اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
نگاه به شرق استراتژی اشتباه احمدینژادبود
ابراهیم اصغرزاده نامی است كه با ١٣ آبان و ماجرای اشغال سفارت امریكا گره خورده است. حالا در این روزهایی كه امریكا و كوبا روابط خود را بعد از ٥٤ سال تخاصم از سر گرفتهاند و سفارتخانههایشان را بازگشایی كردهاند و پرچم دو كشور در خاك هر كدام برافراشته شده است، دانشجوی پیرو خط امامی كه روزگاری سفارت امریكا در تهران را به اشغال خود درآورد و انقلاب دوم را رقم زد در حساب شخصیاش در توییتر واكنش جالبی به خبر بازگشایی سفارت امریكا در كوبا نشان داد. او عكس خود را در حالی كه در میان بازوان رهبر انقلاب كوباست منتشر كرد و نوشت: «فیدل كاسترو روزی مرا به خاطر اشغال سفارت امریكا ستود. اینك ربع قرن بعد من او را به خاطر بازگشایی سفارت امریكا میستایم.»
بر این شدم تا در مورد این توییت جالب با او گفتوگویی داشته باشم اما ابراهیم اصغرزاده گفت «من هر آنچه را كه باید، در توییتر خود گفتم و بهتر میدانم فعلا بیشتر از این لااقل امروز نداشته باشم.» اما این تماس باعث شد تا گفتوگوی تحلیلی در مورد توافق تاریخی وین و تاثیرات آن در منطقه و همچنین سیاست داخلی ایران داشته باشم. اصغرزاده از مهمترین اشتباه دولت احمدینژاد میگوید و اینكه توافق وین فرصت تاریخی را نصیب ایران كرده است تا از حقوق از دست رفته خود در حوزههای دیگر دفاع كند. او معتقد است دوران بازی روسها با كارت ایران پایان یافته است و اینك دوران بازی ایران با كارت روسها در برابر غرب فرا رسیده است.
اصغرزاده با صراحت میگوید اگر روحانی برای مطالبات مردم در عرصه سیاست داخلی قدمی برندارد توافق وین تبدیل به ضد خود خواهد شد و كارایی خود را از دست خواهد داد. او از انتخابات اسفند ماه و دست و پای بسته اصلاحطلبان، مطبوعات و جامعه مدنی و تاثیرات مخربی كه در سیاست داخلی خواهند داشت سخن به میان آورد. شرح كامل گفتوگوی «اعتماد» با ابراهیم اصغرزاده در ادامه میآید.
ارزیابی كلی شما از توافق هستهای میان ایران و كشورهای ١+٥ چیست و فكر میكنید این توافق چه تاثیری بر موقعیت ایران در منطقه خواهد داشت؟
من قبلا هم گفتم توافق وین كه حالا ضمیمه قطعنامه معتبر ٢٢٣١ شورای امنیت شده است مسیر دیپلماسی برای ایران و همچنین اروپا را تغییر داد. تا قبل از ٢٣ تیرماه تمام جهان برای محروم كردن ایران از هر گونه حقوق هستهای اجماع داشت و این اجماع باعث مشكلاتی برای ایران شده بود اما بعد از ٢٣ تیرماه كه جمعبندی مذاكرات مورد تایید طرفین قرار گرفت و به ویژه بعد از تصویب قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت سازمان ملل، اجماع جهانی به طور كامل پشت سر این توافق دیپلماتیك قرار گرفت. تصویری كه امروز از ایران در افكار عمومی جهان ساخته میشود به طور شگفتانگیزی متفاوت از گذشته و قبل از ٢٣ تیرماه است.
