اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نمی‌دانستم با کشتن خیانتکار مجازات می‌شوم



اخبار حوادث -  ادعای متهم به قتل افغان در دادگاه:

نمی‌دانستم با کشتن خیانتکار مجازات می‌شوم

مرد افغان که هموطن خود را به‌خاطر رابطه با همسرش به قتل رسانده و مثله کرده‌ بود مدعی ‌شد چون در کشور خودش چنین قتل‌هایی مجازات ندارد دست به جنایت زده است.

زنی به نام مهربان اوایل دی سال 90 با ماموران پلیس شهریار تماس گرفت و از راز جنایتی که شوهرش مرتکب شده‌ بود، پرده برداشت. او به پلیس گفت با شوهرش مردی به نام مهران را به باغی کشانده و شوهرش او را به قتل رسانده ‌است. آدرس باغ در اختیار ماموران قرار گرفت و آنها با زیرنظرگرفتن محل هنگامی که حسن- شوهر مهربان- قصد داشت تکه‌های مثله‌شده جسد را از باغ خارج کند او را بازداشت کردند.

 

متهم در بازجویی‌ها به قتل مهران اعتراف کرد و گفت: «او را کشتم چون برای زنم مزاحمت ایجاد کرده و او را مورد تجاوز قرار داده‌ بود. بعد با کمک دوستم سعید، جسد را مثله کردیم.» به این ترتیب پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ‌شد. روز گذشته نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را خواند. او در دفاع از کیفرخواست گفت: «مهربان 4 دی سال 90 گزارش وقوع قتلی در شهریار را به پلیس ارایه داد. همین گزارش سرآغاز این پرونده شد بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده به‌عنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی را دارم.»

 

در ادامه خواهر مقتول به‌عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قصاص کرد. سپس حسن اتهام قتل را رد کرد و گفت: «قبول دارم مهران را به باغ کشاندم و جسدش را مثله کردم اما قتل کار من نبود.» او گفت: «برای اینکه با مهربان ازدواج کنم یکصدمیلیون‌تومان خرج کردم او زن جوان و زیبایی بود و من هم دوستش داشتم البته همسر دومم بود. زن اولم در افغانستان است و دو فرزند از او دارم خودم در ایران زندگی می‌کنم و در همین کشور هم با مهربان آشنا شدم و ازدواج کردم. چهارماه بعد از ازدواجمان فهمیدم گاهی‌وقت‌ها پیامکی برای همسرم می‌آید که حالت صورتش تغییر می‌کند. از او پرسیدم چه‌کسی برایت پیامک می‌فرستد گفت برادر یکی از دوستانم است که مزاحم می‌شود من هم تصمیم گرفتم شکایت کنم. وقتی مهران فهمید از او شکایت کرده‌ام پیامک‌های تهدیدآمیز علیه همسرم می‌فرستاد و می‌گفت از او عکس دارد و اگر من شکایتم را پس نگیرم عکس‌ها را منتشر می‌کند با این حال حاضر نشدم شکایتم را پس بگیرم.»

 

