اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

شرق:چرا برخی اصولگرایان شکست را نمی پذیرند؟/کیهان:مردم تا پایان جام جهانی با موسوی خداحافظی کردند



روزنامه رسالت,روزنامه کیهان,روزنامه جمهوری اسلامی

روزنامه رسالت: دولت دکتر حسن روحانی آسیب پذیرترین دولت است

روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود به قلم امیر محبیان نوشت:

پیروزی دکتر حسن روحانی، کاندیدای مستقل در انتخابات ریاست جمهوری مبداء پیدایش تحلیلها و گمانه زنی های بسیاری پیرامون آینده شده است.‏

اصولگرایان نیز به‌عنوان یک جریان قدرتمند اجتماعی هرچند حسن روحانی کاندیدای آنها نبود ولی ظاهراً چندان از پیروزی او سرخورده نشده و عمدتاً با رویکردی مثبت با این پیروزی مواجه شده‌اند.

چون  به‌دلیل آنکه حسن روحانی هرچند به هسته‌های سخت جریانات اصولگرا نزدیک نبود ولی بیگانه با جریان اصولگرایی هم دانسته نمی‌شد.

عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت هرچند در اقلیت ، موردی نیست که نادیده انگاشته شود.‏ از نظر اصولگرایان، حسن روحانی قابل مقایسه با افراطیون طیف اصلاح‌طلب نبوده و با لایه‌هایی از اصولگرایان میانه‌رو ارتباطات بسیار خوبی داشته و دارد.‏

امّا از سوی دیگر، اصولگرایان باید چگونه رابطه‌ای را با دولت حسن روحانی تنظیم نمایند؟ نیروی پیشران استراتژیک دولت حسن روحانی چیست؟ مطالبات اصلاح‌طلبان؟ اصولگرایان؟ یا ترکیبی از مطالبات نظام سیاسی و توده مردم که جمعاً مطالبه ملی نام می‌گیرد؟ یا لابی های پنهان سیاسی؟‏ تیم دولت چگونه سامان می‌یابد؟ با چه نیروها یا طیف‌های فکری و سیاسی؟ اصلاح‌طلبان؟ کارگزاران؟ یا میانه روهای جریانات سیاسی موجود؟ ‏ دولت حسن روحانی چگونه دولتی خواهد بود؟ تکرار دولت هاشمی؟ تکرار دولت خاتمی؟ یا ضد دولت احمدی نژاد؟ یا دولتی میانه رو و بهره مند از نقاط قوت همه دولتها و بدور از نقاط ضعف همه دولتهای پیشین ؟

 

تردیدی نداریم که "تغییر" می تواند سرچشمه "فرصتهای نوین" باشد.‏ شعاری که دولت حسن روحانی برگزیده یعنی "عقلانیت و اعتدال"، شعاری ارزشمند است، کدام خردمندی است که خواهان موفقیت عملی این شعار و طریق نباشد ؛ولی چه شعارهای زیبایی که در عمل جز یأس به ارمغان نیاورد.

به هیچوجه قصد نداریم که پیشاپیش در برابر دولت نوپا، از یأس و ناامیدی سرودی بخوانیم ؛اما چه کنیم که تجربیات روزگار قوه خوشبینی ما را تحلیل برده است اما با آخرین مانده های خوشبینی ودوستانه نکاتی را به رئیس جمهور منتخب متذکر می شویم؛ این هشداری دوستانه به دولتی محترم و منتخب ملت است که:‏

 

برنامه ریزی نکردن یعنی برنامه‌ریزی کردن برای شکست. دولت "حسن روحانی" راه دشواری را پیش رو دارد. افراطیون دو طرف مترصد فرصت برای به زیرکشیدن و ناکارآمد نشان دادن دولت اعتدال هستند، مواجهه بدون برنامه با این گرایشهای افراطی شکست قطعی را به دنبال خواهد داشت.‏

به دلایلی که در زمان مناسب واشکافی خواهم نمود، دولت دکتر حسن روحانی آسیب پذیرترین دولت است، ضمن آنکه این دولت توانایی بهره گیری از بالاترین ظرفیتها را هم در اختیار دارد، یعنی ظرفیت نیروی انسانی خردگرای هر دو جناح.

