اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پایان سکوت «معین» پس از 9سال
اخبار سیاسی - پایان سکوت «معین» پس از 9سال
سکوت مردی این روزها شکسته است که در انتخابات ریاستجمهوری نهم گزینه طیف بزرگی از اصلاحطلبان بود و اقشار زیادی امید به پیروزی او داشتند اما شخصیت دانشگاهی و آرام معین اجازه نداد تا آنگونه که رقیب اصولگرایش به تبلیغ پرداخت در مسیر پیروزی خود گام بردارد.
معین تا پیش از سال 84 در جمعهای سیاسی حضور فعالی داشت و بهعنوان یکی از تصمیمگیران اصلی اردوگاه اصلاحطلبی در عرصه حضور داشت اما پس از آن انتخابات ترجیح داد دورهای را دور از فعالیتهای سیاسی علنی باشد. او حضور علنی نداشت اما نمیتوان این حضور نداشتن را به نبودن تفسیر کرد چون همفکرانش در جلسات اصلاحطلبان حضور داشتند. پس از آن انتخابات یعنی در سال 86 خبری از فعالیتهای معین منتشر شد که شاید اولین و آخرین خبر پس از انتخابات سال 84 بود؛ «تشکیل جبهه دموكراسیخواهی و حقوق بشر» اما ظاهرا مخالفتها با آن مانعی بر سر راه تشکیلش شد. به هرحال معین تصمیم گرفته بعد از 9 سال نگفتههای خود از انتخاباتی که فراز و فرودهایش در اذهان بسیاری از سیاسیون باقی است را مطرح کند.
حضورم بدون چشمداشت بود
وی گفت: «27خرداد سالگرد برگزاری مرحله اول انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری درسال1384 بود. نمیخواهم در این مجال به چگونگی برگزاری انتخابات و کم و کیف نتایج آن بپردازم که در این زمینه قبلاً بحث و نظراتی ارائه شده است.
میخواستم درباره انگیزه ورودم یادآوری کنم که حضورم در آن انتخابات بدون هیچ پیششرط، چشمداشت، منّتگذاری، تعهد به حزب و گروه یا اجازه مقام و مرجعی بود. فقط آمده بودم که دین خود را نسبت به جامعه، کشور و خدایم ادا کنم.
گفته بودم که به هر بهایی ولی نه به هر شیوهای تلاش خواهم کرد نگاهی اخلاقی، علمی و انسانی به سیاست داشته باشم، در برابر مردم صادق و صریح و صمیمی، در مقابل مخالفان صبور و در دفاع از آزادی، کرامت و حقوق اساسی مردم با صلابت خواهم بود. دراینجا فقط به شعارهای انتخاباتیام که نشاندهنده انگیزه، هدف، دیدگاهها و محورهای برنامههایم بودند اشاره میکنم که تا حدودی به سیر تحول و مقایسه آنها در انتخاباتهای بعدی توجه شود. این شعارها درواکنش به رقیبان طرح نشده بود و در پاسخ به ضرورتهای جامعه بود. اول؛ پرهیز از شعارهای مردمفریب مانند: «بر سر سفره آوردن نفت، دادن یارانه نقدی و...» و این قبیل وعدهها که آنها را نوعی مردمفریبی و درتضاد با منافع ملی میدانستم.
دوم؛ تاکید برشعارهای اساسی اصلاحطلبی پیشرو ازجمله: توسعه علمی ایران، ایران برای همه ایرانیان، دموکراسی و حقوق بشر، دموکراسی برای ایران و صلح برای جهان، اصلاحات گامی به پیش، دوباره میسازمت وطن، عدالت همهجانبه جنسیتی- نسلی- قومیتی و مذهبی، دفاع از حقوق اقوام و مذاهب و دولت بیسانسور و جملههای کلیدی چون «من کسی را به زور به بهشت نخواهم برد!»، «معاونت حقوق بشر تعیین میکنم»، «تبعیض مثبت به نفع زنان...»، «انرژی هستهای در چارچوب منافع و امنیت ملی و ..».