متهم ادامه داد: روز حادثه به خانه خاله همسرم رفتیم. مهربان گفت برای دیدن دوستش که خواهر مهران است می‌رود و خیلی زود برمی‌گردد وقتی برگشت متوجه شدم روی دستش جای خراش و گازگرفتگی وجود دارد از او پرسیدم چه شده گفت دوستش برای خرید بیرون رفته و مهران ناغافل از اتاق دیگری بیرون آمده و او را مورد آزار جنسی قرار داده است تصمیم گرفتم زنم و مهران را بکشم. به مهربان گفتم مهران را به باغی که گاهی به آنجا می‌رفتیم بکشاند. مهربان هم قبول و او را به باغ دعوت کرد من از قبل پشت در باغ منتظر ایستاده ‌بودم مهربان هم بیرون بود همین که مهران از روی دیوار پرید تا در را برای مهربان باز کند او را گرفتم. دستانم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم بعد رهایش کردم. با مهربان به خانه برگشتیم می‌خواستم او را هم بکشم چون زن فاسد باید از بین برود اما چندروز بعد متوجه شدم زنم موضوع را به پلیس گفته‌ است. تصمیم گرفتم جسد را از باغ خارج کنم. متهم به قتل در ادامه گفت: وقتی وارد باغ شدم متوجه شدم جسد جابه‌جا شده ‌است البته آن زمان که گلویش را فشار دادم او نمرده‌ و فقط بیهوش روی زمین افتاده‌ بود اما وقتی دوباره به باغ رفتم چندمتر جلوتر افتاده بود. تصمیم گرفتم جسد را از باغ خارج کنم تا ماموران من را شناسایی نکنند اما نتوانستم به همین دلیل آن را مثله کردم اما ماموران مرا هنگام خروج از باغ بازداشت کردند.

 

او گفت: در افغانستان وقتی زنی با مردی غریبه رابطه برقرار می‌کند اگر شوهرش آنها را بکشد قاضی او را آزاد می‌کند حتی اگر 10نفر هم با همسر او رابطه داشته باشد و مرد همه 10نفر را بکشد بازهم آزاد می‌شود من هم فکر می‌کردم قانون ایران هم همینطور است. در ادامه وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد سپس مهربان به‌عنوان متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد. او اتهام معاونت در قتل و آدم‌ربایی را رد کرد و گفت: من نمی‌دانستم شوهرم قصد کشتن مهران را دارد و فکر می‌کردم برای اینکه مهران را تنبیه کند تا دوباره مزاحم من نشود می‌خواهد او را در باغ کتک بزند و موضوع را حل کند او به من نگفته ‌بود قصد قتل دارد. بعد از پایان جلسه رسیدگی با توجه به اینکه متهم ردیف سوم آزاد بود و در جلسه حاضر نشده ‌بود ادامه رسیدگی به بعد موکول شد.

اخبار حوادث - شرق

 


ویدیو مرتبط :
‫اگر تقدیرم اینست کسی را بکشم پس چرا مجازات می شوم ؟ دکتر ذاکر نایک‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تشریح جزئیات جنایت شوم زن خیانتکار در دادگاه



تشریح جزئیات جنایت شوم در دادگاه

زنی که بعد از ۸سال خیانت به شوهرش با کمک دو قاتل اجاره ای شوهرش را به قتل رسانده بود، در جلسه محاکمه جزئیات این جنایت شوم را شرح داد. 

به گزارش خراسان، اولین برگ از این پرونده جنایی ۱۴تیر ۸۹ با کشف جسد مردی به نام «م» در اطراف بلوار پروین در تهرانپارس گشوده شد.

مرد نگون بخت به دلیل خفگی جان باخته بود و شواهد نشان می داد قربانی یک جنایت شده است. در چنین شرایطی پرونده روی میز بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران قرار گرفت اما تجسس های کارآگاهان برای رازگشایی از این جنایت به جایی نرسید. با گذشت نزدیک به دو سال از این ماجرا افسران آگاهی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد همسر متوفی از مدتی قبل با مرد غریبه ای در ارتباط است. این موضوع می توانست انگیزه ای برای همسرکشی باشد. 

بنابراین همسر مقتول به نام «ر» همراه با مردی به نام «ف» بازداشت شد. این زن وقتی فهمید پلیس از خیانت او و رابطه پنهانی اش با «ف» آگاه شده است در اعترافات هولناکی طراحی نقشه قتل شوهرش را پذیرفت و گفت دو مرد به نام های «ا» و «ح» را برای این کار اجیر کرده است. 

به این ترتیب دو متهم دیگر نیز دستگیر شدند و ضمن اعتراف به کشتن «م» صحنه جنایت را بازسازی کردند.

