اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سهم «بهداشت و درمان» در سبد هزینه خانوار کارگری چقدر است/ جدول



اخبار,اخبار اقتصادی , نرخ تورم

«هزینهٔ بهداشت و درمان در سال جاری در کلان شهر تهران برای یک خانوار کارگری، با در نظر گرفتن تورم ۱۱/۸۷ درصدی و نسبت هزینه استاندارد بهداشت و درمان به درآمد خالص خانوار کارگری به رقمی معادل ۱۵۹۱۰ تومان می‌رسد./ با فرض اینکه شما هر شش ماه یک بار مسواکتان را عوض می‌کنید و ماهانه نیاز به مسواک جدید ندارید، از کنار مسواک حداقل ۱۳۰۰ تومانی می‌گذریم و قیمت حداقلی یک خمیر دندان تولید داخل را در نظر می‌گیریم...»

قدرت واقعی یک خانوار کارگری برای هزینه‌های بهداشتی و درمانی چقدر است؟ پاسخ دقیق به این پرسش در مذاکرات تعیین مزد 94 که اینک در جریان است می‌تواند به عنوان یکی از مبانی اساسی که مرتبط با سلامت تک تک افراد جامعه است تاثیر گذار باشد.

در این گزارش هزینه‌های بهداشت و درمان به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شاخص یا بعد اول شناسایی و سنجش نیازمندی‌های بهداشتی و درمانی یک خانوار کارگری است. یک خانوادهٔ کارگری چند درصد از درآمدسالانهٔ خود را می‌تواند به عنوان بودجهٔ سرانه برای بهداشت و درمان در نظر بگیرد. با فرض اینکه خدمات درمانی رایگان ارائه می‌شود و بیمه‌هایی چون بیمهٔ تامین اجتماعی و سلامت می‌توانند بخشی از بار هزینه‌های درمانی کارگران را به دوش بکشند.


اما در این بین تکلیف نیازمندی‌های بهداشتی خانوار کارگری چه می‌شود؟
مرکز آمار ایران در جدول شماره ۴۹ بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری، متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار شهری در سال ۹۲ را به تفکیک گروه‌های مختلف هزینه‌ها و متوسط تعداد افراد ارائه کرده است. این مرکز رقم تورم در ۹ ماهه اول امسال را نیز ۱۱/۸۷ درصدی اعلام کرده است که با استفاده از رقم دولتی تورم، می‌توان متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار شهری در سال 93 را محاسبه کرد.

حال می‌خواهیم بدانیم یک خانوار ۴ نفره کارگری در شهرهای مختلف ایران با توجه به مجموع دستمزدی که طی یک سال دریافت می‌کند ماهانه چقدر می‌تواند برای موارد بهداشتی و درمانی هزینه کند.

 

اخبار,اخبار اقتصادی , نرخ تورم

 

اخبار,اخبار اقتصادی , نرخ تورم


در ستون اول جدول پس از نام استان‌ها، هزینهٔ بهداشت و درمان خانوار به صورت سالانه طبق جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران آمده است.

بر این اساس با نگاهی به جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران در می‌یابیم هزینهٔ بهداشت و درمان در سال جاری در کلان شهر تهران برای یک خانوار کارگری، با در نظر گرفتن تورم ۱۱/۸۷ درصدی و نسبت هزینه استاندارد بهداشت و درمان به درآمد خالص خانوار کارگری به رقمی معادل ۱۵۹۱۰ تومان می‌رسد. یعنی نسبت هزینه استاندارد بهداشت و درمان به درآمد خالص خانوار کارگری در تهران ۲۳/۰۹ درصد است.

در تحلیل جدول آماری ایلنا که بر اساس جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران برای تعیین میزان هزینه درمانی و بهداشتی هر نفر خانوار کارگری تهیه شده است، می‌بینیم قدرت سرانه هر نفر خانوار کارگری (به صورت ماهانه) با استناد به هزینهٔ بهداشت و درمان خانوار در ۹ ماههٔ اول سال ۹۳ و با در نظر گرفتن نسبت هزینهٔ استاندارد بهداشت و درمان به درآمد خالص خانوار کارگری از رقم ۲۰۴۵۵ تومان بالا‌تر نمی‌رود.

