اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
كاغذپارههایی که اقتصاد کشور را فشل كرد
دكتر محمد خوشچهره استاد برجسته اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده تهران در دوره هفتم مجلس است. وی دارای دكترای تخصصی توسعه و برنامهریزی اقتصادی از انگلستان است. این اقتصاددان از اساتید شناختهشده درس «توسعه» در دانشگاههای مختلف است و بیش از 10 سال سابقه تدریس در دوره دكتری مدیریت استراتژیك دارد و علاوه بر دانشگاه تهران سابقه تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی، امام حسین (ع)، الزهرا (س) و دانشگاه عالی دفاع ملی را نیز در كارنامه خود دارد.
این استاد اقتصاد كشور با انتقاد به برخی سیاستهای اقتصادی دولت روحانی خاطرنشان میكند: «در شرایط فعلی دولت آقای روحانی فاقد یك رهبر اركستر برای همنوایی سازهای اقتصادی كشور است و به همین دلیل صدای گوش خراشی از اركستر اقتصادی دولت به گوش میرسد. اختلاف نظرها و دیدگاهها در زمینه اقتصادی به راحتی در دولت قابل مشاهده است.
بنابراین سازگاری بین سیاستها و اهداف، به ویژه سیاستهای پولی، ارزی، مالی و تجاری با هدفهایی مانند اشتغال و از همه مهمتر تولید ناخالص ملی وجود نداشته است. شاید به صورت موردی سازگاریهایی در بین تصمیمگیرندگان اقتصادی دولت وجود داشته، اما به صورت پایدار و مستمر این اتفاق رخ نداده است. سازهای اركستر اقتصادی باید همزمان، هم صدا و هم آوا نواخته بشود.» گفتگوی روزنامه«آرمان» با دکتر خوشچهره را در ادامه می خوانید:
امیدواری مردم به بهبود وضعیت اقتصادی كشور پس از توافق نهایی ایران و 1+5به چه میزان مبتنی بر واقعیتهای سیاسی و اقتصادی است و به چه میزان جنبه روانی دارد؟
من معتقدم تلفیقی از هر دو وجود دارد. یعنی هم با برخی از واقعیتهای سیاسی و اقتصادی همخوانی دارد و هم بخشی از این امیدواری جنبه روانی دارد. البته به نظر من امیدواری مردم به آن غلظتی كه برخی عنوان میكنند، نیست و همه به صورت مطلق به نتیجه مذاكرات امیدوار نیستند.
برخی عنوان میكنند اقتصاد كشور پس از برداشتن تحریمها ممكن است با یك جهش غیرمنتظره روبه رو شود. با این نظر موافقید؟
كسانی كه چنین برداشتی دارند شناخت مناسبی از محیط اقتصادی داخلی و عرصه بینالمللی ندارند. این سخن بیشتر جنبه احساسی دارد تا اینكه مبتنی بر واقعیت باشد. اگر تحریمها برداشته شود یا در خوشبینانهترین حالت داراییهای بلوكه شده ایران كه رقمی بالغ بر130میلیارد دلار است آزاد شود نمیتوان مدعی بود كه وضعیت اقتصادی كشور به یك باره متغیر خواهد شد. در شرایط فعلی مشكل اقتصاد كشور تزریق پول به سیستم اقتصادی نیست. مشكل فعلی اقتصاد ما عدم توجه و عدم درك موانع تولید ملی است. بنابراین تا درك و باور لازم در این زمینه وجود نداشته باشد نمیتوان به بهبود گسترده وضعیت اقنصادی امیدوار بود. اقتصاد ما در شرایط فعلی كمتر از پنجاه درصد ظرفیت خود بهره وری دارد.
این وضعیت به ویژه در فعالیتهای صنعتی وجود دارد. بسیاری از واحدهای تولیدی كشور تعطیل و نیمه تعطیل هستند و عامل اصلی آن نیز بیش از آنكه به محیط بیرونی مربوط باشد به نوع سیاستگذاریهای داخلی باز میگردد. به عنوان مثال بخش مسكن هماكنون در یك ركود سنگین قرار دارد. بسیاری از مصالح و موادی كه در بخش مسكن مورد استفاده قرار میگیرد بومی است و ربطی به محیط بیرونی ندارد. تشخیص مشكلات اقتصادی یك بحث است و استفاده از شیوههای صحیح برای درمان نیز بحث دیگری است كه هر كدام باید به صورت جدی و جداگانه مورد توجه قرار بگیرد.
