اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

کلهر:دوران طلایی احمدی‌نژاد هماننددوران شاه عباس بود/ رای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به روحانی موثر نبود



دوران احمدی‌نژاد,وران شاه عباس,اصولگرایان,اصلاح‌طلبان

کلهر:دوران طلایی احمدی‌نژاد هماننددوران شاه عباس بود/ رای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به روحانی موثر نبود

روزنامه آرمان در گفتوگویی با مهدی کلهر مشاور سابق رییس جمهور نوشت:

*در انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری، اتفاقی که افتاد این بود؛ 4 نفر خارج از دو طیف اصولگرا و اصلاح‌طلب خودشان را معرفی کردند که یکی آقای روحانی، دیگران هم شامل آقایان قالیباف، محسن رضایی و محمد غرضی می‌شدند.

 

این 4 نفر در اظهاراتشان از دو جریان سیاسی که در کشور ما از ابتدای انقلاب در عرصه سیاسی حضور داشتند، تبری جستند. تصور می‌کنم اولین مساله انتخابات یازدهم این‌گونه بود که جریان خاموش کشور که در همه جوامع وجود دارد به همراه 70 تا 85 درصد از گروه میانه‌رو به صحنه آمدند و به آقای روحانی رای دادند که شامل قشرهای مختلفی هم بودند یعنی از روستاییان تا اساتید دانشگاه‌ها و شخصیت‌های سیاسی به آقای روحانی رای دادند. تصور می‌کنم جامعه ما بعد از انقلاب نیازمند آرامش و اعتدال و استقرار و... بیشتر است و به همین سو حرکت کرد.

 

*{در پاسخ به این سوال که اصولگرابودن آقای احمدی‌نژاد را قبول ندارید؟}: خودم از سال 77 و 78 یکسری مقاله در روزنامه جمهوری اسلامی درباره چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا داشتم که در آنها اشاره کردم تصور می‌کنم جامعه دیگر ظرفیتش بیش از این است که جریانی ادعا کند که می‌خواهد جامعه را هدایت کند. جامعه نیازمند جریان آرمانگرایی است که واقعیت‌نگر باشد. تصور می‌کنم ظهور عینی این جریان در انتخابات سال 92 بود.

 

* الان رای آقای ولایتی و جلیلی را جمع بزنید، رای اصولگرایان است و من مشاهدات میدانی را می‌گویم. یکسری از اصلاح‌طلبان که رای دادند و (می‌دانم یکسری از این طیف رای ندادند چون در سال 88 بیش از 40 میلیون رای به صندوق ریخته شد اما در سال 92 حدود 36 میلیون رای اخذ شد که 4 میلیون اختلاف است) این 70 و خورده‌ای درصدی که رای دادند از آن میان برخی اصلاح‌طلبان به آقای قالیباف رای دادند که آرای قابل‌توجهی است، بخشی از آنها را هم من اطلاع دارم که به‌صورت شخصی و بدون جریانی به آقای رضایی رای دادند و شاید بخش کمی هم که از نزدیک با آقای غرضی آشنا بودند، به وی رای دادند و بخشی هم به آقای روحانی رای دادند.

 

در اصلاح‌طلبان افرادی بودند که به آقای روحانی رای دادند ولی اینها خودشان از این محدوده‌های کلاسیک اصلاح‌طلبی و اصولگرایی خروج کرده بودند. تصور می‌کنم که رایی که امسال داده شد، آشکارا نشان داد بیش از 70 درصدی که کشور و نظام را می‌خواهند و درصدد هستند آینده را خودشان رقم بزنند، وارد صحنه شدند. من به اینها می‌گویم مردم و این مردم امسال حضور جدی داشتند و بیشترین رای را به آقای روحانی دادند.

 

*معتقدم رای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به آقای روحانی موثر نبود، روحانی در بین کاندیداها از ابتدا مواضعش را درمورد اصلاح‌طلبی و اصولگرایی شفاف کرد و شاید شفاف‌ترین مواضع مربوط به وی بود. شخصیتش این‌گونه است که یا راجع به مسائل صحبت نمی‌کند و یا اگر صحبت ‌کند، خیلی شفاف توضیح می‌دهد. در بین کاندیداها در زمان مناظره‌ها گفتم که مواضعش را شفاف می‌گوید البته جدا از اینکه ما مواضعش را می‌پسندیم یا نمی‌پسندیم. مردم پیام آقای روحانی را گرفتند. مردم خواستند به یک فرد مستقل رای دهند. در نشستی که چندی قبل در صداوسیما بود هم تقریبا همین موضوعات را مفصل اشاره کرد.

