اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

معمای آلودگی چیست؟



اخبار ,اخبار اجتماعی , آلودگی هوا

 

اخبار اجتماعی - معمای آلودگی چیست؟

آنچه در این یاداشت به آن پرداخته شده است مو شکافی معمایی است که چرا نمایندگان مجلس، دولتیان و شهرداری ها حاضر نیستند با راهکارهای علمی و عملی مشکل آلودگی و ترافیک - که همانا بهینه سازی و گسترش حمل و نقل عمومی و ممنوع کردن تراکم سازی در شهرهای بزرگ - را عملی کنند؟ ولی به جای آن راهکارهای عجیب و غریب و بسیار پر هزینه مانند انتقال پایتخت را مطرح می کنند.

چرا کسی نمی تواند راه حل منطقی برای حل مشکل آلودگی پیدا کند؟ آیا این مسئله آنقدر پیچیده است؟ چرا بسیاری از پایتخت های بزرگ دنیا توانسته اند این مسئله را حل کنند ولی ما با ادعای داشتن با هوش ترین مردمان روی کره زمین قادر به حل آن نیستیم؟

 

من فکر می کنم دلیل آن را بایستی در تشابه فکر بسیاری از مسئولین و نمایندگان محترم مجلس با بقیه افراد جامعه جستجو کرد. تصویب کلیات لایحه اخیر مجلس در خصوص انتقال پایتخت هم نشانه ای از این شباهت است. اصلا بسیاری از مسئولین و نمایندگان مجلس ما فرقی با افراد عادی جامعه ندارند، آنها از متن جامعه هستند و طرح هایی هم که می دهند و اجرا می کنند با روند زندگی جاری بسیاری از افراد جامعه کاملا هماهنگی دارد.

 

اگر مسئولین ما فراتر از مردم عادی و منافع شخصی خود فکر می کردند، مانند همه جای دنیا راه حل های عملی تصویب و اجرا می کردند تا مشکل آلودگی برای همیشه حل شود. به نظر من حل مشکل آلودگی - بخصوص در تهران - بسیار ساده است و با دو تدبیر زیر به راحتی قابل حل است:

1- نخست آنکه باید حمل و نقل عمومی را درست کرد. نمایندگان مجلس می توانستند با یک قانون دولت و شهرداریها را وادار کنند تا طی یکسال آینده شبکه های حمل و نقل عمومی را در شهرها و بین شهرها تقویت و گسترش دهند تا نیاز همه مردم از نظر حمل و نقل عمومی برطرف شود. هزینه آنرا هم از محل اجرای فاز دوم هدفمندی تامین کنند.

 

هم بار مالی ندارد و هم مردم با فاز دوم هدفمندی به دلیل آنکه منافع همه در آن است همکاری می کردند. این روش تاثیرات تورمی نداشته و عادلانه ترین روش هدفمندی است، چون نه تنها همه مردم از آن بهره می برند، بلکه طبقات محروم تر- یعنی آنها که خودرو ندارند- از آن بهره بیشتری می برند. مشکل مصرف بی رویه بنزین هم در کشور برای همیشه حل می شد.

2- دوم آنکه با تصویب یک قانون در مجلس تراکم فروشی در تهران و شهرهای آلوده ممنوع شود و فقط اجازه داده شود که ساختمانها مقاوم سازی شوند و تراکم فقط در صورتی داده شود که ساختمانهای پراکنده فعلی تجمیع و فضای آزاد شده به فضای سبز تبدیل شود.

ولی هیچکدام از اینها در ذهن و برنامه مسئولین و نمایندگان مجلس جایی ندارد و حتی فکر هم نمی کنم آنهایی که این نوشته را احتمالا می خوانند آنرا جدی بگیرند. چرا؟

خیلی ساده است، بیشتر مسئولین و یا نمایندگان مجلس خودشان را جای مردم عادی می گذارند و به عواقب بعدی اجرای آن قانون و یا لایحه فکر می کنند. بلاخره هر نماینده و مسئولی می داند که روزی باید میان مردم عادی برگردد و استفاده کننده عواقب این قانون خود و خانواده اش خواهند بود.

