اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

فرار از دام شیطانی راننده



دختر جوان وقتی متوجه نیت شیطانی راننده مسافربر شد، خود را از خودرو به بیرون پرت کرد.

به گزارش جام جم، هفته گذشته دختر جوانی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران در شکایتی مدعی شد روز گذشته در مسیر پردیس به تهران، راننده خودرو از مسیر اصلی منحرف شده و قصد آزار و اذیت او را داشته است.

مژگان در مورد نحوه حادثه به قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه 6 دادسرای جنایی گفت: مثل هر روز قصد داشتم برای کار به تهران بیایم و به دلیل این که دیرم شده بود به ایستگاه تاکسی نرفتم و کنار خیابان منتظر خودرو شدم. دقایقی بعد پسر جوانی که راننده پراید سفیدرنگ بود کنارم توقف کرد و من هم سوار خودرو شدم. ابتدا رفتار او عادی بود تا این که کم کم او از مسیر اصلی منحرف و به سمت اتوبان افسریه حرکت کرد. وقتی به او اعتراض کردم، سرعتش را زیاد کرد که در یک فرصت مناسب در خودرو را باز کرده و خودم را به بیرون پرت کردم. پسر جوان با مشاهده این صحنه از محل فرار کرد.

با اعلام شکایت دختر 28 ساله تیمی از ماموران پلیس آگاهی به دستور قاضی پرونده مامور رسیدگی به پرونده و شناسایی جوان شیطان صفت شدند. سرانجام روز گذشته پسر جوان با انجام تحقیقات تخصصی شناسایی و دستگیر شد.

با انتقال جمال 24 ساله به دادسرای امور جنایی، او مقابل بازپرس پرونده قرار گرفت و گفت: دختر جوان را به عنوان مسافر سوار خودرو کردم تا به تهرانپارس ببرم اما در میان راه وسوسه شدم که او متوجه ماجرا شد و خود را از ماشین به بیرون پرت کرد.

متهم پس از تحقیقات مقدماتی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا در خصوص انگیزه اش از او تحقیق شود.


 اخبار  حوادث  -  جام جم 


ویدیو مرتبط :
فرار راننده سمند از دست3 راننده الگانس سوار پلیس 110 در تهران و فرار سمند

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راننده کامیون، در دام عشوه‌های شیطانی


یک عمر شاگردی کردم و برای لقمه ای نان بخور و نمیر رنج کشیدم. اما بالاخره به هر بدبختی که بود از شوفری نجات پیدا کردم و با گرفتن وام های سنگین بانکی یک کامیون خریدم.

یک عمر شاگردی کردم و برای لقمه ای نان بخور و نمیر رنج کشیدم. اما بالاخره به هر بدبختی که بود از شوفری نجات پیدا کردم و با گرفتن وام های سنگین بانکی یک کامیون خریدم.

روزی که خودرو را تحویل گرفتم همسر بیچاره ام که همیشه در مشکلات زندگی تکیه گاهم بود، با شوق و ذوق گفت: از این به بعد باید یک لقمه نان بخوریم و صد بار شکر بگوییم. افسوس من قدر زندگی ام را ندانستم و متاسفانه در دومین سفرکاری با زنی بزک کرده و فریبکار روبه رو شدم و این همه بدبختی و شرمندگی برایم درست شد.

مرد ۳۷ ساله آهی کشید و افزود: ۲ روز قبل در یکی از بنادر جنوبی کشور هنگام سرویس  و تمیزکاری خودرو بودم که خانمی جوان با ظاهری زننده و بدحجاب جلو آمد و باب گفت وگو را باز کرد. او با عشوه گری های خود دلم را لرزاند و در حالی که لبخندی شیطانی بر لب داشت، به چشمانم خیره شد و گفت: اگر ایرادی ندارد یک زن تنها با شما همسفر شود؟

با شنیدن این جمله از زن روباه صفت به او خندیدم و بی درنگ جواب دادم: اگر افتخار بدهید با کامیون سفر کنید در خدمت شما هستیم. من موضوع را به شاگردم نیز اطلاع دادم و به او گفتم حواست را جمع کن چون کسی نباید از این مسئله بویی ببرد.

بعدازظهر آن روز ما پس از بارگیری آماده شدیم تا به راه بیفتیم. باور کنید لحظه ای که به داخل مغازه رفتم تا کمی تنقلات بخرم عکس همسر و دخترم را که داخل کیف پولم بود دیدم، تصمیم گرفتم زن غریبه را از خودرو پیاده کنم ولی وقتی خیلی جدی جلو آمدم تا به او بگویم پیاده شود، دوباره یخ غیرتم در آتش نگاه او ذوب شد و دلم لرزید.

من و شاگردم به همراه زن غریبه به راه افتادیم. او در طول مسیر با عشوه و ناز مزه پرانی می کرد و ...!

 ما پس از دو شبانه روز به نزدیکی شهرستان بردسکن رسیدیم و در پارکینگ مشغول استراحت شدیم. در آن لحظه ناگهان تلفن همراه زن جوان زنگ خورد و او که پس از گفت وگوی تلفنی خیلی ناراحت شده بود به بهانه خرید تنقلات غیبش زد. وقتی به داخل کامیون برگشتم دیدم یادداشتی با این مضمون که در شهر منتظرتان هستم گذاشته است.

ما با تعجب از این موضوع به راه افتادیم ولی در ایست و بازرسی، پلیس خودرو را توقیف کرد و از داخل کامیون ۴۲ کیلوگرم تریاک که داخل کیف مسافرتی زن جوان بود، کشف شد. من و شاگردم تازه فهمیدیم چه کلاهی سرمان رفته است.

حالا نمی دانم من بخت برگشته با این مشکل و آن همه قسط و وام بانکی چه خاکی بر سرم بریزم و چه بلایی به سر خانواده ام خواهد آمد؟

سرهنگ «حیدر مرزبان» فرمانده پلیس شهرستان بردسکن درباره این پرونده گفت: با توجه به سرنخ های موجود زن جوان نیز بلافاصله در حوزه استحفاظی این فرماندهی شناسایی و دستگیر شده است و تحقیقات از این متهمان همچنان ادامه دارد.

منبع: تابناک