اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سه سناریوی هولناک برای یک جنایت



اخبار  حوادث - سه سناریوی هولناک برای یک جنایت

مادر با دخترش همراه شده بود، اما می‌گفت هرگز به قتل فکر نمی‌کرد. پدر بدرفتار کشته شد. دختر جوان اعتراف کرد 60 روز برای جنایت نقشه کشیده است. پرونده این جنایت پنهان با عذاب وجدان باز شد و حالا یک زن و دو دختر به اتهام قتل پدر بازداشت شده‌اند.

به گزارش ایران، عصر 23 تیرماه سال جاری مرد جوانی با تماس با پلیس 110 تهران از کشته شدن عمویش در منطقه نواب خبر داد که تیمی از کلانتری 108 نواب به محل جنایت اعزام شدند. مأموران داخل خانه با جسد مردی روبه‌رو شدند که شواهد نشان می‌داد یک روز از مرگش می‌گذرد.

بنابراین بازپرس جنایی و تیمی از اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران در جریان این جنایت هولناک قرار گرفتند و تحقیقات ویژه آغاز شد.
 
 خانه مرگ
خانه کوچک مرد قربانی بوی اسپند می‌داد و همسر و دو دختر وی به نام‌های «آیدا» 24 ساله و «لیلا» 17 ساله در گوشه‌ای از خانه به جسد مرد خانه خیره شده بودند. روی فرش‌ها لخته‌های خون ریخته شده بود و کمی آن‌طرف‌تر نیز اره‌ای که مشخص بود عاملان جنایت از آن استفاده کرده بودند به چشم می‌خورد.

آنان برای اینکه بوی تعفن جسد پدرشان به بیرون خانه سرایت نکند با دود کردن اسپند غباری از دود به راه‌انداخته و صحنه عجیبی را طراحی کرده بودند، هیچ‌کدام حرف نمی‌زدند و کسی نمی‌دانست تراژدی وحشتناک مرگ چگونه رقم خورده است.
 
دسیسه خانوادگی برای قتل پدر
برادرزاده قربانی که وی نیز در صحنه حضور داشت در تحقیقات ابتدایی به بازپرس «حسین‌‌پور» از شعبه پنجم دادسرای امور جنایی گفت: روز گذشته آیدا به من زنگ زد و با حالتی پریشان به من گفت که پدرش را به‌قتل رسانده است سپس تلفن را قطع کرد، هرچقدر زنگ زدم جواب نداد، ابتدا فکر کردم قصد شوخی دارد ولی با توجه به اختلافاتی که بین عمو و خانواده‌اش بود احساس ترس کردم و ماجرا را به پلیس گزارش دادم و به اتفاق آنان مقابل خانه‌شان رفتم ولی کسی در را باز نکرد.

وی در ادامه افزود: چند دقیقه آنجا بودیم ولی تلاش برای اینکه بدانیم آیا اتفاقی افتاده است یا نه سرانجام نداشت تا اینکه امروز به اتفاق پدرم و پلیس به مقابل خانه عمویم آمدیم و با زحمت موفق شدیم به داخل خانه راه پیدا کنیم، وقتی اینجا آمدیم بوی شدید اسپند همه جا را پر کرده بود و دختر عموها و زن‌عمویم را دیدم که با حالت غیر عادی نشسته‌اند و به کمی آن‌طرف‌تر که جسد عمویم بود نگاه می‌کردند. صحنه وحشتناکی بود هیچ تصور نمی‌کردم با چنین صحنه‌ای روبه‌رو شوم.
 
اعتراف به قتل
پس از بازداشت هر سه عضو خانواده آنان تحت بازجویی قرار گرفتند، «آیدا» دختر بزرگ خانواده ادعا کرد سناریوی قتل پدرش را از ماه‌ها پیش طراحی کرده و روز گذشته به همراه مادر و خواهر کوچکترش آن را عملی کرده است.

این‌دختر که ادعا می‌کرد پدرش وی و مادر و خواهرش را بشدت کتک می‌زد و آنان را شکنجه کرده است به بازپرس گفت: پدرم مرد بداخلاقی بود و همیشه به ما و بویژه مادرم ناسزا می‌گفت و هرگاه به رفتارهایش اعتراض می‌کردیم ما را هم به باد کتک می‌گرفت.

