فالگیرها هم گروه وایبری دارند

«فالت بگیرم! یه فال جدید، یه فال متفاوت، یه چیزهایی برات میگم که از کسی نشنیدی، برات یه خبرایی دارم، با توام دوست عزیز، اره با خود خودتم، با تویی که داری این چند سطر رو میخونی. توی فالت یه زن یا شایدم یه مرد هست. یه آدم معمولی، یکی که ظاهرش شبیه همه است، ولی باطنش معلوم نیست. یه راه تاریک و مبهم می‌بینم. قراره یه اتفاق خاص برات بیفته. فریب، دروغ و یه پول زیاد. جهل داره از اون گودال تاریک بیرون میاد. اما یه خبری می‌شنوی که همه چی عوض میشه. یه دوراهی دیده میشه. یه سمتش به نور و یه سمتش به تاریکی می‌رسه. همین جا وایسا. سر همین دو راهی. کاری نکن. فقط چند قدم با من همگام شو. می‌خوام برات یه ماجرای جالب تعریف کنم.»

فروشنده های دروغ
هر کدام از ما در طول زندگی یکی از آنها را دیده ایم. اگر هم ندیده باشیم در موردشان حرف های زیادی شنیده ایم. فالگیر را می‌گویم. کولی، رمال، دعانویس و طالع بین هم صدایش می‌زنند. کسانی که به مردم جهل می‌فروشند. قدیم ها محل کارشان پارک ها و خیابان ها بود. یا خانه های قدیمی تاریک. کارشان هم این بود که سرنوشت افراد را می‌دیدند. از گذشته و آینده می‌گفتند. از خدماتشان هم می‌توان به باز کردن لای کتاب، باطل کردن طلسم، بخت گشایی و... اشاره کرد. نسل این فال گیرهای سابق هنوز منقرض نشده و خصوصا در مکان های قدیم و سنتی همچنان به فروش دروغ به مشتریان خود می‌پردازند.

ردپای مجازی فالگیرها
از این فالگیرهای قدیمی تا دلتان بخواهد دل همه پر است. ردپاها را که دنبال می‌کنی از یک جاهایی به بعد رد گم می‌شود. فال، قدم به قرن بیست و یک می‌گذارد و از دنیای واقعی به دنیای مجازی نقل مکان می‌کند. خیابان امروز فالگیرها، سایت ها و شبکه های اجتماعی هستند که در آن فالگیرها به گرفتن فال افراد با روش های جدید و قدیم می‌پردازند. اتاق های گفتگو و ایمیل ها بیش از پیش به ناشناخته ماندن هویت فالگیرها کمک می‌کنند. از سوی دیگر بیشترین مخاطب این روش های جدید فالگیری افراد تحصیلکرده هستند که بیشترین استفاده را از فضای مجازی دارند. قدم به یکی از این خانه های مجازی می‌گذاریم.

 

یک سایت با لوگو و قالب خاص. فالگیر انواع خدمات مختلف ارائه می‌دهد. لای کتاب را باز می‌کند. فال ورق، فال تاروت، فال قهوه می‌گیرد. دعا می‌نویسد. طلسم می‌گشاید و... آدرس یک ایمیل برای ارتباط با فالگیر وجود دارد. از دیگر امکانات این سایت آموزش فال به علاقمندان است. در بساط فالگیرهای جدید همه چیز یافت می‌شود. عناصر جدید و قدیم فالگیری را به هم آمیخته اند. آموزش هم می‌دهند. از تمام ابزارها برای اخاذی استفاده می‌کنند. قیمت ها اما اینجا سرشان رو به فلک است. از پنجاه هزار، صد هزار و دویست هزار تا رقم های میلیونی.

الو... فال!
دست عده دیگری از این فالگیرهای جدید موبایل است. این قشر تلفنی فال می‌گیرند. سرشان به حدی شلوغ است که برای ارتباط با آنها مجبوری نوبت بگیری. مریم، بیست و هشت ساله از تجربه خودش از این فالگیرهای تلفنی برایمان می‌گوید: «اسم فالگیر نرگس بود. شماره اش را یکی از همکارانم به من داد. می‌گفت کارش خیلی خوب است و هر کی با او تماس گرفته راضی است.

 

چندباری تماس گرفتم و گوشی نرگس خانم مشغول بود. تا بالاخره یک روز جواب داد اما خود نرگس نبود. منشی نرگس خانم حرف زد. گفت، این هفته وقت نرگس پر است. برای هفته بعد یکشنبه از ساعت یک و نیم تا دو به من وقت داد. یک شماره حساب هم داد که قرار شد یک پنجاه تومانی علی الحساب و برای جلسه اول فال واریز کنم. یکشنبه سر ساعت با نرگس خانم تماس گرفتم. از صدایش می‌شد حدس زد، حدود چهل یا پنجاه سالی سن دارد. زن خوش برخوردی بود. برایم کمی از گذشته حرف زد و خبرهای خوشی هم از آینده. برایم فال تاروت هم گرفت. گفت که طلسم شده ام. یک طلسم قوی که باز کردنش خیلی سخت است اما خوشبختانه او می‌تواند طلسم را باز کند. فقط برای باز کردن طلسم لازم بود که صد هزار تومان دیگر به همان شماره حساب واریز کنم و...»