 

فرض کنید حمل و نقل عمومی اصلاح شود، آنوقت آقای شهردار فکر می کند در فردای آن روز که مثل من یک عضو هیئت علمی معمولی شد باید برای رساندن خودش به کلاس دانشکده جغرافی یا فرودگاه سوار اتوبوس و مترو شود. یا نماینده مجلسی که خود و اعضای خانوده اش از مزایای ویژه استفاده می کنند تصور آنکه روزی در کنار مردم باشند چندان خوشحال نمی شود. پس اکثر آنها ترجیح می دهند قانونی تصویب نکنند که مجبور باشند مثل مردم عادی و در کنار آنها سوار اتوبوس و مترو شوند.

اما در مورد فروش تراکم. بازهم هیچ مسئولی حاضر نیست جلوی فروش تراکم را بگیرد. چون بسیاری از افراد و نمایندگان و مسئولین و اطرافیانشان از فروش و یا ساخت تراکم بهره مند می شوند. شهرداریها بیشترین بهره مندان تراکم هستند. احتمالا ما در تاریخمان ساده زیست تر از رئیس دولت قبلی نداشتیم (اگر فرض را بر صحت ادعا بگیریم).

 

ببینید ایشان خانه قدیمی خود را به چهار واحد تبدیل کرد و ارزش آن، آنطور که برخی خبرگزاریها اعلام کردند، بیش از دو میلیارد تومان است. ایشان در خوشبینانه ترین حالت به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه هم نمی توانست در ماه بیش از دو میلیون تومان پس انداز کند؛ برای پس انداز دو میلیارد تومان به 83 سال زمان نیاز داشت.

 

ولی با یک تراکم سازی در مقیاس کم چنان سود مجازی عایدش شده که هیچ آدم عاقلی حاضر نیست از آن صرف نظر کند. ایشان که خود طرحهای عجیب و غریبی برای خروج مردم از تهران ارائه داد بعد از پایان دوران ریاست جمهوریش حاضر نشد دانشگاه ایرانیانش را مثلا در چاه بهار تاسیس کند و هم پسر و دختر و عروس و دامادش را بردارد و مثلا به آرادان یا سمنان ببرد. خوب حالا بقیه مسئولینی که درجه ساده زیستی اشان شاید بسیار کمتر از ایشان باشد، آیا حاضرند کاری کنند که جلوی تراکم در تهران گرفته شده و جمعیت تهران افزایش پیدا نکند؟

 

آیا آنها حاضرند بجای نشستن در لیموزین شخصی خود مثل بقیه مردم در صف اتوبوس بیاستند؟ اگر جواب منفی است پس ما چه انتظاری داریم که قوانینی تصویب و اجرا کنند تا ما را از این کابوس آلودگی نجات دهند. بهتر آن است که پایتخت جدیدی بسازند تا باز هم بساط ساخت و ساز به پا شود و گروهی از این خوان جدید بهره مند شوند.

اخبار اجتماعی - خبر آنلاین

 


ویدیو مرتبط :
معمای تصویری ، آیا میتوانید معمای پل را قبل از حمله زامبی ها حل کنید؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

معمای پیچیده عامل آلودگی هوای اهواز



اخبار ,اخبار  اجتماعی,آلودگی هوای اهواز


اخبار اجتماعی - معمای پیچیده عامل آلودگی هوای اهواز

كارشناس ارشد شیمی است و از زمانی كه محمدی‌زاده، در سازمان محیط زیست رییس بوده، به عنوان مدیركل محیط زیست استان خوزستان، فعالیت می‌كند ولی آنچنان كه می‌گوید تاكنون بحرانی با این حجم و اندازه را تجربه نكرده است.

 

احمدرضا لاهیجانی زاده، در سومین طبقه از ساختمان باریك اندام اداره كل محیط زیست خوزستان، روزهای پركاری را می‌گذراند. پركار از آن لحاظ كه او با كارشناسان ادارات دیگر از جمله دانشگاه علوم پزشكی جندی شاپور اهواز مشغول حل معمایی است كه این روزها، روزگار اهوازی‌ها را سیاه كرده است: آلودگی هوای ناشناخته اهواز.

