نطقی كه داستان شد

حافظی در بخشی از نطق پیش از دستور خود با ذكر اینكه متاسفانه یكی از اصلی‌ترین علل نارضایتی مردم، فساد اداری و مالی حاكم بر این سازمان و زیرمجموعه‌های آن است، گفت: طی سنوات گذشته این معضل نه تنها ریشه‌كن نشده، بلكه دامنه آن وسیع‌تر نیز شده و انجام سریع برخی امورتنها از دو مسیر، داشتن رابطه یا پرداخت رشوه قابل حصول می‌باشد.

وی در سخنان خود تذكری هم به شورای شهر در مورد كوتاهی در مورد «نظارت» برعملكرد شهرداری داد و گفت: وجود خطوطی گاه روشن و گاه پیچیده و مبهم از برخی موارد فساد مالی حاكم بر این دستگاه كه نتیجه بی‌كفایتی و فقدان ساز و كارهای مناسب نظارتی توسط شورا است، قابل انكار نیست. این تهدیدات در اثر نبود نظارت موثر و قوی توسط شورا و سایر نهادهای نظارتی، ضعف و نقایص موجود در قوانین، مقررات، رویه‌ها، گردش كار، نوع طراحی فرایندها و نبود سامانه‌های كنترل داخلی از یك سو و محرمانه تلقی كردن بودجه و گزارش‌های مالی و عملكرد شهرداری از سوی دیگر، در حال تشدید است. رییس كمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر دراین نطق از شورای شهر خواست تا با توجه به اینكه سومین سال فعالیت شورای شهر پیش روست با جدیتی بیشتر به نقش نظارتی خود در مورد بررسی عملكرد مالی و اداری شورای شهر بپردازد. این سخنان اما واكنش‌های متفاوت و درعین حال ضد و نقیضی از سوی اعضای شورای شهر به دنبال داشت.

نخستین واكنش را معاون برنامه‌ریزی و شوراهای شهردار تهران داشت كه پشت تریبون شورا قرار گرفت و به دفاع از شهرداری پرداخت.

 

امانی درسخنان خود با ذكر اینكه شهرداری تهران در راستای ریشه‌‌كن كردن فساد پیشگام بوده و نباید حافظی درنطق خود می‌گفت كه فساد در روابط شهرداری حاكم است، گفت: درنطق پیش از دستور حافظی، شهرداری مجموعه‌ای با عملكرد پوسیده و قدیمی نشان داده شده در حالی كه این نهاد طی سال‌های گذشته بیشترین توسعه الكترونیك را داشته است. به همین دلیل معتقدم كه این ادبیات اجحاف در حق شهرداری است. نباید به گونه‌ای سخن بگوییم كه مدیریت شهرداری را ناكارآمد جلوه دهیم. این جانبداری از شهرداری باعث شد تا كاشانی به سخنان امانی واكنش نشان دهد.

حبیب كاشانی با قطع كردن سخنان امانی خطاب به رییس شورا گفت: نمایندگان شهرداری حق نطق در شورای شهر را ندارند، چگونه است كه امانی این‌گونه درصحن شورا به طرفداری از شهرداری می‌پردازد؛ اما این اعتراض باعث نشد تا امانی سخنانش را نیمه‌كاره رها كند.

 

وی بدون توجه به این اعتراض‌ها سخنان خود را اینگونه ادامه داد: در كجای شهرداری باند بزرگ فساد مالی كشف شده كه حافظی این‌گونه سخن می‌گوید؟ در دو سال گذشته پرحجم‌ترین نظارت‌ها بر شهرداری تهران و سازمان‌های وابسته صورت گرفته است كه بالغ بر ١٧٠٠ نظارت و بازرسی از شركت‌ها و سازمان‌ها بوده است. اما این بی‌تفاوتی امانی تنها چند لحظه دوام داشت چرا كه نوع بیان و لحن وی به گونه‌ای بود كه چمران را نیزبه واكنش واداشته، وی با بیان اینكه بهتر است ملایم‌تر و آرام‌تر صحبت كنید، خطاب به امانی گفت: لطفا از تعریف و تمجید بپرهیزید. اتفاقی نیفتاده كه شما این‌گونه سخن می‌گویید، یكی ازاعضای شورای شهر نظر خود را بیان كرده و براساس قانون، هیچ‌كس اجازه تذكر به وی را ندارد. بعد از چمران نوبت به دنیا مالی رسید كه در دفاع از شهرداری و درحالی كه دستان خود را به نشانه تذكر تكان می‌داد، بگوید: اعضای شورا باید در چارچوب انصاف صحبت كنند.

 

ولی این پایان ماجرا نبود. در ادامه این بحث و جدل، شجاع‌پوریان و حكیمی‌پور نیز از رییس شورا وقتی برای صحبت خواستند كه چمران با آن موافقت نكرد، با این حال شجاع‌ پوریان به شیوه پاسخگویی و اعتراض نماینده شهرداری انتقاد كرد و با بیان اینكه باید براساس اساسنامه، شهرداری تهران اعتراض خود را به صورت كتبی به هیات رییسه ارسال كند، گفت: این‌گونه بدعت‌گذاری در شورای شهر بی‌نظیر است و جای تعجب دارد.

آخرین انتقاد به سخنان امانی را محمد حقانی داشت. وی نیزبه خاطر اینكه اجازه صحبت به وی داده نشده بود، بدون میكروفن و با فریاد خطاب به اعضا و حاضرین گفت: ١٢ سال قبل شهردار تهران تنها به دلیل ساخته شدن غیرقانونی یك «اتاق» استیضاح شد. درست است كه آن موقع تكنولوژی نبود اما میزان فساد كمتر بود. ولی امروز با وجودی كه تكنولوژی توسعه پیدا كرده با این وجود شاهد افزایش چشمگیر فساد در شهرداری هستیم.

