اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
فقرا وتوافق وین !
اكنون این سوال مهم واحیانا مغفول وجود دارد كه ذهنیت اقشار آسیب پذیرجامعه نسبت به توافق هسته ای چیست؟ آنان چه برداشتی ازاین رویداد بزرگ دارندواحتمالا انتظارشان ازگشایش های آتی چه خواهد بود؟ذهنیت آنان چه تاثیرواهمیتی درجامعه خواهد داشت وچگونه ممكن است مستمندان مدافع صلح وآشتی وتوافق وتعامل مثبت با جهان باشند؟مشاركت فقرا در فعالیت های اجتماعی ومیزان باورشان نسبت به رویدادهای پیرامونی معمولاضعیف است .آنان به خویش گرفتارند و اغلب فرصت وانگیزه ای برای تاثیر گذاری وتاثیر پذیری معمول دراجتماع ندارند .
باكمی اغراق واماواگر می توان گفت كه فقرا به خیابانها نمی آیندمگرهنگام انقلاب!درواقع فقرازمانی كه نسبت به موضوعی اقناع شوندازجان مایه میگذارندومطلوب خویش را ساده وصادقانه تعقیب میكنند. اینكه مستمندان جامعه ما تاكنون دارای نهاد مدنی مشخص وفرا گیرنشده اندوهیچگاه متحزب نبوده وذهنیات ورفتارشان منسجم وهدفدار نشده است خودآسیب زاست چنانچه هركس ازراه رسیده ومتوجه ظرفیت عظیم بالقوه آنان شده است سوارموجش شده است بدون اینكه خدمتی به آنان كرده باشد.
حزب توده درمقطعی به این مهم دست یافت و تا حدودی توانست میان اقشاركارگرنفوذكندحتی مسبب برخی گشایش ها برای آنها شودولی چون اهداف سیاسی آنان چیزدیگری بوداتفاقا یك سرخوردگی بزرگ درمیان اقشار پایین جامعه ایجاد كردوآنان را به احزاب سیاسی وشعارهایشان بدبین ساخت.
شاید یكی از عوامل تاریخی ادامه بیگانگی اقشارآسیب پذیربافعالیت های اجتماعی وسیاسی غیرتودهای از همینجا نشأت گرفته باشد.حضورپررنگ وسرنوشتسازفقراو پابرهنگان در انقلاب اسلامی نشان داد كه آنان به صورمختلف توسعه كه ازسوی رژیم گذشته ارائه میشد بهشدت بدبین بوده اند و درواقع خود را درحاشیه پیشرفتهای ظاهری اقتصادی و اجتماعی یافته اند.
اشتغالات بزرگی چون جنگ وخسارات بزرگ به زیرساخت های كشور و عدم رشد متوازن ومستمر اقتصادی وآمد و شدهای تكان دهنده سیاسی نگذاشت آنچنان كه باید آرمان های اعلامی انقلاب در این زمینه تحقق پیدا كند .فقرا هنوز هم از دور به رخدادهای سیاسی می نگرند و انتظار می كشند كه نوبتشان كی فرامیرسد ؟ در دولت نهم ودهم كه شعارهای تند محرومنوازی سرداده شد وكمكهای موردی با تبلیغات بسیارهمراه شد باهم پژواك امیدواركننده ای درمیان توده های فقیر ایجاد شد ولی آمارهای رسمی از بیكاری و حاشیه نشینی وتخلیه روستاهاورشد اعتیادوطلاق و... كاملا نشان می دهند كه با آن «امید»چه معامله ای صورت گرفت و بازتاب احتمالا سهمگینش چه خواهد بودوكی ظهور خواهد كرد!؟
اكنون ودردولت یازدهم وپس ازتوافقی كه بسیاری ازاموربدان تعلیق شده كاملا پیداست كه فقرادرصبروانتظاربه سرمیبرند ،صبروسكوتی كه در شب توافق برخلاف جشن وپایكوبی در میادین ولی عصر و ونك و تجریش درخیابانهای نازی آبادومیدان خراسان وخانیآباد نمایان بود!گویا فقرای ما دیرباورشده اندونقدیارانه رابه نسیه رفع بیكاری وكنترل تورم وتقویت تامین اجتماعی ترجیح می دهند.
درمقابل توافق خوبی كه درموضوع هسته ای صورت گرفته است ونوید گشایش در امورمردم رامیدهداحتمالامستمندان جامعه خواهندپرسید كه نصیب ماچیست؟این سوال ساده وابتدایی بسیار مهم وعمیق است.ازدولتی كه شعارمستضعفین نمیدهدوراهبردش توسعه ای است چنین سوالی به استیضاح می ماند.فقراصبرمی كنندتاتوافق انجام شودوسفره های خویش را می نگرند تا قضاوت كنند.خطرمهم آنجاست كه تجربه دولت اصلاحات حاصل شودومیوه خدمت اصولی واساسی وزیربنایی به مستمندان را دیگرانی بیایندوبچینند.
