اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

پایان تلخ ترس از بی شوهری


روزنامه ایران در گزارشی ، واقعه یک دادگاه را که شاکی آن زنی 31 ساله،کارمند و دارای مدرک فوق لیسانس است و تقاضای طلاق داده منتشر کرده است.

روزنامه ایران در گزارشی ، واقعه یک دادگاه را که شاکی آن زنی 31 ساله،کارمند و دارای مدرک فوق لیسانس است و تقاضای طلاق داده منتشر کرده است.

این روزنامه نوشته است: قاضی از او خواست درباره علت درخواست طلاقش توضیح دهد.«سمیرا» 31 ساله – که خود را کارمند و دارای مدرک فوق لیسانس معرفی کرد به قاضی گفت: هنوز هم نمی‌دانم چه شد که کار به اینجا کشید ولی همه‌اش برای ترس از تنهایی و مجرد ماندنم بود و نگران بودم بی‌همسر بمانم.

قبل از ازدواجم همه می‌گفتند چرا با وجود تحصیلات عالیه و توانمندی‌هایت هنوز ازدواج نکرده‌ای و مجرد مانده‌ای ولی من به حرف‌ها و حتی زخم‌زبان‌هایشان پاسخی نمی‌دادم و بی‌توجه بودم. اما هربار که در جمع خانواده و دوستان و همکاران قرار می‌گرفتم نقل مجلس‌شان تمسخر و بی‌شوهر ماندن من بود. به همین خاطر پس از مدتی خسته شده و برای فرار از حرف‌ها و کنایه‌ها با پیشنهاد یکی از دوستانم تصمیم گرفتم نزد فالگیر بروم تا شاید گره از بخت بسته‌ام باز شود.وقتی موضوع را با مادرم درمیان گذاشتم با خوشحالی زیاد گفت همراهی‌ام می‌کند.

 به همین خاطر با هم راهی خانه‌ای شدیم که فضای عجیبی داشت. در یکی از اتاق‌ها مرد رمالی بود که از من و مادرم خواست هر کدام جدا جدا وارد اتاق شویم. مرد رمال که البته هم‌اکنون برادر شوهرم است از من و مادرم خواست تا حرف‌هایی را که آن روز در اتاق به ما می‌زند مثل راز نگه داریم و به هیچ کس نگویم چرا که در کارمان گره بیشتری می‌افتد و خدا مصیبت را بر ما نازل می‌کند!

حرف‌هایش شوکه‌ام کرده بود و عقلم به جایی نمی‌رسید. او به من گفت: مادرم سرطان دارد و اگر ازدواج نکنم می‌میرد پس بهتر است با این کار جلوی فاجعه عظیم را بگیرم. او از طرف دیگر به مادرم گفته بود من سرطان رحم دارم و تنها با ازدواج است که می‌توانم از مرگ نجات پیدا کنم. به همین خاطر وقتی مرا از مادرم برای برادرش خواستگاری کرد بلافاصله موافقت‌ها صورت گرفت. همچنین وقتی فهمیدم برادر این مرد رمال خواستگار من است در دلم نور امیدی روشن شد و گمان کردم همه راه‌ها برای خوشبختی‌ام هموار شده و چه بهتر با مردی ازدواج کنم که در خانواده خاصی بزرگ شده‌اند.

سمیرا گفت: به توصیه این مرد قرار شد کسی متوجه ازدواجم نشود، چرا که در این صورت شیطان در کارمان وارد شده و ازدواج انجام نمی‌شود. به همین دلیل بدون هیچ شناختی و تنها با حضور خانواده‌هایمان با مهریه 114 سکه به عقد برادر مرد رمال درآمدم. او که در یک شرکت بزرگ مشغول کار بود به من اطمینان داد که مرد خوبی است، حتی اختلاف سنی 20 ساله‌اش با من برایم مهم نبود. ضمن اینکه خانواده‌ام نیز از ازدواجم بسیار راضی بودند. چرا که از لحاظ نوع زندگی در ظاهر خیلی با هم شباهت داشتیم. بعد از عقدمان برادر شوهرم می‌گفت بهتر است سریع عروسی کنیم و بچه‌دار شویم تا شیطان برای همیشه از زندگی‌مان بیرون برود و با به‌دنیا آمدن فرزندمان خوبی و خوشبختی وارد زندگی‌مان شود.اما افسوس که چند ماه بعد از ازدواج و بارداری‌ام همه رؤیاهایم به یکباره رنگ باخت و فهمیدم شوهرم دیوانه است.

