اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نامه سرگشاده اولین حافظ نونهال کل قرآن خطاب به حسین شریعتمداری



اخبار, نامه سرگشاده به کیهان


اخبار سیاسی - نامه سرگشاده اولین حافظ نونهال کل قرآن خطاب به حسین شریعتمداری
سرگشاده‌ای بر افسارگسیختگی‌های "کیهان" و کیهانیان

شما را که به ادبیات خود شایسته و کوچه بازاری و طلحه و زبیری گری ها و عایشه گری ها و بد دهانی و فتنه انگیزی هایتان ملامتی نیست چه آنکه در قاموس شمایان"همه را به کیش خود پنداشتن" اصلی بلا شک است."میمون" های امروز همان خس و خاشاک هایی هستند که ... هایی چون شما به واسطه مطامع و امیال پلید و شیطانی و بی ریشگی هایتان چونان آتشی برجانشان افتادید و سوخت آنچه و آنکه نباید می سوخت!و شد آنچه که نباید می شد!و مسبّبانش نه دشمن که دشمنان دوست نما بود!

اولین حافظ نونهال کشور که این روزها در قامت مدرس دانشگاه به تدریس مشغول است در واکنش به مطالب کیهان و سخنان دیروز حسین شریعتمداری نامه ای سرگشاده منتشر کرد که نسخه ای از آن در اختیار پایگاه خبری راشد نیوز قرار گرفته است.

وحید غفران نیا یکی از برجسته ترین چهره های قرآنی کشور و اولین حافظ نونهال قرآن کشور که در 7سالگی موفق به حفظ کامل قرآن کریم شد در نامه ای سرگشاده و تند خطاب به حسین شریعتمداری(مدیرمسوول روزنامه کیهان) نسبت به نوشته های چند سال اخیر وی و سخنان دیروزش در جمع نخبگان دانشگاه صنعتی شریف واکنش داد.علیرغم تاکید مهندس وحید غفران نیا به انتشار کامل نامه سرگشاده وی راشد نیوز با حذف برخی از بخشهای تند آن اقدام به انتشار این نامه می کند

هو العلیم
سرگشاده ای بر افسارگسیختگی های "کیهان" و کیهانیان
جناب شریعتمداری!
تاریخ، نه به اندازه درک و فهم من و شما بلکه به اندازه قدمت زمین و زمان، شاهد آمد و شد ها و فراز و فرود های رنگارنگی است که گاه ، آه از نهاد مظلوم برمی آورد و گاه ظالمی را به زور زر و ظلم و جور بر مسندی می نشاند.

جامه ای که من و شما برقامت تاریخ می پوشانیم صرفاً در حد وصله ایست که گاه آنقدر ناجور و چرکین می نماید که با هیچ شراب طهور و هیچ آب غیر آسنی قابل شستن نیست.

اصطلاحات و ادبیات چاله میدانی و الفاظ خود شایسته ای که شما در به اصطلاح نوشته های چند سال اخیرتان به حراج گذاشته اید بسیار قابل تامل و مستحق پاسخ بود.از این رو مصمم شدم تا بعنوان یک "انسان" ، پاسخی در خور شانتان برایتان تدارک ببینم تا بلکه لااقل آبی برآتش شعله ور شده از اینهمه بی اخلاقی هایی که از سوی شما و شمایان "یک لاقبا" (بقول خودتان) براین جامعه ی مودّب و متخلق به مکارم الاخلاق محمدی(ص) ، بصورتی ناخواسته و چونان نطفه ای نا مشروع تحمیل شده، پاشیده باشم!

هیچ لازم به توضیح نیست که در عصری که ما اکنون در آن تنفس می کنیم ، دیگر پینه های روی پیشانی صحبت نمی کند که اگر چنین بود آنچه که در سحرگاه آن نوزدهم ، بر پیشانی ابن ملجم مرادی (علیه اللعنه) نقش بسته بود، چون صیحه ای رعد آسا بر سرش فرود می آمد و نیستش می کرد.آنچه که مهر و تربت با آن پیشانی سیاه، کرده بود، قاشق داغ نیز با جبین شما و ما می تواند بکند.(که البته در مورد جنابتان مشهودتر است).

آنچه اکنون در بازار یوسف فروشی این دوره بد شدیدا رونق گرفته ، بی تقوایی و بی پروایی از جاری ساختن انواع اتهامات بی اساس و بی اخلاقی ها و خود فروشی های اخلاقی متنوعی است که یقینا ثمن بخسی برای بدست آوردن مطامع زودگذر دنیای دنی محسوب می شود.

