اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مصطفی معین : مساله «آزادی» در دستور كار روحانی قرار گیرد
«بسان رود كه در نشیب دره سنگ به سنگ میزند رونده باش/ امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش». این شعر را قاب كرده و در قفسه كتابخانهاش قرار داده است. او یادآور روزهای مهمی برای نسل جدید است. روزهای پرالتهاب تیر ۷۸، انتخابات ریاستجمهوری۸۴ و البته انتخابات هفتم اسفندماه ۹۴. دكتر مصطفی معین بیش از آنكه یك چهره سیاسی یا علمی باشد یك چهره اخلاقی است كه همواره رویكرد مثبت و سازندهای در عرصه سیاسی ایران داشته است. او معتقد است: «هفتم اسفند میتواند طلیعه مباركی برای آینده سیاسی ایران باشد».
وزیر اسبق علوم ادامه میدهد: «ردصلاحیتهای صورت گرفته برای انتخابات اسفندماه نوعی احساس نگرانی در بین مردم به وجود آورد و به همین دلیل مردم به صورت جدی در پای صندوقهای رأی حضور پیدا كردند. «حق انتخاب» و «آزادیخواهی» از مهمترین حقوق انسان و جامعه است. اگر این حقوق نادیده گرفته شود و كرامت انسان زیر سوال برود واكنشهای متناسب را در جامعه به وجود خواهد آورد و انسان به دنبال احقاق حقوق از دست رفته خود حركت خواهد كرد». كاندیدای انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ همچنین معتقد است: « نگاه به مقوله «انسان» باید در ایران تغییر كند. انسان دارای چند حقوق اساسی و مسلم است كه در رأس آنها مساله آزادی قرار دارد. انسان ذاتا آزادیخواه خلق شده و به هیچ قیمتی حاضر به بردگی نیست. انسان عدالتخواه و توحیدی آفریده شده و خواستار حقوق برابر با همنوعان خود است. در نتیجه این مسائل باید در دستور كار دولت آقای روحانی قرار بگیرد».
در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با دكتر مصطفی معین چهره برجسته جریان اصلاحات را از نظر میگذرانید:
مهمترین دستاوردهای حضور معنادار مردم در پای صندوقهای رأی در روز هفتم اسفند چه بود؟ آیا مجلس دهم میتواند منشأ تحولات مهمی در عرصه سیاسی ایران شود؟
بنده چنین شرایطی را برای انتخابات هفتم اسفندماه پیشبینی میكردم. استدلال من این بود كه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات هفتم اسفند با ردصلاحیتهای گسترده روبهرو خواهند شد و چهرههای شاخص این جریان اجازه حضور در رقابتهای انتخاباتی را پیدا نخواهند كرد. ردصلاحیتهای صورتگرفته برای انتخابات اسفندماه نوعی احساس نگرانی در بین مردم به وجود آورد و به همین دلیل مردم به صورت جدی در پای صندوقهای رأی حضور پیدا كردند. «حق انتخاب» و «آزادیخواهی» از مهمترین حقوق انسان و جامعه است. اگر این حقوق نادیده گرفته شود و كرامت انسان زیر سوال برود واكنشهای متناسب را در جامعه به وجود خواهد آورد و انسان به دنبال احقاق حقوق از دست رفته خود حركت خواهد كرد. با این وجود من حضور معنادار مردم در پای صندوقهای رأی را به فال نیك میگیرم و معتقدم این انتخابات طلیعه مباركی برای آینده سیاسی ایران خواهد بود.
یكی از نقاط عطف ثبتنام شخصیتهای سیاسی در انتخابات مجلس دهم ثبتنام شما از شهر شیراز بود كه امیدواری زیادی را در بین طرفداران جریان اصلاحات به وجود آورد. انگیزه شما از ثبتنام در انتخابات هفتم اسفند چه بود؟ چرا شیراز را انتخاب كردید؟
نگاه من به مقوله سیاست، اعتقادی، اخلاقی و علمی است. انسان برای حضور در عرصه سیاسی باید نیت خود را خالص كند و مشخص كند برای «منیت» خود وارد عرصه سیاسی میشود یا اینكه برای مردم در این عرصه حضور پیدا میكند. مخاطب اصلی بنده در جامعه نسل جوان است. بیشك سرمایه اصلی یك كشور جوانان آن كشور هستند. كشوری كه دارای جوانان شایسته و تحصیلكرده باشد میتواند به آیندهای روشن امیدوار باشد.