این فضای جدید فرصت طلایی را برای ایران ایجاد كرده است كه بتواند موقعیت خودش را در منطقه ارتقا ببخشد و بسیاری از حقوق از دست رفته خودش را مطالبه كند. تا قبل از این، دستگاه دیپلماسی ما در مورد سهم ایران در دریای خزر بسیار منفعلانه عمل كرده بود و به دلیل اینكه بتواند حمایت روسیه را در ١+٥ در پرونده هستهای داشته باشد اقدام جدی در مورد حق ایران در دریای خزر از خود نشان نداده بود و باید بگویم در كمال تاسف اشتباهات احمدینژاد درباره حق و حقوق ایران در دریای خزر در دولت روحانی هم ادامه داشت و این موضوع مورد بیتوجهی قرار گرفت و اقدام جدی در مورد آن صورت نگرفت.
اما در حال حاضر با به نتیجه رسیدن مذاكرات و بعد از قطعنامه ٢٢٣١ فرصت مغتنمی به دست آمده تا دستگاه دیپلماسی ما مساله رژیم حقوقی دریای خزر و سهم ایران در دریای خزر را به صورت جدی پیگیری كند و آن را به مجامع بینالمللی بكشاند و افكار عمومی دنیا را متوجه این مساله كند كه چرا با حقوق ایران در دریای خزر منصفانه برخورد نشده است؟
شما به اشتباهات دولتهای گذشته اشاره كردید. فكر میكنید تاثیرگذارترین اشتباه آن دوره در این حوزه چه بود ؟
دستگاه دیپلماسی ایران در طول دوره دولت احمدینژاد دچار خطای محاسبه و گاهی اوقات مورد فریب واقع شد به بیان دیگر دستگاه دیپلماسی احمدینژاد را فریب دادند. ابتدا به ایشان گفتند كه پرونده هستهای ایران از آژانس و شورای حكام به شورای امنیت سارمان ملل ارجاع نخواهد شد و احمدینژاد اطلاعات غلطی را در این مورد به مقامات ایرانی و دستگاههای مسوول در ایران منتقل كرد.
بعد از ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل احمدینژاد ادعا كرد در شورای امنیت قطعنامهای علیه ایران صادر نخواهد شد و بعد از صدور قطعنامهها و اینكه چین و روسیه این قطعنامهها را وتو نكردند، اعلام كرد این قطعنامهها كاغذپاره هستند اما در پایان دورانش به صرافت افتاد كه این ورقپارهها كشور را دچار مشكلاتی كرده است. در واقع اطلاعاتی كه به احمدینژاد داده شده بود كه پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع پیدا نخواهد كرد، موجب «ندانمكاری و سهلانگاری» دستگاه دیپلماسی ایران شد و بعد از اینكه از سال ٨٥ تا ٩٠ شش قطعنامه علیه ایران صادر شد دولت احمدینژاد خود را به خواب زد و آنها را ورقپاره خواند.
متاسفانه همین امر باعث شد تا ایران فرصتهای زیادی را از دست بدهد و مجبور شود برای اینكه پرونده ایران در شورای امنیت بیشتر تحت فشار قرار نگیرد، امتیازات بیشتری را به روسیه واگذار كند. اما یكی از مهمترین اشتباهات دستگاه دیپلماسی محمود احمدینژاد سیاست نگاه به «شرق» بود كه مقابل اصل اساسی انقلاب یعنی سیاست نه شرقی، نه غربی قرار داشت. احمدینژاد با نگاه به شرق به دنبال ایجاد اتحاد استراتژیك با روسیه، چین و هند بود. دورهای كه روسها با كارت ما بازی میكردند تمام شده است.
از نظر شما اتحاد استراتژیك با این كشورها عملا انجام شد؟
هیچ كدام از این كشورها از این رویكرد ایران استقبال نكردند و به هبچ عنوان حاضر نشدند موقعیت استراتژیك خود در رابطه با غرب را به خاطر ایجاد یك نوع اتحاد راهبردی با ایران به خطر بیندازند. تنها چیری كه از این سیاست حاصل ایران شد، اجناس بنجول چینی، روسی و هندی بود كه به بازارهای ایران سرازیر شد و در پی سیاست نگاه به شرق احمدینژاد چیزی جز شش قطعنامه و یك تحریم كمرشكن و انزوای بیشتر در جامعه بینالمللی نصیب ایران نشد.