 «مسعود» شب‌ها از خواب بیدار می‌شد و چاقو تیز می‌کرد و می‌گفت از طرف خدا مأمور شده یک قربانی بدهد. از طرف دیگر رفتارهایش مرا می‌ترساند و با به دنیا آمدن فرزندم نه تنها خوشی وارد زندگی‌مان نشد بلکه اختلاف و دعواهایمان بیشتر شد و سر هر مسأله‌ای با هم درگیر بودیم. این وضعیت و اتفاقات، بشدت عصبی‌ام کرده و دیگر نمی‌توانستم به زندگی با او ادامه دهم. بنابراین مشکلمان را با خانواده‌ها درمیان گذاشتیم. همان موقع بود که از مادرم شنیدم آن روز مرد رمال به مادرم چه گفته است و همان موقع بود که فهمیدم دو برادر از اول برایمان نقشه کشیده بودند و ما هم ساده‌لوحانه فریب خورده‌ام.

زن تحصیلکرده که برآشفته بود سرش را پایین انداخت و به رئیس دادگاه گفت: البته جناب قاضی در همین دادگاه و پس از بررسی‌ها متوجه شدم من تنها زنی نبودم که فریب شوهرم را خورده‌ام. چرا که او قبل از ازدواج با من، با سه زن و دختر دیگر ازدواج کرده و سه فرزند هم از آنها دارد و بدون پرداخت هیچ حق و حقوقی از آنها جدا شده است. اما من تمام حقوق و مهریه 114 سکه طلا را می‌خواهم.قاضی دادگاه خانواده پس از شنیدن اظهارات این زن فریب خورده از او می‌خواهد چند شاهد را برای اثبات گفته‌‌هایش معرفی کند تا با تحقیق در این زمینه حکم صادر شود.


ویدیو مرتبط :
پایان تلخ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پایان تلخ فوق ستاره وزنه برداری ایران: محرومیت ابدی برای سعید علی حسینی



 

 

پایان تلخ فوق ستاره وزنه برداری ایران: محرومیت ابدی برای سعید علی حسینی

 

فدراسیون جهانی وزنه برداری پس از یکسال رای به محرومیت ابدی سعید علی حسینی داد.

ستاره 22 ساله سنگین وزن ایران که قهرمانی جوانان جهان را در بازی های سال 2009 به دست آورده بود ، در بازی های جهانی این سال در کره جنوبی از شرکت در مسابقات محروم شد. ابتدا مصدومیت دلیل این انصراف ناگهانی اعلام شد و بعد از مدتی افشا شد قبل از مسابقه فدراسیون جهانی او را به دلیل مثبت اعلام شدن نمونه آزمایش دوپینگش ، محروم کرده است.

خبری که با اعلامش وزنه برداری ایران وارد بحرانی بزرگ شد. حسین رضازاده ، سرمربی وقت تیم ملی در صف اول متهمین قرار گرفت . علی حسینی و چند وزنه بردار سنگین وزن دیگر ایران که همزمان با سعید محروم شده بودند کادرفنی تیم ملی را مقصر می دانستند و آمپول های تزریق شده به ورزشکاران در طول اردوها را دلیل این اتفاق می دانستند. فدراسیون سابق حتی پروژه محرومیت مادام العمر رضازاده را در دستور کار قرار داد اما چندی بعد ، این مربی با حکم رئیس سازمان ورزش توانست سرپرست فدراسیون وزنه برداری شود.

رضازاده هیچ گاه این اتهام را که در دوپینگ علی حسینی و دیگران نقشی داشته باشند را نپذیرفت . او این بهانه که می ترسیده رکوردش توسط سعید شکسته شود را خنده دار می خواند. با روی کار آمدن رضازاده ، فدراسیون وزنه برداری در دو مرحله پرونده سعید را در دادگاه استیناف فدراسیون جهانی طرح کرد. جلساتی که روزهای 25 خرداد و  13 شهریورماه گذشته برگزار شدند تا شاید فدراسیون جهانی از در نظر گرفتن مجازات محرومیت مادام العمر علی حسینی منصرف شود.

جلساتی که البته دفاعیات هیات ایرانی در آنها اثربخش نیفتاد و حکم محرومیت مادام العمر سعید به دلیل ارتکاب دوپینگ برای دومین بار ، صادر شد. علی حسینی در سال 2006 هم همراه همه اعضای تیم ملی ایران به دلیل استفاده از مواد نیروزا ، دوپینگی شده بود.

حکم محرومیت وزنه بردار ایرانی ، به فدراسیون وزنه برداری جمعه گذشته به ایران رسیده اما به دلیل تعطیلات آخر هفته اروپا هنوز از طریق فدراسیون جهانی اعلام رسمی نشده است. به همین دلیل اعضای فدراسیون ارسال چنین حکمی را تکذیب می کنند و می گویند :« هنوز این حکم به دست ما نرسیده اما احتمالا همین روزها ، حکم پرونده صادر می شود.»