داوری درباره میزان واقعبینی و آیندهنگری بهکارگرفته شده در این شعارهای اصلی و راهبردها و برنامههای پیوست آن وقتی مشخصتر میشود که مشکلات اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی تحمیل شده به جامعه و کشور ازجمله سیل مهاجرت نخبگان به خارج طی فعالیت دولتهای نهم و دهم مورد ارزیابی دقیق و کمی صاحبنظران قرار گیرد.
دیپلماسی نهچندان موفق و غیرعلمی در آن دولت که منجر به صدور قطعنامه علیه کشور و بهدنبال آن تحریم در سطح جهان و منطقه شد، زمینهساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی در داخل شد؛ از سوی دیگر تنشها و شعلهورکردن جنگ توسط قدرتهای غربی و عوامل محلی آنها سبب شد شرایطی ایجاد شود که فجایع آن اکنون در عراق به اوج خود رسیده است. این فقط اشارهای بود به آنچه در پی انتخابات ریاستجمهوری در سالهای 84 و 88 و تشکیل دولت مهرورزی و... بر کشور رفت، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! در پایان اگر به یاد داشته باشید این شعر زیبا و برانگیزنده هوشنگ ابتهاج نیز زینتبخش سخنان و پوسترهای انتخاباتی 84 بود .
اخبار سیاسی - آرمان
ویدیو مرتبط :
توضیحات کامل فال گیر طی 9سال
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پایان سکوت شیعیان جنوب خلیج فارس و آغاز غنی سازی دفاعی آنان
ورود برخی ارتش های عربی منطقه خلیج فارس به کشور بحرین ،برای قتل عام معترضین بی دفاع این کشور را می توان نقطه عطفی در تاریخ منطقه دانست . هر چند مقامات این کشورها مدعی اند این اقدام در راستای هم پیمانی آنها برای دفاع از یکدیگر صورت می گیرد ولی هیچ کدام از آنها به این نکته اشاره نمی کنند که پیمان مشترک آنان ، برای دفاع از یکدیگر در برابر تجاوزات خارجی بوده است نه این که چندین ارتش را برای کشتار تعدادی مخالف بی سلاح که در خیابان ها شعار "سلیمه ، سلمیه" سر می دهند ، بسیج کنند و شهروندان همین منطقه را قتل عام کنند.
حال اگر بحرین با یک قیام مسلحانه و شبه نظامی مواجه بود ، شاید می شد توجیهی برای این قشون کشی داشت اما آنچه در هفته های اخیر در بحرین گذشته ، صرفاً یک اعتراض مدنی مسالمت آمیز بود که مرکزیت آن ، تجمع مردم در میدان لوء لوء منامه بوده است.
لذا آنچه از سوی ارتش عربستان سعودی و برخی ارتش های عربی منطقه در بحرین رخ می دهد ، صرفاً از منظر جنایت حنگی علیه شهروندان بی دفاع قابل بررسی است.
از منظر سیاسی نیز باید گفت سعودی ها ، اوضاع کنونی بحرین را نه برای نجات خاندان حکومتی "آل خلیفه" که برای برقراری یک استثمار عربی نوین در این کشور کوچک مناسب دیده اند. در واقع ریاض ، بیش از آن که در اندیشه رهانیدن دیکتاتورهای بحرین باشد ، به جای پایی فکر می کند که می تواند در بحرین برای خود ایجاد کند و قدرت منطقه ای خود را "به حساب مردم بحرین" افزایش دهد.
هم از این روست که ارتش این کشور ، بدون هیچ مجوزی از نهادهای بین المللی مانند شورای امنیت ، وارد بحرین شده و از همان بدو امر ، در شهرهای مختلف این کشور اقدام به کشتار مردم بی دفاع این کشور کرده است. کما این که در روز نخست ، 204 نفر را در دو شهر بحرین ، کشت یا مجروح کرد.