خوزستان، ایلام و کهکیلویه و بویر احمد سه استانی هستند که بیشتر از سایر استان‌ها می‌توانند برای مسائل بهداشتی و درمانی خود هزینه کنند و کارگران استانهایی چون خراسان جنوبی، خراسان شمالی و سیستان و بلوچستان در زمره استان‌هایی هستند که هزینه‌های بهداشت و درمان ‌شان نزدیک به متوسط هزینه بهداشت خانوار در شهرهای مربوطه است. پر واضح است که کمتر بودن فاصله هزینه بهداشت خانوار کارگری به نسبت متوسط خانوار شهری در استان‌های فوق به معنای هزینه کرد بیشتر کارگران نیست، بلکه به معنای کم بودن متوسط سرانه بهداشت و درمان در میان خانوار شهری استان مربوطه است.

جزئیات محاسبه
در ادامه گزارش پیش رو تلاش می‌کنیم محاسبه کنیم با این رقم کدام بخش از هزینه‌های بهداشتی و درمانی یک خانوار چهار نفره را تامین می‌کند.

بگذارید برای راحت فهمیده شدن موضوع به تحلیل میزان هزینه یک خانوار کارگری درتهران بپردازیم. طبق جدول مرکز آمار ایران، یک خانوار ۴ نفره کارگری در سال ۹۲ به صورت سالانه می‌توانست ۲۲۸۰۲۵ تومان هزینه بهداشت و درمان خود کند. این رقم در واقع میزان هزینه‌ای است که خانوار کارگری می‌تواند از مجموع درآمد سرانهٔ خود صرف هزینه‌های بهداشتی و درمانی کند. حال اگر باز هم طبق جدول مرکز آمار ایران، متوسط تعداد خانوار کارگری را ۳/۲۴ (معادل ۴ نفر) در نظر بگیریم آنوقت با یک تناسب ساده بین میزان هزینه بهداشت در سال ۹۲ و در نظر گرفتن نرخ تورم ۸۷ /۱۱ درصدی در ۹ ماههٔ اول سال ۹۳، هزینهٔ بهداشت و درمان یک خانوار کارگری در تهران به رقمی معادل ۲۵۵۰۹۱ تومان در ستون چهارم جدول ایلنا می‌رسد. به این ترتیب نسبت هزینه بهداشت و درمان به کل هزینهٔ خانوار در تهران طبق جدول شماره ۴۹،  ۶/۵ محاسبه می‌شود.

 

در ستون ششم هزینهٔ بهداشت و درمان در سال ۹۳ بر متوسط تعداد افراد یک خانواده (یعنی ۲۴/۳) تقسیم می‌شود و رقم به دست آمده ضرب در ۴ (تعداد متوسط یک خانوار کارگری) می‌شود و به این ترتیب هزینهٔ بهداشت و درمان خانواده چهار نفره بر اساس استاندارد استانی در ۹ ماههٔ اول سال ۹۳ به دست می‌آید که رقمی معادل ۳۱۴۹۲ هزار تومان را نشان می‌دهد. در ستون هفتم می‌خواهیم بدانیم نسبت کل هزینهٔ استاندارد بهداشت و درمان به درآمد خالص خانوار کارگری چقدر است برای این کار باید ابتدا درآمد خالص خانوار کارگری را محاسبه کنیم.

حداقل مزد روزانه یک کارگر برای سال جاری طبق بخشنامه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۲۰۲ هزار و ۹۷۰ ریال تعیین شده بود. با کسر ۷ درصد حق بیمه سهم کارگر از مزد روزانه به عدد ۱۸۸ هزار و ۷۶۲ریال می‌رسیم. ما قصد داریم بدانیم کارگران در طول یک سال چقدر درآمد داشته‌اند بنابراین عدد بدست آمده را در ۳۶۵ ضرب می‌کنیم. به این ترتیب دستمزد خالص کارگر در طول سال ۹۳ رقم ۶۸ میلیون و ۸۹۸ هزار و ۱۶۶ریال محاسبه شده است.

حال اگر مجموع حقوق و مزایای جانبی یک کارگر حداقل بگیر را به این رقم اضافه کنیم. جمع مبلغ حقوق سنوات، بن کارگری، حق مسکن و عیدی، این عدد را به ۱۰۰ میلیون و ۱۵۷ هزار و ۲۶۶ ریال می‌رساند که اگر فرض کنیم این کارگر متاهل و صاحب دو فرزند است، این دریافتی با احتساب حق عائله‌مندی نهایتا به ۱۱۴میلیون و ۷۷۱ هزار و ۱۰۶ ریال می‌رسد.

