اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

عذاب‌وجدان ماجرای مرگباری را رقم زد



 پدر و پسر در یک مشاجره خانوادگی جان خود را از دست دادند

مردی جوان به‌خاطر تندخویی پدرش سنکوب کرد.مرگ این پسر کافی بود تا پدر ٨٣ساله او پس از چندساعت دست‌وپنجه نرم کردن با عذاب وجدان خودکشی کند.

 تراژدی مرگ پدر و پسر به‌خاطر یک مشاجره لفظی تکان‌دهنده است. مرگ‌های آنی و تصمیم‌های اشتباه گاهی، زخم‌هایی عمیق بر روح و روان بازماندگان برجا می‌گذارد. با این حال اولین روز از آخرین‌ماه ‌سال با پرونده مرگ ٢نفر از اعضای خانواده آغاز شد. پسر جوان در مقابل اعضای خانواده‌اش سنکوپ کرد و پدر پس از طی کردن ساعت‌هایی بحرانی به مرگی خود خواسته تن داد.


مشاجره  مرگبار
وقتی پیرمرد عصبانی با پسرش درگیر شد هیچ‌یک از اعضای خانواده تصور نمی‌کردند سرنوشت تلخی در انتظارشان باشد. ظهر روز جمعه اول اسفندماه مردی جوان با مراجعه به کلانتری ١١٠ شهدا، ماجرایی عجیب را پیش‌روی ماموران قرار داد و از پدرش شکایت کرد.

 

این مرد جوان به ماموران گفت: «پدرم به‌طور غیرمستقیم برادرم را کشت. او پرخاشگر است و امروز با برادر ٤٠ساله‌ام به نام مهدی مشاجره کرد. ما که از کودکی به این اخلاق پدرم عادت کرده‌ایم تصور نداشتیم دعوایشان منجر به مرگ برادرم شود، اما بحثشان آن‌قدر بالا گرفت که ناگهان برادرم روی زمین افتاد. با رسیدن تکنسین‌های اورژانس مرگ برادرم به علت ایست قلبی تأیید شد. از پدرم شکایت دارم، او عامل مرگ برادرم بود.»


ناپدید شدن پدر پشیمان
با شکایت این پسر جوان ماموران کلانتری برای احضار پدر پرخاشگر وارد عمل شدند. هنوز چند ساعت از مرگ مهدی نگذشته بود که پدرش ناپدید شد، تلفن‌همراهش را جواب نمی‌داد و اعضای خانواده آخرین‌بار او را بر بالین بی‌جان او دیده بودند.

 

تحقیقات برای رازگشایی از ناپدید شدن ناگهانی این پیرمرد آغاز شد تا این‌که ماموران در برابر صحنه‌ای هولناک قرار گرفتند. پیرمرد پشیمان به دلیل این‌که خودش را در مرگ پسرش مقصر می‌دانست با حلق‌آویز کردن خود از سقف زیرزمین خانه‌شان به زندگی‌اش خاتمه داده بود. با تشکیل پرونده در رابطه با خودکشی این پیرمرد ٨٣ساله قاضی احمد بیگی بازپرس شعبه هفتم دادسرا در جریان ماجرا قرار گرفت. تحقیقات بیشتر در رابطه با این حادثه‌های تلخ و مرگبار که در عرض ٣ ساعت خانواده‌ای را با سرنوشتی غم‌انگیز روبه‌رو کرد، ادامه دارد.

وقتی مدیریت رفتار از دست می رود
دکتر سعید خراط ها   آسیب شناس و مدرس دانشگاه
بحث‌های ساده خانوادگی حوادث پیچیده‌ای نیست، اما حرف‌هایی که برای اعضای خانواده دردسرساز می‌شود خیلی وقت‌ها با مرگ‌های ناگهانی از قبیل سکته، خودکشی و حتی قتل پیوند خواهد خورد. حل نکردن اختلافات كوچك باعث یك كنش متقابل اجتماعی ناهمسو بین اعضای خانواده شده و در نهایت منجر به از ‌هم‌گسیختگی روابط اعضای خانواده خواهد شد.

 

وقتی تنش‌های افراد خانواده به نقطه‌ای بحرانی می‌رسد مکانیزم خاصی برای درگیری‌ها وجود ندارد و تماس گرفتن با پلیس هم کانون خانواده را برهم زده و بحران را تداوم خواهد بخشید، اما برعکس مددکاران اجتماعی در این مواقع می‌توانند کمک بزرگی به مسالحه افراد خانواده کنند.