خریداران و سوداگران چنین بازاری (که البته کم هم نیستند) دُمل چرکین بی ریشگی و بی بنیادی را در نقاب "ریش" نهان ساخته اند و درکسوت دین و ایمان، چه بی دینی ها و چه بی ایمانی ها که سوداگری نمی نمایند.خود بهتر از هرکس می دانید که دراین بازار وانفسا، آوازه معامله گری، دلالی و داد و ستدتان گوش فلک را کر نموده است!!!

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

 

آنچه را که شما چند ماه پیش به خود اجازه داده اید تا " میمون" اش خطاب کنید که حقیر نیز افتخار آن را داشته و خواهم داشت، نه به سبب تقلید که به سبب ارادت دیرینه و علاقه  سرشار و بی انتها به مجتهد عالیقدر و فقیه مبارزیست(آیت الله هاشمی رفسنجانی) که امام خمینی(ره)، این بزرگمرد تکرار ناشدنی تاریخ، ایشان را زنده  تاریخ نامیده اند.کسی است که رهبر معظم انقلاب، این یگانه سکّاندار کشتی انقلاب در اقیانوس متلاطم عصر حاضر، ایشان را یکی از برجسته ترین و فقیه ترین سیاستمداران تاریخ این مرزوبوم خوانده اند و همواره پیوندی نا گسستنی براین الفت و مودّت دیرینه ، سایه افکنده است.

حال چگونه می شود که مگسی هوس جولان در عرصه ی سیمرغ بر سرش می زند و زحمت دیگران می شود؟!!

شما را می گویم!
 شما را که به ادبیات خود شایسته و کوچه بازاری و طلحه و زبیری گری ها و عایشه گری ها و بد دهانی و فتنه انگیزی هایتان ملامتی نیست چه آنکه در قاموس شمایان"همه را به کیش خود پنداشتن" اصلی بلا شک است."میمون" های امروز همان خس و خاشاک هایی هستند که ... هایی چون شما به واسطه مطامع و امیال پلید و شیطانی و بی ریشگی هایتان چونان آتشی برجانشان افتادید و سوخت آنچه و آنکه نباید می سوخت!و شد آنچه که نباید می شد!و مسبّبانش نه دشمن که دشمنان دوست نما بود!

هنوز هم قطارانتان در ایستگاه های دادگاهشان به استغاثه و انابه چاره جسته اند که شما اینچنین گستاخانه زبان در دهان به یاوه می چرخانید و تر تان از خشکتان ممیّز نیست.

جناب!
طنزآلودترین نکته اینجاست که همانهایی که شمایان و هم کیشانتان روزگاری نه چندان دور، مدعو و منظور امام زمانشان می نامیدید و خواب تاییدشان را در "اهواز!" می دیدید اینک در دادگاه بی قاضی و قضاوتتان،دشمن خدا و دینشان می نامید. این سرشت شماست! (گرچه میان ماه من و شما تفاوت از زمین تا آسمان است).

راستی.آقای شریعتمداری.
 امروز جورج سوروس پوشالی و موهومی مهم است یا سازمان تامین اجتماعی و بذل و بخشش هایش؟!همان بذل و بخشش هایی که از حقوق میلیونها کارگر زحمتکش کسر و بحساب شما و هم کیشان شما واریز گردیده است.یادم رفت بگویم.دیروز در جمع دانشجویان ادعا کرده اید که کیهان ازبین رفتنی نیست.اجازه بدهید بگویم کیهان ماندنی است.بلکه شمائید که رفتنی هستید.بهرحال تکلیف بیت المالی که سالیان سال و کاملا بصورت نامشروع به جیبتان گسیل گشته، یک روز معلوم خواهد شد"وما انت بمومن لنا و لو کنا صادقین"

اگراسناد بی اساسی که سالیان سال است گلو برموجودیت آنها پاره می کنید در آستینتان موجود است، اسناد خیانت، غارت، چپاول و فساد شما در آستین 75میلیون ایرانی موجود است.حیف از باکری ها و همت ها نیست که نام مبارک و مقدسشان بر زبان چون شمایی جاری گردد؟!

آقای شریعتمداری.گفته اید طالبان و مدعیان اصلاحات دو لبه قیچی آمریکا هستند!
خدای بزرگ رو شاکرم که بر هیچ نهاد و جناح و حزب و تشکل سیاسی و غیر سیاسی جز حزب قرآن وابسته نبوده و نخواهم بود.اما بگذارید بگویم شما و همفکرانتان نیز دو لبه قیچی اسرائیل هستید.و من هم همچنان فریاد میزنم "مرگ براسرائیل".

برهیچ کس پوشیده نیست که مطامع و چنبرگی های شمایان بحدی افسارگسیخته شده است که برای نیل به این مطامع، چوب حراج برهر آبرویی می زنید و بی آبرویی خود را باکمال وقاحت و بی حیائی در پس شنیع ترین و بی مایه ترین اعمال ، نهان می سازید.

