اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پسر نوجوان دختر مورد علاقهاش را آتش زد
پسر نوجوان وقتی متوجه شد دختر مورد علاقهاش قصد جدایی از او را دارد، در جنایتی هولناک دختر 13 ساله را به آتش کشید.
ساعت 23 چهارشنبه دوازدهم خرداد امسال، اهالی یکی از روستاهای شهرستان فردیس با شنیدن صدای کمکخواهی از خانههایشان خارج و متوجه شدند صدای کمکخواهی از ساختمان متروکهای در همان حوالی میآید.
آنها وقتی به این محل نزدیک شدند، دیدند دختر 13 سالهای در حال سوختن است. تعدادی از اهالی با آوردن پتو از خانههایشان، شعلههای آتش را خاموش کردند.
دختر نوجوان بشدت سوخته بود و قادر به حرف زدن نبود. اهالی موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع دادند. دقایقی بعد ماموران انتظامی و امدادگران اورژانس در آنجا حاضر شدند.
امدادگران، دختر نوجوان راکه بیش از 90 درصد دچار سوختگی شده بود، به بیمارستان شهید مدنی کرج منتقل کردند. ماموران با تحقیق از اهالی متوجه شدند این دختر نوجوان از اهالی آن محله نیست.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، روز بعد خانوادهای با حضور در پلیس آگاهی شهرستان فردیس شکایتی را مطرح کردند که نشان میداد دختر 13 سالهشان از شب گذشته خانه را ترک کرده و تاکنون موفق به یافتن وی نشدهاند.
کارآگاهان جنایی با اطلاعاتی که از این خانواده به دست آوردند، متوجه شدند مشخصات دختر آنها با همان دختری که سوخته و در بیمارستان است، مطابقت دارد. با مشخص شدن این موضوع و تحقیقات پلیس از این خانواده آنها گفتند که دخترشان و اعضای خانواده با کسی اختلاف نداشتهاند و نمیدانند چه کسی این بلا را سر دخترشان آورده است.
درحالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، بعدازظهر پنجشنبه به ماموران اطلاع رسید دختر نوجوان بر اثر شدت سوختگی تسلیم مرگ شده است. با مرگ او، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، جستوجوی پلیس برای دستگیری عامل یا عاملان این جنایت هولناک ادامه داشت تا اینکه ماموران چند مظنون را در این ارتباط بازداشت کردند که با تحقیق از آنها مشخص شد هیچ کدام در این جنایت نقشی نداشتهاند. در مرحله دیگری از تحقیقات مشخص شد او از سال گذشته با پسر 17 سالهای از ساکنان همان روستا، دوست بوده است. با کشف این سرنخ، پسر نوجوان شناسایی و بازداشت شد.
متهم نوجوان با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد، اما زمانی که متوجه شد دختر نوجوان فوت کرده و راهی جز بیان حقیقت ندارد، سکوت خود را شکست و به این جنایت تلخ اعتراف کرد.
متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: من و دختر 13 ساله از سال گذشته با هم دوست و به هم علاقهمند شدیم و حتی میخواستیم با هم از دواج کنیم، اما از چند روز پیش او به من گفت میخواهد به دوستیمان پایان دهد و نمیخواهد با من ازدواج کند. با شنیدن این حرفها بشدت از دست او عصبانی شدم.
وی اضافه کرد: میخواستم با ریختن تینر روی دختر 13 ساله او را بترسانم تا از من جدا نشود. شب حادثه از او خواستم برای حرف زدن با هم به ساختمان متروکه بیاید که خواستهام را پذیرفت و آمد. در آنجا مشاجرهمان بالا گرفت و تینر را روی او پاشیدم و فندک را زدم. فقط میخواستم او را بترسانم تا شاید مرا ترک نکند. یکباره شعلههای آتش همه جای بدنش را فرا گرفت و سوخت.
ترسیدم و به خانهمان بازگشتم. از کاری که کردم خیلی پشیمانم. من با دستان خودم او را کشتم.
سرهنگ ایوب احمدی، فرمانده انتظامی شهرستان فردیس در اینباره به جامجم گفت: با اعتراف متهم به قتل، او صحنه جنایت را بازسازی کرد و با قرار قانونی روانه کانون اصلاح و تربیت شد.
وی با هشدار به خانوادهها، از آنها خواست کنترل و نظارت بیشتری روی رفت و آمد و دوستی دختران و پسران نوجوان خود داشته باشند تا شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
زمانی که متوجه غیبت طولانی فرزندان خود شدند، پلیس را در جریان قرار دهند. دختران و پسران نوجوان نیز آگاه باشند که دوستیهای خیابانی جز تباهی برای خود و خانوادههایشان چیزی در پی نخواهد داشت.
ویدیو مرتبط :
چرا دختر ها به پسر ها علاقه دارند؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پسری دختر مورد علاقهاش را آتش زد +مصاحبه
پسری دختر مورد علاقهاش را آتش زد +مصاحبه
به گزارش شرق، اعضای خانوادهای روز 27مهر با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران و طرح شکایتی اعلام کردند دختر آنها پس از ربودهشدن توسط جوانی که از وی درخواست ازدواج کرده اما پاسخ منفی گرفته، به آتش کشیده شده و در حال حاضر نیز در بیمارستان بستری است.
اداره یازدهم پلیس آگاهی پس از تشکیل پرونده مسوول تحقیق در اینباره شدند و با مراجعه به بیمارستان به تحقیق از دختر جوان پرداختند.
شاکی 32ساله در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: به قصد خرید از خانه خارج شده بودم که ناگهان جوانی که از من درخواست ازدواج کرده و به وی جواب منفی داده بودم، با خودرو سواری پراید نقرهای و تهدید چاقو مرا بهزور سوار ماشین کرد و پس از بردن من به خانهای در محدوده میدان نبوت، دستوپایم را بست و مرا به آتش کشید.
