اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شرایط خاص خانواده یکی از قربانیان فاجعه منا
گوینده شبکه خبر اسامی کشتهشدگان ایرانی حادثه منا را یکی پس از دیگری میخواند. لیستی از ١٣١ جانباخته پیش روی او قرار داشت.
در گوشهای از پایتخت چشمان بچههای یک خانه به تلویزیون خیره مانده بود. به آنها گفته بودند پدرشان در منا زیر دست و پا مانده و جان باخته اما آنها دوست داشتند به حرف مدیر کاروان تکیه کنند که خبر کشتهشدن پدرشان را «دروغ» میخواند.
گوینده به نیمه لیست جانباختهها رسیده و پشت بچهها به حرف مدیر کاروان گرم شده بود. گوینده به نام صد و بیست و نهمین جانباخته حادثه نیز رسید اما پدر هنوز زنده بود. تنها دو اسم دیگر مانده بود تا او برای «همیشه» زنده باشد و بنرهای تبریک حج همچنان روی دیوار پابرجا بماند که ناگهان آسمان فرو ریخت؛ نام پدر خوانده شد: «داود موسوی از کاروان ١٧٧٧٢». مردی که ٢٨ سال پیش در عملیات فاو در میدان مین هر دو پایش را از دست داده بود، حالا در مراسم رمی جمرات جان باخت تا قلب فرزندانش با شنیدن این خبر تکهتکه شود.
داوود موسوی جانباز ٧٠ درصد در عملیات فاو برای پاکسازی میدان مین اعزام شده بود که به دلیل انفجار هر دو پایش را از دست داد. او دو پسر ٢٤ و ١٨ ساله و یک دختر ١٣ ساله دارد که حالا تنها تکیهگاهشان شانههای مادری است که همراه شوهرش به حج رفته اما هنوز از فوت او خبر ندارد.
سجاد، پسر بزرگ داوود موسوی درباره لحظهای که از فوت پدرش در حادثه منا باخبر شد میگوید: «پدر و مادرم همراه دایی و پسرخاله پدرم به حج امسال رفته بودند. شب حادثه با پدرم حرف زده بودم.
او و مادرم حالشان خوب بود. روز بعد - پنجشنبه - در خانه بودم که طرفهای ساعت ٤ بعدازظهر یکی از همرزمان پدرم با من تماس گرفت و گفت سجاد از پدرت خبر داری؟ دلم ریخت.
گفتم نه، خبری شده؟ گفت متاسفانه شبکه خبر اسم کشتهها را زیرنویس کرد که اسم پدر تو هم در بین آنها بود.
سریع با گوشی پدرم تماس گرفتم اما جواب نداد. رسیدم خانه. آنجا با مدیر کاروان تماس گرفتم اما او گفت خبر فوت پدرم دروغ است و او مفقود شده.
چند ساعت بعد دوباره شبکه خبر اسم کشتهها را خواند که پدرم در میان آنها نبود. تا نماز مغرب که دوباره اسامی را خواندند و اسم پدرم یکی مانده به آخرین کشتههای لیست بود.»
بغض راه گلوی سجاد را بسته. حرفهایش مدام تکهتکه میشود. تنها سه روز از جان باختن پدرش میگذرد.
او ادامه میدهد: «دوباره با مدیر کاروان تماس گرفتم اما او باز گفت که این خبر هم دروغ است و آنها هنوز ردی از پدرم پیدا نکردهاند.
با این حرف همه ما امیدوار شدیم تا اینکه ساعت ١٢ ظهر جمعه خبر قطعی را به ما دادند. قلبمان تکهتکه شد.»
هنوز مادر سجاد که ٢٨ سال پیش خبر جانباز شدن همسرش را شنید، نمیداند داوود موسوی یکی از همان حجاجی است که زیر دست و پا له شد تا بنرهای تبریکش روی دیوار، بیمعناترین چیزها باشد.
پسرش میگوید: «هنوز به مادرم نگفتهایم پدرم فوت کرده. او الان سه روز است که پشت در یکی از بیمارستانهای منا نشسته و منتظر است تا خبری از پدرم به او بدهند. فکر میکند او جزو مصدومان است.
چند ساعت پیش که با او حرف زدم به من گفت سجاد، به من گفتهاند داوود در بیمارستان بستری است اما پزشکها اجازه ملاقات نمیدهند. من الان سه روز است پدرت را ندیدهام. ببین میتوانی کاری کنی تا اجازه ملاقات بدهند؟»
سجاد لحظهای سکوت میکند و دوباره میگوید: «من مطمئن هستم مادرم میتواند فوت پدرم را تحمل کند. میخواهم بعد از اینکه اعمال حجش را به جا آورد موضوع را برایش بگویم. آن زمان که پدرم هر دو پایش را از دست داد مادرم تحمل کرد، حالا هم میتواند.»
پسر بزرگ خانواده حالا باید با خاطرات پدر زندگی کند. او میگوید: «پدرم خیلی شوخطبع بود. خاطرهای از او یادم نمیرود. وقتی ١٤ سالم بودم با فامیلها به گردش رفته بودیم. بچهها داشتند بدو بدو میکردند.
عمویم هم بلند شد تا بازی کند. خواهرم وقتی این صحنه را دید از پدرم خواست بیاید با آنها بازی کند اما او نمیتوانست بدود. آنجا برای نخستین بار بغض پدرم را دیدم. وقتی اصرار خواهرم را دید بلند شد رویش را بوسید و با ناراحتی گفت نمیتوانم.»