بنابراین کارگر حداقل‌بگیر متاهل با دو فرزند، با تمامی مزایای قانونی ماهانه ۹۵۶ هزار و ۴۲۶ تومان، کارگر حداقل‌بگیر متاهل با یک فرزند ماهانه ۸۹۵ هزار و ۵۳۴ تومان و کارگر حداقل‌بگیر متاهل بدون فرزند یا کارگر حداقل‌بگیر مجرد ماهانه ۸۳۴ هزار و ۶۴۳ تومان در سال ۹۳ دریافتی داشته است.

اتباع ایران علاوه بر دستمزد ماهانه، مبالغی نیز به عنوان یارانه نقدی از دولت دریافت می‌کنند. پس یک خانوار کارگری ۴ نفره، ماهانه مبلغ یک میلیون و ۸۰۰ هزار ریال، خانوار سه نفره یک میلیون و ۳۵۰ هزار ریال و خانوار دو نفره و افراد مجرد به ترتیب ماهانه ۹۰۰ هزار ریال و ۴۵۰ هزار ریال یارانه می‌گیرند که این رقم طی سال برای خانوار چهارنفره کارگری برابر ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال، خانوار سه نفره ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار ریال، خانوار دو نفره ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار ریال و خانوار تک نفره برابر ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار ریال دریافت خواهند کرد. با این حساب درآمد خالص خانوارهای کارگری به ترتیب زیر خواهد بود:

 

اخبار,اخبار اقتصادی , نرخ تورم

 


خانوار ۴ نفره: ۱۳۶میلیون و ۳۷۱هزار و ۱۰۶ ریال
خانوار ۳ نفره: ۱۲۳ میلیون و ۶۶۴هزار و ۸۰ ریال
خانوار ۲ نفره: ۱۱۰ میلیون و ۹۵۷ هزار و ۱۶۰ ریال
خانوار تک نفره: ۱۰۵ میلیون و ۵۵۷ هزار و ۱۶۰ ریال

 

اخبار,اخبار اقتصادی , نرخ تورم

 
حالا اگر هزینهٔ بهداشت و درمان یک خانوار چهار نفره را بر اساس استاندارد پاییز ۹۳ (جدول شماره ۴۹) بر درآمد خالص خانوار کارگری ۴ نفره تقسیم کنیم، نسبت هزینه استاندارد بهداشت و درمان برای هر خانوار در تهران رقمی معادل 23/09 درصد از هزینه‌ها را شامل می‌شود. بر این اساس تکلیف ستون آخر جدول ما مشخص می‌شود. قدرت واقعی سرانهٔ هرکارگر تهرانی برای هزینهٔ بهداشت و درمان، یعنی کل هزینه‌ای که یک کارگر می‌تواند برای بهداشت و درمان به صورت ماهانه پرداخت کند (با توجه به دریافتی سالانه‌ای که دارد) به دست می‌آید. برای محاسبهٔ ستون آخر باید بین هزینه‌ای که یک خانواده کارگری برای بهداشت و درمان می‌پردازد و درآمد خانواده ۴ نفره کارگری با هزینهٔ بهداشت و درمان به کل هزینه خانوار نسبت بگیریم در ‌‌نهایت رقم به دست آمده را تقسیم بر تعداد ماههای سال می‌کنیم و به این ترتیب هزینهٔ بهداشت و درمان برای هر نفر در ماه به دست می‌آید. بر این اساس قدرت واقعی سرانهٔ هر کارگر تهرانی برای اینکه بتواند هزینه‌های بهداشتی و درمانی‌اش را سامان دهد ماهانه رقمی معادل ۱۵۹۱۰ تومان خواهد بود.

 سبد درمان
اگر بخواهیم تعریفی از سبد بهداشتی و درمانی خانوار چهار نفره کارگری به دست بیاوریم باید ابتدا سری به تعرفه‌های پزشکی و درمانی بزنیم. برای به دست آوردن این تعرفه‌ها لازم نیست راه دوری برویم. جدول تعرفه‌های پزشکی سال ۹۳ مصوب هیئت وزیران برای بخش‌های دولتی و غیردولتی موضوع را روشن می‌کند. بر این اساس ویزیت پزشکان، دندانپزشکان عمومی و پی اچ دی پروانه دار ۸۰۰۰ تومان، ویزیت پزشکان، دندانپزشکان متخصص و پی اچ دی ۱۰۰۰۰ تومان و هزینهٔ ویزیت پزشکان فوق تخصص و روانپزشکان ۱۴۴۰۰ تومان برآورد شده است. همچنین طبق این مصوبه، سهم بیماران در پرداخت ویزیت سرپایی معادل ۳۰ درصد تعرفه‌های مصوب است.