 

هرچند به تازگی حضور این مددکاران در کلانتری‌ها کمرنگ شده و به نظر می‌رسد که دیگر این سیستم مثل سابق فعال نیست و آنها هم درگیر کارهای اداری شده‌اند. یکی دیگر از معضلات اختلافات خانوادگی تک افتاده شدن خانوده‌هاست، یعنی نظارت‌های اجتماعی بر کانون‌های خانوادگی وجود ندارد.

 

منشأ اصلی این تک‌افتادگی هم فاصله نسل‌ها در درون خانواده است که موجب شده ریش‌سفیدی و پا درمیانی بزرگترها برای حل اختلافات خانواگی از بین برود. در رابطه با این پرونده هم می‌توان گفت پدر بعد از پرخاشگری‌اش خودش را عامل مرگ پسرش می‌دانسته و به دلیل عذاب وجدان دست به خودکشی زده است. مشکلات عصبی و پرخاشگری در سطح جامعه، به دلیل فشارهای اقتصادی، آلودگی هوا، پارازیت‌ها و بسیاری از عوامل دیگر پیامدهای تلخی را به‌دنبال دارند.

 

این مشکلات، اجتماع را تسلیم شرایط خود کرده و به همین خاطر خیلی‌ها مدیریت رفتارشان را از دست داده و در مشاجرات کنترلی بر تصمیم‌گیری‌هایشان ندارند. تنها راه‌حلی که شاید بتواند به این موضوع کمک کند آموزش مهارت‌های زندگی و طرح‌های سلامت اجتماعی است. اگر این آموزش‌ها فراگیر شود بدون‌شک از رخداد این نوع معضلات که گاهی منجر به اتفاقات جبران‌ناپذیری هم برای خانواده‌ها خواهد شد، کاسته می‌شود.
اخبار حوادث - شهروند

 


ویدیو مرتبط :
Deutsch? عذاب وجدان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ماجرای عذاب وجدان مرد همسرکش


اردیبهشت ماه سال 93 بود که برادران زن 19 ساله‌ای به نام «الهام» که نگران و آشفته بودند خود را به پلیس شهر پرند رساندند و گم‌شدن وی را گزارش دادند.

روزنامه ایران: اردیبهشت ماه سال 93 بود که برادران زن 19 ساله‌ای به نام «الهام» که نگران و آشفته بودند خود را به پلیس شهر پرند رساندند و گم‌شدن وی را گزارش دادند.

وقتی مأموران با دستور قضایی برای رازگشایی از سرنوشت زن گمشده وارد عمل شدند پی بردند که داماد خانواده ادعا کرده است همسرش با قهر خانه‌‌اش را ترک کرده و با برداشتن 500 هزار تومان پول و مدارک شناسایی به سمت قم رفته است.

«روح‌الله» پشت میز بازجویی نشست و گفت: امیدوار بودم الهام برگردد و چند باری که مادرزنم تماس گرفت با بهانه‌هایی سعی کردم او ماجرای قهر دخترش را نفهمد اما نشد تا اینکه برادران زنم آمدند و به قم رفتند، باز خبری نشد و من هم نگرانش هستم.هیچ سرنخی از زن گمشده نبود و روح‌الله با وجود اینکه یک‌بار هم بازداشت شده و با سپردن وثیقه آزاد شده بود حرفی برای گفتن نداشت و مدام ادعا می‌کرد الهام از خانه‌اش فرار کرده و وی اطلاعی از سرنوشت وی ندارد.

راز یکساله

همه در شوک بودند. الهام رابطه خوبی با مادر و اعضای خانواده‌اش داشت، حتی اگر می‌خواست قهر کند نزد آنها می‌رفت اما این زن در سرنوشت شومی گرفتار شده بود.روز 6  اردیبهشت ماه سال جاری بود که روح‌الله با پای خود نزد افسر پرونده‌اش رفت. این بار چهره‌اش هم نشان می‌داد رازی در دل دارد. این مرد در حالی که در شرایط روحی خوبی قرار نداشت، گفت: یک سال است کابوس می‌بینم. من الهام را دوست داشتم اما چون او پی به رابطه پنهانی‌ام برده بود به رفتارهایم اعتراض کرد و مدام می‌گفت که آبرویم را خواهد برد.

 از من می‌خواست طلاقش بدهم که روز حادثه از روی خشم به سمتش حمله کردم و واقعاً نمی‌خواستم او را بکشم. وقتی دیدم دیگر نفس نمی‌کشد دستپاچه شدم، جسدش را پشت سوله‌‌ای که در آن زندگی می‌کنم دفن کردم. وی افزود: در این مدت همیشه عذاب وجدان دارم، الهام زن مهربان و خوبی بود و حتماً‌ باید مجازات شوم.

