنهایت مجبور شدم از او جدا شوم.  متهم در ادامه گفت: می‌دانستم چرا مینا درخواست طلاق کرده‌ است مشکلش این نبود که من سابقه‌دار شده‌ام او با مرد دیگری رابطه‌ داشت و به همین‌خاطر هم می‌خواست از من جدا شود. بعد از جدایی‌مان نتوانستم او را فراموش کنم.

 

او هفته‌ای یک‌بار به دیدن بچه‌ها می‌آمد و گاهی که من در خانه‌ بودم او را می‌دیدم.  حسن درباره روز حادثه ‌گفت: مینا برای دیدن بچه‌ها آمده‌ بود ما باهم درگیر شدیم من به او گفتم تو با مردی رابطه‌ داری.

 

مینا انکار نکرد و گفت به تو ربطی ندارد من خیلی ناراحت شدم و به سمتش حمله‌ کردم و او را زدم. مینا کوتاه نمی‌آمد آنقدر عصبی‌ شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و ناگهان متوجه ‌شدم خفه‌اش کرده‌ام وقتی دیدم دیگر نمی‌توانم او را برگردانم تصمیم گرفتم جسدش را از خانه بیرون ببرم. 

 

پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ و وقتی جلسه رسیدگی به این پرونده تشکیل شد پدر و مادر مقتول و قیم فرزندان او درخواست صدور حکم قصاص کردند.

 

مادر مقتول در شکایت خود گفت: دخترم زن پاکی بود شوهر سابقش دروغ می‌گوید که او با کسی رابطه داشت. او خیلی تلاش کرد بچه‌هایش را بگیرد اما قانون گفت بچه‌ها باید پیش پدرشان باشد و حسن هم برای اینکه دخترم را اذیت کند بچه‌ها را نداد.

 

او فقط می‌خواست دخترم را اذیت کند به خاطر اینکه او نمی‌خواست رفتارهای زشت حسن را تحمل کند. مینا دیگر همسر حسن نبود حتی اگر با کسی رابطه داشت به حسن ربطی نداشت. من درخواست قصاص دارم.  پدر و مادر مقتول قبول کردند سهم صغار و تفاضل دیه زن و مرد را بپذیرند و متهم را قصاص کنند.

 

در جلسه دادگاه وقتی حسن پشت ‌تریبون قرار گرفت قتل را قبول کرد و گفت: چون زنم فاسد بود این کار را کردم و او مادر بچه‌هایم بود و حق نداشت آبروی آنها را ببرد. 

 

هیات قضات حسن را در پایان جلسه رسیدگی به قصاص محکوم کردند و رای صادره مورد تایید دیوانعالی کشور هم قرار گرفت تا اینکه بعد از گذشت هشت‌سال سرانجام اولیای‌دم تصمیم گرفتند رضایت خود را اعلام کنند. به این ترتیب پرونده حسن برای رسیدگی به لحاظ جنبه عمومی جرم بار دیگر به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد./شرق

 

ویدیو مرتبط :
گذشت از قصاص شهید امر به معروف

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گذشت از قصاص قاتل؛ 9 سال بعد از قتل

اخبار حوادث - گذشت از قصاص قاتل؛ 9 سال بعد از قتل

 این قتل 12مهر سال84 در شرق تهران اتفاق افتاد و فردی با مراجعه به دادسرای جنایی از مرگ برادرش در پی حمله چند نفر خبر داد. پزشکی قانونی علت مرگ پسر 21ساله‌ را که جواد نام داشت اصابت جسم برنده به قسمت فوقانی قفسه سینه تشخیص داد. سپس در تحقیقات جنایی مشخص شد جواد حدود یک‌ماه قبل به عنوان یکی از مظنونان پرونده حمله به زنی میانسال به دادسرا احضار اما برای وی قرار منع تعقیب صادر شده بود.  برادر جواد در جریان تحقیقات گفت: «حدود یک‌ماه قبل زنی که در پارک اطراف خانه ما مشغول ورزش بود مورد حمله قرار گرفت ولی فرد مهاجم قبل از اینکه موفق شود به طعمه خود صدمه‌ای بزند با رسیدن نگهبان پارک با موتوسیکلت پولسار فرار کرد. بعد از این اتفاق نگهبان پارک گفت می‌تواند مهاجم را شناسایی کند و به این ترتیب برادر مرا به‌دلیل اینکه موتوسیکلت پولسار داشت به‌عنوان مهاجم معرفی کردند.»

برادر مقتول ادامه داد: «جواد براساس ادعای نگهبان پارک تحت تعقیب قرار گرفت. شاکی پرونده همراه شوهرش به محل کارم آمدند و من هم برادرم را به آنها معرفی کردم و قرار شد برای رسیدگی به موضوع به دادسرا برویم؛ البته توضیح دادم برادرم بی‌گناه است. شاکی در دادسرا در شناسایی برادرم به عنوان عامل حمله تردید کرد و در نهایت پرونده با قرار منع تعقیب بسته شد اما اقوام و خانواده آن زن همچنان برای من و خانواده‌ام مزاحمت ایجاد می‌کردند.» برادر مقتول درباره قتل توضیح داد: «مزاحمت‌های گاه‌وبی‌گاه ادامه داشت تا اینکه روز حادثه برادرم به نانوایی رفت و در آنجا با همسر و پسر آن زن مواجه شد. آنها به جواد حمله‌ور شدند، سه ضربه چاقو به او زدند و فرار کردند.» با طرح این شکایت از سوی خانواده مقتول، ناصر-پسر زن شاکی- تحت تعقیب قرار گرفت اما مشخص شد او فراری شده است. پلیس تحقیقات گسترده‌ای را برای دستگیری متهم انجام داد و حتی احتمال فرار متهم به افغانستان مطرح اما در ادامه این احتمال رد شد و در نهایت متهم پس از چهارسال به دام افتاد.   به این ترتیب پرونده ناصر پس از تکمیل تحقیقات برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری فرستاده شد. متهم در دادگاه گفت: «زمانی که ماجرای حمله به مادرم اتفاق افتاد من تهران نبودم و چند روز قبل از قتل به تهران آمده بودم. آن روز صبح با پدر و برادرم و چند نفر دیگر از اقوام بیرون رفته بودیم که پدرم مقتول را به عنوان فردی که به مادرم حمله کرده بود، معرفی کرد و من هم در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و به او حمله و وی را مجروح کردم، بعد دوستان او وارد ماجرا شدند، من هم فرار کردم.»

ناصر بعد از محاکمه با درخواست اولیای‌دم مقتول به قصاص محکوم و پرونده برای تایید به شعبه هفت دیوانعالی کشور فرستاده شد و قضات دیوان هم رای صادره را تایید کردند. به این ترتیب پسر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما با تلاش مسوولان دادسرای جنایی پرونده با بخشش قاتل پایان یافت. مادر و پدر مقتول صبح دیروز به‌عنوان اولیای‌دم در دادسرا حاضر شدند و گذشت خود را اعلام کردند.
 اخبار حوادث - شرق