از طرف دیگر اگر قرار است منابع خارجی ایران به كشور باز شود و به ظرفیتسازی اقتصادی كمك كند قطعأ از زمان شكلگیری«ایده» تا مرحله اجرایی شدن بین سه تا پنج سال طول میكشد. در نتیجه برداشتن تحریم به این معنا نخواهد بود كه كشور به صورت «یك شبه» با شكوفایی اقتصادی روبه رو خواهد شد. با این وجود بازخورد «روانی» برداشتن تحریمها كه به صورت كوتاهمدت بر اقتصاد ایران اثرگذار است حائز اهمیت خواهد بود. این جو روانی اگر بتواند منابع خرد و سرگردان و غیرمولد را به منابع مولد در تولید ملی تبدیل كند میتواند تاثیر مثبتی بر اقتصاد كشور داشته باشد. همه این مسائل به اما و اگرهایی مبتنی است كه هنوز نمیتوان آینده را براساس آن ترسیم كرد.
با این اوصاف برداشتن تحریمها چه تغییرات كوتاه، میان مدت و بلندمدتی در اقتصاد كلان و مشكلات اقتصادی مردم خواهد داشت؟
ما نباید این نكته را فراموش كنیم كه بسیاری از مباحث مهم بینالملل در نگاه اولیه برجسته بوده است، اما در بسیاری از مواردعملیاتی نشده است. بهطور مثال راجع به مباحث فلسطین مشاهده میشود كه سازمان ملل و نشستهای متفاوت از كمپ دیوید گرفته تا دیگر موارد، بین آنچه گفته و آنچه عملیاتی شد، تفاوت معناداری وجود داشت. البته باید تلاش دیپلماسی كشور را ارج نهاد كه فضای بینالمللی را از فضای نامناسب سیاسی جهانی به سمت یك چارچوب مناسبات و مذاكرات سیاسی سوق داده است. این مساله در سخنان باراك اوباما هم اشاره شد كه در اثر این مذاكرات زبان نظامی به زبان سیاسی تبدیل شده است. یكی از مهمترین قواعد شناخته شده روابط بینالملل و سیاست جهانی این است كه وقتی دیپلماسی نتواند حرف خود را بزند به صورت ناخودآگاه «جنگ» پیش میآید. در گذشته نیز بسیاری از اظهارنظرها درباره ایران با نگاههای جنگطلبانه بود كه از زمان بوش شدت فراوان گرفت، اما امروز بحثها سیاسی است. گرچه كشورهای غربی به عنوان یك تاكتیك از گزینههای دیگر روی میز سخن میگویند اما نكته مهم نشست 1+5 و بیانیه لوزان با تركیب كشورهای جهانی این بود كه ایران به عنوان یك قدرت پذیرفته شده است.
بنابراین باید خوشحال بود كه چانهزنیهای سیاسی نتیجه داده است. تحول اقتصادی، ناشی از سرمایهگذاریهایی است كه باید به ثمر بنشینند و خود را به صورت بسط و گسترش تولید ناخالص ملی نشان دهد و این اتفاقی نیست كه در كوتاهمدت و آنی صورت بگیرد، بلكه نتیجه تلاشهای میان مدت و بلندمدت خواهد بود. بر این اساس راه رسیدن به یك رشد اقتصادی مستمر، پویا و شكوفایی اقتصاد كشور، اولویت با رفع موانع از تولید ملی و نگاه به داخل و در كنار آن نیز استفاده از ظرفیتهای جدید یا مازاد بیرونی است كه میتواند این رونق اقتصادی را پایدار و مستمر كند.
تحریمها چه تاثیری بر اقتصاد كشور گذاشت؟رئیس دولتهای نهم و دهم تحریمها را كاغذپاره خواند، در حالی كه وزارت خارجه آمریكا مدعی است تحریمهای خارجی200میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضرر زده است. آیا این رقم صحیح است؟سیاستهای ایران به چه میزان در كنترل تحریمهای موثر بود؟آیا ما توانستیم آثار زیانبار تحریمها را كاهش دهیم؟
در یك مقطع زمانی همانطور كه شما اشاره كردید رئیسجمهور وقت كشور به تحریمها و آثار آن اعتقاد نداشت و مدعی بود تحریمها «كاغذ پاره ای» بیشتر نیستند. نكته جالب اما زمانی رخ داد كه در حالی كه چند ماه بیشتر از عمر دولت آقای احمدینژاد باقی نمانده بود ایشان در رسانه ملی و در میان تعجب همگان عنوان كردند كه «صد در صد مشكلات و اختلالات در اقتصاد ایران به دلیل وجود تحریمها بوده است». در همان مقطع زمانی رئیس مجلس شورای اسلامی نظر متفاوتی نسبت به این مساله داشتند.