پیش از وقوع حادثه قرار بود پدر و مادر سجاد روز چهارشنبه به خانه برگردند اما حالا مادر تنها بازمیگردد. اهالی محل پس از شنیدن خبر حادثه میخواستند بنرهای تبریک بازگشت حجاج را از روی دیوار جمع کنند اما عموی سجاد از آنها خواسته تا به حرمت مادر، بنرها همچنان پا برجا بماند.
حالا خانه داوود موسوی رنگ و بوی عجیبی دارد. نمای بیرونی خانه از دو نوع بنر متفاوت آذینبندی شده است؛ نیمی از بنرها در سوگ پدر نشستهاند و نیمی دیگر چشمبهراه مادر. فرزندان جانباز ٧٠ درصد جنگ تحمیلی حالا آخرین تصویر پدرشان، با لباس احرام، روی ویلچر را قاب کردهاند و در بهترین جای خانه به دیوار دوختهاند.
قرار است تا ساعاتی دیگر مادرشان نیز پا در خانه بگذارد. بنرهای متفاوتی که آنها روی نمای خانهشان چسباندهاند نیز هنوز در باد بیجان پاییزی تکان میخورد. هرکسی با عبور از کنار آنها سری تکان میدهد و آهی میکشد.
همان حالتی که حالا بخشی جداناشدنی از زندگی سجاد، برادر و خواهر کوچکش و خانواده ١٣٦ زائر ایرانی جانباخته دیگر در منا شده است. حسی مشترک که طعم شیرین زیارت را با تلخی سفری بیبازگشت آمیخته است.
هنوز از سرنوشت ٣٢٥ زائر دیگر ایرانی خبری در دست نیست. خانواده آنها نیز با حسرت به بنرهای تبریکی که روی دیوارهای خانهشان نصب کردهاند نگاه میکنند.
اخبار اجتماعی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
اشکهای رهبر برای قربانیان فاجعه منا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شعبهای در دادسرای تهران مسئول ثبت شکایات خانواده قربانیان فاجعه منا شد
حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور پیش از ظهر امروز درباره اقدامات دستگاه قضایی کشور در موضوع فاجعه منا گفت: براساس تصمیمات اتخاذ شده شعبهای در دادسرای تهران مسئول ثبت شکایات خانواده قربانیان منا شده است.
وی افزود: این شعبه همچنین پس از ثبت و جمع آوری شکایات قربانیان تلاش میکند تا اقدامات قضایی لازم را انجام دهد.
دادستان کل کشور گفت: امروز وظیفه سنگینی بر دوش همه مسئولین است و آن چیزی جز احقاق حقوق جانباختگان در حادثه منا نیست.
وی افزود: با همکاران و قضات دادسرای دیوان عالی کشور و صاحبنظران حقوقی نشستهایی داشتیم نشست امروز هم چندمین نشستی بود که ما با مسئولین در بخش حقوقی ریاست جمهوری، وزارت امور خارجه، سازمان حج و زیارت داشتیم.
حجت الاسلام رئیسی گفت: نکته ای که در اینجا وجود دارد کار مقدماتی است، وکالتی که خانواده جانباختگان به کنسولگری میدهند در عربستان و همانجا اخذ میشود اما چون این یک مساله بسیار مهمی است و تحت هیچ عنوانی نمی توانیم از آن بگذریم شکایات و گزارشاتی که در این مورد باشد شعبهای در دادستانی تهران قرار شد ماموریت داشته باشد و کلیه این شکایات را جمع آوری کند و مستنداتی که ارائه می شود جمع آوری کند.
دادستان کل کشور تصریح کرد: همجنین بخشهایی مسئولیت پیدا کردند مانند وزارت اطلاعات و سازمان حج و همچنین از حجاج و افراد مطلع گزارشات و مستندات اخذ میشود و در دادسرای تهران جمع آوری و مورد بررسی قرار میگیرد البته بخش بین المللی وزارت امور خارجه در خط مقدم این پیگیری ها قرار دارد.
حجت الاسلام رئیسی گفت: اولا از خود دولت عربستان مساله تشکیل کمیته حقیقت یاب همچنان مورد تاکید است و یک امر کاملاً ضروری است، در اختیار گذاشتن فیلم هایی که در مسیر گرفته شده همچنان مورد تأکید ماست، باید این فیلمهایی که در مسیر گرفته شده به ویژه در سرزمین منا در اختیار ما قرار گیرد چه در اختیار جمهوری اسلامی و چه کشورهایی که در این ماجرا قربانی داشتند.
وی افزود: ما فکر می کنیم این مستندات حتما باید مورد بررسی قرار گیرد، کمیته حقیقت یاب می تواند در این رابطه نقش ایفا کند، به نظرم میرسد گذشت زمان تأکید را در این قضیه بیشتر می کند که مستندات در اختیار قرار گیرد.
دادستان کل کشور خاطرنشان کرد: نکته بعدی مساله پیگیری است، من روزهای ابتدایی این فاجعه نامهای به دادستان عربستان نوشتم با این امید که همه ابعاد قضیه و دستهای پشت پرده مشخص شود.
حجت الاسلام رئیسی گفت: یک وظیفه سنگین برای دادستان کل عربستان وجود دارد که این ماجرا را پیگیری کند و ما تا مشخص شدن مقصرین این فاجعه و کیفر کردن ان ها حتما مصمم هستیم و از طریق مجامع بین المللی همچون سازمان ملل متحد پیگیر خواهیم بود.
اخباراجتماعی - فارس