بنده در ابتدا هیچ تمایلی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی نداشتم. یكی از دغدغههای اصلی من برای فعالیت در عرصه عمومی توسعه اجتماعی كشور است. به نظر من توسعه اجتماعی مقدم بر توسعه سیاسی یا حتی توسعه علمی است. در روزهای پایانی مهلت ثبتنامها نوعی احساس نگرانی در من به وجود آمد و دغدغههای جدیدی در من شكل گرفت. این دغدغهها هم جنبه ملی داشت و هم اینكه به شهر شیراز مربوط میشد. بنده در دوران دانشجویی حدود ۱۰سال در شیراز زندگی كردم و خاطرات تلخ و شیرین زیادی از مردم این شهر دارم. این در حالی است كه من در نخستین دوره مجلس نیز از شهر شیراز به عنوان نماینده انتخاب شدم.
استان فارس مهد تمدن و فرهنگ ایرانی است. مردم این استان همواره دوستدار ادب، عرفان، شعر، صلحجویی و عقلانیت هستند. نكته دیگر كه بنده را ترغیب به حضور در انتخابات كرد تعدد كاندیداهای اصولگرا و بهویژه طیف منتسب به جبهه پایداری در استان فارس بود كه فضای تصمیمگیری متعادل و منطقی را از بین برده بود. به همین دلیل فكر كردم ممكن است با حضور بنده و برخی از چهرههای اصلاحطلب فضای انتخابات در این استان شكل متعادلتری به خود بگیرد و از حالت تكبعدی خارج شود. از سوی دیگر دعوت گستردهای از سوی اقشار مختلف مردم شیراز برای حضور من در انتخابات صورت گرفته بود و تقاضاهای زیادی در این زمینه مطرح شده بود. بنده در سخنرانیهای زیادی كه در مناطق مختلف كشور داشتم متوجه شدم كه امید در بین دانشجویان تا حدود زیادی كمرنگ شده است. این وضعیت نوعی نگرانی را در من به وجود آورده بود. من تا روز پایانی ثبتنامها نیز قصد ثبتنام در انتخابات را نداشتم. با این وجود در ساعتهای پایانی احساس گناه كردم. من از قبل پیشبینی میكردم اگر در انتخابات ثبتنام كنم توسط شورای نگهبان ردصلاحیت خواهم شد. با این وجود این مساله نمیتوانست از بنده سلب وظیفه و مسئولیت كند. به همین دلیل در انتخابات ثبتنام كردم تا یك موج امید در بین مردم و به ویژه جوانان شكل بگیرد.
دلیل ردصلاحیت شما چه بود؟ آیا ردصلاحیت شما به همان دلیلی بود كه در انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ صورت گرفته بود؟
تاكنون دلیل این مساله به بنده اعلام نشده است. با این وجود پس از اینكه از فرمانداری شیراز استعلام صورت گرفت متوجه شدیم كه به دلیل ماده ۲۸ قانون انتخابات این ردصلاحیت صورت گرفته است.
پس از اعلام ردصلاحیتها شما از معدود كسانی بودید كه با نوشتن نامه به شورای نگهبان نسبت به ردصلاحیتهای صورت گرفته اعتراض كردید. دلیل این اعتراض چه بود؟
اعتراض من به دلیل این بود كه كسی نباید از حق طبیعی خود برای حضور در انتخابات به دلایل نامشخص محروم شود. بنده دغدغه شخصی برای اعتراض نداشتم. دلیل اصلی اعتراض من برای موج امیدی بود كه با حضور من در انتخابات در بین مردم به وجود آمده بود و من دوست نداشتم این امیدواری در نهایت به ناامیدی و یأس تبدیل شود.