کم شدن اعتبار دفترچه‌های تامین اجتماعی این روز‌ها معضل بسیاری از خانوارهای کارگری است. سازمان تامین اجتماعی با توجه به محدودیت‌هایی که در ارائهٔ خدمات دارد تنها قادر به پوشش پایهٔ خدمات درمانی است و با اینکه هر کارفرما ماهانه ۳۰ درصد از حقوق کارگر را به عنوان حق بیمه پرداخت می‌کند اما با توجه به کمبود منابعه مالی تامین اجتماعی، این مبلغ قادر به تامین هزینه‌های درمانی او نیست.

بد نیست در اینجا نگاهی به سالنامه‌های آماری تامین اجتماعی در سال ۹۲ بیاندازیم. این سالنامه که توسط دفتر آمار و محاسبات اقتصادی و اجتماعی سازمان تامین اجتماعی تنظیم شده نشان می‌دهد تامین اجتماعی در سال ۹۲ رقمی معادل ۷ هزار میلیارد تومان برای ۳۹ میلیون و نهصد و نود و نه هزار و سیصد و هشتاد نفر بیمه شده است.

با تقسیم این رقم بر تعداد بیمه شده‌های تامین اجتماعی و تقسیم رقم به دست آمده بر تعداد ماه‌های سال میزان کل هزینه‌های درمانی که تامین اجتماعی می‌تواند برای هر بیمه شده صرف کند به دست می‌آید. بر این اساس رقم به دست آمده رقمی حدودا ۱۶ هزار تومانی را نشان می‌دهد. این مبلغ از یک تزریق ساده تا سنگین‌ترین اعمال جراحی را در برمی گیرید. این رقم قطعا هزینهٔ درمان واقعی یک نفر کارگر بیمه شده را پوشش نمی‌دهد. همانطور که اشاره شد به دلیل کم اعتبار شدن دفترچه‌های تامین اجتماعی، غیر از هزینه‌های درمان مستقیم (درمانگاههای تامین اجتماعی) که ۱۰ درصد کل هزینه‌ها را سازمان پوشش می‌دهد در سایر مراکز درمانی غیر دولتی و خصوصی طرف قرارداد با تامین اجتماعی این رقم تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد کل هزینه‌های درمان را شامل می‌شود و باقی هزینه‌ها یعنی رقمی معادل ۶۰ تا ۷۰ درصد هزینه درمان شامل ویزیت و دارو به عهدهٔ خود فرد است. ملاحظه می‌کنید که به این ترتیب یک کارگر تهرانی که سرانه واقعی هزینهٔ بهداشت و درمانش به صورت ماهانه نزدیک به ۱۶۰۰۰ هزار تومان است اگر بخواهد به یک درمانگاه خصوصی مراجعه کند باید ۶۰ تا ۷۰ درصد مبلغ ویزیت و دارو را نیز خود پرداخت کند. در چنین شرایطی کارگر چاره‌ای ندارد جز اینکه به مراکز دولتی مراجعه کند تا بتواند تنها ۳۰ درصد کل هزینه را پرداخت کند.

سبد بهداشت
بهداشت را عمدتا می‌توان در دوبخش طبقه بندی کرد. برخی کارکردهای بهداشتی صرفا پیشگیرانه‌اند و برخی دیگر جزء اقلام ضروری زندگی محسوب می‌شوند. اگر از خیر محاسبه هزینه کالری‌ها و پروتین‌هایی که برای زندگی یک انسان سال ضروری است بگذریم به دلیل شرایط سخت تامین خوراک در زندگی کارگر حداقل بگیر بگذریم و صرفا به اقلام مورد نیاز بهداشتی بپردازیم آنوقت باید یک سبد بهداشتی تعریف کنیم.

تعریف سبد بهداشتی، حداقل تا جایی که ایلنا جستجو کرده است شیوه استانداردی ندارد. به همین دلیل سعی می‌کنیم دریابیم لوازم ضروری بهداشتی یک خانوار کارگری چه اقلامی هستند. ما در اینجا به حداقل‌ها اکتفا می‌کنیم و از کنار مواردی مانند دئودورانت و کف ریش و نرم کننده موی سر و انواع لوسیون‌ها و مواردی از این دست می‌گذریم.