شک ندارم برایتان هیچ ملاحظه ای نیست اگر بنا باشد روزی مقابل رهبر فرزانه انقلاب، این تنهاترین سردار کشور عزیزمان، بی محابا بایستید و و مریدان و سینه چاکان میلیونی ایشان را نیز با الفاظ ناشایست خطاب کنید.برای شما هیچ حرجی نیست!

اما گواه تاریخ که در تیتر یک کلام بدان اشاره شد نیز خط پایان عرائض این حقیر است.همانجا که سیل خروشان توده های ملّتهای سرفراز و آزاده ، سنگریزه های چرکین را می بلعند و درپهنه ی بلندشان ، درخشانترین مروارید های زمین و زمان تجلی گری می نماید و خریداران این گوهر، نه " میمون" که شیرمردان و شیرزنان دلیری هستند که عوعوی سگان و گرگان و سوتک های شغالان، در شب تیره زمستانشان خفه و گم می شود و صبح امید بدست شیرمردان بیشه ایران که دیریست رخ برنقاب خاک کشیده و خونشان پامال هرزه گویی هایتان شده است، نقشی نو درخواهد انداخت. الیس الصبح بقریب؟

جناب شریعتمداری کیهان!مشتتان بر ما رو شده است و حنای ریشتان دیگر رنگی ندارد.

راستی یادم رفت بگویم: سلام!!!!!

والسلام
هو اعلم بمن التّقی
وحید غفران نیا
تبریز
اخبار سیاسی - قانون آنلاین

 


ویدیو مرتبط :
حاج وحید غفران نیا،اولین حافظ نونهال کل قرآن،بیت رهبری1370

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نامه سرگشاده صادق زیباکلام خطاب به احمدی نژاد



صادق زیباکلا,نامه صادق زیباکلا به احمدی نژاد

نامه سرگشاده صادق زیباکلام خطاب به احمدی نژاد

جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد

ریاست جمهوری اسلامی ایران دامه اقباله

احتراما به استحضار آن مقام منیع می رساند که در آخرین روزهای سال گذشته در نامه ایی خطاب به وزیر علوم خواهان برکناری روسای دانشگاه تهران و تربیت مدرس شدید.

دلیل این اقدام  را از جمله" فضای امنیتی و سیاسی" که آنان در این دانشگاهها برقرار نموده اند اعلام داشتید.

حقیر علم و اطلاع چندانی از وضعیت دانشگاه تربیت مدر س ندارم و پیرامون آن نمی توانم اظهار نظری داشته با شم. اما در خصوص دانشگاه تهران بایستی بگویم که این اظهار نظر حضرتعالی شگفت زده ام نمود.

شگفتی ام از دو بابت بود. نخست آنکه برایم جالب بود که جنابعالی پس از گذشت نزدیک به 8 سال از ریاست جمهوری تان و درست در ماههای پایانی آن متوجه فضایی که در دانشگاههای کشور در طی این مدت حاکم بوده افتاده اید. 

آقای رئیس جمهور،اگر جنابعالی در طی این دو دوره ریاست جمهوری تان، بالاخص در سالهای دورآن دوم ریاست تان بعد از 22 خرداد 88 سری به دانشگاههای کشور می زدید و فضای سیاسی آنها را با سالهای قبل از ریاست جمهوری تان مقایسه می کردید باورتان نمی شد که این همان دانشگاه قبل از به قدرت رسیدن اصولگرایان در سال 84 می باشد.

آنقدر فضای دانشگاهها  بعد از 22 خرداد 88  محدود، سنگین و بسته شد که بوصف نمی آید. آنوقت جنابعالی بعد از طی این سالها ، و آنهم بعد از آنکه هزاران دانشجو در طی این سالها دچار مشکل شدند و بسیاری مع الاسف از ادامه تحصیل باز ماندند، بصرافت افتاده اید که در دانشگاهها چه می گذرد.

 

من حمل بر صحت می کنم و فرضم بر این است که دغدغه شما در این فقره نه از باب خرده حساب های سیاسی با روسای این دو دانشگاه است، و نه از باب تبلیغات انتخاباتی بلکه اصالتا به آنچه عنوان کرده اید باور دارید. در آنصورت مواجهه می شوم با شگفتی دومم. اینکه چرا دکتر فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران بعنوان "مقصر" برگزیده شده؟

کارنامه ایشان بعد از 22 خرداد 88 در مقایسه با کارنامه بسیاری از روسای دانشگاههای دیگر بمراتب "سفید"تر و قابل قبول تر است. کافیست جنابعالی  کارنامه مدیریت دانشگاه تهران را با فی المثل کارنامه جناب حجت الاسلام دکتر شریعتی ریاست دانشگاه علامه مقایسه نمایید. آیا مستحضر هستید از22  خرداد 88 باین سو جناب شریعتی  چه تعداد اساتید این دانشگاه را بدلایل سیاسی بازنشسته، اخراج  و ممنوع التدریس کرده اند؟ 