اینها همان خطاهای محاسبهای دستگاه دیپلماسی دولت هشت ساله احمدینژاد بود كه پیشتر به آن اشاره كردم. من امیدوارم كه با توجه به اعتماد به نفسی كه دستگاه دیپلماسی ایران پیدا كرده است و با توجه به توان علمی و دانشی كه دستگاه دیپلماسی ما از حقوق بینالملل دارد هر چه سریعتر موقعیت دیپلماتیك ایران را در سایر حوزهها نیز ترمیم كند و از حقوق از دست رفته ایران در سایر حوزهها كه كمتر از حقوق هستهای نسیت دفاع كند كه مهمترینش بحث حق و حقوق ما در رژیم حقوقی دریای خزر است.
كشور ما كشوری است كه به خاطر هر وجب خاكش شهیدان زیادی را تقدیم كرده است ولی متاسفانه امروز شاهد هستیم كه روسها در كمال ناباوری و بر اساس معاهدات دوجانبه با قزاقستان و آذربایجان و حتی راضی كردن تركمنستان به راحتی سهم ایران در دریای خزر را به زیر ١٠ درصد فرستادهاند. انفعال ما در مقابل روسیه از این پس و بعد از این توافق به هیچوجه قابل قبول نخواهد بود. ما هزینههای زیادی را در این سالها به دلیل رویكرد ویژه احمدینژاد متحمل شدهایم اما از این پس به دلیل تغییر شرایط از موضع برابر با كشورهای غربی میتوانیم با كارت روسیه بازی كنیم. دورهای كه روسها با كارت ما بازی میكردند تمام شده است از این پس ما هستیم كه در مقابل غربیها با كارت روسها بازی خواهیم كرد.
تا الان از قدمهای دولت بعد از توافق در عرصه سیاست خارجی صحبت كردیم. فكر میكنید تاثیر این توافق در سیاست داخلی ایران چه خواهد بود؟ در دوسال گذشته همواره چهرههای اصلاحطلب معتقد بودند اولویت باید پرونده هستهای ایران باشد و پس از آن باید مطالبات سیاست داخلی را از دولت طلب كرد. به عقیده شما زمان این مطالبات فرا رسیده است و مهمترین قدم دولت پس از توافق در سیاست داخلی چه باید باشد؟
اگر دولت بین دستاوردهای دیپلماتیك خودش و مطالبات موجود در سیاست داخلی تلفیق ایجاد نكند و اگر نتواند جامعه مدنی را در ایران تقویت كند همین توافق وین تبدیل به ضد خودش خواهد شد. بالاخره توافق وین باید اجرایی شود و برای این كار دولت نیازمند زیرساختهایی در افكار عمومی است. بر هیچكس پوشیده نیست كه بخشی از اقتصاد ما در زیر زمین است و ما با یك اقتصاد ناكارآمد روبهرو هستیم.
به زودی بخشی از داراییهای بلوكه شده ایران در خارج از كشور آزاد و به داخل منتقل خواهد شد. اگر بخشی از این سرمایهها به دست مافیای اقتصادی برسد بیتردید از آنها علیه دولت استفاده خواهد كرد. اگر دولت روحانی آمادگی لازم را نداشته باشد و برای تقویت جامعه مدنی گامی برندارد و همچنان تلاشش بر این باشد كه به سبك سالهای گذشته به حد كافی در جریان سیاست خارجی و سایر مسائل قرار نگیرند و دچار نوعی كماطلاعی و حتی بی اطلاعی نسبت به این موضوعات شود قطعا برنامههای دولت حسن روحانی است كه دچار ضعف خواهد شد.