وی در ادامه افزود: پدرم مغازه‌ای در پاساژ علاءالدین اجاره کرده و با مرد جوانی به نام «حسین» شریک شده بود و مرا مجبور می‌کرد که من هم آنجا کار کنم. صبح تا شب مغازه بودم و می‌دیدم پدرم به مادرم خیانت می‌کند و با زنان خیابانی ارتباط دارد، کتک زدن‌هایش کم نبود حالا فساد اخلاقی‌اش بیش از هر چیز دیگری آزارم می‌داد.

دختر جوان گفت: چندین بار قصد داشتم از خانه فرار کنم ولی هر بار مادرم مرا منصرف می‌کرد و هرگاه که جرأت اعتراض پیدا می‌کردم پدرم مرا کتک می‌زد و می‌گفت اگر به کسی چیزی بگویم روی صورتم اسید می‌پاشد!
 
سناریوی جاسازی مواد
آیدا افزود: در این میان شریک پدرم به من اظهار علاقه می‌کرد و با دلسوزی دروغین خودش را به من نزدیک کرد و هنگامی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود، سرخورده و سرافکنده شده بودم و از سویی رفتارهای زجرآور پدرم مرا به آخر خط رسانده بود بنابراین به حسین گفتم می‌خواهم پدرم را به قتل برسانم تا به ظلم‌هایش پایان بدهم، وی نیز ادعا کرد می‌تواند کمکم کند و گفت دوست پلیسی دارد می‌تواند با تهیه مواد مخدر و جاساز کردن در خودروی پدرم وی را به زندان بیندازد. پیش‌خودم فکر کردم و دریافتم که با این کار شاید پدرم باز هم پس از چند سال از زندان آزاد شود و آزار و اذیت‌هایش را ادامه دهد اما مادر و خواهرم نظرشان به‌این کار بود. بنابراین دو میلیون به حسین دادم تا به دوستش بدهد ولی پس از چند روز منصرف شدم و به دنبال راه جدیدی بودم.
 
سناریوی تصادف
آیدا گفت: حسین پیشنهاد داد با یک تصادف از پیش طراحی شده پدرم زیر گرفته شود ولی باز هم احتمال دارد پدرم جان سالم به در ببرد و دچار نقص عضو شود و تا آخر عمرش در خانه بماند و مجبور شویم از وی پرستاری کنیم به همین خاطر از اجرای این نقشه خودداری کردیم.
 
سناریوی مسمومیت یا سناریوی مرگ
وی افزود: چند روز بعد حسین عنوان کرد یکی از دوستانش در داروخانه است و می‌تواند دارویی را بدهد که وقتی در غذای پدرم بریزیم وی در کمتر از چند دقیقه از دنیا برود. به تک تک ابعاد این نقشه‌ها روز‌ها فکر می‌کردم و حسین نیز پیشنهاد داد که یک روز به مغازه بیایم و دارو را در غذای پدرم بریزم ولی من با تصور این‌که دوربین پاساژ و مغازه تصویر مرا ثبت می‌کند و پلیس خیلی زود می‌تواند مرا دستگیر کند از اجرای آن خودداری کردم و از شریک پدرم خواستم این دارو را تهیه کند و به شکلی حساب شده به پدرم بخورانیم، بنابراین با پیشنهاد وی به کلانتری که دوستش آنجا کار می‌کرد رفتم و وی ادعا کرد برای 10 روز به شهرشان می‌رود و هنگام بازگشت این دارو را خواهد آورد ولی پس از این مدت دیگر تلفن‌هایش را جواب نداد تا اینکه نا‌امید از هر جا به اتفاق مادر و خواهر کوچکترم تصمیم به اجرایی کردن نقشه‌مان کشیدیم و با تهیه قرص خواب‌آور قوی قرار شد روز 22 تیرماه سناریوی‌مان را عملی کنیم.