فعلاً دو قوه دیگر بنای تعامل سازنده با دولت حسن روحانی را دارند که این امر بی ارتباط با نوع تعامل آنها با دولت پیشین نیست. چنانچه وزرای معرفی شده دولت دکتر روحانی با درایت و حساسیت لازم گزینش نشوند و اولین "نه" را از مجلس دریافت کند، این "نه" ممکن است چراغ سبزی برای اعمال فشار در همه وجوه به دولت نو پا باشد.‏

 

‏ مسیر عبور دولت اعتدال در شعار بسیار فراخ ولی در عمل بسیار تنگ است و تندروها در اطراف آن موضع گرفته اند. درایت دکتر روحانی و مدیریت هوشمندانه شرایط و توقعات به مرور این مسیر را فراخ و نهادینه خواهد ساخت به شرطی که دکتر روحانی پیش از شروع رسمی کار دولت خویش ؛"مهندسی الزامات" و "مدیریت توقعات و برداشت ها" را در دستور کار خود قرار دهد.‏

سیاست کنونی اصولگرایان در قبال دولت روحانی، سیاست "صبر و انتظار" البته با نگاه مثبت است. امیدواریم که "دولت دکتر روحانی" ارزش این نگاه مثبت را در عمل قدر بداند.‏

 

تحلیل روزنامه شرق : چرا برخی اصولگرایان شکست در انتخابات ریاست جمهوری را نمی پذیرند؟
روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت:
برخی رسانه‌ها و شخصیت‌های اصولگرا، در پی خروج از «شوک» پیروزی انتخاباتی روحانی، به‌جای آسیب‌شناسی ناکامی خویش- با هدف توشه‌اندوزی برای آینده - خط تبلیغی را در پیش گرفته‌اند تا اثبات کنند مواضع رییس‌جمهور منتخب با مطالبات اصلاح‌طلبان همخوانی ندارد و حتی متعارض هم هست و برعکس، روحانی، هم‌موضع با اصولگرایان و عضوی از اردوگاه اصولگرایی است.

این در حالی است که مرور کارنامه اصولگرایان در جریان انتخابات، نشان می‌دهد که روحانی نامزد مطلوب آنان نبود و از قضا، رقبای وی، مشمول بیشترین حمایت‌ها قرار گرفتند تا با کسب پیروزی، نامزد اعتدال‌گرا را از گردونه رقابت حذف کنند. روحانی هم هرگز خود را اصولگرا معرفی نکرد و شعارهایش از جنس مطالبات اصولگرایان نبود. 
با توجه به این نکات بدیهی، چرا اصولگرایان برای «مصادره روحانی» و آرای وی تلاش می‌کنند؟ جواب ابتدایی آن است که اصولگرایان برای ترمیم روحیه و توجیه بدنه اجتماعی خود، چاره را در آن دیده‌اند که خاستگاه نامزد پیروز انتخابات را «اصولگرا» معرفی کنند تا پیامدهای ناکامی انتخاباتی را مهار و مدیریت کنند.

چنین تحلیلی، بخشی از انگیزه طراحان و مجریان سناریوی تبلیغی القای وابستگی روحانی به تفکر اصولگرایی را توضیح می‌دهد اما این تمام ماجرا نیست.

بخش مهم‌تر پاسخ در این نکته نهفته است که اصولگرایان درصددند عملکرد «دولت یازدهم» را استمرار تفکر اصولگرایی معرفی کنند. این در حالی است که قاطبه آرای هواداران روحانی، با هدف «تغییر» به پای صندوق‌ها رفتند. زیرا دولت‌های نهم و دهم - منهای چند ماه آخر حاکمیت هشت‌ساله احمدی‌نژاد- متکی به پشتیبانی عملی و کلامی اصولگرایان بودند

اصولگرایان، به‌عنوان تکیه‌گاه و حامی اصلی و جدی هشت‌سال زمامداری احمدی‌نژاد، تاکنون، از پذیرش نقش خود در پیدایش وضعیت نامناسب کنونی طفره رفته‌اند و پس از «بدرقه همراه با سکوت» ضرورت این بازخوانی تاریخی؛ چنان سخن می‌گویند که گویی، تفکر مقبول اکثریت رای‌دهندگان برای اداره کشور، راهکارهای اصولگرایانه است و نشانی از اصرار و ابرام رای‌دهندگان برای «تغییر» وجود نداشته و ندارد.

درواقع؛ هدف نهایی اصولگرایان از تبلیغات اخیرشان، مصادره «شخص روحانی» نیست بلکه «بازخوانی واژگونه» پیام اکثریتی است که به امید «تغییر» روندهای موجود، روحانی را برگزیده‌اند. اصولگرایان، امیدوارند با تبلیغ و جاانداختن «آدرس غلط»، روحانی را به مسیری بکشانند که «برگزیده اکثریت» به مجری «اراده اقلیت» تبدیل شود و بی‌توجه به «مطالبات اکثریت پیروز انتخابات»، نقش تداوم‌بخش سیاست‌های ناکام هشت‌سال گذشته را ایفا کند.

 

 

کیهان به نقل از فرج سرکوهی: مردم تا پایان جام جهانی با موسوی خداحافظی کردند

سردبیر نشریه توقیف شده آدینه می‌گوید: سران متوهم جنبش سبز که به حاشیه پرتاب شده بودند، با انتخابات اخیر موضوعیت خود را کاملاً از دست داده‌اند.

