اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مرد شیشهای خود و دختر 5 سالهاش را کشت
اخبارحوادث - مرد شیشهای خود و دختر 5 سالهاش را کشت
ساعت 22 ششم مهر امسال زن جوانی همراه دو دختر پنج و شانزده ساله اش در حال تماشای تلویزیون بود که صدای برهم خوردن در توجهش را جلب کرد. وقتی به سمت اتاق نشیمن آمد، شوهرش را دید که رنگ به چهره ندارد. مرد خانواده بدون دلیل او را به کناری انداخت و با برداشتن گلدان شیشه ها را درهم شکست. بچه ها وحشتزده در کنج اتاق ایستاده و به پدرشان نگاه می کردند و دست و پایشان می لرزید. پیش از این هم وقتی او با چهره رنگ پریده به خانه می آمد، بچه ها دلشوره می گرفتند. زن با التماس از شوهرش خواست خانه را ترک کند، اما او توجهی نکرد و همه چیز را به هم ریخت. از رفتار مرد معلوم بود دوباره شیشه مصرف کرده و قادر به کنترل خود نیست. مرد گلدان بعدی را برداشت و محکم به دیوار کوبید.
رعشه بر اندام زن افتاده بود. می ترسید شوهرش جان دو فرزندش را بگیرد. با التماس زن جوان، مرد عصبانی تر شد و به جان همسرش افتاد. آن قدر او را کتک زد که وی توان حرکت کردن نداشت.
مرد معتاد همسرش را به کناری انداخت و با برداشتن چاقوی آشپزخانه به اتاق نشیمن بازگشت. بچه ها با دیدن پدر و چاقویی که در دست داشت، وحشت کرده و می خواستند فرار کنند اما پدر راه آنها را بست.
مادر با دیدن این صحنه بسختی بلند شد تا مانع آسیب به دخترانش شود. شوهرش با چاقو ابتدا او را نقش زمین کرد و به سوی دخترانش حمله ور شد، او ابتدا به سمت دختر پنج ساله اش هستی رفت. کودک التماس کرد پدر رهایش کند. مادرش را صدا زد و کمک خواست؛ اما انگار کسی صدایش را نمی شنید.
دخترک جیغ می زد و از مادرش کمک می خواست، اما پدر بیرحمانه با قمه هر دو فرزندش را مجروح کرد و سپس در حیاط خانه با چاقو بشدت خود را زخمی کرد.
همسایه ها با شنیدن صدای کمک خواهی وارد خانه زن جوان شده و موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع دادند.
دقایقی بعد با حضور ماموران انتظامی و امدادگران به محل حادثه، هر چهار عضو خانواده به بیمارستان منتقل شدند، اما با وجود تلاش پزشکان مرد معتاد و دختر پنج ساله اش به علت شدت خونریزی جان باختند.
با گزارش این حادثه تلخ به بازپرس پرونده دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر و تلاش برای نجات دو عضو دیگر این خانواده ادامه دارد.
بنا بر این گزارش، زن جوان با صدماتی که به او وارد شده در کما به سر می برد و تحقیقات قضایی و انتظامی در این باره ادامه دارد.
اخبارحوادث - جام جم
ویدیو مرتبط :
دختر نه ساله ای که مربی تیر اندازی خود را کشت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مرد شیشه ای دختر 3 ساله اش را کشت
ساعت 4 عصر شنبه گذشته در پی تماس تلفنی مردی به نام «قدرت» با اورژانس آبادان مبنی بر اینکه دختربچه سه سالهاش به نام «فاطمه» را با خودرویش زیر گرفته، تیم پزشکی سریع وارد عمل شد و فاطمه کوچولو برای مداوا به بیمارستان 17 شهریور آبادان انتقال یافت.
وقتی پزشکان به معاینه دختر کوچولو پرداختند، پی بردند که ضربه سختی به سر وی وارد شده که با ادعاهای پدر وی مبنی بر تصادف مغایرت دارد. با مرگ دختربچه روی تخت بیمارستان گزارش مرگ وی دراختیار پلیس قرار گرفت و این در حالی بود که مأموران انتظامات بیمارستان، پدر فاطمه کوچولو را در اختیار پاسگاه ابوشانک آبادان قرار دادند.
مأموران بلافاصله وارد عمل شده و با پدری آشفته روبهرو شدند. وی در بازجوییهای ویژه ادعا کرد چند سالی میشود در شهر بوشهر با دختر و همسرش زندگی میکند و با همسرش مشکلات و اختلافاتی داشته، صبح روزی که این اتفاق برای فاطمه افتاده پس از بحث کوتاهی با همسرش تصمیم گرفته همراه فاطمه به خانه پدرش در آبادان برود اما همسرش به او گفته «تعادل روانی نداری و حق بردن فاطمه را نداری» و او بدون توجه به حرفهای وی سوار بر خودرویش شده و به آبادان آمده است.
این مرد گفت: پس از مصرف شیشه نمیدانم چگونه این اتفاق رخ داد که سر فاطمه را محکم به آهنی که در کوچه بود کوبیدم و زمانی که به خودم آمدم در بیمارستان جلوی جسد دخترم قرار گرفته بودم. در برابر این اعترافات تلخ مأموران به تحقیقات از همسایگان خانه پدری قدرت پرداختند و آنان نیز ادعا کردند صحنه قتل را دیدهاند.
مادر فاطمه کوچولو که باور نمیکرد چنین حادثهای رخ داده باشد نیز به پلیس گفت: چند وقتی بود که قدرت به خاطر مصرف شیشه همه ساعات روز را در توهم بود و چند بار قصد به قتل رساندن من را داشت.
همان روزی که قدرت به سمت آبادان رفت، دلم شور فاطمهام را میزد و نگران دخترم بودم، از اینرو با خانواده همسرم تماس گرفتم که مراقب دخترم باشند، اما آنها به من گفتند فاطمه با خودروی پدرش تصادف کرده و در بیمارستان به سر میبرد. با شنیدن این خبر سراسیمه خودم را به آبادان رساندم.