 وی گفت: روز جنایت فرا رسید و ما برای پدرمان آبمیوه درست‌کردیم و داخل آن قرص‌ها را ریختیم، وی نوشیدنی را خورد و دقایقی بعد به خواب عمیقی فرو رفت و نوبت به ما رسید. با همدستی مادر و خواهرم او را کشتیم و هنگامی که از مرگش مطمئن شدیم به حسین زنگ زدم و گفتم پدرم را به قتل رسانده‌ایم و برای جابه‌جایی جسدش کمک خواستم ولی وی تلفن خود را خاموش کرد، وقتی نا‌امید شدیم قصد داشتیم آن را به بیرون از خانه انتقال دهیم ولی چند ساعت بعد عذاب وجدان گرفتیم و ماجرا را به پسرعمویمان گفتیم.
 
مادر خانواده چه گفت؟
این زن که مقابل بازپرس سرش را زیر انداخته بود عنوان کرد که شوهرش مرد بسیار تند‌خویی بوده و در طول 24 سال زندگی وی و فرزندانش را همواره آزار می‌داد و هیچ‌گاه حاضر به قتل وی نبوده ولی هنگامی که متوجه ارتباط شوهرش با زنان دیگر شده در به قتل رساندن وی با دخترانش همراهی کرده‌است.
 
 ادامه تحقیقات
پس از اعتراف‌های همسر و دو دختر قربانی، بازپرس، حسین را نیز به دفتر بازپرسی احضار کرد که وی در بازجویی‌ها ادعا کرد در طراحی و اجرای این قتل نقشی نداشته و دوست قدیمی‌اش به نام «احمد» که در کلانتری کار می‌کند دختر جوان را تشویق به اجرای این جنایت کرده و در قبال آن نیز دو میلیون تومان دریافت‌کرده است. با ادعاهای مرد مرموز، بازپرس مأمور پلیس را که حسین و آیدا ادعا می‌کردند در تشویق به جنایت نقش داشته است روز 14 مردادماه احضار کرد که وی در دفاع از خود گفت: هیچ‌گاه نقشه قتل کسی را نکشیده‌ام و به دروغ متهم شده‌ام.

وی افزود: اردیبهشت‌ماه سال جاری حسین به من زنگ زد و گفت یکی از آشنایانش که در مغازه‌اش نیز کار می‌کند با مشکل بدی روبه‌رو شده و نیاز به کمک و راهنمایی دارد. آیدا وخواهرش روز بعد به کلانتری آمدند و گفتند پدرشان آنان را کتک می‌زند و زندگی‌شان به جهنم تبدیل شده است و قصد کشتن پدرشان را دارند و من که فکر نمی‌کردم نقشه‌شان را عملی کنند، نصیحت‌شان کردم و خواستم از طریق قانونی و شکایت از پدرشان این مشکل را برطرف کنند و هیچ‌گاه دست به این کار نزنند.

احمد ادامه داد: من آیدا و خواهرش را یک بار بیشتر ندیده‌ام و شواهد و مدارک نیز نشان می‌دهد من نه پولی گرفته‌ام و نه تماسی با آنان داشته‌ام و هیچ‌گاه دست به کار خلافی نزده‌ام چه برسد به تشویق به جنایت! در ادامه بازپرس پرونده با توجه به ادعاهایی که در این رابطه وجود داشت دستور به بازداشت موقت مأمور پلیس را به اتهام تشویق و ترغیب به جنایت داد و از سویی دستور داد حسین نیز دستگیر شود تا در مواجهه حضوری ابعاد و زوایای پنهان قتل مرد بدرفتار آشکار شود.

بنابر این گزارش تجسس‌های کارآگاهان و بازپرس جنایی برای مشخص شدن عاملان اصلی جنایت همچنان ادامه دارد.
 اخبار حوادث - روزنامه ایران

 


ویدیو مرتبط :
سه جنایت هولناک انگلیس علیه ایران و اسلام

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جنایت هولناك در اصفهان:زن شوهرش را سه بار كشت



 

 جنایت هولناك در اصفهان:زن شوهرش را سه بار كشت

 

زنی كه به همراه دوست جوانش، شوهرش را به قتل رسانده بود، توسط ماموران پلیس آگاهی شهرستان نجف آباد دستگیر و پرده از راز این جنایت هولناك برداشت.