در چنین شرایطی پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و صبح دیروز ۴متهم پای میز محاکمه نشستند. در این جلسه که به ریاست قاضی نورا... عزیزمحمدی برگزار شد، ابتدا خانم کاکلی به نمایندگی از دادستان تهران به قرائت کیفرخواست پرداخت و اتهام «ا» و «ح» را مباشرت در قتل عمدی و اتهام «ر» و «ف» را معاونت در قتل و رابطه نامشروع اعلام کرد. سپس پدر، مادر و دختر مقتول نیز به عنوان اولیای دم خواستار قصاص قاتلان شدند. 

درادامه «ا» به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه ایستاد و گفت: مدتی قبل «ح» به من پیشنهاد داد تا با کمک یکدیگر یک نفر را بکشیم. او گفت پول خوبی از این کار گیرمان می آید و من هم چون وضع مالی خوبی نداشتم بعد از چند ماه کلنجار رفتن با خودم قبول کردم. «ر» به من و «ح» وعده پول و طلا و یک خودروی پرشیا داده بود.

یک روز او تماس گرفت و گفت شوهرش برای آبیاری باغچه برادرش به خانه او رفته است. او گفت موقعیت خوبی است تا او را بکشیم. ما هم به آدرسی که گفته بود رفتیم اما در دقیقه آخر منصرف شدیم. مدتی بعد «ر» گفت: در خانه را باز می گذارم و شما به بهانه دزدی وارد خانه مان شوید و شوهرم را بکشید. ما هم قبول کردیم. آن شب حتی وارد ساختمان شدیم اما در راهرو باز هم من منصرف شدم. مرتبه سوم «ر» گفت: شوهرم را به عنوان مسافر سوار خودرو کنید و جانش را بگیرید. 

روز حادثه در حالی که در نزدیکی خانه آن ها بودیم «ر» مشخصات شوهرش را به ما اعلام کرد و ما هم او را سوار کردیم. «ح» راننده بود و من هم روی صندلی عقب نشسته بودم. چند دقیقه بعد در حالی که در نزدیکی بولوار پروین بودیم ناگهان طنابی را که از قبل آماده کرده بودم دور گردن «م» انداختم. او قوی هیکل بود و مقاومت کرد اما در ادامه «ح» هم یک سر طناب را گرفت.

با کمک هم آن قدر طناب را کشیدیم که «م» خفه شد. بعد از آن جنازه را رها کردیم و وسایلش را نزد «ر» بردیم تا مطمئن شود که شوهرش را کشته ایم. او به ما دو چک پول ۵۰هزار تومانی داد و سهم هر کدام از ما برای آدم کشی ۵۰هزار تومان شد. 

در ادامه «ح» نیز اتهامش را پذیرفت و اظهارات متهم ردیف اول را تکرار کرد. 

سپس «ر» در جایگاه ایستاد و گفت: یکی دو سال بعد از ازدواج با شوهرم فهمیدم او مرد دلخواهم نیست. در این میان یک روز که برای خریدن سیم کارت به مغازه «ف» رفته بودم با او آشنا شدم. مدتی گذشت و رابطه ام با او نزدیک تر شد و وقتی برایش درد دل کردم و از مشکلات زندگی ام گفتم او گفت بهتر است شوهرم را از سر راه بردارم. به این ترتیب او «ح» را به من معرفی کرد و در ادامه نقشه قتل شوهرم را طراحی و اجرا کردیم. 

متهم ردیف چهارم «ف» بود. او با رد اتهامش گفت: حرف های «ر» را قبول ندارم. او روزانه بیشتر از ۱۰۰ مرتبه با من تماس می گرفت. من از دستش آسایش نداشتم و مدام تهدیدم می کرد. من مجبور شدم که با «ر» رابطه داشته باشم. 

در پایان این جلسه رئیس دادگاه ختم دادرسی را اعلام کرد و همراه هیئت قضات وارد شور شد./خراسان