یكی از اصول گفتمان اصلاحات بازتولید این گفتمان در مقاطع مختلف زمانی با توجه به مقتضیات زمانی است. چرا گفتمان اصلاحات در دو سال اخیر مجبور شده در جغرافیای مشترك گفتمانی با اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل زیست كند؟ چرادر شرایط كنونی گفتمان اصلاحات به جای اینكه به درون نگاه كند به بیرون نگاه میكند و آینده خود را در بیرون از درون گفتمان اصلاحطلبی جستوجو میكند؟آیا گفتمان اصلاحات نیازمند بازنگری و تئوریزه شدن به شكلی جدید است؟
دلیل این مساله را باید در مفهوم اصلاحات، مصلح بودن و اصلاحگری جستوجو كرد. مفهوم اصلاحات بیانگر این مساله است كه نباید تمام نگاهها به سمت گذشته و حال باشد و بلكه باید به آینده نیز نگاه كرد و مسیر صحیحی را برای آینده در نظر گرفت. در كنار این مساله باید وضعیت كلی جهان و تحولات جهانی را نیز در نظر گرفت. نكته دیگر اینكه یك جریان سیاسی علاوه بر اینكه در مقاطع مختلف باید خود را مورد آسیبشناسی و تجدید نظر قرار بدهد، باید وضعیت جریانهای دیگر را نیز زیرنظر داشته باشد و از تحولات جریانهای دیگر به خوبی آگاهی داشته باشد.
این دغدغهها در جریان اصلاحات تا حدود زیادی وجود دارد اما متاسفانه در جریان اصولگرایی مشاهده نمیشود. بنده از كلمه متاسفانه استفاده میكنم چرا كه معتقدم حضور اصولگرایان اصیل در فضای سیاسی كشور لازم و ضروری است و به رشد جامعه كمك میكند. جریان اصلاحات نمیتواند تنها به درون نگاه كند و با توجه به مقتضیات زمانی باید به بیرون از خود نیز توجه داشته باشد. اصلاحطلبان از مدتها قبل به این نكته آگاهی داشتند كه ممكن است بسیاری از چهرههای شناختهشده این جریان ردصلاحیت شوند و به همین دلیل به دنبال آلترناتیو و راهحل مناسب میگشتند. با این وجود اصلاحطلبان بر حضور در انتخابات با ارائه یك لیست كامل اصرار میورزیدند. در نتیجه، مساله ردصلاحیتها و همچنین رویكرد اصلاحطلبان كه در سالهای اخیر در جامعه تعمیق شده است اتفاق هفتم اسفند را پدید آورد. بنده در برخی از جلسات اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات حضور داشتم.
در ابتدا قرار بود اصلاحطلبان به صورت هماهنگ و به شكل یك جبهه متحد و واحد وارد رقابتهای انتخاباتی شوند. این جبهه پتانسیل این را داشت كه علاوه بر اصلاحطلبان گروههای دیگر عقلگرا و اعتدالگرا را نیز در خود جای بدهد. اصلاحطلبان تلاش كردند با یك نگاه دموكراتیك و همهجانبه اهداف اصلاحگرایانه خود را با كمك گروههای اعتدالگرا جلو ببرند كه به نظر من در این زمینه موفقیتهای خوبی نیز به دست آوردند.
چه انتقاداتی را به دولت آقای روحانی وارد میدانید؟ آیا آقای روحانی موفق شده فضای سیاسی پویا و بانشاطی را كه در دوران مبارزات انتخاباتی وعده داده بود محقق كند؟ به نظر شما آقای روحانی پس از فراغت از برجام باید چه مسائلی را در دستور كار خود قرار بدهد؟
بنده سابقه آشنایی و دوستی قدیمی با آقای روحانی دارم و ایشان را از دوره اول مجلس شورای اسلامی كه همكار بودیم میشناسم. ایشان انسان باهوش و باتدبیری است كه از سعه صدر و درایت كافی در حل مشكلات مختلف برخوردار است. به نظر من آقای روحانی نیاز به یك اتاق فكر بسیار قوی دارد. تشكیل این اتاق فكر نیز باید توسط خود رئیسجمهور صورت بگیرد. در شرایط كنونی در برخی كشورها روسای جمهور از مشاوران بسیار زبدهای بهره میبرند كه برخی از آنها در زمینه تخصصی خود برنده جایزه نوبل شدهاند.
در دو سال گذشته آقای روحانی فاقد این اتاق فكر بودهاند؟
بله، تاحدودی این وضعیت وجود داشته است.