 

نطق پیش از دستور حافظی منتقدانی را هم داشت. منتقدانی چون احمد دنیامالی كه شاید به عنوان تنها مدافع شهرداری در صحن شورا، با تاكید براینكه به كلیات مباحثی كه آقای حافظی عنوان كردند اعتقاد دارم، گفت: ولی ‌ای كاش با ادبیات لطیف‌تری عنوان می‌شد چراكه خیلی از مسائل را می‌توان بدون تهمت و افترا عنوان كرد. رییس كمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران، افزود: قطعا شهرداری اشكالاتی از جمله فساد اداری نیز دارد و در این خصوص نیز مدیریت شهری نگرانی‌هایی را دارد ولی اینكه بگوییم فساد سرتاسر شهرداری را فرا گرفته است درست نیست.

 چهار بند از مهم‌ترین محورهای نطق جنجالی پیش از دستور حافظی
اقدامات دو سال گذشته شورا تا چه حد از مشكلات مردمی كه ما را به نمایندگی خود انتخاب نموده‌اند و در این كلانشهر بی‌در و پیكر زندگی می‌كنند، كاسته است؟

آقای رییس سال سوم شورا، سالی مهم تلقی می‌شود اگر این سال را از دست بدهیم جبران آن بسیار مشكل خواهد شد با نیت دگرگونی اساسی در زیرساخت‌های سنتی، ناكارآمد و پوسیده فعلی شورا و شهرداری كه مورد پسند و حمایت عده‌ای قرار دارد، به نحوی گام‌بردارید كه منافع مردم و اجرای قانون در اولویت قرار گرفته و از پرداختن به دستورات از قبل تعیین‌شده برای شورا برحذر باشید.

متاسفانه یكی از اصلی‌ترین علل نارضایتی مردم، فساد اداری و مالی حاكم بر شهرداری و زیرمجموعه‌های آن است كه طی سنوات گذشته نه تنها ریشه‌كن نشده، بلكه دامنه آن وسعت نیز داشته.

به سوگندی كه در آغاز نمایندگی یاد كرده‌ایم پایبند بوده و مصالح و صرفه و صلاح مردم را فدای روابط دوستانه، حزبی و جناحی و سایر موارد شبهه‌ناك نكنیم.

 اخبار  اجتماعی  -  اعتماد 

ویدیو مرتبط :
نطقی تاریخی : مدرس های مجلس

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

داستان عشق و ديوانگي

 

 

 

در زمانهاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود، فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شده بودند، آنها از بي كاري خسته و كسل شده بودند.

ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت بياييد يك بازي بكنيم مثل قايم باشك.

همگي از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد، من چشم مي گذارم و از آنجايي كه کسي نمي خواست دنبال ديوانگي برود همه قبول كردند او چشم بگذارد.

ديوانگي جلوي درختي رفت و چشم هايش را بست و شروع كرد به شمردن .. يك .. دو .. سه .. همه رفتند تا جايي پنهان شوند.

لطافت خود را به شاخ ماه آويزان كرد، خيانت داخل انبوهي از زباله پنهان شد، اصالت در ميان ابرها مخفي شد، هوس به مركز زمين رفت، دروغ گفت زير سنگ پنهان مي شوم اما به ته دريا رفت، طمع داخل كيسه اي كه خودش دوخته بود مخفي شد و ديوانگي مشغول شمردن بود هفتاد و نه ... هشتاد ... و همه پنهان شدند به جز عشق كه همواره مردد بود نمي توانست تصميم بگيريد و جاي تعجب نيست چون همه مي دانيم پنهان كردن عشق مشكل است، در همين حال ديوانگي به پايان شمارش مي رسيد نود و پنج ... نود و شش. هنگامي كه ديوانگي به صد رسيد عشق پريد و بين يك بوته گل رز پنهان شد.

 

 

ديوانگي فرياد زد دارم ميام. و اولين كسي را كه پيدا كرد تنبلي بود زيرا تنبلي، تنبلي اش آمده بود جايي پنهان شود و بعد لطافت را يافت كه به شاخ ماه آويزان بود، دروغ ته درياچه، هوس در مركز زمين، يكي يكي همه را پيدا كرد به جز عشق و از يافتن عشق نا اميد شده بود. حسادت در گوش هايش زمزمه كرد تو فقط بايد عشق را پيدا كني و او در پشت بوته گل رز پنهان شده است.

ديوانگي شاخه چنگك مانندي از درخت چيد و با شدت و هيجان زياد آن را در بوته گل رز فرو كرد و دوباره و دوباره تا با صداي ناله اي دست كشيد عشق از پشت بوته بيرون آمد درحالي که با دستهايش صورتش را پوشانده بود و از ميان انگشتانش قطرات خون بيرون مي زد شاخه به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمي توانست جايي را ببيند او كور شده بود! ديوانگي گفت من چه كردم؟ من چه كردم؟ چگونه مي توانم تو را درمان كنم؟ عشق پاسخ داد تو نمي تواني مرا درمان كني اما اگر مي خواهي كمكم كني مي تواني راهنماي من شوي.

و اينگونه است كه از آنروز به بعد عشق كور است و ديوانگي همواره همراه اوست! و از همانروز تا هميشه عشق و ديوانگي به همراه يکديگر به احساس تمام آدم هاي عاشق سرک مي کشند ...