آقای لاریجانی مدعی بودند كمتر 20 درصد آسیبهای وارد شده به كشور به دلیل وجود تحریمها و مابقی به دلیل سوءمدیریت و عدم توانایی مدیریت بحران از سوی دولتمردان پدید آمده است. به هر حال این اظهارات متفاوت و گاهأ متناقض آثار مثبتی برای محیط اقتصاد ملی در پی نداشت. من نمیخواهم عنوان كنم حق با كدام یك از این دو مسئول بوده است.
بلكه منظور من این است كه در آن مقطع زمانی عناصر تصمیمگیرنده و سران قوا باید در یك موضع یكسان با مساله تحریمها برخورد میكردند و یك اجماع ملی برای كنترل تحریمها به وجود میآمد. در نتیجه فرآیند تصمیمگیری برای مقابله با تحریمها با اخلال مواجه شده بود. این وضعیت به مانند پزشكانی بود كه درباره دلایل بیماری و شیوه درمان آن با هم اختلاف نظرهای جدی داشتند. در نتیجه «بیمار» از این وضعیت نگران و از اینكه پزشكان معالج نمیتوانند راهحل درمان را پیدا كنند بیمناك بود. در نتیجه عدم تصمیمگیری صحیح، سوء مدیریت و فقدان راهحل مناسب و كارساز سبب تاثیرگذاری تحریمها بر اقتصاد كشور شد. این به این معنا است كه«كاغذپاره ها» اقتصاد كشور را فشل كرد.
در قلمرو مدیریت استراتژیك «تحریم» به عنوان «تهدید» تلقی میشود اما تهدید به صرف تهدید بودن واجد شرایط ارزشیابی نیست. نكته مهم اینجاست كه مدیریتی كه در مقابل تحریمها قرار میگیرد ملاك قضاوت خواهد بود. اگر مدیریت تحریمها توانمند باشد تهدید را از قبل رصد میكند و كنترل و مهار میكند و اگر «ابرمدیریت» وجود داشته باشد تحریمها را به فرصت تبدیل میكند. با این وجود این اتفاق در كشورما و در مقابله با تحریمها رخ نداد. همه ما شاهد بودیم كه تحریمهایی كه میتوانست كنترل شود، مهار نشد و بر بخشهای مختلف اقتصادی و سیاسی تاثیر گذاشت.
تحریم به مانند نوعی «ویروس» است كه اگر كسی بهداشت خصوصی و عمومی را رعایت كرده باشد و از سلامت بدن برخوردار باشد این ویروس تاثیرگذار نخواهد بود یا تاثیر كمی خواهد داشت؛ اما اگر بهداشت را رعایت نكند و از سلامت كافی برخوردار نباشد ممكن است این ویروس سبب بیماری این فرد شود. ریشه تاثیرگذاری تحریمها بر اقتصاد ایران به عدم توانایی تصمیمگیری و فقدان عقلانیت در مدیریت كلان كشور باز میگردد.
تحریمها باعث از دست دادن بازارهای ایران در سطح بینالمللی شده است. در یك حالت منطقی به دست آوردن مجدد بازارهای جهانی حداقل دو تا سه سال طول خواهد كشید. با توجه به وضعیت اقتصادی كشور برای كوتاه كردن این مسیر چه راهكارهایی را توصیه میكنید؟ایران در چه حالتی میتواند در كوتاهمدت به بازارهای جهانی دست پیدا كند؟
صحبت شما را برخی از مسئولان، نمایندگان مجلس و دانشگاهیان به شكلهای مختلف مطرح میكنند. مبنای این سخن نیز قابل تحمل و بررسی است. منظور این عده از بازارهای جهانی عمدتا بازارهای نفت است. این در حالی است كه موارد دیگری مانند خشكبار و كالاهای سنتی و هنری ایران بازارهای خود را هیچگاه از دست نداده و به صورت «رقیق» ادامه پیدا كرده است. اگر به عنوان مثال بازار فرش افول كرده به دلیل تحریمها نیست و بلكه به دلیل وجود رقبای جدید در این زمینه است. نكته مهم در این زمینه اینجاست كه بازار نفت مشتریان ثابت و دائم خود را همچنان حفظ كرده است. امروزه علم اقتصاد ثابت كرده رونق تولید ملی یك كشور بستگی به میزان«تقاضا» در زمینه داخلی و در عرصه بینالمللی دارد. در شرایط فعلی ركود در بازارهای جهانی به دلیل افت «تقاضا» است.