فرج سرکوهی همکار بی‌بی‌سی و دویچه‌وله که اکنون در آلمان اقامت دارد، درباره وضعیت فتنه سبز و سران آن پس از انتخابات اخیر گفته است: آقای موسوی بااین توهم که با تظاهرات خیابانی محدود به تهران و محدود به لایه‌های مشخصی از جامعه می‌توان خواست خود رابه حکومت تحمیل کرد، با همراهی با اعتراض‌های خیابانی و با امید توهمی به وادار کردن جمهوری اسلامی به عقب‌نشینی، ناخواسته و به تدریج از درون نظام و از بافت قدرت به بیرون از نظام پرتاب شد.

وی اضافه می‌کند: جنبش سبز در اعتراض به تقلب در انتخابات برپا شد و با انتخاباتی بدون تقلب و با شرکت فعال مردم دلیل وجودی خود را از دست داد.

وی همچنین با هجو مواضع برخی حامیان ویژه فتنه سبز گفته است: بخشی از این افراد در شعارهای جشن شادی، خیال آقای موسوی را راحت کردند و پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر کره جنوبی با شعار «میرحسین، روحانی، رفتیم جام جهانی» از موسوی دستکم تا پایان مسابقه‌های جام جهانی برزیل، خداحافظی کردند.

آقای روحانی «اصول‌گرای معتدل» است و زندان آقایان موسوی و کروبی را به تلویزیون، گیرنده و دیش ماهواره‌ای مجهز خواهد کرد و این دو نیز، که قرار بود در جنبش هواداران «وفادار» خود آزاد شوند، در پرتو فتح بزرگ همین هواداران پابرجا، مسابقه‌های فوتبال جام جهانی برزیل را، زنده از فرستنده‌های ماهواره‌ای خواهند دید. 

در شعار جام جهانی، جای «شیخ سابق اصلاحات»، آقای کروبی، خالی است اما به یاری نقش معجزه‌آسای «قافیه»، مشکل حل شدنی است. اگر در انتخابات 88 به آقای کروبی رأی دادید، می‌توانید نام او را نیز به این شعار اضافه کنید و خیالتان راحت باشد که به دلیل شمار هجاها و حرف آخر در سه واژه کروبی و جهانی و روحانی، ‌قافیه شعار به هم نمی‌خورد، مبارک است!/خبرآنلاین

 

 


ویدیو مرتبط :
مصاحبه با موسوی بعد از باخت-جام جهانی ژاپن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پیرلو در پایان جام‌جهانی خداحافظی می‌کند


هافبک توانمند تیم ملی ایتالیا قصد دارد در پایان رقابت‌های جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل برای همیشه از حضور در عرصه فوتبال ملی کناره‌گیری کند.

خبرگزاری تسنیم: هافبک توانمند تیم ملی ایتالیا قصد دارد در پایان رقابت‌های جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل برای همیشه از حضور در عرصه فوتبال ملی کناره‌گیری کند.

آندرا پیرلو که خود را به همراه سایر ملی‌پوشان ایتالیا برای جدال حساس برابر انگلیس آماده می‌کند در کنفرانسی خبری رسماً اعلام کرد در پایان جام جهانی 2014 برای همیشه به فوتبال ملی‌اش خاتمه خواهد داد.

هافبک تکنیکی یوونتوس که در سال 2006 به همراه آتزوری به عنوان قهرمانی جام جهانی دست پیدا کرده است، گفت: همانطور که قبلاً هم گفتم همچنان در فکر اعلام بازنشستگی از فوتبال ملی پس از پایان جام جهانی 2014 هستم. بدون تردید جوانانی هستند که جای من را در تیم ملی پر کنند. با این حال اگر نیاز باشد که پس از جام جهانی باز هم به تیم ملی کمک کنم هیچ مشکلی برای این کار نخواهم داشت.

پیرلو در ادامه افزود: اگر قرار باشد ملی‌پوش باشم اما به من بازی نرسد عصبی می‌شوم و ترجیح می‌دهم که در خانه بمانم تا اینکه در تمرینات تیم ملی باشم.

هافبک پیشین میلان همچنین در پاسخ به خبرنگاری که نظرش را در مورد قهرمانی ایتالیا در جام جهانی 2014 جویا شد، گفت: آیا ایتالیا می‌تواند قهرمان جام جهانی شود؟ بدون تردید هدف همه ما در تیم این است. زمانی که بازی می‌کنیم فقط در فکر پیروزی و برتری هستیم. بدون تردید هدف ایتالیا تنها صعود از گروه نیست، بلکه هدف ما رسیدن به افتخار بزرگتری است که آتزوری آن را می‌خواهد.