اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شب اول؛ سفیر شهید ...
15 رمضان سال 60 هجری است. حسین (ع) میخواهد به 12 هزار نامه با بیش از 22 هزار امضا که از جانب کوفیان رسیده است، پاسخ بدهد. همه گفتهاند «بیا». اما حسین (ع) این جماعت را یک بار آزموده است و خوب به یاد دارد که با پدرش چه کردند. اما نمیخواهد پیشداوری کند. شاید کوفه رنگ دیگری یافته است. حالا در پی سفیری است که هم امین باشد، هم با تدبیر تا به سوی کوفیان برود و از نزدیک جویای اوضاع و احوال جامعه کوفی شود.
و چه کسی امینتر و باتدبیرتر از شوهرخواهر و پسرعمویش؛ مسلمابنعقیل. پس مسلم را فرا میخواند و در نامهای برای مردم کوفه مینویسد: «من برادر، پسرعمو و مطمئنترین فرد خانوادهام را به سوی شما فرستادم و به او دستور دادم تا نظر برگزیدگان و خردمندان شما را برای من بنویسد. پس با پسرعموی من بیعت کنید و او را تنها نگذارید». نامه را به مسلم میدهد و میگوید: «من تو را به کوفه میفرستم، خداوند هر آنچه را که مورد رضا و علاقه اوست برای تو مقدر خواهد کرد و من امیدوارم که با هم در مرتبه شهدا قرار گیریم، پس بر تقدیر پروردگار خشنود باش. هر گاه به کوفه رسیدی نزد مطمئنترین فرد منزل کن، از خاندان ابوسفیان بر حذر باش و مردم را به اطاعت من فرا خوان. اگر مردم را بر بیعت با من ثابتقدم یافتی بیدرنگ مرا آگاه ساز تا طبق آن عمل کنم. در غیر این صورت با سرعت بازگرد.» و مسلم را در آغوش میکشد تا به قدر یک همآغوشی، فرصتی برای گریستن و وداع باشد.
5 شوال است. مسلم وارد کوفه میشود و اجرای دستور مولایش را آغاز میکند. جمعی بیعت میکنند. نعمان بن بشیر والی کوفه باخبر میشود، به مسجد میرود و مردم را از مخالفت با یزید بر حذر میدارد. یزید هم وقتی باخبر میشود، احساس میکند نعمان قادر به اداره کوفه در این برهه تاریخی نیست؛ پس پای عبیدالله بن زیاد به معرکه بازمیشود و حالا مسلم است و عبیدالله والی جدید کوفه.
11 ذیقعده برای حسین مینویسد: «فرستاده به اهل خود دروغ نمیگوید. 18 هزار نفر از کوفیان با من بیعت کردهاند. هر گاه نامهام را دریافت کردی به سرعت حرکت کن. همه مردم با تو هستند و در دل هیچ رغبتی به خاندان معاویه ندارند».
اما امان از کوفیان که عقیدهشان با چشمبههمزدنی برمیگردد. نه اینکه دلشان با حسین نباشد ولی دل تنها به چه کار میآید در میدان انتخاب میان حق و باطل؟ و باز هم عهد میشکنند و حالا مسلم تنهاست.
کار به جایی میرسد که در واپسین شب حضورش در کوفه، پس از اقامه نماز وقتی میخواهد از مسجد بیرون برود، میبیند هر کس برای حفظ جان خود به خانه رفته است و حتی یک نفر هم همراهش نیست که او را پناه دهد.
کولهبار غربتش را برمیدارد و در این میان، زنی به نام «طوعه» را مییابد که پناهش میدهد؛ غافل از اینکه پسر «طوعه» از یاران ابنزیاد است. سربازان عبیدالله به خانه طوعه میرسند و مسلم یکتنه میایستد. رجز میخواند خطاب به خود که «این مرگ است، هر چه میخواهی بکن، بیشک جام مرگ را خواهی نوشید. برای فرمان خدا شکیبا باش که حکم خداوند در میان بندگان جاری است». سرانجام مسلم را داخل یک گودال میاندازند و دستگیرش میکنند.
به قصر ابنزیاد میبرند. مسلم هنگام ورود به قصر، سلام نمیکند. گفتوگوهای تندی میان این اسیر آزاده و حاکم کوفه میگذرد. ابن زیاد پاسخی به سخنان مسلم ندارد که بدهد جز دستور قتل.