جمعیت80میلیونی ایران یك مزیت اقتصادی برای تولید به شمار میرود. این در حالی است كه جمعیت ایران در سالهای اخیر برای مسائل كلیدی خود به مانند مسكن، خوراك و پوشاك دچار اختلال بوده است و تقاضاهای اجابت نشده فراوانی در این زمینه وجود داشته است. اغلب این مشكلات نیز ریشه در سیاستهای غلط اقتصادی در داخل كشور دارد. بالا بودن قیمت، عدم قدرت خرید و ضعیف بودن پول ملی باعث شده كه بازارهای داخلی به جای اینكه در اختیار تولیدات داخلی باشد در اختیار تولیدات خارجی قرار داشته باشد.
قاچاق كالا، واردات بیرویه و عدم حمایت از تولیدات داخلی عامل اصلی از دست رفتن بازارهای داخلی در سالهای اخیر بوده است. بنابراین اگر ما در موانع به وجود آمده در تولید ملی خود یك بازنگری علمی و منطقی داشته باشیم میتوانیم شاهد رونق تولید داخلی باشیم. در كنار این مساله ما هم همچنین میتوانیم نگاهی نیز به بازارهای خارجی داشته باشیم. بنابراین ریشه مشكلات در بازارهای خارجی نیست و ریشه در سیاستهای داخلی برای مساله تولید دارد.
غفلت از رونق تولیدات داخلی سبب شده كه تولیدات خارجی بازار داخلی ما را به دست بگیرد. به عنوان مثال درصد بسیار بالایی از تولیدات بازار پوشاك ما خارجی است یا در زمینه مواد غذایی ما بیشتر واردكننده هستیم تا صادركننده. در شرایط فعلی 90درصد روغن نباتی، 95درصدچای، بخش عمده پروتئین مصرفی كشور، نصف گندم كشور، بخش قابل توجهی از برنج مورد نیاز كشور و بیش از نیمی از شكر كشور از خارج وارد میشود. همه این موارد نشان میدهد كه ما در زمینه مدیریت اقتصاد داخلی ضعیف عمل كردهایم و بازارهای داخلی را به دست خود به تولیدات خارجی سپردهایم.
چه انتقادهایی را به سیاستهای اقتصادی دولت وارد میدانید؟ دولت آقای روحانی در دو سالی كه از عمر دولت خود میگذرد چه ضعفهای در زمینه اقتصادی داشته است؟
اگر بخواهیم به صورت منصفانه به عملكرد دولت آقای روحانی نگاه كنیم باید از این نكته غافل نشویم كه دولت آقای روحانی وارث یك شرایط نامناسب اقتصادی بود. حجم بالای بیكاری، ركود و تورم همگی به صورت گسترده از دولت آقای احمدینژاد به دولت جدید منتقل شد. با این وجود آقای روحانی با درك این وضعیت خود را كاندیدای ریاستجمهوری كرده بود و میدانست كه چه وضعیتی در انتظار دولت جدید خواهد بود.
بنده برای پیدا كردن راهحل مناسب در این زمینه با آقای روحانی جلسه خصوصی داشتم و در آنجا راهكارهای خود را بیان كردم. بنده در این جلسه عنوان كردم دولت اجازه ندارد در زمینه اقتصادی اشتباه كند. دولت باید نسبت به وضعیت اقتصادی كشور و موانع تولید ملی جمعبندی و تحلیل دقیق و مشخصی داشته باشد. روش«آزمون و خطا» و حركت «لاك پشتی» به دولت و اقتصاد ملی ضرر و زیان میرساند.
بنده باید به صراحت عنوان كنم كه با وجود اینكه فضای آغاز شروع به كار دولت آقای روحانی از جنبه «روانی» فضای مثبتی بود و امیدواریهایی در بین مردم ایجاد شده بود كه دولت میتوانست از آن به شكل مثبت بهرهبرداری كند اما حركت دولت به صورت «لاك پشتی» ادامه پیدا كرد. از طرف دیگر نیز عدم انسجام و نداشتن فرماندهی واحد در سیاستهای اقتصادی سبب تكثر در سیاستهای پولی، ارزی و تجاری شد. در نتیجه در دولت آقای روحانی بین سیاستها واهداف، عدم تجانس و ناهماهنگی به وجود آمد.