نفت فروخته شود،چرخ های اقتصادی به چرخش درآید، تولید رونق بگیرد،صندوق ذخیره ارزی پر شود.بعدیكی ازراه برسدواز950میلیارد دلاردرآمد، اندی یارانه بدهدومنت برسرمردم نهد وبرخی منتش راهم بخرند!دولت یازدهم می تواند برای یكبار هم كه شده ازتجربه های گرانقدرتاریخی استفاده كندوتوسعه را با توجه عمیق و همه جانبه به فقرا واقشار آسیب پذیرهمراه سازد.
احتمالایكی ازمشكلات اساسی جامعه درست همین جاست و تا حل نشودراه توسعه متوازن هموارومستمر نخواهد شد .تا فقرا زیادند، تا مورد توجه نباشند،تادرعمل شكاف عظیم طبقاتی رامی بینند،تامدیران دولتی ساده و كارشناس و كارآمد نباشندوخانه هایشان بالاتر ازونك باشدوفرزندانشان دراروپا تحصیل بكنندتاكارآمدی تامین اجتماعی در سفره هاوسلامت وآموزش مردم اثرمستقیم نگذاردتاهمه نخبگان جامعه به این نتیجه نرسند كه معضل دیرپای فقر اساس همه بدبختی های كشوراست و به این ترتیب قول سید اصلاحات«خطرهجوم حاشیه به متن» حتی غلبه حاشیه به متن وجوددارد .
البته این حق فقراست كه به وسیله ثروت كشوربه رفاه برسندولی افزون بر آن مردم پایین دست صاف وصادق وحامیانی جان مایه وسیع الرضا هستند.اگر آنان حامی توافق شوندمخالفان داخلی توافق كه هیچ حتی دبهآوری احتمالی قدرت های شش گانه را حریفند.
اخبار اقتصادی - قانون
ویدیو مرتبط :
بنرهایی درخصوص مخالفت بامذاکره وتوافق بین ایران وآمریکا؟؟؟!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
صدوسومین سالروز تولد «جان وین»
صدوسومین سالروز تولد «جان وین»؛ سینماگری كه به سینمای وسترن هویت داد .ا مروز ۲۶می(۵ خرداد ) مصادف با یكصد وسومین سالروز تولد «جان وین» بازیگر و كارگردان اسطورهای سینمای وسترن است.
جان وین ( John Wayne) در سال ۱۹۶۹ با فیلم «سنگریزه واقعی » موفق به دریافت اسكار بهترین بازیگر مرد شد.
بنابراعلام پایگاه اطلاع رسانی ای ام دی بی ، این بازیگر بزرگ هالیوود در ۲۶ می ۱۹۰۷ در ایالت ایووا در شمال شرقی آمریکا به دنیا آمد و در ۱۱ ژوئن ۱۹۷۹ بر اثر سرطان در لسانجلس درگذشت.
جان وین تجسم ایدهآلهای سنتی یا به اصطلاح ارزشهای اصیل آمریکایی بود که شاید امروزه برای بسیاری از مردم جهان ناخوشآیند باشد.
آمریکای جان وین جولانگاه آزادمردان است و قلمرو نظم و قانون. نظمی که چه بسا ظالمانه است و قانونی که میتواند طرفدار زورمندان باشد. این آمریکا اعتماد فراوان و اراده قوی دارد و تا حدی هم قلدر و زورگوست. از هرچیز و هرکسی برتر است و چون از دیگران قویتر است، پس به خود حق میدهد که حرف و نظر خود را با زور هم پیش ببرد.
● سخنگوی راستگرایان
جان وین از زمانی که در سینما به شهرت رسید، همیشه نمایندهی اندیشههای کهنه و محافظهکارانه بود. در جریان جنگ داخلی اسپانیا که بیشتر شهروندان آزادیخواه آمریکا و جهان از بنیادهای جمهوری حمایت میکردند، جان وین سرسختانه از ناسیونالیستهای سلطنتطلب که قاتلان دموکراسی جوان اسپانیا بودند پشتیبانی میکرد و برای آنها کمک مالی میفرستاد.
در جنگ جهانی دوم جان وین با ورود آمریکا به جنگ و گشودن جبهه شرق اروپا مخالف بود، زیرا عقیده داشت که جنگ فرصتی است تا آلمان نازی حساب « اتحاد شوروی» را یکسره کند تا جهان از «شر کمونیسم » راحت شود.