 

*دوران 8 سال آقای احمدی‌نژاد همان‌طور که آقای روحانی گفتند دوران موفقی بود. آقای روحانی گفت که من به این زحمات در دو دولت تعظیم می‌کنم که تعبیر متواضعانه‌ای بود. خیلی کارها برای کشور صورت گرفته و امروز زیرساخت‌هایی مهمی در کشور آماده است که در سال 84 نبود که یکی از آنها سیمان، یکی از آنها آهن، یکی از آنها نانوتکنولوژی و... است. خیلی از چیزهایی که اکنون شما می‌بینید در سال 84 نبود و خیلی با الان فاصله داشتیم مثلا در هوا و فضا با الان خیلی فاصله داشتیم. دوران احمدی‌نژاد یک دوره طلایی است که در تاریخ ثبت خواهد شد البته اشکالاتی هم داشت.

 

*{در پاسخ به این سوال که چه اشکالاتی درمورد دولت آقای احمدی‌نژاد می‌توانید بگویید؟}: یکی از اشکالات آن، برخی تصمیمات شتابزده است. عینک دوربین آقای احمدی‌نژاد خوب کار می‌کرد اما عینک نزدیک‌بینش به‌دلیل مشغله‌هایی که داشت برخی اوقات اصلا نمی‌دید.

 

تیمی که سال 84 با آنها شروع کرد، تیم خوبی بود و حداقلش این بود که تیمی که شروع کرد و تعدادشان هم زیاد نبودند، تیم صادقی بودند که کارنامه خوبی از نظر تجربی و مدیریتی داشتند اما در دولت دهم، آرام‌آرام تیم جدیدی وارد شد که به تعبیر شما شاید کم‌تجربه بودند و آن کم‌تجربگی تاثیر گذاشت و تصمیماتی گرفته شد که قابل دفاع نبود. مثل خروج 40 درصد کارمندان دولت از تهران در یک‌ماه؛ تصمیمات اینچنینی مشخص بود که پختگی لازم را نداشت و طبیعی بود که نتیجه مطلوبی ندارد.

 

*ببینید یاران آقای احمدی‌نژاد در سال 84 تعدادشان به 10 نفر نمی‌رسد. آنهایی که بعدا آمدند (در دور دوم انتخابات آمدند) طبیعی است که اکنون جدا شوند. من 2 یا 3 ماه پیش به خود آقای احمدی‌نژاد هم گفتم که او هم تایید کرد. نظرشان انگشتان یک دست بود. آنهایی که در سال 84 برای سازندگی کشور آمدند، تعداد کمی بودند که من یکی از آنها هستم و اگر اجازه داشتم اسامی بقیه را هم می‌گفتم.

 

هنوز هم معتقدم دوره آقای احمدی‌نژاد دوره طلایی سازندگی در طول شاید تاریخ مکتوب کشور است و این دوران را با دوره شاه‌عباس و حکام لایق در قبل و بعد از اسلام مقایسه می‌کنم. باید اجازه دهید که این تلخکامی‌ها بگذرد که ما، منکر این موضوع نمی‌شویم. این تلخکامی‌ها همیشه در تاریخ هست و با پایان آن، خیلی‌ها با من همنظر می‌شوند.

خبرآنلاین

 

 

 


ویدیو مرتبط :
اختلافات میان اصلاح طلبان و اصولگرایان برای انتخاب کابینه دوازدهم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سلیمی‌نمین:احمدی‌نژاد تلاش داشت هاشمی واردانتخابات شود/مرعشی:ترس اصولگرایان از مواضع روحانی است نه اصلاح طلبان



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

سلیمی‌نمین:احمدی‌نژاد تلاش داشت هاشمی واردانتخابات شود/اطرافیان هاشمی درتعریف از احمدی‌نژاد غلوکردند

روزنامه شرق در گفت و گویی با عباس سلیمی نمین نوشت:

 