دولت با فقدان یك مركزیت تصمیمگیرنده در زمینه اقتصادی مواجه است. در برخی از كشورها كه روسای جمهور دانشآموخته اقتصاد یا علوم نزدیك به آن هستند شخص رئیسجمهور مدیریت اقتصادی را برعهده میگیرد. همچنین در برخی از كشورها معاونت اقتصادی رئیسجمهور وجود دارد كه از یك عقلانیت لازم برای انسجام سیاستهای اقتصادی برخوردار است. در برخی از كشورها نیز رئیس بانك مركزی یا وزیر اقتصاد این مسئولیت را برعهده میگیرد. در شرایط فعلی دولت آقای روحانی فاقد یك رهبر اركستر برای همنوایی سازهای اقتصادی كشور است و به همین دلیل صدای گوش خراشی از اركستر اقتصادی دولت به گوش میرسد.
اختلاف نظرها و دیدگاهها در زمینه اقتصادی به راحتی در دولت قابل مشاهده است. بنابراین سازگاری بین سیاستها و اهداف، به ویژه سیاستهای پولی، ارزی، مالی و تجاری با هدفهایی مانند اشتغال و از همه مهمتر تولید ناخالص ملی وجود نداشته است. شاید به صورت موردی سازگاریهایی در بین تصمیمگیرندگان اقتصادی دولت وجود داشته، اما به صورت پایدار و مستمر این اتفاق رخ نداده است.
سازهای اركستر اقتصادی باید همزمان، هم صدا و هم آوا نواخته بشود. اگر یك اركستر رهبر نداشته باشد و هر كدام از نوازندگان كه اتفاقا در كار خود نیز مهارت دارند با بقیه ساز ناهماهنگ بزنند به جای ایجاد صدای موزون و دلنشین، صدایی دلخراش به گوش میرسد. نكته دیگر اینكه در دوسال گذشته نقطه ثقل امید دولت به مناسبات بیرونی و خارجی و رفع تحریمها بوده است.
اگرچه تلاش دولت در این زمینه ارزشمند است اما یك خطای استراتژیك به شمار میرود. دلیل این مساله هم این است كه دولت رونق داخلی را در محیط بیرونی دنبال میكند كه رویكرد صحیحی نیست. رونق محیط داخلی باید محوریت اقدامات دولت باشد و در كنار این باید از محیط بیرونی به عنوان تكمیلكننده سیاستهای داخلی استفاده كند.
واقعیت این است كه اقتصاد ایران هماكنون دارای شرایط ویژهای است و برای خروج از این شرایط ویژه باید مدیریتی ویژه اتخاذ كرد. شدت مشكلات بهگونهای است كه با نسخههای عادی و مدیریت معمولی، درمان اقتصاد ایران جواب نمیدهد. شاید بعضی از دوستان در دولت از نظر سابقه، تجربه و توان مدیریتی كارنامه خوبی داشته باشند، اما این موضوع نادیده گرفته میشود كه ما در شرایط مدیریت بحران هستیم. ما به ظرفیتهای بالاتری نیاز داریم.
برای تغییر وضعیت، لازم است، دولت باید در برخی نگرشها و ظرفیتهای خود نیز تغییر ایجاد كند. آنچه كار دولت را سخت میكند، این است كه در شرایط سخت وارد میدان شده و شعار و ادعای سختی هم داشته است؛ شعار تدبیر و امید. این شعاری است كه بیانگر فعالیت در مسیر درست و كارشناسی شده است.
یعنی اگر بعضی از اتفاقات مردم را به سمت ناامیدی ببرد و بعضی از تصمیمات مبین عدم تدبیر و تعقل باشد، هزینههای زیادی را برای این دولت بهدنبال دارد. شاید برای یك دولت دیگر و در یك شرایط عادی اینگونه نباشد، اما این دولت در شرایط غیرعادی جلو آمده است؛ ضمن اینكه باید دولت را درك و برای حمایت از دولت تلاش كرد. دولت باید با تمركز بر توان و ظرفیت خود در محیط بیرونی، از ظرفیتهای محیط داخلی متناسب با شرایطی كه داریم به بهترین نحو استفاده كرده و اشتباهات دولت قبلی را تكرار نكند.
