اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

ماجرای پیچیده مرگ زن جوان با ردپای یک مهمان 50ساله رنگ جنایت گرفت



 اخبار حوادث  - ماجرای پیچیده مرگ زن جوان با ردپای یک مهمان 50ساله رنگ جنایت گرفت

بعدازظهر بیست و هشتم مرداد بود که ماجرای مرگ مشکوک زن جوان به پلیس گزارش شد.

 دقایقی بعد قاضی سیدجواد حسینی به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی و دکتر ناصر غروبی (پزشک قانونی) به تحقیق در محل وقوع حادثه پرداخت. تلویزیون روشن بود و به هم ریختگی در لوازم منزل وجود نداشت، اما در حالی که شواهدی کمرنگ از وجود یک مهمان در منزل زن جوان حکایت داشت،

دکتر غروبی با معاینه جسد اعلام کرد هیچ گونه علایم ظاهری ناشی از جنایت روی جسد وجود ندارد و حدود ۱۲ ساعت از مرگ او می گذرد. در همین حال همسر زن جوان که در یکی از استان های همجوار مشغول کار بود به مقام قضایی گفت: وقتی وارد منزل شدم شیر گاز نیمه باز بود.

برخی اظهارات او و به ویژه زمان ورودش به مشهد که با زمان قتل مطابقت داشت ظن کارآگاهان را برانگیخت. به همین خاطر او با دستور قاضی ویژه قتل عمد بازداشت شد، اما چند ساعت بعد وقتی دلیل یک روز تأخیر او در مراجعه به منزل همسرش برای قاضی محرز شد، نامه آزادی خود را دریافت کرد.

 

گزارش خراسان حاکی است: با پیچیده تر شدن ماجرای مرگ مشکوک این زن در حالی که هیچ گونه شواهدی از جنایت نیز وجود نداشت و پزشکان قانونی علت مرگ وی را «نارسایی تنفسی» اعلام و نتیجه قطعی را منوط به انجام تحقیقات بیشتر قضایی کرده بودند، «دکتر غروبی» در تماس های قاضی ویژه قتل عمد و به طور شفاهی علت مرگ این زن را به «خفگی» مرتبط دانست و به قاضی حسینی گفت: بر اساس شواهد موجود این احتمال وجود دارد که زن جوان به قتل رسیده باشد.

این نظر شفاهی با آنچه در ذهن قاضی می گذشت مطابقت داشت. بنابراین قاضی ویژه قتل عمد با صدور دستورات ویژه ای از کارآگاه سلطانیان (افسر پرونده) خواست تا تحقیقات خود را با بررسی شماره تلفن های متوفی روی بستگان نزدیک و یا دوستان وی که می توانستند به راحتی به منزل او تردد کنند، متمرکز کند. با این دستور ۲ مظنون از بستگان زن جوان مورد بازجویی های پلیسی قرار گرفتند که بی گناهی یکی از آنان به اثبات رسید، اما اظهارات متناقض مرد ۵۰ ساله دیگری که در یکی از شهرهای استان گلستان سکونت داشت، ظن کارآگاه را برانگیخت به همین دلیل او گزارشی از اظهارات وی را برای مقام قضایی ارسال کرد.

این در حالی بود که قاضی شعبه ۸۱۱ دادسرای مشهد با استفاده از نظرات «قاضی موحدی راد» (معاون دادستان) که سابقه چند سال رسیدگی به پرونده های جنایی را در کارنامه خود دارد، برای مظنون ۵۰ ساله قرار بازداشت موقت صادر کرد و بدین ترتیب پرونده مرگ مشکوک وارد مرحله جدیدی شد.

 

این مرد که در بازجویی ها درباره عزیمت خود به مشهد دچار تناقض گویی شده بود، روز گذشته به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: ۳ روز قبل از کشف جسد به مشهد آمدم و به زن جوان پیامک دادم که من به مشهد رسیده ام او هم که منزل پدرش بود به خانه بازگشت. من ۲ روز در آن جا مهمان بودم تا این که به خاطر برخی اختلافات که از قبل با او داشتم، او را خفه کردم و بلافاصله به شهرم بازگشتم.