آقای روحانی در چه زمینههایی باید اتاق فكر تشكیل بدهد؟
به نظر من آقای روحانی باید در همه حوزهها اتاق فكر تشكیل دهد. مسئولیت یك رئیسجمهور تنها به حوزههای سیاسی، حقوقی و اقتصادی محدود نمیشود. رئیسجمهور در زمینههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی نیز مسئولیت دارد. در این زمینه حق تقدم با مسائل اجتماعی است و آقای روحانی در ابتدا باید یك اتاق فكر منسجم و كاربردی در زمینه مسائل اجتماعی تشكیل بدهد و سپس به مسائل اقتصادی و سیاسی بپردازد. متاسفانه بسیاری از انرژی دولت آقای روحانی در دو سال گذشته معطوف به حل مشكلات اقتصادی باقیمانده از دوران هشت ساله دولت قبلی شده است. به همین دلیل دولت در رسیدگی به مسائل دیگر با مشكل مواجه شده است. در شرایط كنونی یكی از مهمترین چالشهای پیش روی دولت آقای روحانی مساله بیكاری و اشتغال جوانان است.
دولت آقای روحانی به چه میزان در زمینه توسعه سیاسی موفق عمل كرده است؟
این مساله به تازگی در دستور كار دولت قرار گرفته است. دولت آقای روحانی به دلیل تحریمهای بینالمللی مجبور شد در ابتدا انرژی خود را معطوف به حل سیاست خارجی كند و سپس به مسائل داخلی توجه كند. آقای روحانی به دلیل سابقه ممتازی كه در زمینه سیاست خارجی داشت تلاش كرد موفقیت در زمینه سیاست خارجی را پشتوانهای برای حل مسائل داخلی قرار بدهد. به نظر من اگر آقای روحانی مسائل خارجی و داخلی را به صورت همزمان پیگیری میكرد و یك تعادل در این زمینه به وجود میآورد با شرایط مساعدتری برای حركت در آینده مواجه میشد.
دلیل اصلی انتخاب این استراتژی نیز پسلرزههای باقیمانده از سوءمدیریت در دوران هشت ساله دولت گذشته بوده است. آقای روحانی باید به افكار عمومی نشان دهد در راستای وعدههایی كه در دوران کارزار انتخاباتی داده است حركت میكند. به همین دلیل ایشان باید مساله آزادی در زمینههای مختلف را در دستور كار خود قرار بدهد. هفتم اسفندماه میتواند منشأ تحولات بزرگی در آینده شود و نوع نگاه بسیاری از افراد را نسبت به حل مشكلات كشور تغییر دهد. نگاه به مقوله «انسان» باید در ایران تغییر كند. انسان دارای چند حقوق اساسی و مسلم است كه در رأس آنها مساله آزادی قرار دارد. انسان ذاتا آزادیخواه خلق شده است. انسان عدالتخواه و توحیدی آفریده شده و خواستار حقوق برابر با همنوعان خود است. در نتیجه این مسائل باید در دستور كار دولت آقای روحانی قرار بگیرد.
حسن روحانی در كجای بازی اصلاحطلبان قرار گرفته است؟ وی در تاریخ اصلاحطلبی چه نقشی خواهد داشت؟ آیا وی یك ابزار برای عبور جریان اصلاحات از موانع كنونی است یا اینكه یك هدف به شمار میرود؟
آقای روحانی در برخی مسائل مانند تدبیر و عقلانیت، نگاه جهانی، نگاه به آینده و ایجاد امیدواری در بین مردم با جریان اصلاحات اشتراك نظر دارد اما خاستگاه سیاسی ایشان با اصلاحطلبان متفاوت است و به یك جریان دیگر سیاسی تعلق دارد.
با این وجود محل تلاقی آقای روحانی با جریان اصلاحات در یك مقطع مهم تاریخی مانند انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ بوده است. در چنین شرایطی اصلاحطلبان با حمایت سیاسی و اجتماعی خود نقش تعیینكنندهای در پیروزی آقای روحانی در انتخابات داشتند. در دو سال گذشته نیز جریان اصلاحات هیچگونه چشمداشتی نسبت به آقای روحانی نداشته و از هیچگونه كمك و مشورتی نیز دریغ نكرده است. این مساله كه آینده به چه صورت پیش خواهد رفت به مردم و عملكرد آقای روحانی بستگی دارد. این مردم هستند كه آینده سیاسی كشور را رقم میزنند. اگر آقای روحانی موفق شود به وعدههایی كه به مردم داده به خوبی عمل كند مردم دوباره از ایشان حمایت خواهند كرد. اما اگر چنین رویكردی وجود نداشته باشد ممكن است مردم تصمیم دیگری اتخاذ كنند.