به همین ترتیب جان وین از عملیات ارتش آمریکا در کره و ویتنام نیز دفاع کرد، زیرا جنگطلبی و برتریجویی ایالات متحده را دفاع موجه به اصطلاح «جهان آزاد» در برابر تهاجم کمونیسم میدانست.
در دورانی که روشنفکران آمریکا لشکرکشی بیرحمانه به خاک ویتنام را محکوم میکردند، جان وین در سال ۱۹۶۸ فیلم «کلاه سبزها» را ساخت که به حملات بیرحمانهی ارتش آمریکا، سیمایی عادلانه و اخلاقی میداد.
● قهرمان جدال با شر
بیشتر سینمادوستان تصویر جان وین را بیشتر از خود او دوست دارند. او را نه پشت تریبونهای تبلیغاتی بلکه روی پردهی سینما میپسندند. او روی اکران زندهتر و شادابتر و انسانتر است. در تاریکی سینما او را روشنتر میبینیم.
جان وین تنها بازیگر آمریکایی بود که در زمان حیاتش سیمای اسطورهای پیدا کرد. او با هیکل تنومند، حرکات نرم و صدای کلفت و دورگهاش از ابعاد انسانی بزرگتر بود. وقتی تفنگ به دست میگرفت و بر پشت اسب به سوی افقهای دور میتاخت، تماشاگر میدانست که از او کارهایی بر میآید كه فراتر از توش و توان ماست. در عین حال او در بیشتر نقشها انسانی بود معمولی با تمام ضعفها و محدویتهای بشری، برای همین هم میتوانستیم با او همدردی داشته باشیم و گاه در جلد او فرو برویم. تماشاگر میپذیرفت که او نمایندهی خیر است و باید بر شر پیروز شود. چند و چون در ماهیت خیر و شر و موشکافیهای حقوقی یا اخلاقی از حوصله سینمای وسترن بیرون است.
● قهرمان غرب وحشی
سینمای وسترن روایت بخشی از گذشتهی آمریکاست که زیاد هم دور نیست. مقطعی که ایالتهای شرقی کرانهی اقیانوس اطلس میروند تا ایالتهای جنوب غربی آمریکا را تا کرانهی اقیانوس آرام فتح کنند. این دوران از التهابات اجتماعی و سیاسی سرشار است، با انبوه حوادث تکاندهنده و ماجراهای پرهیجان. گنجی بیکران از حکایات غریب و داستانهای پرکشش. زمینهی تاریخی این داستانهای پرتب و تاب از ده پانزده سال فراتر نمیرود و تنها برشی باریک از گذشتهی آمریکا را در برمیگیرد. دورهای پرآشوب در حوالی سالهای ۱۸۶۵ تا ۱۸۸۰ که پس از پایان جنگهای داخلی فرا رسید.
هیچ بازیگری در سینمای آمریکا مانند جان وین به ژانر یا شاخهی سینمای وسترن هویت نداده است. همه بزرگان هالیوود از گری کوپر و کرک داگلاس تا برت لنکستر و جیمز استوارت و در سالهای نزدیکتر پل نیومن و رابرت ردفورد و استیو مککویین و کلینت ایستوود و کوین کوستنر به قهرمانان غرب وحشی جان دادهاند، اما هیچ یک از آنها به برازندگی و استواری جان وین در دل درههای غریب و دشتهای پهناور و آسمانهای درخشان آن دیار ناآشنا جا نیفتادند.
● کابوی اسطورهای
جان وین با قد افراشته، چهرهی سوخته و نگاه عمیق با چشماندازهای بکر و غریب غرب وحشی یگانه بود. او در قالب گاوچران یا کلانتر، در سیمای ششلولبند یا سوارهنظام، مرد تیپیک دنیای وسترن بود که گویی همان دم از دل چشمههای رخشان و صخرههای سخت برجوشیده بود.
او خود یکپارچه وسترنر یا مرد اصیل غرب بود. یل آشنای دشتهای بیکران غرب، که نیاز نداشت نقش کابوی را بازی کند. درست برعکس: این کابوی بود که نیاز داشت از او تقلید کند تا به یک کابوی واقعی بدل شود.
● بدویت فرد در برابر مدنیت
جان وین در نزدیک ۲۰۰ فیلم ایفای نقش کرده، اما سیمای واقعی او در سینمای وسترن است که به کمال جان میگیرد. در پهندشتهای فراخ و درههای پرسنگلاخ است که این «یکه سوار» سرشار از سرزندگی و شادابی، با تمام قامت در افق قد میکشد. غولی زیبا که از بطن طبیعت وحشی زاده میشود، آماده، تا بر افقها و افلاک چیره شود.