ایضا بسیاری از دانشگاههای شهرستانها. یقیننا  اگر هدف جنابعالی کنار زدن حجاب ترس و سلطه ارعاب فکری حاکم بر دانشگاهها و باز گردانیدن فضای آزاد اندیشی  در محیط های علمی باشد، بر کناری ریاست دانشگاه تهران انصافا می بایستی در انتهای لیست تان باشد. اگر هدف جنابعالی بواقع بوجود آوردن یک فضای علمی باز در دانشگاههای کشور است بنحوی که اساتید و دانشحویان از یک حداقل امنیت شغلی و حرفه ایی بر خوردار بشوند در آنصورت و با عرض  پوزش می بایستی با ستحضار شریفتان برسانم که کارنامه و عملکرد وزارت علوم که وزیر متبوعه آن زیر نظر شخص شخیص خودتان  خدمت می نمایند بمراتب سیاه تر از بسیاری از دانشگاهها است.

 

نمی دانم جنابعالی چه میزان  اشراف بر سیاست های وزارت علوم از 22 خرداد 88 باین سو داشته اید؟ آیا مستحضر هستید که مدتهاست که دیگر دانشگاهها حق استخدام استاد ندارند و وزارت علوم خود راسا این کار را انجام می دهد؟ 

به بیان دیگر، دانشگاهی مثل تهران با نزدیک به 70 سال سابقه و وجود اساتیدی با تجربه و باسواد حق ندارد یک استاد جدید برای خودش استخدام نماید و یک هسته ایی در وزارت علوم  بصورت مخفی گزینش اساتید را برای تمامی  دانشگاههای کشور انجام می دهند. تصور نمی کنم خیلی پیچیده باشد که بتوان حدس زد که ملاک و معیار اعضاء آن کمیته مخفی کدامین می باشند.

تصور نمی کنم نتوان حدس زد که که برای وزارت علوم  از 22 خرداد 88 باین سو، چه میزان ملاک و معیارهایی همچون استعداد، توان و کارنامه علمی و تحقیقاتی یک داوطلب استخدام در دانشگاه ملاک و معیار بوده و چه میزان گرایشات ایدئولوژیک و تمایلات سیاسی وی. آیا مستحضر هستید چه میزان متقاضی استخدام در دانشگاهها، یا اساتیدی که قرار دادی هستند  برای تبدیل وضعیت شان  چگونه سالهاست در بلاتکلفی بسر می برند؟

آیا مستحضر هستید همان مختصر استقلالی را که دانشگاههای کشور از آن برخوردار بودند بعد از 22 خرداد 88 پایمال گردید و تمامی امور دانشگاهها زیر نظر وزارت علوم قرار گرفت؟

آیا مستحضر هستید ظرف قریب به چهار سال گذشته صدها دانشجو بواسطه دلایل سیاسی یا محروم از تحصیل شدند یا با سپردن انواع و اقسام تعهد با ادامه تحصیل شان بصورت "مشروط" موافقت شده است؟ آیا مستحضر هستید که کسر قابل توجه ایی از این "تنبیهات و متنبه سازی" ها توسط خود وزارت علوم صورت گرفته؟ آیا مستحضر هستید گزینش وزارت علوم چگونه مانع از ورود بسیاری از متقاضیان ورود به تحصیلات عالیه در مقاطع فوق لیسانس و دکترا شده است؟

آیا بنظر جنابعالی با عنایت به کارنامه وزارت علوم و با عنایت به عملکرد امثال مدیریت دانشگاه علامه ظرف 4 سال گذشته، می بایستی همچنان بسروقت دکتر فرهاد رهبر بروید که یکصدم قلع و قمع های دانشگاه علامه ویکهزارم قلع و قمع های وزارت علوم را بعد از 22 خرداد 88 نداشته است؟

اما اگر قرار است که ریاست دانشگاه تهران بنا بر دلایل دیگری برکنار شوند، پس در آنصورت پای مسائل دیگرهمچون وجود فضای سیاسی نامطلوب در دانشگاهها و امثالهم را بمیان نکشید چون ازاین بابت با بودن وزارت علوم ، دانشگاه علامه و بسیاری داشگاههای دیگروعملکردی که آنان بعد از 22 خرداد 88 داشته اند، تصور نمی کنم به این زودی ها  نوبت به دانشگاه تهران و دکتر فرهاد رهبر برسد.

با احترام و عرض ادب                                                                   

صادق زیباکلام

خبرآنلاین