شاکی در ادامه گفت: پس از دقایقی سوختن در آتش و در حالیکه خواستگار سابقم در طول این مدت مقابلم ایستاده بود و دیوانهوار میخندید، مرا به بیمارستان منتقل کرد و از آنجا متواری شد. مسوولان بیمارستان بلافاصله با خانوادهام تماس گرفتند و موضوع را به آنها اطلاع دادند که آنها نیز بلافاصله به تهران و بیمارستان آمدند.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند متهم پرونده، بهعنوان مشاور در بنگاهی واقع در منطقه نارمک مشغول به کار بوده و آشنایی وی با شاکی نیز از طریق مراجعه دختر جوان به بنگاه محل کار وی بهوجود آمده،
به این صورت که شاکی پس از پذیرش در دانشگاه برای اجاره سوییت دانشجویی در نزدیکی دانشگاه محل تحصیل خود، به بنگاه محل کار متهم 23ساله به نام «فرشید.ش» رفته و فرشید پس از مدتی با اطلاعاتی که از محل سکونت و شماره تماس شاکی داشته نزد او رفته و درخواست ازدواج کرده اما با پاسخ منفی از سوی شاکی روبهرو شده است.
کارآگاهان با توجه به اطلاعات بهدستآمده از هویت متهم بنگاه و محل سکونت فرشید را شناسایی و او را دستگیر کردند.
متهم پس از دستگیری ابتدا منکر ارتکاب آدمربایی و آتشزدن شاکی شد اما پس از ترخیص شاکی از بیمارستان و انجام مواجهه حضوری بهناچار لب به اعتراف گشود و انگیزه خود را اینگونه بیان کرد: «این کار را فقط به این علت انجام دادم تا شاکی مجبور شود با من ازدواج کند.»
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با تایید این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم و به دستور قاضی عموزاد، بازپرس شعبه سیزدهم دادسرای امور جنایی تهران، متهم با قرار بازداشت موقت برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفته است.
گفتوگو با متهم
فرشید در گفتوگویی با خبرنگار ما جزییاتی از ماجرا را توضیح داده است. حرفهای متهم صرفا ادعاهایی است که وی مطرح کرده و مورد تایید پلیس قرار نگرفته است.
به چه اتهامی بازداشت شدهای؟
به جرم آدمربایی و شروع به قتل.
چه کسی را ربودهای؟
میگویند دختر موردعلاقهام را ربودهام و قصد داشتم او را بکشم اما من هیچکدام از این کارها را نکردهام.
پس چرا تو را بازداشت کردهاند؟
چون آن دختر در خانه من سوخته است.
یعنی چه سوخته است؟ خودبهخود دچار سوختگی شده است؟
نه من روی او الکل ریختم اما قصد آتشزدنش را نداشتم.
چطور ممکن است قصد آتشزدن او را نداشته باشی و آن دختر ناگهان آتش بگیرد؟
او به خانه من آمد و من دستوپایش را با شلنگ بستم. بعد الکلی را که برای روشنکردن زغال در خانه داشتم روی او ریختم و در فاصله یکمتریاش ایستادم و فندک را روشن کردم. ناگهان او آتش گرفت. چون محیط بسته بود و گاز الکل در هوا وجود داشت، جرقه فندک باعث شد او آتش بگیرد.
وقتی روی او الکل ریختی و آتش گرفت چطور به بیمارستان منتقل شد؟
من نمیخواستم او را آتش بزنم فقط میخواستم بترسانمش. وقتی فندک را زدم ناگهان آتش گرفت و من که دستپاچه شده بودم با دست او را خاموش کردم و خودم به بیمارستان رساندمش.
اصلا چرا چنین کاری کردی و روی آن دختر الکل ریختی؟
میخواستم او را بترسانم تا تکلیف خودش و من را روشن کند.
مگر قرار نبود با هم ازدواج کنید؟ چرا باید او را میترساندی؟
تصمیم به ازدواج بیشتر از طرف من بود. او هم به این کار بیمیل نبود اما در عمل خلاف این عمل میکرد و رفتار متناقضی داشت. احساس میکردم بهغیر از من با افراد دیگری هم ارتباط دارد. همین افکار مرا پریشان میکرد البته او هم با این رفتارش به این تصورات دامن میزد.
مگر چه کار میکرد که باعث پریشانیات میشد؟
مثلا در روزی که این اتفاق افتاد او به من زنگ زد و گفت پیش پسری به نام فرشید است و دارد پیش من میآید. وقتی به خانهمان آمد با هم دعوایمان شد.
اما در پروندهای که در آگاهی داری طبق اعترافات خودت گفتهای او را بهزور چاقو به خانه بردهای.
او خودش زنگ زد و به خانه من آمد.
هنوز توضیح ندادهای چرا فکر میکردی آن دختر با افراد دیگری ارتباط دارد؟
چون حرفهای متناقضی میزد. حتی درباره سنش به من دروغ گفته بود. او به من گفته بود 25 یا 26سال دارد اما وقتی ماموران آگاهی مرا بازداشت کردند فهمیدم 32سال دارد.
آیا اینها دلیل میشود تو این کار را بکنی؟
نه. اشتباه کردم.
آن دختر را اولین بار کجا دیدی؟
او و خواهرش یکروز برای دیدن خانه به بنگاه ما آمدند و شماره تلفن بههم دادیم بعد بههم زنگ زدیم و ارتباطمان شروع شد.
چقدر درس خواندهای و شغلت چیست؟
من فوقدیپلم کامپیوتر دارم ولی شغل اصلیام مربی باشگاه رزمی است و گاهی هم در مشاور املاک مشغول میشدم.
/شرق