او در بین مصاحبه، گوشی تلفنش را روی میز می‌گذارد تا فیلمی را كه از آتش زدن لاستیك‌ها در انبار یكی از نهادها گرفته نشان دهد. دودی غلیظ و سیاه، به آسمان می‌رود و صدای پسربچه‌یی روی این زمینه شنیده می‌شود: بابا دارن چی كار می‌كنن؟ صدای لاهیجانی‌زاده جواب می‌دهد: دارن لاستیك آتیش می‌زنن.

 

البته مدیركل محیط زیست خوزستان می‌گوید دود این لاستیك‌ها، چندان در آلودگی هوای اهواز موثر نیست. او می‌گوید نمی‌داند در هوای اهواز چه خبر است. البته نكته‌یی را بعد از مصاحبه می‌گوید، شاید از همه سخنانش مهم‌تر باشد، لاریجانی‌زاده می‌گوید: «می‌ترسم عاملی در هوای این شهر باشد كه دستگاه‌های ما آن را نشان ندهد

 

یا اصلا در شاخص‌های ما وارد نشده باشد و اگر این طور باشد به این راحتی نمی‌توان مشكل هوای تنفسی مردم اهواز را حل كرد.» در ادامه، این گفت‌وگو را كه در دفتر كار او انجام شده می‌خوانید.

چه بلایی سر هوای شما آمده كه اینقدر آلوده شده است؟ بر چه اساسی می‌گویید هوای اهواز آلوده است؟
بر این اساس كه بیمارستان‌ها پر از مریض تنفسی شده و پروازها كنسل می‌شود چون میدان دید وجود ندارد.

باید امروز بر اساس نتایج مستند صحبت كنیم. یكی مثلا مریض است می‌رود دكتر می‌گوید حالم خوب نیست و اینكه چه اش است بر اساس نتایج است. نتایج شنبه تا ساعت 12 ظهر نشان نمی‌دهد هوا آلوده بوده، به عنوان مثال میزان منواكسید كربن، 12 ظهر 5/2 واحد بوده. استاندارد این شاخص، 35 است.

 

دی‌اكسیدگوگرد، 2/10 بوده، استاندارد این شاخص 140 واحد است. میزان ناكس یعنی تركیبات اكسیدهای نیتروژن، 34 بوده، استاندارد این شاخص 50 است. میزان پی.‌ام. تن یا غباری كه می‌گویید ساعت 12 ظهر شنبه، 150 بوده، استاندارد 150 است. هر چند صبح شنبه این میزان 200 بوده و احتمالا باعث كاهش دید شده است. میزان ازن (o3)، 4/16 بوده كه استاندارد آن 80 است.

پس چرا وقتی شاخص آلاینده‌ها اینقدر پایین است، مشكل تنفسی پیش می‌آید؟
چون كه غبار با رطوبت هوا تركیب می‌شود. رطوبت هوا، شنبه صبح بین 95 تا 100 درصد بوده است. تركیب شدن این دو، حتی زمانی كه همه شاخص‌ها، در شرایط سالم باشد، ولی رطوبت بالا باشد، مشكل تنفسی را به وجود می‌آورد. مخصوصا در افرادی كه سابقه مشكلات تنفسی دارند.

آیا فقط تركیب غبار و رطوبت باعث هجوم مردم به بیمارستان‌های اهواز شده است؟
این سوالی است كه به وفور از ما می‌پرسند، كمیسیون بهداشت مجلس نیز پیگیر این مساله است و دانشگاه علوم پزشكی نیز شاخص‌های هوا را كنترل می‌كند، برای ما نیز اعداد آلاینده‌ها در یك ماه پیش خیلی مهم بود كه ببینیم چه تغییری ممكن است اتفاق افتاده باشد. نتایج از اول آبان تا 30 آبان را ساعت به ساعت در ایستگاه‌ها و شهرهای مختلف استان تهیه كردیم و در اختیار دانشگاه علوم پزشكی قرار دادیم كه كار تحقیقاتی روی آن انجام شود.