دولت آقای روحانی در حذف یارانه «پردرآمدها» با مشكلات بزرگی روبه رو شده است. راهحل این مساله چیست؟
هدفمندكردن یارانهها از سطح پرداختهای پولی نزول كرده است؛ این نوع عدالت به منزله تزریق پول به عنوان یك اقدام تاكتیكی و اقدامی ابزاری برای رسیدن به اهداف اصلی است. یعنی معمولا در جوامعی كه انقلاب میشود مثل تجربه كشورهای آمریكای لاتین و موارد دیگر در ابتدا برای پركردن شكاف طبقاتی و درآمدی یا برای مقابله با بیماری به نام فقر یك اقداماتی انجام میدهند كه این اقدامات در پرداختهای نقدی به فقرا و محرومان است و به آنها پرداختهایی صورت میگیرد كه اصطلاحا از دید آسیبشناسی یا روشهای پزشكی اقدامات اولیه و مسكن وار نامیده میشوند. دلایل ایجاد هدفمندی برای مقابله با بیعدالتی بود اما دیدیم كه گروههای مرفه انرژی بیشتری مصرف میكنند و از یارانه نان بیشتر بهره میبرند كه هردو به اصطلاح قابل ایراد بود است و از آن سو، این مسائل به این مفهوم نبود كه به روشهای دریافت مالیات از گروههای مرفه اقدام شود.
به نظر من باور لازم برای اصلاح هدفمندی یارانهها در دولت آقای روحانی به وجود نیامده است. اشكال مهم در این زمینه «عدم باور» مسئولان دولت است. در این زمینه هم بین مسئولان اقتصادی كشور اختلاف نظر وجود دارد. بنده به برخی از مسئولان در جلسات خصوصی نیز این مساله را تذكر دادم كه اصلاح مساله یارانهها امری «شدنی» و تحقق پذیر است. اگر پرداخت یارانهها با همین شرایط ادامه پیدا كند امكان استمرار آن وجود نخواهد داشت و یك چالش بزرگ اقتصادی برای دولت خواهد بود. بنده اشكال را در عدم اراده لازم و تصحیح بنیادی یارانهها در بلندمدت میدانم.
اخبار اقتصادی - ارمان
ویدیو مرتبط :
دکتر حسن عباسی : اقتصاد کشور دارد نابود می شود به دلیل اقتصاد لیبرالی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پاسخ وزیر اقتصاد به انتقادها از وضعیت اقتصادی کشور...
چون می خواهیم رشد اقتصادی ایجاد کنیم، تورم به وجود می آید؛
پاسخ وزیر اقتصاد به انتقادها از وضعیت اقتصادی کشور: غربی ها هم رشد اقتصادی بسیار پایین و نرخ بیکاری 24 درصد دارند/ما در صادرات غیرنفتی و سرمایه گذاری خارجی رشد داشته ایم، اما دنیا...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب:
وزیر اقتصاد گفت: رهبر انقلاب سال گذشته اشاره کردند که دشمنان به دنبال این هستند که نهادهای آماری ما را بی اعتبار کنند تا منابع دروغین آماری خود را جا بیندازند، لذا در جهت انتشار آمار درست و در جهت اینکه خودمان با آنها همراه نشویم باید وحدت داشته باشیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد با حضور در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس گزارشی در خصوص وضعیت اقتصادی کشور ارائه کرد.
وی با بیان اینکه اقتصاد ملی مرتبط با اقتصاد بین الملل و متاثر از آن است، در واکنش به اظهارات رئیس مرکز پژوهش های مجلس که نرخ رشد اقتصادی ایران در سالهای اخیر و پیش بینی آن را برای آینده نزولی خوانده بود ، گفت: تحلیل ها و گزارش های ما باید با در نظر گرفتن تحولات جهانی باشد. جمهوری اسلامی در طی بیش از 3 دهه عمر پربرکت خود به رغم همه تلاش ها درعرصه های مختلف در مسیر رشد حرکت می کند.
حسینی در خصوص بحران اقتصادی اخیر در دنیا گفت: بحران اقتصادی که از سال 2007 آغاز شد در 2009 به اوج خود رسید و یکی از مشکلات اقتصاد دنیا امروز کندی و ناپایداری رشد اقتصادی است به طوری که رشد اقتصادی جهان پس از 2010 به 5.2 درصد رسید و در سال گذشته به 3.8 درصد کاهش یافت و امسال نیز پیش بینی می شود 3.3 کاهش یابد.
وی ادامه داد: همچنین رشد اقتصاد کشورهای پیشرفته دنیا از 3.2 درصد در سال 2010 به 1.6 درصد در سال 2011 رسید و در سال جاری به 1.2 درصد کاهش یافت.