تمام دنیا به روشنی میداند كه ذخایر طلا و ذخایر ارزی ایران چقدر است، حتی شخص شارلاتانی همچون رضا ضراب در تركیه هم میداند كه ما چه مقدار از ذخایر طلای خود را به داخل كشور منتقل كردیم. دلالان بینالمللی اطلاعاتشان از وضعیت اقتصادی ایران به مراتب بیشتر از بازرگانان شریف و صاحبان صنایع و كارخانهها در داخل كشور است. مردم ما به درستی نمیدانند بعد از ورود پولهای بلوكه شده به داخل ایران چه اتفاقی رخ خواهد داد و این پولها كجا صرف خواهد شد. مردم باید برای هدایت سرمایههایشان روی چه اطلاعاتی حساب كنند ؟
در حوزه سیاست داخلی چطور؟ فكر میكنید وضعیت افكار عمومی در حوزه سیاست داخلی هم مانند اقتصاد است یا با وضعیت دیگری روبه رو هستیم، با توجه به اینكه در پایان امسال با دو انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان روبهرو هستیم؟
در حوزه سیاست داخلی هم همین وضعیت برقرار است. دولت روحانی نمیتواند چشم و گوش بسته وارد حوزه انتخابات اسفند ماه شود. فراموش نكنیم هر دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان فوقالعاده مهم هستند. دولت روحانی باید بداند كه حالا و بعد از این توافق جامعه جهانی نورافكنهای خودش را بر صندوقهای رای در اسفندماه میتاباند تا ببیند انتخابات ایران از چه درجهای از دموكراتیك و رقابتی بودن برخوردار خواهد بود. بنابراین دولت روحانی باید بتواند هم به ملت ایران و هم به مردم دنیا نشان دهد كه چون مجری انتخابات است قادر خواهد بود یك انتخابات دموكراتیك و آزاد را برگزار كند.
بیتردید چنین انتخاباتی احتیاج به مقدماتی دارد. دولت نمیتواند با یك اقتصاد فاسد وارد انتخابات شود، دولت نمیتواند با دست و پای بسته اصلاحطلبان و همینطور مطبوعات و جامعه مدنی وارد عرصه انتخابات شود. نمیشود عدهای در انتخابات از امكانات بسیار محدودی برخوردار باشند و یك عده دیگر تمامی تریبونها را از رسانه ملی تا سایر جاها در اختیار داشته باشند. تبعیض در بحث تایید صلاحیتها، تبعیض در امكانات اقتصادی و تبعیض در تبلیغات انتخابات همگی باعث میشوند كه با یك انتخابات ضعیف روبهرو باشیم.
دولت روحانی برای اینكه بتواند توافق را به مرحله اجرا برساند و به خوبی این مسیر را طی كند و پیروزی دیپلماتیك خود را با پیروزی در عرصه سیاست داخلی تكمیل كند باید بتواند مقدمات یك انتخابات خوب را در ایران فراهم كند و برای این كار باید دارای برنامه مشخصی باشد. هم برنامهای برای تقویت جامعه مدنی و دادن فضای مناسب به جریانهای مختلف و فضای گفتوگو و نقد به مطبوعات و هم شفاف سازی اقتصادی. با این وضعیت اقتصادی نه سرمایهگذار خارجی سرمایهاش را روانه ایران خواهد كرد و نه داراییهای بلوكه شده ایران پس از آزادی در اختیار تولید قرار خواهد گرفت. دولت روحانی چه در عرصه اقتصادی و چه در عرصه سیاست خارجی باید دارای برنامههای مشخص باشد تا بتواند پیروزی دیپلماتیك خودش را در داخل تكمیل كند.
اخبار سیاسی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
بیل گیتس: استراتژی ویندوز فون اشتباه بوده است
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
برپایی جشن پیروزی احمدینژاد اشتباه بود
مهدی کلهر در ادامه گفتوگو با خبرنگار مهر به موضوع انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن نیز اشاره کرد و گفت: مواردی که من راجع به سبزها گفتم کسی قبل از من در صداوسیما نگفته بود. یادم میآید همه سکوت کردند. بنده دو هفته بعد از انتخابات به رادیو گفتگو رفتم. میخواستم به تلویزیون بروم اما آقای ضرغامی به من اجازه نداد تا یکی دو ماه بعد.
وی ادامه داد: من در رادیو خیلی صریح گفتم انتخابات یک برنده داشت آن هم مردم بودند. یک تکیهگاه داشت آن هم رهبر معظم انقلاب بود و تمام احزاب سیاسی و کاندیداها و حتی خود آقای احمدی نژاد بازنده بودند. فکر میکنم که این بیاثر نیست و همه را متوجه میکند.