* بخشی از فضای سیاسی قبل از انتخابات را آقای احمدی‌نژاد و شورای‌نگهبان با ردصلاحیت آقای هاشمی  ایجاد کردند. آقای احمدی‌نژاد می‌خواست فضا را قطبی کند. آقای عبدی در یکی از اظهارنظرهایش نوشته بود آقای مشایی و هاشمی با هم به وزارت کشور آمدند و در همان نوشته گفته بودند از طرف دولت به آقای هاشمی زنگ زدند که ما به وزارت کشور می‌رویم و شما هم تشریف بیاورید. اگر چنین مساله‌ای صحت هم نداشته باشد باز هم معتقدم آنها می‌توانستند از وجود هم استفاده کنند. آقای مشایی می‌توانست از «نه» به هاشمی استفاده کند و آقای هاشمی از «نه» به احمدی‌نژاد استفاده می‌کرد. درست است که با حضور آقای هاشمی موجی میان مردم شکل گرفت اما آیا واقعا موج عقلانی و بر اساس اندیشیدن و تامل بر عملکرد دوران مدیریت او بود؟

 

* در نامه‌ای که پیش از انتخابات به آقای هاشمی نوشته بودم توضیح دادم که اتفاقا خوب است شما بیایید و حضور داشته باشید و به‌صورت یک راز سر‌به‌مهر برای جوانان باقی نمانید. جوانان امروز ما دوران آقای هاشمی را درک نکردند و واقعا نمی‌دانند مثلا سطح تحمل آقای هاشمی تا چه اندازه است.

 

*اصلا اینطور نیست که چون شرایط و موجی نسبت به ورود آقای هاشمی ایجاد شده است مردم به این جمع‌بندی رسیده بودند که آقای هاشمی فرشته‌نجات بود. بر این باور هستم که چون جریان دولت چنین چیزی را می‌خواست، این شرایط شکل گرفت. یعنی «نه بر خود» را در سبد آقای هاشمی قرار داد.

 

*دولت‌ها یا افراد، سعی می‌کنند چهره مثبتی در آستانه انتخابات از خود نشان بدهند اما چرا در آستانه انتخابات برخی قیمت‌ها به‌صورت کاذب افزایش یافت و مثلا اعلام کردند ارز مرجع به فلان کالاهای اساسی تعلق نمی‌گیرد. دولتی که چنین امکاناتی داشت چرا عامدانه چنین کرد و قضیه را مدیریت نکرد؟ این اتفاق حاصلی نداشت جز آنکه چهره‌ای منفی از دولت کنونی ترسیم شود. فکر می‌کنید سود این نوع عملکرد بر مساله به‌نفع کیست؟ بحث دشمن مشترک است. هم آقای هاشمی و هم آقای احمدی‌نژاد دست‌کم در یک زمینه با هم متفق بودند و آن رای نیاوردن کاندیدای اصولگرایان بود. خود آقای احمدی‌نژاد هم تلاش داشت آقای هاشمی پا به انتخابات بگذارد.

 

*برای آقای احمدی‌نژاد مهم‌ترین مساله این بود که هیچ‌یک از اصولگرایان رای نیاورند. چرا آقای احمدی‌نژاد در دولت دهم با اصولگرایان تعارضی جدی پیدا کرد؟ جبهه پایداری ایجاد شد تا اصولگرایان تجزیه شوند. اقدامات مختلف او باعث تخریب اصولگرایان شد. آقای احمدی‌نژاد در مسیری است که با معیارهای اصولگرایی همخوانی ندارد و آنها را علیه خود می‌بیند. زمانی آقای احمدی‌نژاد قهرمان نجات‌بخش یا معیار ساده‌زیستی می‌شود یا کاپشن او در حراج به فلان قیمت گزاف فروخته می‌شود که معیارهای اصولی کمرنگ شود.

 

*چه کسانی در تعریفشان از احمدی نژاد غلو می‌کردند؟ اگر اسامی را کنار هم بگذاریم، متوجه می‌شویم آنها اطرافیان آقای هاشمی بودند. سابقه آقای رحیمی را بررسی کنید و ببینید پیش از این به چه کسانی نزدیک بودند. در آستانه انتخابات 84 آقای رحیمی به چه کسی رای داد. آقای مرتضوی، ملک‌زاده و... قبل از این به چه کسانی نزدیک بودند؟ آقای ملک‌زاده از مجموعه دانشگاه آزاد بود. نزدیک‌شدن این افراد به آقای احمدی‌نژاد نشانه‌های قابل‌توجهی نیست؟ آقای احمدی‌نژاد آنقدر به آقای جاسبی نزدیک شدند که آن بحث رای‌گیری انقلاب فرهنگی و حضور ایشان به‌عنوان شخصیت حقیقی هم به‌وجود آمد. آیا این افراد و نوع گفتارشان در مسیر فردمحوری نقش نداشتند؟