یکی از نمایههای اصلی سینمای وسترن ترسیم تضاد فرهنگ مدنی (شهرنشینی مدرن) با مناسبات و ساختارهای سنتی (خانهبدوشی بدوی) است.
جان وین در جان دادن به این بعد از جهان وسترن بینظیر است. در قیافه مردانه، در منش و رفتار او چیزی مرموز، بدوی و دستنیافتنی هست که او را از الگوهای عرفی و مدنی دور و به سرشت وحشی وسترن نزدیک میکرد.
در رفتار او پویهای غریزی هست که او را از تکرار و ابتذال دور میکند. سیمای او در سایه روشن عواطف و انگیزههای گوناگون تغییر رنگ میدهد. خشم و خشونت مردانهی او در یک آن به عطوفت و مهربانی بدل میشود، گویی در پیکر زمخت این «غول بیابانی»، کودکی معصوم و بیآزار کز کرده است.
● پنجاه سال در سینما
جان وین در سال ۱۹۲۶ در زمان سینمای صامت بازیگری را شروع کرد. سالها بعد در سال ۱۹۳۹ بود که با وسترن برجستهی جان فورد به نام « دلیجان» به شهرت رسید.
در فیلمهای حماسی جان فورد بود که سیمای جان وین تا حد اسطورهای زوالناپذیر قوام گرفت. در فیلمهایی مانند «قلعه»، «آپاچی» ، «ریو گرانده»، «جستجوگران»، «دختری با روبان زرد»، « آخرین فرمان» ، « مردی که لیبرتی والانس را کشت» و «سواره نظام». این فیلمها امروزه به گنجینهی کلاسیک سینما پیوستهاند.
سینماگر بزرگ دیگری که در تکوین سیمای اسطورهای جان وین سهم داشت هاوارد هاکز است. او پس از ساختن وسترنی زیبا به نام «رود سرخ» به سال ۱۹۴۸، در سالهای بعد با سه گانهای ظریف و استادانه موفق شد بلوغ بازیگری جان وین را به نمایش بگذارد. این سه گوهر سینمای وسترن عبارتند از: ریو براوو، ریو لوبو و الدورادو.
جان وین دو فیلم نیز کارگردانی کرد: وسترنی به نام آلامو در سال ۱۹۵۹ ساخت و فیلم جنگی « کلاه سبزها» را به سال ۱۹۶۸. اما در ستایش از او لازم نیست از این دو فیلم سخنی گفته شود. به سادگی باید گفت که او بازیگری توانا بود که سینمای وسترن به او مدیون است.
آخرین نقشآفرینی «جان وین»، ستازه نامدار سینمای آمریكا ۳۱ سال بعد از مرگ او، در قالب دیویدی عرضه میشود.
فیلم «توفانسواران غرب طلایی» آخرین فیلم «جان وین» است كه پیش از این هرگز بهروی پرده سینما نیامده بود.
این وسترن علمی – تخیلی محصول سال ۱۹۸۴ است كه آخرین نقشآفرینی «جان وین» پیش از مرگ در سال ۱۹۷۹ است.
«جان وین» طی چند دهه فعالیت سینمایی در بیش از ۱۷۰ فیلم سینمایی نقشآفرینی داشت كه اولین آنها در ۱۹ سالگی با نام «سرخپوستی از هاروارد» بود.
همزمان با یكصدمین سالروز تولد « جان وین»، بازیگر نامی فیلمهای وسترن هالیوود، مجسمهی برنزی ۲/۵ متری از وی در موزه ملی میراث وسترن و كابوی آمریكا رونمایی شد.
مجسمهی برنزی « جان وین» درحالی در حضور دو نوهی او در موزهی ملی وسترن واشنگتن نمایش داده شد كه این مجسمهی، وین را در پوشش چكمه، دستكش و كلاه مخصوص كابوییها بههمراه تفنگی در دست چپاش نشان میدهد.
اگرچه ۳۱ سال از درگذشت این بازیگر بزرگ هالیوود میگذرد، اما محبوبیت وی بهواسطه بازی در فیلمهای وسترن و كابوی همچنان حفظ شده است. انجمن فیلم آمریكا در سال ۱۹۹۹، او را بهعنوان یكی از ۱۳ بازیگر بزرگ تمام دوران هالیوود انتخاب كرد. فروش یكمیلیون دلاری فیلم «ریو لوبو» در سال ۱۹۷۰ تنها بهخاطر ایفای نقش او بوده است.
جان وین سی و یك سال پیش درگذشت، دوستداران سینما مرد بزرگ وسترن را فراموش نمیکنند...../ گزارش : خبرگزارى ايسنا