برای اینکه اطلاعات را به صورت حداقلی محاسبه کنیم راه دوری نرفته‌ایم. مبنای اطلاعات ما برای تعریف یک سبد بهداشتی سامانه اطلاع رسانی قیمت کالا و خدمات با نام ۱۲۴ است که زیر نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت اداره می‌شود. بر این اساس سبد بهداشتی ما شامل اقلامی چون شوینده‌ها (پودر شوینده)، شامپو، صابون، مسواک و خمیر دندان، مایع ظرفشویی، شیشه پاک کن، مایع سفید کننده و ضدعفونی کننده است و برای تعیین قیمت‌های اقلامی چون پوشک بچه و نوار بهداشتی هم از سایر منابع که قیمت‌های حداقلی ارائه کرده‌اند استفاده کرده‌ایم. برای محاسبه‌ی قیمت ها از ذکر قیمت های مایع ظرفشویی و وایتکس و شیشه پاک کن خودداری کرده ایم و اینطور فرض کرده ایم که یک خانوار کارگری ممکن است هر ماه نیاز به این اقلام نداشته باشد.

با ۱۵ هزار تومان چه اقلامی بخریم
با فرض اینکه شما هر شش ماه یک بار مسواکتان را عوض می‌کنید و ماهانه نیاز به مسواک جدید ندارید، از کنار مسواک حداقل ۱۳۰۰ تومانی می‌گذریم و قیمت حداقلی یک خمیر دندان تولید داخل را در نظر می‌گیریم. شما باید برای داشتن یک خمیردندان معمولی و ساده رقمی حول و حوش ۲۵۰۰ تومان بپردازید. اگر احیانا کودکی در خانه داشته باشید با کمی احتیاط می‌توانید یک خمیردندان بچهٔ ۳۰۰۰ تومانی هم تهیه کنید. البته باید بدانید اگر در تهران زندگی می‌کنید و فقط ۱۶۰۰۰ تومان حق هزینه برای خرید اقلام بهداشتی را دارید باید با احتیاط بیشتری خرید کنید چون با خرید هر دوی این اقلام ۵۵۰۰ تومان از مجموع ۱۵ هزار تومان بودجهٔ خرید اقلام بهداشتی‌تان از بین رفته است. هنوز به شامپو، صابون بچه، پودر شوینده، پوشک بچه و نوار بهداشتی نرسیده‌ایم. با پولی که برایتان باقی مانده می‌توانید یک شامپوی ۲۶۰۰ تومانی ۳۰۰ میلی لیتری بخرید ولی اگر بخواهید این شامپو جوابگوی نیاز یک ماهه خانواده‌تان باشد (چون در یک خانواده کارگری که قرار نیست هر فرد یک شامپو داشته باشد) می‌توانید دل را به دریا بزنید و ۶۴۰۰ تومان هزینه کنید و یک شامپوی ۱۰۰۰ میلی لیتری تولید داخل تهیه کنید. سعی کنید از این پس با احتیاط عمل کنید. قیمت یک پودر شوینده دستی از ۱۸۰۰ تومان کمتر نیست، اگر بخواهید پودر ماشین هم تهیه کنید باید نزدیک به ۲۸۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان هزینه کنید.

 

اگر صابون بچه را هم حساب کنید باید ۳۰۰۰تومان دیگر هم از جیبتان برود. به هر حال خانه به اقلامی چون دستمال کاغذی هم احتیاج دارد. نوع ۱۰۰ برگ دستمال کاغذی که قطعا جوابگوی بیش از یک هفته یک خانواده ۴ نفره نیست قیمتی معادل ۹۰۰ تومان دارد و ۲۰۰ برگ آن ۱۳۰۰ تومان از بودجه بهداشتی شما را در برمی گیرد. تا اینجا اگر فقط اقلام کم قیمت را در نظر بگیریم رقمی معادل ۱۵۱۰۰ تومان از جیبتان رفته است. جدول ایلنا می‌گوید شما در تهران ۱۵۹۱۰ تومان بودجه برای سبد بهداشتی تان در جیب دارید پس دیگر نمی‌توانید روی سایر اقلام حساب کنید مگر اینکه اقلام ضروری‌تر چون نوار بهداشتی و پوشک بچه (اگر احیانا دارای فرزند کوچک هستید) را جایگزین یکی از این موارد کنید. این جایگزینی می‌تواند به بلعیده شدن کل بودجهٔ بهداشتیتان بیانجامد، چون قیمت یک بسته پوشک بچه معمولی با احتیاط فراوان کمتر از ۱۰۰۰۰ تومان نیست و قیمت نوار بهداشتی نه چندان با کیفیت هم ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ تومان از بودجهٔ بهداشتی ماهیانه شما را در بر می‌گیرد.