فالگیرهای بی نشانی
پا گذاشتن به فضای مجازی و استفاده از تلفن بیش از پیش به ناشناخته ماندن هویت فالگیرها یاری رسانده است. با توجه به اینکه بیشتر مخاطب این شیوه های جدید تحصیلکرده ها هستند. رقم ها هم قد کشیده اند و قیمت فال ها روز به روز بیشتر می‌شود. فالگیر قدیم خانه، نشانی و تصویری داشت که امکان شناسایی آن وجود داشت و می‌شد او را به پلیس و مراجع قضایی معرفی کرد. امکان ردیابی و پیدا کردنش بود اما فالگیرهای جدید در تودرتویی دنیای مجازی گم می‌شوند و هویت آنها در هاله ای از ابهام می‌ماند. حتی زمزمه هایی از تشکیل گروه های وایبری به گوش می‌رسد. خطر همه را تهدید می‌کند. خصوصا با رنگ و لعاب های جدید که این فالگیرها به فال های شان می‌دهند امکان فریب هر قشری از جامعه وجود دارد.

نقابی به نام انرژی درمانی
روز به روز نوع نقاب این فالگیرها عوض می‌شود و هر روز از یک نقاب دیگر برای جذب مردم و فریب دادن آنها استفاده می‌کنند. روش جدیدی که فالگیرها از آن استفاده می‌کنند، انرژی درمانی است. در این روش آنها روان افراد ضعیف را تحت تاثیر قرار داده و به ظاهر تحت سلطه خود درمی آورند. مراجعه به انــرژی درمان ها عواقبش خطرناک تر است. استفاده آنها از روش های ناشناخته و پیچیده انرژی درمانی، می‌تواند به بهم ریختگی افراد و آشفتگی روحی آنها منتهی شود. انرژی درمانی ماجرایش با یک بار مراجعه تمام نمی‌شود و معمولا با توجه به اثرات روحی که روی افراد بر جای می‌گذارد، امکان مراجعه دوباره یا چندباره افراد وجود دارد.

نشانه گیری ماهرانه
این فال گیرها عمق اعتقادات مردم را نشانه گرفته اند. در مناطقی که افراد معتقد و مذهبی زندگی می‌کنند. در خانه فالگیرها قرآن، جانماز و تسبیح، ریش بلند و... می‌توان یافت. فالگیرها با استفاده از این نشانه ها خود را فردی معمولی از مردم و مانند آنها نشان می‌دهند تا اعتماد آنها را جلب کنند. اما فالگیرهای مناطق مرفه نشین حکایت متفاوتی دارند. چون مخاطب فالگیرها در بین زنان بیشتر است.

 

در مناطق شمال شهر تهران این فالگیرها قدم به آرایشگاه های زنانه گذاشته اند. در آرایشگاه ها در کنار خدمات معمول گرفتن فال قهوه هم رایج شده است. از طرف دیگر بسیاری از فالگیرها در این مکان ها به جذب مشتری می‌پردازند. نوع فال ها متفاوت می‌شود. خانه های تاریک و تو در تو تبدیل به خانه های شیک و مدرن می‌شوند. فال های خارجی هم وارد می‌شوند. از نوع هندی و چینی گرفته تا اروپایی اش! قیمت ها هم منطقه به منطقه فرق می‌کند و هر چقدر به سمت شمال شهر می‌روی، تعداد صفرهای کنار قیمتها بیشتر می‌شود. از هزاری به میلیونی می‌رسد.

دوراهی، نور یا تاریکی
«فالت بگیرم! یه فال جدید، یه فال متفاوت...» زن یا مرد فالگیر در ظاهر مثل همه ولی در باطن چهره دیگری دارد. این جماعت فریب و دروغ می‌فروشند. پول زیادی هم بابت آن می‌گیرند. دو راهی که سر آن ایستاده ای همین است. تاریکی یا نور. انتخاب با توست. فالگیرها در کمین هستند. آنها راه های ارتباط را خوب بلدند.

 اخبار اجتماعی  -  ابتکار 
 

ویدیو مرتبط :
یه گروه وایبری بن تن 10

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سریال «در حاشیه» و شایعه‌ای که در گروه‌های وایبری می‌چرخد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این اعتراضات اما شکل رسمی ماجراست، از چند روز گذشته در فضای مجازی و گروه‌های وایبری هم متن‌هایی منتشر می‌شود که هدف از انتشار آن‌ها مخالفت با پخش سریال درحاشیه و اثبات این نکته است که آخرین ساخته مهران مدیری باعث بی اعتمادی مخاطبان به جامعه پزشکی شده است.

در یکی از این متن‌ها ماجرای مرد میان‌سالی روایت شده که به بیمارستان مراجعه کرده، اما با توجه به تجربه‌ای که از تماشای سریال در حاشیه داشته راضی به بستری شدن نشده است. این روایت ها که بیشتر شایعه به نظر می رسند، موج دوم مخالفت با سریالی هستند که رویکرد آن طنز است.

یکی از متن‌هایی که در گروه‌های وایبری و خطاب به مهران مدیری دست به دست می‌شود، از این قرار است: «آقای مدیری میدونی دایسکشن آئورت چیه؟  میدونی این اتفاق میتونه تنها بصورت یک دل درد ساده بروز کنه؟  می‌خوام یه داستان واست تعریف کنم، چند روز پیش یه آقا به سن و سال شما با پای خودش اومد اورژانس گفت دلم از دو ساعت پیش درد میکنه سرتونو درد نیارم آخرش همکارای ما به این نتیجه رسیدن که دایسکشن شریان آئورته و بیمار باید سریعا به یه بیمارستان قلب منتقل بشه شایدم عمل...به همه مراکز قلب تهران اطلاع داده شد ولی... ولی بیمار با رضایت شخصی اورژانس رو ترک کرد مبادا که سر کیسه اش کنیم، میگفت خودم تو در حاشیه دیدم!!! سه ساعت بعد به حالت شوک با آمبولانس اومد و هیچوقت دیگه اورژانس رو ترک نکرد، اون آقا هم سن و سال شما بود آقای مدیری و جرمش تماشای سریال شما...»

اخبار فرهنگی  - خبرآنلاین