 

گزارش خراسان حاکی است: در حالی که هیچ گونه آثار جنایی در این پرونده وجود نداشت اما در نهایت با هوشیاری مقام قضایی و تلاش کارآگاهان و همچنین تجربه پزشک قانونی راز این جنایت برملا شد و تحقیقات بیشتر با صدور دستورات ویژه از سوی قاضی ویژه قتل عمد برای مشخص شدن انگیزه متهم به قتل ادامه یافت.


اخبار حوادث  - خراسان
 


ویدیو مرتبط :
مرگ غم انگیز زن جوان +18

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مرگ زن جوان، خودسوزی یا جنایت



مردی که متهم است زن همسایه را بعد از مدتی رابطه پنهانی به آتش کشیده و کشته در جلسه دادگاه منکر این اتهام شد.

به گزارش خبرنگار ماشرق، در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، کاکلی نماینده دادستان تهران در جایگاه قرار گرفت و در مورد کیفرخواست گفت: مهدی که با قرار وثیقه آزاد است، متهم است زن جوانی به نام زهره را شهریور سال 88 به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده‌است.

هرچند متهم در بازجویی‌ها به قتل اعتراف نکرد اما مدارک به‌دست‌آمده نشان می‌دهد مهدی بعد از برقراری رابطه نامشروع با مقتول به دلیل اختلافاتی که با او داشت، دست به این قتل زد. متهم پیش از قتل، زهره را با ارسال پیامک‌های تهدید‌آمیز که جزییات آن در پرونده موجود است تهدید کرده‌ بود. بنابراین به عنوان نماینده دادستان با توجه به درخواست اولیای ‌دم، شکایت آنها و مدارک موجود در پرونده و مستنداتی که در کیفرخواست منعکس شده ‌است. درخواست صدور حکم قانونی را دارم.

در ادامه پدر و مادر مقتول به عنوان ولی ‌دم در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند. مادر مقتول در مورد رابطه دخترش با مهدی گفت: یک سالی بود که من مهدی را می‌شناختم. او دوست داماد و دخترم بود. روز حادثه داماد کوچکم زنگ زد و گفت زهره کشته‌ شده ‌است. اصلا نمی‌توانستم باور کنم تا به خانه‌اش رسیدم دیدم همه جمع‌شده‌اند. مهدی هم جلوی در خانه بود، همه صورتش را دود گرفته و دست‌ها و پاهایش هم سوخته‌ بود پرسیدم، چرا دخترم را نجات ندادی؟ جواب داد نتوانستم. البته 10 روز قبل از حادثه هم متوجه شدم دخترم با کسی تلفنی دعوا می‌کند. بعدها فهمیدم مهدی به او زنگ زده‌ بود. وقتی دخترم فوت شد 23 سال بیشتر نداشت و پسرش هفت‌ساله بود. حالا من درخواست قصاص متهم را دارم چون او دخترم را کشت.

در ادامه شوهر مقتول به نام شاهین در جایگاه حاضر شد و گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و من این موضوع را انکار نمی‌کنم اما مهدی همسرم را به قتل رسانده و درخواست مجازات او را دارم. 10 روز قبل از حادثه من و همسرم با هم دعوا کردیم و او با حالت قهر خانه را ترک کرد. یک هفته از رفتنش گذشته ‌بود که با او تماس گرفتم و خواستم برگردد، او هم آمد. فردای آن روز متوجه شدم وضع روحی‌اش خوب نیست، چهره‌اش طوری بود که انگار از کاری پشیمان است.

به من گفت بلیت بگیرم با هم به مشهد برویم، گفتم کار دارم بگذار چندروزی بگذرد. روز بعد زهره به من گفت همسر مهدی زایمان کرده و می‌خواهد به دیدن او برود. مبلغی پول به او دادم به بیمارستان رفت، بعد هم مهدی با من تماس گرفت و گفت خانه‌ات آتش گرفته ‌است.

در اداره آگاهی متوجه شدم همسرم بدون اطلاع من سیم‌کارت دیگری خریده و از طریق آن با مهدی در تماس بوده‌ است. بعد از این حادثه بود که متوجه شدم قبل از اینکه همسرم سوزانده شود به دایی و برادرم پیامک زده و گفته ‌است از دست من خودش را سوزانده است. البته بعد از اینکه پیگیری کردم متوجه شدم این پیامک از منطقه اکباتان ارسال ‌شده‌ است درحالی‌که زنم هرگز آنجا نبوده و من فکر می‌کنم کسی با گوشی او این پیامک‌ها را زده‌ است.