وزیر اقتصاد خاطر نشان کرد: بحران اقتصادی جهانی به صورت فراگیر تداوم دارد و یکی از نتایج آن افزایش نرخ بیکاری در بسیاری از کشورهای جهان است از جمله اینکه در اسپانیا نرخ بیکاری به 24 درصد و در آمریکا به 8.9 درصد رسیده است. و این بحران کنونی پس از بحران 1929 بی سابقه است. یکی از مشکلات اقتصاد جهانی امروز تزلزل در یورو و دلار است به صورتی که جنگ ارزی در گرفته و موجب بی اعتمادی نسبت به یورو و دلار شده است.
حسینی گفت: یکی از مشکلات جهانی رشد شدید قیمت طلا و افزایش قیمت جهانی طلا و تاثیر آن بر بازار ملی است. شرایط اقتصادی امروز بحران بدهی است. بنابراین در تحلیل های خود باید بدانیم در مواجهه و مقابله با پدیده های اقتصادی چگونه رفتار کنیم.
وی در خصوص تحریم های اعمال شده از سوی غرب نسبت به اقتصاد ایران نیز گفت: جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب با انواع کارشکنی ها از جمله تحریم ها مواجه بوده است تحریم اقتصادی که در قالب قطعنامه 1929 بر علیه ما اعمال شد به تعبیر تحریم های فلج کننده از آن یاد شد اما جمهوری اسلامی به خاطر ظرفیت های که داشته است از این تحریم ها عبور کرده و عبور خواهد کرد.
حسینی گفت: دشمنان دست به هجوم به اقتصاد ایران زدند در حوزه واقعی اقتصاد یکی از مشکلاتی که ایجاد کرده اند سخت گیری در نهادهای مالی است . به جایی رسیده اند که بانک مرکزی را تحریم کرده اند و از ارائه خدمات بیمه ای و از فعالیت های اقتصادی ما از جمله حمل و نقل نفت حتی با کشتی های خارجی خودداری کرده اند. همچنین برای نقل و انتقال وجوه کارشکنی شد و برای کشتیرانی و هواپیمایی مزاحمت های بیشماری ایجاد کرده اند. برای سرمایه گذاری انرژی در سطوح بالادستی و پایین دستی محدودیت هایی ایجاد می کنند. اگر گزارش می کنند محیط کسب و کار ایران افت دارد برای این است که دراین حوزه طراحی می کنند تا این موضوع را به جهان القا کنند ما باید هوشیار باشیم اینجاست که باید وحدت کلمه داشته باشیم و نقشه را بخوانیم.
وزیر اقتصاد با بیان اینکه برای خرید نفت از ایران انواع تحریم ها را اعمال می کنند، گفت: در بخش عملیات روانی تلاش می کنند تصویری ضعیف و نحیف از اقتصاد ایران ارائه کنند خودشان با نرخ بیکاری 24 درصد مواجه هستند اما تا آنجا که بتوانند این موارد را پنهان می کنند اما کوچکترین ضعف در اقتصاد ایران را در بنگاههای خبرپراکنی خود پررنگ می کنند تا اوضاع را تحت تاثیر قرار دهند و اخبار یاس آمیز از اقتصاد ایران منتشر می کنند اما در همین شرایط اقتصاد ایران، دست به اجرای هدفمندی یارانه ها زدیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده و سیاست های اصل 44 را اجرا کردیم.
وی خاطر نشان کرد: طی 5 سال گذشته تولید ناخالص داخلی ایران از 241 میلیارد دلار به 482 میلیارد دلار رسیده است این بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول است که این روزها خیلی مورد استناد قرار می گیرد. بنابراین بر اساس این آمار درآمد ناخالص داخلی ایران دو برابر شده است.
حسینی افزود: بر اساس این گزارش جی دی پی ایران بر اساس قدرت برابری خرید از مرز هزار میلیارد دلار گذشته است و موقعیت ایران به عنوان هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا تثبیت شده است.
وی گفت: در شرایطی که انواع و اقسام دشمنی ها و سختگیری ها را برای جذب سرمایه گذاری ایجاد کرده اند، جذب سرمایه خارجی ایران از یک میلیارد و 600 میلیون دلار در سال به 4 میلیارد و 300 میلیون دلار رسیده یعنی 2.7 برابر شده است.
حسینی افزود: صادرات غیر نفتی ایران از 15.3 میلیارد دلار به 43 میلیارد دلار رسیده است و ارزش بازار بورس ما از 46 هزار میلیارد تومان به 128 هزار میلیارد تومان رسیده یعنی 2.8 برابر شده است.