 

این نتایج، متعلق به شاخص‌های بهداشت جهانی است. بر اساس شاخص‌های بهداشت جهانی، ما مكلف هستیم 5 یا 6 پارامتر را در سطح زمین اندازه‌گیری كنیم. ایستگاه‌ها آنلاین هستند. دستگاه‌هایی كه استفاده می‌كنیم برند دستگاه‌های جهانی است كه مثلا در كشور فرانسه استفاده می‌شود.

نتایج بررسی‌های ما مخصوصا روز 11 آبان كه نخستین مراجعات مردم در حجم بالا به بیمارستان‌ها بود، شرایط عادی را نشان می‌داد. چیزی كه خارج از استاندارد ما باشد در نتایج مشاهده نكردیم. چون نخستین ‌باران سال آبی بود. معمولا باران نسبتا آلوده‌یی است.

 

بنابر آماری كه دانشگاه علوم پزشكی اعلام كرده، نخستین‌باران در سال‌های گذشته همیشه باعث مراجعات مردمی می‌شود، ولی نه به این میزان. لذا احتمال دادیم نخستین‌ باران، آلوده است، چون در سه، چهار روز منتهی به باران، جابه‌جایی هوا را تقریبا نداشتیم و وزش باد زیر سه متر و در آن سه روز یك متر بر ثانیه بود كه باد قابل قبولی برای جابه‌جایی آلاینده‌ها تلقی نمی‌شود. رطوبت هوا نیز 90 درصد بود.

 

احتمال دادیم به دلیل تجمع آلاینده‌ها، رطوبت بالا، عدم وزش باد و افت دمای 6 درجه، مشكل تنفسی برای مردم تشدید شده است.

 منتها ما بعد از این‌باران، دو، سه نوبت بارندگی خوب و بالای 15 میلیمتر در یك روز داشتیم و وزش باد با سرعت 10 متر بر ثانیه و بیشتر هم بود. ولی با وجود بارندگی‌های خوب و وزش باد مناسب، باز هم مردم به بیمارستان مراجعه می‌كنند. نتایج آزمایش‌های ما روی آب باران‌های بعدی نیز آلایندگی را تایید نكرد.

ولی عنوان شد كه باران اول امسال در اهواز، به‌شدت اسیدی بوده است؟
آلودگی در باران بود، آلاینده‌هایی مانند سولفات و نیترات در باران اول وجود داشت. طبیعی است باران از ارتفاع پایین می‌آید و آلاینده‌ها را پایین می‌آورد. بیشتر تجمع آلاینده‌های نفتی در ارتفاعات است، دود دودكش‌های مربوط به صنایع نفت و گاز، بالای 500 متر و 1000 متر تجمع می‌یابد.

 

ولی ایستگاه‌های ما هوا را در ارتفاع یك و نیم تا دو متر اندازه می‌گیرد. تا زمانی كه باران نباریده بود، رطوبت بالا بود، ولی مراجعه به این شدت نبود. گفتیم شاید با باران و ابری كه آمده، آلودگی را وارد فضای تنفس انسان‌ها كرده است، بحث ازن نیز مطرح شد.

یكی از دانشگاهیان گفت شاید رعد و برق عامل تولید ازن (o3) شده باشد، این فرض‌ها در بارندگی‌های بعدی، كمرنگ شدند. زیرا در بارندگی‌های بعدی، آب را 5 یا 6 نقطه شهر اهواز جمع‌آوری كردیم و با دستگاه جی. سی. مس، یا گازكروماتوگراف جرمی كه از طریق جرم، میزان آلاینده‌ها را اندازه‌گیری می‌كند،

 

آب باران را آزمایش كردیم ولی باز هم آلودگی محسوسی ندیدیم. در نمونه‌های بارندگی دوم و سوم، آلاینده‌های معمول نیز نبود. آب پاك بود. دستگاه‌های مكش هوا داریم كه به مدت 24 ساعت، هوا را مكش می‌كند و این هوا را داخل یك ظرف مخصوص جمع‌آوری می‌كند و نمونه هوا را نیز آزمایش كردیم.