سپس مهدی در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را رد اما قبول کرد با مقتول رابطه داشته ‌است. او گفت: ما با هم همسایه بودیم و رابطه صمیمی‌ و رفت‌وآمد خانوادگی داشتیم. هروقت شاهین کاری داشت از من می‌خواست برایش انجام بدهم. با هم بیرون می‌رفتیم و رابطه بسیار خوبی داشتیم، البته به دلیل اختلافات شدیدی که زهره با شوهرش داشت خیلی با من حرف می‌زد. این صحبت‌‌کردن‌ها باعث شد خیلی به هم نزدیک شویم تاجایی که زهره برای من و خودش سیم‌کارت خرید و ما از طریق آن با هم در تماس بودیم.

متهم ادامه داد: 10 روز قبل از حادثه زهره و شوهرش با هم دعوا کردند، دعوای خیلی شدیدی کردند. شوهر زهره او را عریان از خانه بیرون کرده‌بود. مهناز همسرم به خانه آنها رفت برای زهره لباس برد و او را آرام کرد من هم پیش زهره رفتم، به او گفتم اگر نمی‌توانی تحمل کنی طلاق بگیر. زهره گفت کاری می‌کند که شاهین از این رفتارها پشیمان شود. زهره گفت زندگی‌اش را به آتش می‌کشد.

متهم در مورد روز حادثه گفت: من و زهره از طریق پیامک همچنان در تماس بودیم تا اینکه یک شب به من زنگ زد، صدایش از خیابان می‌آمد، به او گفتم این وقت شب کجا هستی حرف‌های نامربوطی زد بعد گوشی را قطع کرد. من هم ناراحت شدم و پیامکی برایش فرستادم که توهین‌آمیز بود و البته پلیس آن را تهدید تلقی کرد. همین هم باعث شد بازداشت شوم اما فردای آن روز باهم آشتی کردیم، او گفت از دست شاهین عصبی بوده و چنین حرف‌هایی زده ‌است بعد هم به دیدن زنم در بیمارستان آمد.

بعد از ملاقات به او گفتم بیا با هم برویم تو را تا خانه‌ات می‌رسانم جواب داد می‌خواهد به خانه مادرش برود. من به اتفاق مادرزنم به خانه خودمان رفتیم و زهره هم خودش رفت. بعد از کمی استراحت به خانه مادرزنم که طبقه پایین خانه‌ام بود، رفتم و متوجه شدم زهره به خانه آمده ‌است.

به حیاط رفتم و کمی چرخیدم یکدفعه متوجه شدم از واحد زهره دود بیرون می‌آید همسایه دیگری هم متوجه شد وقتی آمد به او گفتم کنتورها را قطع کند، بلافاصله بالا رفتم مرتب اسمش را صدا می‌زدم تا بشنود و جواب دهد برای اینکه پیدایش کنم وارد خانه شدم دود همه جا را گرفته‌بود و قوطی‌های اسپری هم منفجر می‌شد دود از اتاق خواب بود نمی‌توانستم زهره را ببینم. تلفنش زنگ زدم جواب نداد، همان موقع آتش‌نشانی رسید آنها آتش ‌را مهار کردند. همه‌جا تاریک بود و دود آنقدر زیاد بود که نمی‌شد جایی را دید همین که مامور آتش‌نشانی نورافکن را روشن کرد دیدم جسدی کنار کاناپه افتاده‌است. جسد کاملا سوخته‌بود من فقط از روی هیکلش متوجه شدم متعلق به زهره‌است.

سپس همسر متهم به عنوان مطلع در جایگاه حاضر شد او گفت: زهره و شوهرش اختلافات شدیدی داشتند البته زهره از دست خانواده‌اش هم خیلی ناراحت بود، می‌گفت آنها از شاهین طرفداری می‌کنند و اگر شاهین من را بکشد خانواده‌ام با پول راضی می‌شوند و گذشت می‌کنند.

سپس وکیل مدافع متهم دفاعیات خود را مطرح کرد و هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند..... /  tabnak.ir