اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل زن ایرانی توسط شوهر عراقی
اخبار حوادث - قتل زن ایرانی توسط شوهر عراقی
به گزارش شرق، مردی عراقی شامگاه هفتمدی به یکی از کلانتریهای جنوب تهران رفت و خبر داد همسرش مفقود شده و تلفن همراهش نیز خاموش است. این مرد گفت: «من تبعه کشور عراق هستم اما از 18سال قبل به ایران آمدم و شغلم خدمات منزل است. سهسال قبل با زنی ایرانی به نام نرگس آشنا شدم و با او ازدواج کردم.
همسرم پرستار خانگی بود و در این مدت با هم مشکلی نداشتیم تا اینکه او امروز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. با تلفن همراهش تماس گرفتم اما خاموش است.» پرونده مفقودشدن زن 25ساله در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت و کارآگاهان تحقیقات ویژهای را در این خصوص آغاز کردند.
مرد عراقی در این مرحله از تحقیقات به کارآگاهان گفت: «فکر میکنم ناپدیدشدن همسرم به یکی از دوستانم ارتباط داشته باشد. من و نرگس سهسال قبل در خانه این دوستم با هم آشنا شدیم و از او خواستگاری کردم. چند روز قبل دوستم با نرگس تماس گرفت و گفت بهدلیل طلبی که از فردی دارد میخواهد ماشین او را سرقت کند.
دوستم از نرگس خواست با مرد بدهکار تماس بگیرد و با او قراری صوری بگذارد تا وی بتواند سر فرصت ماشین را بدزدد.»
کارآگاهان این ادعای مرد عراقی را بررسی کردند اما به نتیجهای نرسیدند. اظهارات ضدونقیض این مرد در مراحل بعدی تحقیقات سبب شد پلیس به وی ظنین شود. به این ترتیب متهم بازداشت شد و سرانجام روز دوشنبه اعتراف کرد نرگس را کشته است.
این مرد گفت: «از حدود یکسال قبل به همسرم مشکوک شده بودم و فکر میکردم او با مردانی دیگر رابطه دارد. دوستانم هم در اینباره حرفهایی به من زده بودند. چندبار نرگس را تعقیب کردم اما به نتیجهای نرسیدم بعد از او شکایت کردم ولی چون مدرکی نداشتم باز هم نتوانستم او را محکوم کنم.
در یکسال گذشته به شدت اذیت شدم و مرتب احساس میکردم همسرم به من خیانت میکند به همین دلیل تصمیم گرفتم او را بکشم. برای این کار نقشهای کشیدم و ابزار مورد نیازم را تهیه کردم. سپس منتظر ماندم تا فرصتی مناسب پیش بیاید.» متهم ادامه داد: «شب حادثه وقتی از محل کارم به خانه برگشتم همین که زنگ در را زدم زنم به من گفت برایش آبمیوه بخرم. آن روز جمعه و مغازهها تعطیل بود.
نیمساعت طول کشید تا مغازهای را پیدا کردم و خرید را انجام دادم. وقتی به خانه برگشتم بوی سیگار احساس کردم در حالی که زنم سیگار نمیکشید همین موضوع مرا به شدت مشکوک کرد و به این نتیجه رسیدم که وقت انجام قتل فرارسیده است.
به نرگس گفتم برایش انگشتر خریدهام اما به این شرط به او میدهم که چشمان و دستانش را ببندم او هم قبول کرد. چشمانش را با روسری و دستش را به رشتهای پلاستیکی که از قبل خریده بودم بستم. سپس صدای تلویزیون را زیاد کردم تا اگر زنم داد و فریاد کرد همسایهها متوجه نشوند.
دستانم را دور گلوی نرگس فشار دادم و سعی کردم خفهاش کنم ولی او مقاومت کرد و موفق به این کار نشدم. از قبل میلهای آهنی تهیه کرده بودم با آن چند ضربه به سر نرگس زدم و وقتی بیهوش شد او را خفه کردم.» متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «جسد را طنابپیچ کردم و سپس آثار خون را از بین بردم.
از قبل جعبه تلویزیون خریده بودم تا بعد از کشتن زنم جنازه را در آن بگذارم. همین کار را کردم اما آن شب جسد را از خانه بیرون نبردم.
شب بعد با یکی از دوستانم که وانت دارد تماس گرفتم و به او گفتم تلویزیونی را باید به فردی در حوالی اسلامشهر تحویل بدهم. او به کمکم آمد و کارتن را در قسمت بار گذاشت. او در بین راه مرتب از من میپرسید واقعا داخل جعبه چیست؟ من هم جواب دادم به این کارها کار نداشته باشد. وقتی به منطقهای بیابانی رسیدیم از او خواستم نگه دارد.
به او گفتم با گیرنده کارتن در همینجا قرار دارم. به این ترتیب او رفت و من با کندن گودال جسد را دفن و فرار کردم.» ماموران بعد از شنیدن حرفهای این مرد متوجه شدند جنازه زنی ناشناس روز اول اسفند در گودالی در حوالی اسلامشهر پیدا و بهعنوان ناشناس به پزشکیقانونی فرستاده شده است. بنابر این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
اخبار حوادث - شرق
ویدیو مرتبط :
زن و شوهر ایرانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل زن ایرانی به دست شوهر عراقی
به گزارش خبرنگار ما، مردی عراقی که سعید نام دارد، دی سال٩٢ به ماموران پلیس خبر داد همسرش سمیرا از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. این مرد به ماموران گفت: «همسرم در یک شرکت کار میکرد و پرستار بود. او روز حادثه از خانه بیرون رفت و دیگر نیامد. هرچه با شماره تلفنش تماس میگیرم، خاموش است و همکارانش هم از او خبر ندارند.»
