اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مادرزن، داماد معتادش را با گلدان و چاقو کشت



 

 

 

 

 

قتل عمد,متهم به قتل

 

 

 

 

 

 

پرونده زنی که متهم است دامادش را برای گرفتن انتقام دخترش با ضربات متعدد جسم سخت و چاقو به قتل رسانده، در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی می شود.

 

 

پرونده زنی که متهم است دامادش را برای گرفتن انتقام دخترش با ضربات متعدد جسم سخت و چاقو به قتل رسانده در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی می شود.

 

 

پلیس رباط کریم ۲۲ تیر سال جاری جسد مردی را پیدا کرد که آثار برجای ماندن روی بدنش نشان می داد مورد هجوم فرد یا افرادی قرار گرفته و به قتل رسیده است. بررسی های پلیسی فاش کرد مرد ۴۰ساله مجید نام دارد و تاکنون بارها به دلیل جرایم مختلف روانه زندان شده است. هرچند در ابتدا به نظر می رسید مجید قربانی اختلافات باندهای خلافکار شده، سرنخ هایی به دست آمد که معلوم کرد این مرد به دلیل اختلاف با همسرش کشته شده است.

 

 

مهناز همسر مقتول ابتدا مدعی شد از سرنوشت همسرش خبر ندارد اما پلیس در تحقیقات بعدی پی برد مهناز با همدستی مادرش شهناز، دست به قتل شوهرش زده است. مهناز در تحقیقات گفت: وقتی مجید خواب بود مادرم به سمتش حمله کرد و اول با گلدانی به سرش کوبید و وقتی مجید گیج شد و نتوانست از جایش بلند شود با ضربات چاقو او را کشت. این زن مدعی شد زمانی که مادرش دست به قتل شوهرش زد او در خانه نبود.

 

 

مهناز گفت: من برای خرید بیرون رفته بودم و وقتی آمدم دیدم شوهرم کشته شده و مادرم این کار را کرده است. برای اینکه نمی دانستم باید چه کنم و چطور مادرم را نجات دهم جسد مجید را با کمک مادرم بیرون کشیدم و جایی اطراف خانه رها کردیم.

 

 

این زن ۳۷ساله ادامه داد: وقتی ۱۷ساله بودم با مجید ازدواج کردم. چند روز بعد از ازدواج مان باردار شدم. بارداری ام ناخواسته بود اما وقتی دیدم چاره ای ندارم بچه را نگه داشتم. چند ماه بعد متوجه شدم مجید مرد زندگی نیست. او خیلی مرا اذیت می کرد. هربار عصبانی می شد کتکم می زد. کارهای خلاف می کرد و هیچ وقت در خانه نبود. خیلی رفیق بازی می کرد. بچه ام که به دنیا آمد شوهرم نبود و مادرم کمکم کرد به بیمارستان رفتم. بعد از به دنیا آمدن بچه فهمیدم مجید در زندان است. وقتی بیرون آمد دوباره باردار شدم و این بار هم بچه دختر بود. دو بچه نتوانست کاری کند که مجید کمی تغییر کند. او خیلی بدرفتار بود و من را اذیت می کرد. کم کم اعتیادش آنقدر زیاد شد که دیگر نمی شد او را تحمل کرد. این بار او را به دلیل اعتیادش بازداشت کردند و باز من تنها شدم. با حقوق مستمری مادرم و کار در خانه مردم زندگی می کردم. مجید هم هیچ مسوولیتی در برابر من و بچه هایم قبول نمی کرد. اصرار او برای داشتن فرزند پسر باعث شد من شش بار حامله شوم و هربار هم فرزندم دختر بود و یک سیاه بخت دیگر مثل خودم به دنیا می آمد و مجید رفتاری بدتر از قبل با من داشت. تا اینکه به شیشه اعتیاد پیدا کرد. وقتی مواد مصرف می کرد اصلا متوجه نبود چه می کند. من و بچه ها را کتک می زد. روزها ما را در اتاق زندانی می کرد و اجازه نمی داد غذا بخوریم. شکنجه هایش باعث شده بود هر لحظه بیشتر از او متنفر شوم. مادرم هربار که به خانه من می آمد، می دید چقدر پیرتر شده ام. وقتی با او حرف می زدم از شرایطم و سختی هایی که مجید به من تحمیل می کرد برایش می گفتم و گریه می کردم تا کمی سبک شوم.

