اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

کودکان متکدی تهران چند فروخته می شوند؟



اخبار,اخباراجتماعی , وضعیت کودکان در  ایران


امیر حسین ، 13 ساله، ساکن این محل می گوید: من باید روزی چهل هزار تومان کار کنم و برای پدرم ببرم و گرنه کتک می خورم و اجازه ندارم به خانه بروم.
 
در کوچه پس کوچه‌های محله دروازه‌غار که قدم می‌زنیم متوجه می‌شویم که اصلا حال و هوای خوبی ندارد ؛ جایی که یکی از قدیمی ترین محله‌های تهران است حالا شده پاتوق مواد فروشان و معتادانی که گاهی در حال چرت زدن هستند و گاهی در حال کشیدن مواد. در گوشه‌ای هم ساقی‌ها و مواد فروشان در حال کاسبی هستند اما در این میان کودکان مظلومی به چشم می‌خورند که در دنیای کودکانه خود مشغول بازی هستند و به سادگی نمی‌شود از کنار آنها گذشت ، کودکانی که صدای فریادشان به گوش هیچ کس نمی‌رسد و از کودکی خود فقط کارکردن را یاد گرفته‌اند به این‌‌ها کودکان کار می‌گویند، همان کودکانی که حتما پشت چراغ قرمز‌ها، داخل اتوبوس‌ها و مترو با بسته‌های آدامس، جوراب، فال و بسیاری از جنس‌های کم ارزش دیده‌ایم.
 
 خانواده این کودکان که به اصطلاح به آنها غربتی می گویند اگر بتوانند از صبح تا شب در سطح شهر پخش می شوند و دستفروشی و گدایی می کنند، اگر هم نتوانند و معتاد باشند بچه های خود را به متکدی ها اجاره می دهند تا پول مواد خود را بدست آورند و هیچ نظارتی بر تربیت کودکان خود ندارند و مسلما این کودکان، فرهنگ و تربیت را از معتادان و خلافکاران این منطقه می آموزند.

این کودکان وقتی به سن 12 -13 سالگی میرسند به اجبار پدر و مادر معتاد خود باید بروند و کارکنند وتا پدر ومادر با خیال راحت موادبکشند اما یکی از مشکلات غیر قابل تحمل این است که سوء استفاده های دیگری هم از این کودکان می شود. این که پول فرزندانشان از چه راهی بدست می آورند مهم نیست مهم بساط شان است که باید به راه باشد.

این کودکان بر اساس جنس، تجربه و سنی که دارند تعییت قیمت می شوند و از صد هزار تومان تا پنج میلیون تومان خرید و فروش می شوند.

پدر و مادر این کودکان را به فامیل یا باندهای متکدی اجاره می دهند تا برای آنها کار کنند. این کودکان باید تا آخر شب مقدار مشخصی پول به خانه ببرند و گرنه به اجبار تن به کارهای دیگری می دهند.

امیر حسین ، 13 ساله، ساکن این محل می گوید: من باید روزی چهل هزار تومان کار کنم و برای پدرم ببرم و گرنه کتک می خورم و اجازه ندارم به خانه بروم.

کمک رسانی
در یکی از کوچه های این محله چند دانشجو جوان با حمایت یک موسسه خیریه این کودکان را دور هم جمع می کنند تا در فضای کوچکی خواندن و نوشتن یاد بگیرند و ساعاتی دور از کار سخت روزانه باشند.

این دانشجوها با توجه به مشکلات کودکان به خصوص کودکان کار با اجرای طرح های مختلف ازجمله برگزاری کلاس های آموزشی درسی، برگزاری کلاس های کامپیوتر و موسیقی وکلاس های نشاط سعی در بهبود شرایط این کودکان دارند.

با وجود این که موسسات خیریه و ایستگاه های سلامت که خدمات بهداشتی رایگان ارائه می دهند و همچنین ستاد مدیریت بحران دراین محله فعالیت دارد وضعیت ساکنان این محله تا حدودی بهبود یافته اما همچنان در شرایط بدی قرار دارند و در این میان نیاز به همیاری وکمک تمامی شهروندانی که توانایی هرگونه اقدام راهگشایی در جهت بهبود بیشتر وضعیت کودکان این محله را دارند به شدت احساس می شود.


اخبار اجتماعی  - جام جم 


ویدیو مرتبط :
مثلا متکدی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بازار خرید و فروش کودکان متکدی در تهران


کارشناسان می گویند سن گدایی در پایتخت کاهش یافته است و گدایان حرفه ای برای تحریک عواطف شهروندان بیشتر از زنان و کودکان برای تکدی گری استفاده می کنند. مسئولان نیز خواستار برخورد با این جرم آشکار در سطح پایتخت هستند.

خبرگزاری مهر: کارشناسان می گویند سن گدایی در پایتخت کاهش یافته است و گدایان حرفه ای برای تحریک عواطف شهروندان بیشتر از زنان و کودکان برای تکدی گری استفاده می کنند. مسئولان نیز خواستار برخورد با این جرم آشکار در سطح پایتخت هستند.