بی گمان این وضعیت برای ایران ، دستکم از دو منظر قابل تحمل نخواهد بود ؛ اول آن که سعودی ها در صدد تغییر موازنه قدرت در منطقه هستند و این برای ایران خط قرمز به شمار می رود و دوم این که قربانیان این لشکر کشی ، عمدتاً شیعیانی هستند که در برابر ارتش وهابیون ، سلاحی برای دفاع زا خود ندارند.
از این رو ، سعودی ها گمان نبرند که ایران در این منازعه نقش تماشاگر را بازی خواهد کرد. در ایران ، از یک سو افکار عمومی به شدت علیه سعودی ها و خاندان آل خلیفه است که شیعه کشی را به یک روال در بحرین تبدیل کرده اند و از سوی دیگر ، منافع دراز مدت جمهوری اسلامی چنین تغییرات نامتعارفی را در منطقه بر نمی تابد.
هر چند که انتظار لشکر کشی متقابل ایران به بحرین برای دفاع از شیعیان این کشور دور از ذهن است(هر چند حامیانی هم دارد) اما تردید نباید داشت که با شکسته شدن وضعیت قبلی ، ایران منتظر بازسازی آن توسط عربستان نخواهد بود همان طور که در لبنان نیز برغم تمام نفوذی که آمریکا و عربستان و فرانسه داشتند ، این دیپلماسی ایران بود که توانست بر طرف مقابل فائق آید.
شیعیان بحرین با اکثریتی 70 الی 80 درصدی و شیعیان عربستان با اقلیتی حدود 20 درصدی ، تا کنون طبقه ساکت منطقه جنوب خلیج فارس بوده اند . ایران نیز بر اساس حسن همجواری با همسایگان جنوبی خود ، مناسبات متعارف و مبتنی بر حسن نیت را با این گروه ها داشته است. این در حالی است که سعودی ها در تمام این سال ها کوشیده اند در ایران دست به تنازعات مذهبی بزنند و با اقداماتی مانند حمایت از بحرینگروهک تروریستی ریگی ، کینه های مذهبی ایجاد کنند که البته با هوشیاری مردم ایران ، خوشبختانه هرگز دعوای شیعه و سنی در کشور به وجود نیامد و نخواهد آمد.
اما اکنون که عربستان شمشیر را از رو بسته است و برای تغییر موازنه در منطقه ، رسماً به شیعه کشی روی آورده و عملاً بحرین را اشغال نظامی کرده است ، باید منتظر تغییرات شگرف این تصمیم نابخردانه خود باشد.
سعودی ها و حاکمان بحرین که با شیعیان نشست و برخاست داشته اند نیک می دانند که فرهنگ شیعه ، فرهنگ مدارا و تحمل است ولی آنگاه که کاسه های صبر لبریز شود ، صلح حسنی ، تبدیل به قیام حسینی می شود و این ، یک "رمز" است.
بی گمان آل سعود و آل خلیفه دوست ندارند در کنار خود ، جریانات قدرتمند و فوق العاده تأثیرگذاری مانند حزب الله لبنان شکل گیرد ولی آنان با دست یازی به خشونت نظامی ، نیاز به چنین تحولی را رقم زدند. به فرض که سعودی ها صدها نفر از شیعیان بحرین را هم کشتند و میدان لوء لوء را هم تصرف کردند ، بعد از آن با کینه ای که کاشته اند و با تدبیری که شیعیان بحرین و عربستان برای تقویت توان دفاعی خود خواهند اندیشید و در این راه از توان و تجربه دوستانشان هم بهره مند خواهند شد ، چه خواهند کرد؟
سعودی ها ، بدانند که شیعیان جنوب خلیج فارس ، دیگر آن طبقه ساکت دهه های اخیر نخواهند بود ، بلکه احقاق حق و خونخواهی دو ویژگی جدید آنان خواهد بود که دیکتاتورها را بسیار خواهد آزرد. عربستان بازی را به هم زد اما این ظرف شکسته را خود ، بند نخواهد زد...../تحلیل:عصرایران