 

 

زن جوان در ادامه به ماموران توضیح داد: دختران من از پدرشان بدشان می آمد چون مجید خیلی ما را اذیت می کرد و آزارمان می داد. او وادارمان می کرد گدایی کنیم و خرج موادش را بدهیم. من ۲۰ سال زن مجید بودم اما شاید در این مدت چهار سال هم آزاد نبود و بیشتر عمرش را در زندان بود. نمی دانستم باید از دست این مرد چه کنم. آخرین بار که از زندان آزاد شد سه روز من را در اتاقی زندانی کرد و کتکم زد. وقتی مادرم آمد و این وضعیت را دید دست به قتل او زد. مهناز مدعی شد از نقشه مادرش برای قتل خبر نداشته است.

 

 

در ادامه تحقیقات ماموران شهناز متهم اصلی را مورد بازجویی قرار دادند. این زن گفت: من دامادم را کشتم چون دخترم را اذیت می کرد. او ۲۰ سال دخترم را شکنجه کرد و من سکوت کردم به دلیل اینکه فکر می کردم درست می شود. یک روز قبل از حادثه وقتی آمدم و دیدم دخترم باز از شوهرش کتک خورده دیگر نتوانستم تحمل کنم. تصمیم گرفتم او را بکشم. وقتی خواب بود بالای سرش رفتم و با یک تکه سنگ به سرش کوبیدم و وقتی بی حال شد با سه ضربه چاقو کشتمش. این مرد لیاقت زندگی با دخترم را نداشت. او خیلی دخترم و نوه هایم را آزار می داد و من نمی توانستم شاهد زجر کشیدن آنها باشم.

 

 

با توجه به اعترافات دو زن و صدور قرار مجرمیت برای آنها پرونده برای صدور کیفرخواست به نماینده دادستان سپرده شد. نماینده دادستان هم با این استدلال که اگر گفته های مهناز نبود مادرش دست به قتل نمی زد کیفرخواست علیه هر دو زن را صادر کرد و مهناز را معاون در قتل و شهناز را مباشر قتل معرفی کرد.

 

 

با ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان تهران شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران موظف به رسیدگی به این پرونده شد. در حالی که دستور تعیین وقت از سوی قاضی همتیار صادر شد مهناز با ارسال نامه ای از زندان درخواست آزادی کرد. او در نامه اش نوشت: من شش دختر دارم که با نبود من تنها هستند. ضمن اینکه من فقط با مادرم درددل می کردم و نمی خواستم که شوهرم کشته شود و درخواست دارم تا تعیین سرنوشتم آزادم کنید. هیات قضات در حال بررسی این نامه هستند و به زودی مادر و دختر محاکمه خواهند شد..../گزارش روزنامه شرق


ویدیو مرتبط :
چاقو کیفی چاقو کارتی چاقو تاشو نینجا والت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

داماد عاطل مادرزن را کشت



اخبار حوادث - داماد عاطل مادرزن را کشت

چندماه از مرگ دلخراش مادرشان می‌گذرد و حالا چشم انتظارند تا عامل این جنایت خونین پای میز محاکمه قرار بگیرد. تنها متهم این پرونده داماد خانواده است؛ او در بازجویی به قتل پیرزن اعتراف کرده و اولیای‌دم منتظرند تا روز دادگاه فرا برسد و قاتل مادرشان به قصاص محکوم شود.

٦فروردین‌ماه امسال بود که مردی هراسان با نیروی انتظامی تماس گرفت و خبر از وقوع یک قتل در شهرستان بهارستان داد. وقتی ماموران نیروی انتظامی به محل حادثه رسیدند با بدن غرق در خون پیرزنی روبه‌رو شدند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود. با اعلام این جنایت هولناک بلافاصله بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان اداره آگاهی به محل حادثه اعزام شدند تحقیقات جنایی برای رازگشایی از راز این جنایت مرگبار در دستورکار کارآگاهان قرار گرفت.

ماجرا از چه قرار بود؟
بیک‌زاده فرزند مقتول درباره روز حادثه به «شهروند» گفت: «آن روز سر کار بودم بعد از این‌که کارم تمام شد؛ در مسیر بازگشت به خانه ابتدا به خانه مادرم که در نزدیکی خانه‌ام است رفتم. اما هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد.