ماموران چندروز بعد جسد زنی را پیدا کردند که با مشخصات سمیرا همخوانی داشت. بنابراین شوهر او را برای شناسایی به پزشکیقانونی فراخواندند. سعید بعد از دیدن جسد در حالی که سعی داشت خودش را غمزده نشان دهد، تایید کرد جنازه متعلق به همسرش است.
او در این مرحله به ماموران گفت: «سالها بعد از جنگ ایران و عراق به ایران آمدم و با سمیرا ازدواج کردم. ما زندگی خیلی خوبی داشتیم و وضعمان هم بد نبود. همسرم پرستار بود و برای یک شرکت کار میکرد و آخر هفتهها هیچوقت خانه نبود. روز حادثه هم برای کار از خانه بیرون رفت و دیگر نیامد.»
وقتی ماموران تحقیقات خود را درباره زندگی این زوج آغاز کردند، متوجه شدند این مرد با همسرش اختلاف داشته و درگیری آنها گاه آنقدر شدید میشده که همسایهها صدای دادوفریاد این زوج را میشنیدند. والدین سمیرا وجود اختلافات خانوادگی را تایید کردند و گفتند دخترشان بارها از رفتارهای شوهرش گلایه کرده بود.
وقتی سعید برای پارهای توضیحات به اداره آگاهی فراخوانده شد، بهخاطر تناقضگوییهای زیاد بازداشت شد و در نهایت به قتل اعتراف کرد. او گفت: «ماهها بود متوجه شده بودم همسرم با کسی رابطه دارد. سمیرا مرتب با تلفن همراهش صحبت میکرد.روزهایی که من در منزل نبودم، مرتب با تلفن خانه صحبت میکرد و وقتی معترض میشدم، میگفت با خانوادهاش حرف میزند. وقتی رفتارش ادامه پیدا کرد، به او شک کردم. یکروز که تلفن اشغال بود، به خانه مادرزنم زنگ زدم و متوجه شدم سمیرا با آنها صحبت نمیکند. بعد از قطعشدن تلفن از همسرم پرسیدم با چهکسی صحبت میکردی گفت با مادرم حرف میزدم و اینطور بود که فهمیدم چه دروغهایی به من میگوید. بعد از اینکه تلفن همراهش را بررسی کردم، فهمیدم با شخصی ارتباط دارد. با سمیرا صحبت کردم و گفتم دوستش دارم و این کارها را نکند تا بتوانیم به زندگی مشترکمان ادامه دهیم اما سمیرا بهجای اینکه شرمنده شود رفتارش را بدتر کرد. او در شرکتی بهعنوان پرستار کار میکرد و برای مراقبت از بیماران به خانهها میرفت. معمولا شبها به خانه میآمد اما مدتی بود که آخر هفتهها به منزل برنمیگشت و وقتی میپرسیدم کجاست میگفت سر کار هستم. دوباره همسرم را تعقیب کردم و بعد هم از شرکتی که در آن کار میکرد پیگیر و متوجه شدم دوباره دارد دروغ میگوید. این مسایل باعث شد درگیری ما خیلی شدید شود تا اینکه متوجه شدم با یکی از دوستان خودم به نام احمد رابطه برقرار کرده است. شماره دوستم را در گوشی تلفن همسرم پیدا کردم. دیگر نمیتوانستم خیانتهایش را تحمل کنم و تصمیم گرفتم او را بکشم.»
متهم درباره اینکه چطور همسرش را به قتل رسانده، گفت: «روز حادثه وقتی به خانه رفتم به سمیرا گفتم از حرفهایی که در مورد تو گفتم خیلی پشیمان هستم و میخواهم جبران کنم بههمینخاطر هم برایت یک انگشتری بهعنوان هدیه خریدهام. گفتم دستت را جلو بیاور تا انگشتری را دستت کنم. وقتی دستش را جلو آورد، آن را پیچاندم و بعد دو دستش را گرفتم و با دستبندهای پلاستیکی که از قبل تهیه کرده بودم قفل کردم.
دهانش را هم با شالی که سرش بود بستم و دستانم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم وقتی بیحال شد، شال را از دور دهانش باز کردم و دور گلویش پیچاندم و فشار دادم تا اینکه فوت شد. بعد لباسهایش را درآوردم و جسدش را داخل چمدان گذاشتم. میخواستم وقتی جسدش پیدا میشود، همه بدانند او خیانتکار بوده. بعد با احمد تماس گرفتم و گفتم میخواهم چیزی حمل کنم و ماشینش را لازم دارم. وقتی آمد، چمدان حاوی جسد را داخل ماشینش گذاشتم. به او گفتم به طرف بیابانهای اسلامشهر برود. احمد متوجه شد جسد سمیرا را حمل میکنیم اما چون خودش با سمیرا رابطه داشت از من ترسید و سکوت کرد. بعد از اینکه جسد را در خیابان رها کردیم من به کلانتری رفتم و گزارش دادم همسرم گم شده است.»
گفتههای متهم با آنچه پزشکیقانونی درخصوص مرگ سمیرا گزارش کرده بود همخوانی داشت. در این گزارش آمده بود سمیرا بهدلیل فشار سنگین بر عناصر حیاتی گردن از طریق جسمی نرم و قابلانعطاف جانش را از دست داده است. این در حالی بود که ماموران احمد را نیز بازداشت کردند و او نیز اظهارات سعید را در مورد حمل جسد تایید کرد.
با توجه به مدارک و شواهد بهدستآمده و شکایت اولیایدم علیه متهم و اعترافات مقرونبهواقع مرد عراقی، کیفرخواست علیه سعید به اتهام قتل همسرش و احمد به اتهام رابطه نامشروع و اختفای ادله جرم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
اخبار حوادث - شرق