باز هم یك تركیب شیمیایی خاصی كه دارای یك تاثیر بزرگی در نتیجه باشد، نتوانستیم مشاهده كنیم. دو دستگاه جدید نیز سازمان مركزی برای آزمایش هوای اهواز فرستاده كه یكی مانند كمربند بسته می‌شود و ‌گیرنده و مكش كنار یقه نصب می‌شود و 110 دقیقه هوا را مانند دم و بازدم انسانی مكش می‌كند. این دستگاه، تركیباتی مانند بنزن، تولوئن و محصولات ناشی از تركیبات سوخت ناقص را اندازه می‌گیرد.

 

دستگاه دوم نیز در محیط نصب می‌شود. مستقیما هوا را مكش می‌كند و تركیبات مرتبط با سوخت‌های ناقص مانند تولوئن و زایولین و شاخه‌های این تركیبات را اندازه می‌گیرد. نتایج دستگاه اول نیز موضوع مهمی را گزارش نكرد. نتایج دستگاه دومی هنوز نیامده است.

یعنی هنوز عامل مراجعات مردمی را نشناخته‌اید؟ شاید همان ماجرای رادیواكتیو در غبار اهواز صحت داشته باشد؟
بحث رادیو اكتیو را سال گذشته نیز مطرح كردند و نمونه‌ها را برای سازمان انرژی اتمی فرستادند. در كشور ما مرجع رسمی درباره اظهارنظر در این موضوع، سازمان انرژی اتمی است. سازمان انرژی اتمی، قبلا وجود اورانیوم ضعیف شده را در این تركیبات تایید نكرد، ولی امسال، باز هم تقاضا می‌كنیم نمونه‌های ریزگرد این شهر برداشته شود و سازمان انرژی اتمی، اعلام قانونی كند. این به عهده ما یا سازمان بهداشت نیست.

منتها قضیه این است كه پدیده ریزگرد، 10 سال است مردم اهواز را رنج می‌داده، همین باران نیز می‌باریده، چرا تا به حال این اتفاق به این صورت نبوده؟ این پدیده جدید است.
در استانداری گمانه جدیدی مطرح شد كه هاگ گیاهی یا گرده‌های گیاهی مقصر است. قرار شد كمیته‌یی از متخصصان گیاه‌شناسی برای بررسی گیاهانی كه ایجاد آلرژی می‌كنند، شكل بگیرد. مطالعه این كمیته دست‌كم شش ماه زمان می‌گیرد.

قصه آتش زدن لاستیك‌ها در انبار آن نهاد مربوطه چطور؟
داشتم برای بازدیدی به سمت غرب اهواز می‌رفتم. تقریبا پنج كیلومتری غرب شهر، دودی را دیدم كه بلند می‌شد. به راننده گفتم برود به سمت آن جاده خاكی و ببینیم ماجرای این دود چی است. رسیدیم به دیوارهای آن نهاد كه این لاستیك‌ها را می‌سوزاندند. ظاهرا یكی ،دو كامیون لاستیك تخلیه كرده بودند و آتش می‌زدند.

 

آتش حدود دو ساعت بود، ما هم بلافاصله اقدام اداری و اجرایی علیه عاملان این كار كردیم. ولی مشكل این است كه دود لاستیك‌ها حدود دو ساعت بعد از بین رفته بود. این نمی‌تواند عامل باشد. خیلی از اطلاعات ریشه‌هایش این طور است. یعنی عاملی مطرح می‌شود كه ربطی به موضوع ندارد.

پس بفرمایید چه عاملی به موضوع آلودگی هوای اهواز ربط دارد؟
حدود 65 درصد آلودگی هوای كلانشهر اهواز در اثر سوزاندن گاز همراه نفت است. ما نیز پیگیر این مساله هستیم. منتها بحث این است كه آلودگی نفتی كه در حومه اهواز وجود دارد، با این اتفاقی كه افتاده یعنی با هر بارندگی، چند هزار نفر به بیمارستان می‌روند، باید تفكیك كنیم.