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

مرعشی: تندروها در کابینه روحانی جا ندارند/ترس اصولگرایان از مواضع روحانی است نه اصلاح طلبان

روزنامه بهار در گفت و گویی با حسین مرعشی نوشت:

*بعضی از اصولگرایان سعی می‌کنند از در صلاحدید، نصیحت و دوستی با آقای روحانی در بیایند بلکه بتوانند بر ترکیب دولت آینده اثر بگذارند. فکر می‌کنم که اشتباه آن‌ها در این است که نه مردم را شناختند و نه آقای روحانی را. این افراد غوغا و گرد‌و‌خاک می‌کنند تا بلکه بتوانند بر ترکیب دولت یازدهم تاثیر بگذارند؛ اما اگر حسن روحانی را شناخته بودند می‌دانستند این رفتارها بی‌نتیجه است.

 

 غوغا‌سالاری‌ها و گرد‌و‌خاک‌ها تنها باعث می‌شود آقای روحانی درباره ایستادگی بر اصول و برنامه‌هایش مصمم‌تر شود. تنها دوملاک اعتدل و شایستگی در انتخاب اعضای این کابینه نقش دارد و بس؛ البته بدون شک حتما اصلاح‌طلبان تند رو و اصولگرایان تندرو در این کابینه جا ندارند.

 

*غوغا‌سالاران در فرآیند انتخابات متوجه شدند که بیش از 10 الی 12‌درصد وزن اجتماعی- سیاسی ندارند. منصفانه این است که گروهی که بیش از 12‌درصد رای ندارد نباید این‌قدر سروصدا کند. بهتر است به جای گرد‌و‌خاک کردن مسیر اشتباه و سیاست‌های اشتباهشان را اصلاح کنند تا بلکه روزی دوباره بتوانند به جناح اکثریت تبدیل شوند. البته مطمئن باشید که این رفتار‌ها هیچ خللی در آقای روحانی ایجاد نمی‌کند. غوغای اقلیتی 12‌درصدی نمی‌تواند رییس‌جمهوری اکثریت مردم ایران را از مواضع اصولی‌اش دور کند. این افراد روحانی را نه شناخته‌اند که این‌گونه رفتار می‌کنند.

 

*چه اشکالی دارد که عده‌ای غوغاسالاری کنند؟ این رفتارها برای دولت جدید سازنده است. همان‌طور که برای دولت‌های سازندگی و اصلاحات سازنده بود. نماینده این طیف غوغا‌سالار در جریان تبلیغات انتخاباتی و در مناظرات حرف‌هایی زدند که مردم را بیشتر به سمت آقای روحانی متمایل کردند. هیچ اشکالی ندارد اگر در آینده هم با تمام توانشان تلاش کنند تا به دولت حمله کنند. حسن روحانی هم از همه توانش برای پیشبرد اهدافش استفاده خواهد کرد. غوغاسالاران هرچقدر بر این رفتارها اصرار کنند، تنها پایگاه مردمی و اجتماعی‌شان را ضعیف‌تر خواهند کرد.

 

*واقعیت این است که ترس اصولگرایان از اصلاح‌طلب‌ها نیست. آن‌ها از مواضع حسن روحانی وحشت دارند. آقای روحانی شجاع است و مواضع صحیحی دارد. یکی از جلوه‌های اتخاذ مواضع صحیح روحانی در مرحله تشکیل کابینه این است که روحانی شایستگان همه جناح‌ها را به کابینه دعوت کند. اگر اصولگرایان انتظار دارند که اصلاح‌طلبی در کابینه نباشد، انتظار نابجایی دارد.

 

اساسا مگر ممکن است جناحی در پیروزی در انتخابات نقش داشته است در کابینه نماینده نداشته باشد؟ روحانی به صراحت در بعضی از مصاحبه‌های خود پس از پیروزی در انتخابات گفت آن اکثریتی که برنده انتخابات است کابینه تشکیل خواهد داد. اصلاح‌طلب‌ها نیز جزیی از جناح‌های سیاسی هستند که در این انتخابات پیروز شدند. چه دلیلی دارد در کابینه نباشند؟ احتمالا این افرادی که غوغا‌سالاری می‌کنند انتظار دارند به‌جای اصلاح‌طلب‌ها یاران آقای سعید جلیلی در کابینه باشند./خبرآنلاین