اسکلت زن گمشده

کارآگاهان که می‌دیدند الهام قربانی خشونت خانوادگی شده است با راهنمایی‌های روح‌الله خود را به محل دفن جسد این زن رساندند و با دستور قضایی با حفاری پشت سوله اسکلت الهام را از دل خاک بیرون کشیدند.

گفت‌وگو با برادر مقتول


«محمود خمر» هنوز باور ندارد که خواهرش کشته شده باشد. یک سال چشم انتظار بودند تا زنگ خانه بخورد و الهام را در چارچوب آن ببینند. چه شب‌ها که با نگرانی از سرنوشت خواهر گمشده نتوانسته بودند بخوابند.

مرد سیاهپوش به شوک گفت: ما هفت برادر و شش خواهر هستیم و الهام ته‌تغاری بود. دو سال پیش بود که الهام ازدواج کرد و پس از آن با دامادمان به شهرک صنعتی پرند آمدند. چون روح‌الله در یک ارگان سرایدار بود همان‌جا زندگی‌شان را شروع کردند.وی ادامه داد: مادرم هر روز با الهام در تماس بود و از حالش خبر می‌گرفت تا اینکه اردیبهشت ماه سال گذشته وقتی مادرم با الهام تماس گرفته بود تا حال او را بپرسد دامادمان گوشی را برداشته و گفته بود الهام برای خرید به خارج از خانه رفته است و چند ساعت بعد باز روح‌الله سنگ قلاب کرده بود و مرتب بهانه می‌آورد که همه‌مان نگران بودیم که در آخرین تماس‌مان از شوهر خواهرم شنیدیم که الهام قهر کرده و با ترک خانه به سمت قم رفته است.

 باور نمی‌کردیم چرا که اگر ادعای روح‌الله واقعیت داشت خواهرم که می‌دانست ما او را خیلی دوست داریم باید به شهر گلستان و روستای کلاله می‌آمد، خودمان را به پرند رساندیم. روح‌الله گفت الهام 500 هزار تومان پول و وسایلش را برداشته و خانه را ترک کرده است تا به قم برود. با شنیدن این حرف من و برادرم به قم رفتیم، چند روزی آنجا بودیم و همه جا را گشتیم اما اثری از الهام نبود. وقتی دست خالی ماندیم به پرند برگشته و پلیس را در جریان قرار دادیم. آنجا به پلیس و قاضی پرونده گفتیم که به روح‌الله شک داریم اما دامادمان پس از بازجویی آزاد شد و ما نگران به روستایمان برگشتیم.

الهام ادامه داد: دو ماه بعد بود که بازپرس جدید پرونده تحقیقات را از سر گرفت. ما مرتب به پرند می‌رفتیم و تحت تحقیق قرار می گرفتیم، نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده است تا اینکه چند ماه بعد مادرم فاش کرد الهام در جریان خیانت شوهرش قرار گرفته و روح‌الله او را کتک زده تا این راز را فاش نکند و او را تهدید به قتل کرده است. همین را به بازپرس گفتیم و دامادمان برای تحقیق احضار شد اما نیامد. همه تعجب کرده بودیم چرا پس این همه مدت اثری از خواهرم نیست تا اینکه دستور جلب دامادمان صادر شد و او را در حالی که به کلاله رفته بود با برادرانم و پلیس بازداشت کردیم، اما او باز هم با دروغ‌پردازی خود را بی‌گناه نشان داد و با سپردن سند 100 میلیون تومانی از بازداشتگاه آزاد شد.

محمود با بغض گفت: ما اصلاً فکر نمی‌کردیم که جسدی وجود دارد یا قتلی رخ داده است تا اینکه 6 اردیبهشت ماه از پلیس پرند با ما تماس گرفتند و گفتند پرونده خواهرم مختومه شده و همه مسائل فاش شده است. سریع خودمان را به پرند رساندیم و متوجه شدیم روح‌الله خودش را به پلیس معرفی کرده است و جنازه خواهرم را از پشت سوله‌ای که زندگی می‌کردند از خاک بیرون آورده‌اند و بعد جسد الهام را به ما تحویل دادند که آن را به شهر خودمان بردیم و روز 9 اردیبهشت ماه جسد را به خاک سپردیم.بنابر این گزارش، روح‌الله در بازداشت است و تحقیقات برای افشای جزئیات قتل و سرنوشت الهام ادامه دارد.