یكی از سوالهای مهم تاریخی برای نسل جوان دلیل تشتت بین اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ بود كه در نهایت سبب ظهور محمود احمدینژاد شد. شما یكی از مهمترین بازیگران سیاسی انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ بودید. چرا این تشتت به وجود آمد؟چه موانعی برای وحدت اصلاحطلبان وجود داشت؟آیا بحث كنار رفتن یكی از كاندیداها مطرح شد؟
در پاسخ به این سوال مهم باید عنوان كنم قضاوت افكار عمومی و به ویژه نسل جوان در این زمینه باید معطوف به اتفاقات و شرایط سیاسی سال ۸۴ باشد و نباید درباره این مساله تاریخی با توجه به شرایط سیاسی سال۹۴ تحلیل و قضاوت كرد.
فضای سیاسی ایران در هشت سال دوران احمدینژاد به كلی دگرگون شد و به همین دلیل پدیدههای سیاسی را باید در ظرف زمان خود مورد تحلیل و بررسی قرار داد. به نظر من برای بررسی اتفاقات سیاسی سال۸۴ باید تمامی بیانیههای ستادهای انتخاباتی، كنش و واكنش كاندیداهای انتخابات و همچنین شرایط اجتماعی و سیاسی آن مقطع زمانی را مورد تحلیل قرار داد. در این زمینه حتی باید عملكرد دولت اصلاحات را نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. با این وجود بنده پیگیر این مساله هستم كه داستان انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ را به صورت یك كتاب منتشر كنم و در این كتاب تمامی اتفاقات و چرایی این اتفاقات را مورد بررسی قرار بدهم.
آیا مسائل پشت پردهای وجود داشته كه در كتاب شما برای نخستین بار مطرح خواهد شد؟
خیر، الزاما چنین اتفاقی نخواهد افتاد. با این وجود برخی مسائل پشت پرده را بازگو خواهم كرد. این نكته را نیز اضافه كنم كه اتفاقاتی كه درباره خود بنده در سال۸۴ رخ داد تاحدود زیادی شفاف بوده و كمتر دارای پشت پرده بود. یكی از مهمترین اتفاقاتی كه در سال۸۴ رخ داد سرخوردگی و بیانگیزگی در سطح عمومی جامعه بود.
دلایل زیادی نیز برای این بیانگیزگی وجود داشت. یكی از این دلایل بحرانسازی نه روزهای بود كه مخالفان برای دولت اصلاحات به وجود میآوردند. این بحرانسازیها مردم را دچار نوعی بیاعتنایی و بیانگیزگی سیاسی كرده بود. نخبگان جامعه و تشكلهای دانشجویی نیز به همین دلیل دچار بیانگیزگی سیاسی شده بودند. تحلیل برخی به این صورت بود كه اگر ما در انتخابات مشاركت كنیم و اینكه تحریم كنیم در نهایت یك شخص خاص به ریاستجمهوریخواهد رسید. به نظر من این تحلیل غلط بود و هیچگونه پشتوانه محكم فكری و سیاسی نداشت. دلیل دوم روی كارآمدن احمدینژاد همانگونه كه شما اشاره كردید تشتت در بین اصلاحطلبان بود كه به تقسیم آرا بین كاندیداهای جریان اصلاحات منجر شد.