به خانه برگشتم و با برادرم تماس گرفتم، او هم از مادرمان خبری نداشت. به خانه بازگشتم و پس از استراحتی کوتاه تصمیم گرفتم به خانه مادرم بروم. در راه بودم که برادرم با من تماس گرفت و گفت مادرم کشته شده است. با شنیدن این خبر شوکه شدم. با سرعت خودم را به خانه مادرم رساندم. وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم چشمم به بدن غرق در خون مادرم افتاد که در نزدیکی آشپزخانه روی زمین افتاده بود. با دیدن مادرم در آن وضع با ١١٠ تماس گرفتیم و ماجرا را خبر دادیم.»

با انتقال جسد پیرزن به پزشکی قانونی تحقیقات برای پیدا کردن ردی از قاتل آغاز شد. کارآگاهان در بررسی‌های صحنه قتل متوجه شدند قفل‌ها شکسته ‌شده و خانه کاملا به‌هم ریخته ‌است. پس به این ترتیب این احتمال وجود داشت قاتل پس از کشتن پیرزن دست به سرقت زده است و این یعنی مقتول قربانی یک سرقت خونین شده است.

سرنخ طلایی
تحقیقات برای روشن شدن ماجرا همچنان ادامه داشت تا این‌که وقتی کارآگاهان فرزندان پیرزن را مورد بازجویی قرار دادند دختر مقتول سرنخ تازه‌ای به‌دست آنها داد. زن جوان به ماموران گفت: «من مدت‌هاست که با همسرم کامران مشکل دارم. کامران مدت‌ها بود که سر کار نمی‌رفت و خرجش را مادرم به او می‌داد. بعدازظهر روز حادثه بود که کامران با کلی پول به خانه آمد. وقتی از او درباره پول‌ها پرسیدم گفت از دوستش گرفته است اما من می‌دانم که همسرم هیچ دوستی ندارد که بخواهد آن همه پول به او بدهد.

با اظهارات زن جوان همسر او به نام کامران به‌عنوان تنها مظنون این پرونده دستگیر و برای بازجویی به ادراه آگاهی منتقل شد. کامران در بازجویی‌هایی اولیه هرگونه ارتباطش را با قتل پیرزن منکر شد اما در ادامه وقتی مرد جوان توسط کارآگاهان اداره آگاهی تحت بازجویی‌های کارشناسانه قرار گرفت و خود را در پایان راه دید لب به اعتراف گشود و گفت: «آن روز برای گرفتن پول به خانه مادرزنم رفتم اما او گفت پول ندارد. هرچه به او اصرار کردم فایده‌ای نداشت و در نهایت او عصبانی شد و به من فحش داد. خیلی عصبانی شدم و با چاقوی آشپرخانه ضربه‌ای به گردنش زدم و او را کشتم. بعد از این‌که مادرزنم جان داد هرچه در خانه پول و طلا وجود داشت برداشتم و پا به فرار گذاشتم.

کامران بعد از اعترافاتش صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و پرونده با توجه به شکایت اولیای‌دم و درخواست قصاص از سوی آنها به شعبه ١١٣ دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده ‌شد. متهم به‌زودی پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.

بیک‌زاده فرزند مقتول در رابطه به قتل مادرش به «شهروند» گفت: «کامران همسر دوم خواهرم بود. همسر اول خواهرم به خاطر اعتیاد جانش را از دست داد و بعد از مرگ او خواهرم با کامران ازدواج کرد. ابتدا فکر می‌کردیم خواهرمان زهرا با کامران خوشبخت می‌شود اما متاسفانه اشتباه فکر می‌کردیم. کامران هیچ‌وقت اهل کار نبود و چند ‌سال بود که مادرم خرج و مخارج زندگی‌شان را می‌داد.

او خانه و زندگی و حتی یکی از کلیه‌هایش را هم فروخت و همه این پول‌ها را خرج خودش کرد. خانواده ما در حقش خیلی خوبی کرده اما جواب خوبی‌هایمان را خیلی بد داد. کامران پس از این‌که مادرمان را به قتل رساند حدود ٢٠‌میلیون تومان پول نقد و طلاهایش را سرقت کرد. پس از دستگیری او توسط ماموران همه این پول‌ها و طلاها کشف شد اما چه فایده او مادرم را از ما گرفته است. کاش همه پول‌ها و طلاها را برمی‌داشت اما هیچ‌وقت ما را از داشتن مادر محروم  نمی‌کرد.»

 

اخبار حوادث - شهروند