کلهر در تحلیل خود از حوادث پس از انتخابات گفت: میگویم یک جریان دیگری است که ما را بازی میدهد و تمام انرژی ما را صرف میکند. چون مگر هدف من و شما با یکدیگر فرق میکند. ما همه آبادی ایران را میخواهیم. مثلاً این طور نیست که من بخواهم ایران خراب و ویران شود و شما بخواهید آباد شود. قطعاً اینگونه نیست. من فکر میکنم شناخت مختصات کشور بسیار اولویت دارد و خواص باید بفهمند ما الان کجا قرار داریم و کجا میخواهیم برویم و چگونه؟
وی ادامه داد: ما دیگر کشور شاهنشاهی ۱۳۵۷ نیستیم. آن موقع در میان ۱۷۰ کشور صد و پنجاه و چندمی بودیم ولی امروز اگر جزء ۱۰ کشور اول جهان نیستیم، ولی در رتبه آن موقع هم نیستیم. قطعا ضعفهایی داریم و جاهایی هم آسیب پذیر هستیم اما پیشرفت کرده ایم. بسیار چشمگیر.
کلهر افزود: وقتی وسیلهای با سرعت زیاد حرکت میکند اگر یک پرنده کوچک با آن برخورد کند به طور حتم کنترل از دست راننده خارج میشود. هر چه سرعت بیشتر باشد با یک چیز کوچک راحت تر منحرف میشود پس باید حواسمان را خیلی جمع کنیم. سرعت ما در حال حاضر اصلاً قابل قیاس با ۱۳۵۷ نیست. این سرعت همانقدر که میتواند جالب باشد خطرناک هم است و به نظر من اصحاب رسانه باید این رقومی یا مختصات را کاملاً و به خوبی درک کنند.
مشاور رسانهای رئیس جمهور تاکید کرد: اینها نکات مهم و کلان سیاست است. مثلاً در دوره ناصرالدین شاه ایران اصلاً حرکت و پیشرفتی نداشت. دنیا را اگر آب میبرد ایران را خواب میبرد. ولی الان این طور نیست الان زمانی است که حتی اصطلاحات میتواند خطرناک باشد و یا کمک کننده باشد. مثلاً اینکه من در خوشه چندمم میتواند مسئله ساز شود. آمریکا برای واژه تغییر اوباما بسیار فکر کرد که چنین لفظی را به کار برد.
وی به تحرکات اعتراضی تحت عنوان «جنبش سبز» نیز اشاره کرد و گفت: لایه میانی موج سبز جزء متخصصان و اندیشمندان دوست داشتنی کشور هستند. نباید این افراد را حذف کرد. اصلا قابل حذف کردن نیستند. اشتباه بعضی از ما این است که میخواهیم تسویه حساب کنیم و در این تسویه میخواهیم تکلیف همه را هم روشن کنیم. اگر یک صاحبنظر سیاسی و اصولگرا میخواهد با اصلاحات تسویه حساب کند اینجا جای آن نیست. حوادث پس از انتخابات جای تسویه حسابها نیست. این تسویه حساب خطرناک است. ما نمیخواهیم فقط مسأله انتخابات را حل کنیم بلکه میخواهیم شبهه زدایی کنیم. میخواهیم گرد و غبار را کنار بزنیم.
کلهر ادامه داد: بنده عناصر بسیار نزدیک به دولت را میشناسم که در ایجاد فضای نامناسب نقش داشتهاند. کسانی که میدان ولی عصر را پس از انتخابات به جشن پیروزی تبدیل کردند. این افراد اشتباه کردند. اشتباه بزرگی هم کردند. من که نماینده دکتر احمدی نژاد بودم نمیدانستم همچون جشنی را تدارک دیدهاند و در تلویزیون آن را مشاهده کردم. مشاور رسانهای رئیس جمهور ادامه داد: یک صاحبنظر سیاسی و اصولگرا میگوید اصلاحات مرد. واقعا این حرف به چه معنی است. در این شرایط نباید به متفکری مثل حجاریان بی احترامی کرد که اجر آن و امثال آن بسیار بیشتر از عافیت طلبیهای برخی دیگران است. وقتی حجاریان در اعترافات گفت برگشتم واقعا باور کردم زیرا حجاریان یک متفکر و اهل مطالعه و قابل احترام است.