ائتلاف یا كنار كشیدن به سود رقبا باید براساس معیارها و قواعد خاصی صورت بگیرد. یكی از قواعد كنار كشیدن به سود رقبا استفاده از نظرسنجیهای عمومی است. بنده در سال۸۴ در دو مرحله پیشنهاد برگزاری نظرسنجی برای مشخص شدن عیار شخصیتهای اصلاحطلب در بین افكار عمومی را مطرح كردم. با این وجود پیشنهاد بنده مورد موافقت قرار نگرفت. بنده نخستین كسی بودم كه در مصاحبههای خود عنوان كردم در هر مرحله از انتخابات اگر احساس كنم گرایش مردم به سود شخصیتهای دیگر جریان اصلاحات است انصراف خواهم داد. برای من رسیدن به ریاستجمهوری هدف نبود، بلكه یك وسیله برای خدمت به مردم كشورم بود. مساله دیگر اینكه رئیس دولت اصلاحات نمیتوانست به صورت صریح و شفاف درباره شخصیتهای موجود در صحنه سیاسی كشور اظهارنظر كند. با این وجود برای همه مشخص شده بود كه نظر ایشان روی شخص بنده است. دلیل این مساله نیز این بود كه پس از ردصلاحیت اولیه بنده، ایشان به صراحت موضعگیری كردند و عنوان كردند دكتر معین باید به صحنه انتخابات برگردد. مساله مهم دیگر اینكه اگر قرار بود یكی از كاندیداها به سود دیگری كنار بكشد كدام كاندیدا یا كاندیداها باید به سود دیگری كنار میكشید؟ شرایط و شواهد سیاسی و اتفاقات رخ داده در آن مقطع زمانی نشان میدهد كه كاندیداهای دیگر باید به سود من از صحنه انتخابات كنارهگیری میكردند. تمامی شعارهای من در سال ۸۴ مبتنی بر واقعیتهای جامعه و صداقت اخلاقی بود.
برخی اصلاحطلبان معتقدند در شرایط كنونی علی لاریجانی گزینه مناسبتری برای ریاست مجلس دهم خواهد بود و بهتر میتواند مطالبات اصلاحطلبان را مدیریت كند. این در حالی است كه عده دیگری بر این باورند که حضور آقای عارف به عنوان یك اصلاحطلب اصیل در رأس قوه مقننه یك پیروزی بزرگ و یك برگ برنده برای جریان اصلاحات خواهد بود. به نظر شما جریان اصلاحات در چنین شرایطی چه تصمیمی باید اتخاذ كند؟
بنده در ماههای گذشته پیشبینی میكردم كه اگر اصلاحطلبان ردصلاحیت نشوند مجلس دهم یك مجلس كاملا اصلاحطلب خواهد بود كه بیش از ۹۰درصد كرسیهای مجلس را به خود اختصاص خواهد داد.
با این وجود معتقد بودم اگر جریان اصلاحات با ردصلاحیتها مواجه شود مجلس آینده شكل متوازنی به خود خواهد گرفت و نیروهایی از جریان اصلاحات را در كنار اصولگرایان سنتی و طرفداران دولت در درون خود جای خواهد داد. خوشبختانه جریان پایداری در انتخابات هفتم اسفند تا حدود زیادی نیروهای خود را از دست داد و این اتفاق مباركی برای مجلس دهم خواهد بود. به نظر من مساله ریاست مجلس مسالهای فرعی برای مجلس دهم است. متاسفانه جریانهای سیاسی در ایران اعم از اصلاحطلب و اصولگرا از استراتژی و برنامهریزی مدون و حساب شده برای بزنگاههای سیاسی برخوردار نیستند. رئیس مجلس باید برآمده از خرد جمعی نمایندگان مجلس آینده باشد. بیشك اصالت در این زمینه با مردم و جامعه است. نمایندگان باید حضور معنادار مردم در پای صندوقهای رأی را سرلوحه كار خود قرار بدهند و سپس براساس مطالبات مردم رئیس مجلس آینده را انتخاب كنند.
استراتژی اصلی جریان اصلاحات برای انتخابات هفتم اسفند حذف تندروها از فضای سیاسی كشور بود. با این وجود در كنار حذف تندروها، عدهای از چهرههای مطرح اصولگرا نیز با عدم اقبال عمومی مواجه شدند. تحلیل شما از حذف چهرههای مطرح جریان اصولگرا و آینده این جریان با توجه به اتفاقات رخ داده در انتخابات هفتم اسفند چیست؟
من این مساله را نوعی رویش جدید اجتماعی میدانم. «الخیر فی ما الوقع». به نظر من، ما با یك توفیق اجباری اجتماعی مواجه شدهایم. خوشبختانه افرادی وارد مجلس شورای اسلامی شدهاند كه با وجود اینكه چهره شناخته شدهای نیستند اما دارای نیروی جوانی و نشاط سیاسی هستند كه میتواند نویددهنده روزهای خوبی برای آینده كشور باشد. نسل ما دارای شور انقلابی بود اما نسل جدید خردگراتر و جهانگراتر از گذشته شده است. به نظر من جریان اصلاحات در هفتم اسفند با یك رویش جدی اجتماعی مواجه شده و در مقابل جریان اصولگرا یك ریزش جدی را تجربه كرده است. من به اصولگرایان توصیه میكنم در رویكرد خود تجدیدنظر كنند و جایگاه مهمتری برای مردم و دغدغههای مردم در برنامهریزیهای خود قائل شوند.