وزیر اقتصاد تاکید کرد:این تصویر عملکرد اقتصاد کلان ایران در 5 سال است و همان اقتصادی است که قصد داشتند آن را فلج کنند. چرا ما فرصت نمی کنیم یا همت نمی کنیم یا پافشاری نمی کنیم که آمار کلان و موفق را انتشار دهیم نکته ای است که باید دست به دست هم دهیم و به آن توجه کنیم زیرا این موضوع در مقابل عملیات روانی آنها کارساز خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه آنچه از آمار ارائه کرده است مستند است، گفت: یادآوری می کنم که رهبر انقلاب نیز سال گذشته اشاره کردند که دشمنان به دنبال این هستند که نهادهای آماری ما را بی اعتبار کنند تا منابع دروغین آماری خود را جا بیندازند لذا در جهت انتشار آمار درست و در جهت اینکه خودمان ناخواسته با آنها همراه نشویم باید با هم وحدت داشته باشیم.
حسینی در خصوص گام های اصلاحی در برخی حوزه های مهم کشور با همکاری مجلس یادآور شد: اگر قرار باشد نرخ مالیات به تولید یا سود تولید کننده را کاهش دهیم، چاره ای نداریم که منبع جدید مالیاتی ایجاد کنیم یکی از این راهکارها قانون مالیات بر ارزش افزوده بود که یکی از اصلاحات ماندگار در اقتصاد ایران است و در مسیر اجرا نتایج آن بهتر مشخص می شود.
وزیر اقتصاد در خصوص اجرای قانون اصل 44 قانون اساسی خاطر نشان کرد: اکثر پروژه هایی که امروز به دست رئیس جمهور افتتاح می شود پروژه هایی است که سرمایه گذار آن بخش خصوصی است.
وی در خصوص نتایج مثبت اجرای هدفمندی یارانه ها نیز گفت: 10 هزار میلیارد تومان صرفه جویی در حوزه برق صورت گرفت و در سال 85 مصرف بنزین از 80 میلیون لیتر در برخی روزها تجاوز کرد و اگر همان رویه ادامه می یافت امروز مصرف روزانه بنزین 120 میلیون لیتر بود در حالیکه پس از اجرای دو سیاست سهمیه بندی بنزین و هدفمندی یارانه ها، امروز مصرف بنزین 60 میلیون لیتر در روزاست با این احتساب یعنی 60 میلیون لیتر صرفه جویی شده است.
وزیر اقتصاد تاکید کرد: هدفمندی یارانه ها دژ محکمی در مقابل تحریم های اقتصادی بود آیا در شرایطی که از دادن بنزین به هواپیماهای ایرانی خودداری می کنند فکر می کنید به مردم ایران بنزین می دادند؟
حسینی در خصوص بحث نقدینگی و تامین مالی واحدهای تولیدی نیز که مورد ایراد نمایندگان مجلس بود، گفت: 5 دهه است که اقتصاد ایران با مشکل پنهان و آشکار مواجه است و آن انتخاب اجتناب ناپذیر بین کندی رشد و تورم است. دادن تسهیلات برای رشد و تولید موجب افزایش نقدینگی می شود و راهکار جلوگیری از نقدینگی باعث می شود دود از چشم صنعت بلند شود ما نتوانستیم شیوه پایدار در تامین مالی در اقتصاد ایران ایجاد کنیم شیوه تامین مالی امروز بانک محور و مبتنی بر افزایش نقدینگی است. زمانی که هزینه ای را دولت یا مجلس تصویب می کند و منبع مالی آن را مشخص نمی کند این منجر به برداشت از منابع نفتی می شود. بنابراین باید این مسئله حل شود.
وی تاکید کرد: با توجه به نامگذاری امسال و اهمیت موضوع تولید و سرمایه ایرانی تمرکزخود را بر اصلاح شیوه تامین مالی گذاشته ایم. به طوری که هزینه تامین مالی را کاهش و تولید را سرعت بدهیم.
حسینی در پایان تاکید کرد: بی تردید برای اعتلای امور مختلف کشور و اعتلای عرصه اقتصاد و سرمایه و تولید نیازمند مدیریت بالاتر و همت مضاعف هستیم و مهمترین اقدام این است که ذهنیت ها و برنامه های خود را به هم نزدیک کنیم و در جهت وحدت کلمه حرکت کنیم..../انتخاب