وی با تاکید بر اینکه از نتیجه انتخابات و پیروزی احمدی نژاد به هیچ عنوان شوکه نشده است گفت: نتیجه انتخابات من را اصلا شوکه نکرد. ۵ شب قبل از رای گیری تعداد رای احمدی نژاد ۲۵ میلیون نفر بود که چهار میلیون آن را در مناظره با موسوی از دست داده بود وگرنه حدود ۳۰ میلیون رای داشت. احمدی نژاد برخلاف مناظره با دکتر محسن رضایی که یک مناظره منطقی بود در مناظره با موسوی خوب عمل نکرد.
کلهر به نامه خود به رئیس قوه قضاییه درباره حوادث پس از انتخابات اشاره کرد و گفت: راجع به این قضایا به آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه نامهای نوشتم و در آن تاکید کردم که دشمن نه سبز است، نه قرمز، نه زرد و نه آبی. دشمن سیاه است. مواظب باشید که دچار اشتباه نشوید. همه در این قضیه بازنده بودیم. در این نامه نوشتم که در کشور و حتی حکومت زنجیرهای وجود دارد که سرنخش در خارج کشور است و او میداند این فتنه را چگونه کارگردانی کند.
وی تاکید کرد: من با اینکه به برخی که خود وسیله شدهاند سران فتنه بگویند مخالف هستم. سران فتنه آمریکا و انگلیس و اسرائیل هستند. این کودتا که پس از انتخابات رخ داد کودتای اعتقادی نبود، سفارشی بود و سفارش دهنده صهیونیسم و انگلیس بود.
کلهر به نامهای که پیش از انتخابات ریاست جمهوری نگاشته بوده، اشاره کرد و گفت: در نامهای قبل از انتخابات - تقریبا یکماه و نیم پیش از انتخابات - به یکی از مقامات عزیز نظام اعلام کردم که وضعیت کشور مانند سال ۱۳۶۰ است. من در کابینه رجایی هم بودم. این اتفاقی که افتاد یک زنجیره است و ربطی به انتخابات ندارد و از سالها پیش یارگیری و برنامه ریزی شده است.
مشاور رسانهای رئیس جمهور ادامه داد: من تاکید دارم که در این قضایا نباید فلهای برخورد کرد. من هرگز لفظ سران فتنه را در مورد دو کاندید رقیب آقای احمدی نژاد استفاده نکرده ام و نخواهم کرد. من تاکید دارم سران جدا و مزدوران جدا هستند. فتنه هم جدا است. مزدوران کسانی هستند که چاقوکش هستند و پول میگیرند ولی نه از اشخاص مشهوری که خودشان بیشتر بازی خورده هستند تا بازی گردان. بلکه ساختار بسیار پیچیده تر است.
کلهر با تاکید بر اینکه "به احساس مسئولیت افراد ساده دل راهپیمایی اعتراضی مردم در ۲۵ خرداد ماه احترام میگذارم اما معتقدم در راهپیماییهای بعدی همه بازی خوردند" گفت: من نگران جنبش سبز هستم. ۸ میلیون نفر از جنبش سبز افراد متخصص یا جوانان جویای علم و تخصص هستند که نمیتوان آنها را حذف کرد. ۸ میلیون را متاسفانه چند ماه پیش در اتوبوس خود سوار نکردیم و راننده آنها خودش را با برآوردهای غلط بیرون انداخته است. نگران هستم که این ۸ میلیون نفر که بسیار متفرق و سلائق گوناگون دارند را راننده دیگری بر اتوبوس دیگری سوار کند. اتوبوسی غیر از اتوبوس نظام.