مسلم ابن عقیل را به بالای دارالاماره میبرند و رو به بازار کفاشان مینشانند. دلنگران است و باد، موهایش را پریشانتر از دلش کرده است. از مرگ نمیترسد. بغضش از تنهایی حسین است. اینان که با سفیر حسین این میکنند با خودش چهها خواهند کرد. کمی ذکر میگوید و اللهاکبر بر لبانش جاری است که با اشاره عبیدالله، شمشیر بکر ابن حمران احمری بالا میرود و این سر مسلم است که به گوشهای میغلتد. هنوز چشمبهراه مولاست. ای کاش مولا هرگز نمیآمد. به همین هم راضی نمیشوند و پیکر بیسرش را از بالای دارالاماره به پایین میاندازند. اکنون 9 ذیحجه است.
خبر شهادت سفیر، به حسین میرسد و حالا زمانی است که مولای عشق از مکه بیرون آمده و در راه کوفه است. نه تنها بیعت نکردند که سفیرش را تنها گذاشتند و او را کشتند. حضرت فرمود: «خدا مسلم را رحمت کند که به رحمت و رضوان خدا شتافت و تکلیفش را ادا کرد و آنچه بر دوش ماست، باقی مانده است».
ایسنا
ویدیو مرتبط :
عطر سفیر-تصاویر جشن اولین سالگرد افتتاحیه سفیر پاسداران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سفیر اسرائیل: نتانیاهو از دست ایران شب ها خواب ندارد
سفیر اسرائیل در واشنگتن:
نتانیاهو از دست ایران شب ها خواب ندارد
ایران دیپلماتیک: سفیر اسرائیل در واشنگتن گفت که نتانیاهو بابت مسئله هسته ای ایران، شب ها خواب ندارد.
به گزارش "ایران دیپلماتیک"، "مایکل أورن" سفیر اسرائیل در واشنگتن در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی هاآرتص در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل قادر به حمله نظامی به ایران است یا خیر گفت: معتقدم او توانایی چنین کاری را دارد.
نتانیاهو قادر به چنین کاری هست. وی افزود: به دلیل مسئله هسته ای ایران، نتانیاهو شب ها را نمی خوابد او مسوؤلیت بزرگی را بر دوش خود می بیند البته نتانیاهو خویشتندار است و وارد جنگ هایی نمی شود که نیازی به آنها نباشد.
سفیر اسرائیل در آمریکا اضافه کرد: نتانیاهو در جلب توجه بین المللی به تهدید برنامه هسته ای ایران موفق بود. او روندی را به پیش برد که منجر به تحریم هایی علیه ایران شد که بی مانند هستند. حتی علیه پاکستان و کره شمالی نیز چنین تحریم هایی اعمال نشده است. نتانیاهو موفق به تحریک جهان علیه ایران شد.
اوران ادامه داد: معامله میان نتانیاهو و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اینگونه است: فلسطین در مقابل ایران. اما این معامله هنوز عملی نشده است زیرا اوباما هنوز جلوی ایران را نگرفته است و نتانیاهو هم دست به اقدامی تاریخی در برابر تشکیل دولت مستقل فلسطین نزده است.
وی افزود: البته این وضعیت ، پایان ماجرا نیست. نگاه کنید ما در بهار 2009 کجا بودیم و هم اکنون کجا هستیم. امروز درباره مقابله با ایران سخن گفته نمی شود و از ما خواسته نمی شود تا شهرک سازی را متوقف کنیم. تحرکی در سیاست آمریکا در برابر اسرائیل ایجاد شده است. اوباما دوست واقعی اسرائیل است. او مرد بسیار جدی است و درباره دستکم گرفتن خود هشدار می دهد.
به گزارش ایران دیپلماتیک سفیر اسرائیل در واشنگتن توضیح داد: اختلافات میان نتانیاهو و اوباما نه استراتژیک بلکه تاکتیکی هستند. البته بحران هایی در رابطه میان دو طرف بروز کردند اما بحران های واقعی نبودند. فضای رابطه میان دو کشور، بحرانی بود ولی در پشت پرده به عنوان هم پیمان، کار کردیم./ایران دیپلماتیک