 مرد می گفت برای کودک مشتری پیدا کرده است،300 هزار تومان. پاسخ مرد گدا یک میلیون تومان در ماه بود. کودک را قرار بود ببرند برای گدایی ورامین. تا آخر مکالمه دو مرد سر قیمت به توافق نرسیدند. اینها سخنان پنهانی و در گوشی دو عابر در مکانی خلوت نبود بلکه چانه زنی آشکار دو گدا بود که در یک خیابان پر تردد در حال معامله بودند و  سالها است در آن خیابان گدایی می‌کنند.

بسیارند کودکانی که از صبح تا شب با فال یا گلی بر دست ایستاده اند سرخیابان و مشغول گدایی هستند. نوزادانی که صبح تا شب خمار و خواب آلودند و وظیفه شان سوزاندن دل عابرانی است که قرار است دست در جیبشان کنند. اما استفاده کودکان برای گدایی جرمی است آشکار که مجریان قانون کم تر حساسیتی نسبت به آن دارند. با مروری بر قوانین داخلی و پیمان‌های جهانی که دولت ایران به این پیمان‌ها ملحق شده است، بهره‌کشی و سوءاستفاده از کودکان برای گدایی و تکدی‌گری یک پدیده مجرمانه و جرم محسوب می‌شود.

به کار گیری کودکان برای گدایی جرم آشکار است

ماده 712 قانون مجازات اسلامی، درخصوص مجرمانه بودن تکدی‌گری جرم انگاری کرده است: ماده ۷۱۲ - هرکس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش یا ولگردی کند به حبس از یک تا سه‌ماه‌ محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به دست آورده است مصادره خواهد شد. ماده 713 همین قانون درباره گماردن کودک برای تکدی‌گری پیش‌بینی مجازات کرده و هرکسی را که از کودک برای این کار بهره‌برداری کند بزهکار دانسته است.

رضا جهانگیری فر،معاون توسعه خدمات اجتماعی سازمان رفاه،خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران هم خرید و فروش کودکان برای گدایی را تایید می کند می گوید: معمولا این گدایان رفتارهای مجرمانه دیگری هم دارند مثل خرید و فروش کودک و یا توزیع موادر مخدر ،فروش محصولات مستهجن و... . برخو رد با این گونه آسیب دیده های اجتماعی نیازمند دخالت پلیس است و باید توسط مراجع قضایی و انتظامی باآنها برخورد شود.

 متاسفانه نگاه مجرمانه‌ای به این افراد در جامعه وجود ندارد. مردم به چشم یک نیازمند به آنها نگاه می کنند . حتی وقتی مجریان قانون در حال جمع اوری این افراد هستند آنها با علم به این موضوع مقاومت کرده و تلاش می کنند مردم را متاثرکرده و در مقابل مجریان قانون قرار دهند. شهروندان ما به گدایان نگاه محبت آمیز دارند اما اگر بدانند تنها 15 درصد کسانی که گدایی می کنند نیازمند واقعی هستند دیگر کمکهای سابق را به آنها نمی کنند.

درآمد گدایان تهرانی چند است

او با اشاره به درآمد یک گدا در تهران می گوید:گدایان تهرانی از 10 هزار تا صد هزار تومان در روز درآمد دارند . برخی از این گدایان در آمدهای میلیونی دارند و طی سه،چهار ساعت 500 تا 600 تومان گدایی می کنند.

ما گدایی گرفته ایم که در جیبش چکهای مختلفی بوده است و یا گدایی که خودم خاطرم است به همراه دو فرزندش در شهرک غرب دستگیر شد و از ساعت 9 تا 11 صبح 530 هزار تومان گدایی کرده بود. یا گدایی دیگری 10 ،11 میلیون در جیب هایش چک بانکی بود. این افراد در حالی در سطح خیاباتهای تهران درآمدزایی می کنند که گدایی جرم است و باید نسبت به این موضوع به مردم انسان دوست ایرانی آگاهی داده شود.

سال پیش بود، همزمان با برگزاری  اجلاس سران که اعلام کردند گدایان از تهران کوچ کردند اما حالا دوباره این شهر میزبان میهمانان ناخوانده اش است.

بازگشت پدیده گدایی در پایتخت

جهانگیری فربا اشاره به این که پدیده گدایی به پایتخت برگشته است می گوید: ما در اجلاس تجربه خوبی به دست آوردیم تعامل بین بخشی خوبی ایجاد شد. گدایانی که از دیگر کشوها آمده بودند سریعا به مرزها برده می شدند و گدایانی که متعلق به شهرهای دیگر بودند حتی با هواپیما به شهر خودشان برگردانده می شدند. خیلی خوب و روان و سریع . اما به دلیل برخی ناهماهنگیها دوباره این پدیده به شهر بازگشت.