چرا؟
به این دلیل كه این آلودگی نفتی با اجرای پروژه آماك و چندین پروژه جنبی دیگر كه پیگیری هفتگی داریم، حداقل 60 درصد كم شده. 60 درصد آلودگی گازهای همراه نفت از اواخر دهه 70 كه طرح آماك اجرا شده، كم شده، سوال این است كه چطور می‌شود الان كه آلودگی كمتر شده، باز هم این پدیده بروز كند.

شاید نظارت شما بر این موضوع چندان قوی نیست. كار دیگری انجام می‌شود و گزارش‌های روی كاغذ، طور دیگری نوشته می‌شود؟
نه، ما به‌شدت و از چند جنبه ناظریم. اولویت كاری محیط زیست در خوزستان، حوزه آلایندگی نفت است. آزمایشگاه معتمد برای این موضوع وجود دارد و گزارش‌ها هر سه ماه یك بار و در برخی شاخص‌ها، هر ماه یك باربرای ما فرستاده می‌شود. بیشترین مراجعات ما مربوط به حوزه نفت است. زونكن‌های مراجعات و بازرسی‌های ما از حوزه نفت را كه ببینید، از حجم آنها تعجب می‌كنید.


شاید بالای 10 جلسه مدیریتی در 8 ماه گذشته با حضور آقای محمدی‌زاده، رییس سابق سازمان محیط زیست و معاونانش، با مسوولان وزارت نفت برگزار شده است. حتی وزیر نفت نیز در جلسات ما بوده، در آن جلسه‌یی كه وزیر نفت حضور داشت، 25 نفر از معاونان‌شان نیز بوده‌اند.

جلسات ماهانه در اداره كل برای نظارت بر نفت خیلی زیاد است. ما روزانه درگیریم تا بتوانیم كارهای آنها را رصد كنیم و وادارشان كنیم مصوبات محیط زیستی را به اجرا در‌آورند. شكایت‌های زیادی از وزارت نفت كرده‌ایم و اخطاریه‌های فراوان به آنها داده‌ایم.

این طور كه شما می‌گویید سپر یونی منطقه حمیدیه یا آتش زدن كشتزارهای نیشكر عامل این موضوع است؟
بحث سپر یونی از نظر ما منتفی است. از 15 خرداد تا 31 تیرماه، به مدت 45 روز، قرار شد به صورت آزمایشی دستگاه‌های سپر یونی فعال شوند و زمانی كه گرد و غبار اتفاق می‌افتد، تست شوند و ببینیم جواب می‌دهد. از 31 تیرماه نیز قرارداد شركت‌های پیمانكار خارجی تمام شد و خارجیان نیز كشور را ترك كردند و رفتند و دستگاه‌ها نیز خاموش شدند. جلوی آتش زدن كشتزارها را هم گرفته‌ایم و نمی‌توان گفت دود آتش اراضی تحت كشت نیشكر باعث آلودگی شده است.

بالاخره دلیل این آلودگی و مراجعه مردم چیست؟
این سوالی است كه ما و دانشگاه علوم پزشكی برای یافتن پاسخش داریم تلاش می‌كنیم. بالاخره یك عاملی باعث درصد بالای تحریك تنفسی خصوصا افراد با سابقه بیماری‌های تنفسی می‌شود.

ما تقاضا كردیم و مجددا هم اعلام كرده‌ایم هر كس در ایران، صاحبنظر در بحث‌های مرتبط با آلودگی هوا و بیماری‌های تنفسی و عواملی كه باعث تحریك ریه و مجاری تنفسی می‌شود، است، به ما كمك كند. ما نمی‌دانیم در باران بعدی ممكن است مراجعات مردم به بیمارستان تكرار شود یا نه.

اگر عامل شناسایی نشود در باران سال بعد نیز ممكن است وجود داشته باشد. نظر شخصی‌ام این است عامل آلاینده هوای اهواز، موضوعی است كه در تحقیقات و آزمایش‌های ما وارد نشده، از این می‌ترسم این عامل را نتوانیم شناسایی كنیم.
اخبار اجتماعی -  اعتماد