مشاور رئیس جمهور به نامهای که پس از انتخابات ریاست جمهوری به احمدی نژاد نوشته و حکایت درد دل یک پدر ایرانی است اشاره کرد و گت: پس از اینکه دخترم از ایران رفت پدری حرفی به من زد که بسیار قابل تامل بود اما چون دخترم تازه رفته بود آن را نقل نکردم اما پس از مدتی طی نامهای به دکتر احمدی نژاد نوشتم که این حرف را پدری مدتی پیش به من زد اما چون نرگسم تازه از ایران رفته بود حرفی نزدم. این پدر به من گفت من سیاسی نیستم. پسری دارم که کامپیوتر خوانده ولی بی کار است. کار یا پول هم از دولت نمیخواهم. تنها میخواهم به رئیس جمهور بگویید که خیلی از بچههای خوب کشور بیکار هستند. نمیگویم به آنها کار بدهید. عقیده دارم که من به عنوان یک پدر میتوانم ۲۵۰ هزار تومانی که ماهیانه به فرزندم میدهم را در اختیار دولت قرار دهم و دولت آن را به جوان من بدهد تا احساس حقارت نکند و احساس کند در این کشور جایگاهی دارد. البته احمدی نژاد جواب این نامه من را هنوز نداده است.
مشاور رسانهای رئیس جمهور در بخش دیگری از گفتگو با مهر گفت: به گفته جنبش سبز، این جنبش چند کشته در حوادث پس از انتخابات داشته است (به نقل از سایتها و ...) اما سئوال این است که چرا تنها برای خانم ندا آقا سلطان بورسیه در کشورهای خارجی درست میشود. چرا بورسیه برای ترانه موسوی و یا عاطفه امام ایجاد نشد؟! وی ادامه داد: به معنای اسم ندا آقاسلطان توجه کنید. ترجمه اسمش به انگلیسی میشود «فریاد آقای شاه» یعنی این مملکت با سابقه ۳۰ سال جمهوری به جایی نرسید و باید آقای رضا پهلوی برگردد!! آنها نمیدانستند که سلطان در فارسی دیگر این بار را ندارد. تا قاجاریه این بار را داشت اما از قاجاریه به بعد کلمه سلطان دیگر این بار را از دست داد و بیشتر این لفظ به زنان اتلاق میشود.
وی به عاطفه امام نیز اشاره کرد گفت: میدانید چرا اعلام شد به عاطفه امام تجاوز شد و عاطفه امام را کشتند و سوزاندند. چون "عاطفه" "امام" دختری که در قلهک منزل داشت یعنی ترکیبی از عاطفه و امام. این واژهها بدون دلیل به کار برده نشدند. آنها روی این واژهها کار کردهاند. اینها ابزار جنگ نرم است. گفته بودند قرار است به تو تجاوز شود و سوزانده شوی پس فرار کن و این دختر چون ۶ بار از خانه فرار کرده بود، سریع فرار کرد و جان خودش را نجات داد. اما ندا آقاسلطان دختر سادهای بود و نمیدانست بعد از فیلمی که بازی میکند و در آن خودش را به مردن میزند در آمبولانس واقعاً کشته میشود آن هم به دست همین آقای پزشک؛ فراری به انگلیس.
وی ادامه داد: من با مجازاتها موافقم چون در هر جامعهای برای ثبات کشور محارب را مجازات میکنند. به خصوص برخورد با شورش و تخریب و آشوب در همان کشورهای غربی بسیار خشونت بار است.
● نقش رسانه ها
مشاور رسانهای رئیس جمهور به نقش رسانهها در انتخابات و حوادث پس از آن اشاره کرد و گفت: خبرگزاری مهر در انتخابات دوره اخیر ریاست جمهوری جزء رسانههای شورشگر و تحریک کننده برای هیچیک از طرفین نبود. برخی رسانهها خواسته یا ناخواسته شورشگر و تحریک کننده شدند. این رسانهها از هر دو طرف بودند اما به عقیده من "مهر" فضای کشور را آلوده نکرد.