این مقام مسئول از کاهش سن  گدایان در پایتخت و افزایش تعداد زنان گدا هم می گوید. او معتقد است: برای گدایی نیاز است عواطف طرف مقابل را تحریک کرد و و کسانی که از این راه سود می ببرند برای کسب درآمد بیشتر جنسیت گدایی را به سمت زنان برده اند . مردم به زنان نیازمند بیش از مردان نیازمند کمک می کنند همچنین به کودکان بیش از بزرگسالان. بنابراین سن کودکان متکدی هم کاهش یافته است و از نوجوانی به سنین کودکی رسیده است .

افزایش زنان گدا / کاهش سن تکدیگری

زن نوزاد خواب آلود را از دامنش بیرون می کشد و دوباره پرت می کند در آغوشش. فریاد می زند از جایی که دارد بیرون برود. دوباره چنگ می‌زد که کودک را بگیرد. زن دوم بی توجه به فریادها و کودکی که در دامنش بالا و پایین می شود چسبیده است کف خیابان. لگدهای بی امان زن دوم به زن و کودک بیش از ان که دل او را به درد آورد دل رهگذران را می لرزاند و به هوا خواهی کودک وارد دعوا دو زن گدا می شوند.

این داستان تکراری خیابانهای این شهر است. اتفاقی که هر روز بیش از گذشته در این شهر دیده می شود. سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اما معتقد است آماری در خصوص افزایش متکدیان زن و کودک وجود ندارد. او می گوید: نمی‌شود این افراد را سرشماری کرد ولی می‌توان حضور بیشتر و قابل مشاهده‌تر آنها در میدان‌ها و خیابان‌ها را ملاک قرار داد. مشاهداتخیابان‌ها نشان می‌دهد تعداد متکدیان زن افزایش پیدا کرده است. در کنار متکدیان زن، تعداد زنان بی‌خانمان هم بیشتر شده و این افزایش تا جایی است که شهرداری مجبور شده مکانی را برای زنان بی‌خانمان به طور ویژه اختصاص دهد در حالیکه تا دو سال پیش چنین جایی نبود.

او معتقد است: کودکان یکی از اقشاری هستند که مردم نسبت به کار آنها ترحم نشان می‌دهند و بعد از آنها زنان هستند که امکان بیشتری دارد بتوانند حس دلسوزی شهروندان را تحریک کنند. زنان متکدی دو گروه هستند؛ یک گروه کسانی که به همراه خانواده تکدی‌گری می‌کنند، یک عده دیگر هم زنانی هستند که تنها هستند و چون درآمدی ندارند برای امرار معاش خودشان این کار را می‌کنند. دلیل اینکه چرا مردم بیشتر به این افراد بیشتر کمک می‌کنند این است که ما مردم احساساتی‌ای هستیم، متکدیان هم دنبال شیوه‌هایی هستند که احساسات مردم را جریحه‌دار کنند و با سخت‌تر شدن شرایط اقتصادی، این که زنی با بچه‌ کوچکش کنار خیابان یا سر چهارراه از مردم پول بخواهد احتمال بیشتری دارد که مردم به او کمک کنند.

او توصیه می کند: مردم باید اجازه ندهند عواطفشان به بازی گرفته شود، تحت تاثیر قرار نگیرند و به این افراد کمک نکنند چون کمک کردن به این افراد می‌تواند باعث ترویج تکدی‌گری شود. اما از طرف دیگر نباید نسبت به این مسائل بی‌تفاوت باشند و با انجام دادن اقدامات اصولی‌تر می‌توانند به خانواده‌های نیازمند کمک کنند. یک نمونه موفق این مورد، کاری بود که در تبریز انجام شد. در آنجا خیریه مستمندان تاسیس شده و مردم دیگر به متکدیان پول نمی‌دهند بلکه به موسسات پول می‌دهند، آنها هم افراد نیازمند را شناسایی کرده و این پول‌ها را به آنها می‌دهند. به این ترتیب فضا برای سوءاستفاده افراد فرصت‌طلب فراهم نمی‌شود. به بیان دیگر تنها نمی‌توان منتظر اقدام دولت و سازمان‌های دولتی نشست، اگر منابع اجتماعی با مشارکت مردم تشکیل شود و این افراد نیازمند به آنها ارجاع شوند، هم به افراد نیازمند واقعی کمک می‌شود و هم فضای شهر برای زندگی مردم بهتر می‌شود.

این شهر پر از گدایان زن و کودکی است که یا بر اساس احتیاج یا به فرمان کسی در خیابانها به دنبال روزی هستند و نه این تابلو های تبلیغاتی هشدار دهنده که شهر را پوشانده می‌تواند آنها را سامان دهد و نه پولهای مردمانی که به قصد خیرخواهی به آنها کمک می کنند . هر روز نیز به آمار این افراد افزوده می شود.