اخبار سیاسی - آرمان
ویدیو مرتبط :
من روحانی هستم و دستور به حجاب اجباری توسط روحانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مهمانپرست: روابط سیاسی ایران و مصر در دستور كار قرار ندارد
شرایط داخلی مصر حساس است و دستگاه سیاست خارجی مصر هنوز به آن آمادگی لازم برای انجام مذاكرات نرسیده بنابراین این نوع روابط در دستور كار ما نیز قرار ندارد، اما مانع از آن نمیشود كه روابط فرهنگی بین این دو كشور وجود نداشته باشد.
سخنگوی وزارت امورخارجه با اشاره به شرایط داخلی حساس مصر، دستگاه سیاست خارجی این كشور را فاقد آمادگی لازم برای برقراری روابط دانست و گفت : این روابط در دستور كار ما قرار ندارد، اما مانع از ایجاد روابط فرهنگی كشور نمیشود.
رامین میهمان پرست در نشست هفتگی خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه شركت نفتی ژاپن مدعی شده از سهم 10 درصدی خود در حوزه نفتی آزادگان كنارهگیری میكند، اظهار داشت: شركت ژاپنی تحت فشارهای آمریكا سهم 70 درصدی خود را به 10 درصد كاهش داد و همچنان تحت فشار است تا این 10 درصد را نیز واگذار كند. اما به نظر میرسد دولت ژاپن با توجه به برنامههای بلند مدت اقتصادی خود،حاضر به ترك منطقه آزادگان نمیباشد.
میهمانپرست اضافه كرد: ژاپنیها تحت فشار شدید قرار دارند اما میدانند با از دست دادن سهم خود در این حوزه ، این سهم را كشورها و شركتهای دیگر اشغال میكنند.
رامین میهمانپرست در پاسخ به سوالی مبنی بر اظهارات وزیرخارجه بلژیك كه از احتمال لغو تحریمها در صورت انجام مذاكرات خبر داده بود،گفت: قبل از مجمع عمومی سازمان ملل بحثهای مختلفی درباره مبادله سوخت با 1+5 صورت میگرفت و در حاشیه این اجلاس و ملاقات انجام شده جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را اعلام كرد تا این مذاكرات حتی در حضور ریاستجمهوری ایران انجام شود، اما ظاهرا كشورهای مقابل آمادگی لازم را نداشتند و بعد از اینكه مشخص شد آنها آمادگی مذاكرات را ندارند اظهارات مختلفی را از طرف خانم اشتون یا وزیر خارجه بلژیك و یا كشورهای 1+5 شاهد هستیم و در هر صورت ما آمادگی خود را برای این مذاكرات اعلام كردیم.
دستیار وزیرخارجه درباره سفر مقامات ایران به مصر و پیششرطهای حسنی مبارك برای برقراری روابط سیاسی میان دو كشور اظهار داشت: ما قبلا به این مساله پاسخ دادیم شرایط داخلی مصر حساس است و دستگاه سیاست خارجی مصر هنوز به آن آمادگی لازم برای انجام مذاكرات نرسیده بنابراین این نوع روابط در دستور كار ما نیز قرار ندارد، اما مانع از آن نمیشود كه روابط فرهنگی بین این دو كشور وجود نداشته باشد.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه جمهوری اسلامی ایران از نخست وزیری نوری مالكی در عراق حمایت میكند و اینكه آیا برای ایران به نخست وزیری رسیدن مالكی و دیگران فرقی میكند یا خیر،گفت: مسائل انتخابات عراق موضوع داخلی این كشور است و گروههای سیاسی در عراق به بلوغ سیاسی لازم رسیدهاند و امیدواریم هرچه زودتر شاهد دولتی مردمی و باثبات در عراق باشیم.
جمهوری اسلامی ایران به هر گروهی كه خواهان مشورتهای سیاسی برای برقراری ثبات باشد، مشورت خواهد داد...../تحلیل:عصرایران