به گزارش ایسنا، ماموران نیروی انتظامی شهرستان نجف آباد اصفهان، در تماسی فردی با مركز فوریتهای پلیسی «۱۱۰» از كشف جسدی در بیابانهای اطراف شهرستان مطلع شدند.

ماموران با حضور درمحل حادثه، با جسد خون آلود مردی ۵۰ ساله روبرو شدند كه لباس كاملی شامل جوراب و شلوار طوسی رنگ، پیراهن چهارخانه، كاپشن مشكی، كفش قهوه ایی و كیف حاوی مدارك شناسایی داخل گونی زرد رنگ در خون خود خفته بود.

بررسی های اولیه ماموران نشان داد كه مقتول بواسطه خونریزی ناشی از بریده شدن شاهرگ دستش كشته شده و متهم یا متهمان به قتل احتمالی برای پنهان كردن جسد، آن را داخل گونی انداخته و میان دو تپه خاكی در محلی دور از تردد انداخته اند.

با كشف جسد مرد میانسال در داخل گونی زرد رنگ، پرونده برای بررسی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع داده شد.

با توجه به گزارش تشریح جسد توسط پزشكی قانونی مشخص شد؛ عامل یا عاملان جنایت ابتدا مقتول را به وسیله مواد بیهوشی، بیهوش كرده و سپس با وسیله ای باریك خفه كرده و پس از آن برای اطمینان از مرگ وی، رگ دست وی را نیز قطع كرده اند.

با توجه به این كه مدارك شناسایی مقتول در محل كشف جسد كشف شده بود خانواده این مرد شناسایی و برای روشن شدن موضوع به پلیس آگاهی دعوت شدند.

در تحقیقات تكمیلی صورت گرفته و رویارویی افسر پرونده با مدارك و اسناد معتبر؛ سرانجام «مرضیه» در دام تناقض گویی های خود گرفتار شد و پرده از راز جنایتی هولناك برداشت.

اعتراف متهمان

بنابراظهارات «مرضیه»، خود او طراح نقشه قتل همسرش بوده و با كمك مردی ۲۶ ساله به نام احسان كه مدتی از آشنایی آنها می گذشته است این سناریوی وحشتناك را اجرا كرده كه پس از اقرار متهمه به قتل، «احسان» نیز توسط ماموران شناسایی و دستگیر شد.

«مرضیه» در تشریح ماجرا گفت كه مدام با «حیدر» بحث و جدل داشته و حتی او من را مورد ضرب و شتم قرار می داد و اصرار داشت كه من سر كار بروم و خرج خانه را بدهم.

«مرضیه» در ادامه اعترافات خود افزود كه در پارك با «احسان» آشنا شده و پس از مدتی از او خواستم تا «حیدر» را از بین ببریم. احسان در ابتدا راضی نبود اما با اصرارهای «مرضیه» سرانجام راضی شد.

بنابراظهارات متهم، «مرضیه» پس از خواباندن كودكانشان، با قرص خواب آور «حیدر» را بیهوش كرده و به گونه ای كه قبل از این كه كاملا به خواب برود وی را سوار خودرو كرده و در مسیر «احسان» را سوار كرده و حیدر را به بیرون شهر برده تا او را به قتل برسانند.

متهمان پیكر نیمه جان «حیدر» را به محلی كه احسان مشخص كرده بود، برده و با طنابی كه احسان تهیه كرده بود خفه كرده و داخل گونی زرد رنگی كرده بود.

مرضیه در اعترافات خود با بیان این كه هنگامی كه او را درون گونی می كردیم، احساس كردم هنوز نفس می كشد، گفت: رگ دستش را با شی برنده بریده تا از مرگش مطمئن شوم.

احسان نیز ضمن اعتراف به قتل «حیدر»، خود را بازیچه «مرضیه» عنوان كرد و گفت كه بازیچه یك انتقام جویی خانوادگی شده است.... / گزارش : جام جم آنلاین