با این حساب حتی در استانهایی مانند خوزستان که قدرت واقعی سرانه خانوار کارگری برای هزینه‌های بهداشتی بالا‌ترین رقم یعنی ۲۰۴۵۵ تومان را نشان می‌دهد، یک خانوار کارگری قادر به تامین حداقل ضروریات بهداشتی خود نیست. با فرض اینکه هزینه‌های درمانی توسط دفترچه‌های خدمات درمانی - فرض محال - به صفر برسد. یک خانوار ۴ نفره کارگری با حداقل قیمت هایی که برای سبد بهداشتی خانواده برشمردیم به طوز حتم نمی‌تواند یک ماه را سپری کند.
اخبار اقتصادی - ایلنا

 


ویدیو مرتبط :
یک گفتار: کاهش سهم مردم در هزینه های درمان از ٦٠ به ٣٠%

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کارگران برای تحصیل فرزندان‌شان از چه هزینه‌هایی می‌کاهند/ جدول سهم تحصیل در سبد هزینه خانوار کارگری



 

«قدرت واقعی سرانه یک خانوار کارگری در کرمان نشان می‌دهد یک خانواده ۴ نفره کارگری در سال رقمی حدود ۲۵۹ هزار تومان در اختیار دارند تا صرف هزینه‌های تحصیلی فرزندانشان کنند، رقمی که به گفتهٔ خانوادهٔ یک کارگر معدن ساکن کوهبنان کرمان، در‌‌ همان ابتدای سال ۱۲۰ هزار تومان آن بابت هزینهٔ ثبت نام دو دانش آموز دبستانی درحال تحصیل در یک مدرسه دولتی از جیبشان می‌رود و نزدیک به چند برابر آن طی هزینه‌های جانبی دیگری که برای تحصیل فرزندان به آن‌ها تحمیل می‌شود در طول سال از قدرت خرید آن‌ها برای تامین سایر اقلام ضروری زندگی کم می‌کند.»

تحلیل اطلاعات ارائه شده توسط مرکز آمار ایران نشان می‌دهد یک خانوار ۴ نفرهٔ کارگری در استانهای مختلف کشور سالانه چقدر می‌تواند برای فرزندانش هزینهٔ تحصیل بپردازد. بر اساس این جدول قدرت واقعی سرانه هر خانوار کارگری برای تامین هزینه‌های تحصیلی در سال، با توجه به میزان در آمد سالانه‌ای که دارد و سایر هزینه‌هایی که از این درآمد کسر می‌شود به دست آمده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، طبق داده‌های این جدول که بر اساس اطلاعات جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران (بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران) محاسبه شده، یک خانواده کارگری در چهارمحال و بختیاری با رقم ۳۶۸۲۰۲۰ ریال، بیشترین بودجه را برای تامین هزینه‌های تحصیلی در طول سال در اختیار دارد و کارگر اصفهانی با رقمی معادل ۱۶۳۶۴۵۳ریال کمترین میزان بودجه را برای پرداخت هزینه‌های تحصیلی خانوار می‌تواند صرف کند. ارقامی که اگر تقسیم بر ۱۲ ماه سال شوند می‌تواند نشان دهد که کارگران تا چه مبلغی می‌توانند ماهانه صرف هزینه‌های تحصیلی کنند.

بر اساس این داده‌های آماری، استان‌های خراسان شمالی، سمنان، کرمانشاه، گیلان و ایلام از جمله استان‌هایی هستند که در جدول پیش رو رقم بیشتری را به عنوان بودجهٔ تحصیلی سالانه‌شان در اختیار دارند اما با نگاهی اجمالی می‌توان فاصله هزینه واقعی تحصیل یک خانواده ۴ نفره را از این ارقام رسمی دریافت.

شیوهٔ محاسبه
در ستون دوم و سوم و چهارم این جدول، پس از نام استان‌ها، هزینهٔ تحصیل یک خانوار ۴ نفره و همچنین نسبت هزینهٔ تحصیل به کل هزینه خانوار در سال‌های ۹۲ و ۹۳ آمده است. این ارقام از جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران استخراج شده‌اند. در ستون پنجم جدول ایلنا نسبت هزینهٔ استاندارد تحصیل به در آمد خالص خانوار کارگری محاسبه شده است. این رقم با در نظر گرفتن درآمد خالص خانوار کارگری که شیوهٔ محاسبهٔ آن در گزارش‌های دیگری که ایلنا با استناد به جدول شماره ۴۹ بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران منتشر کرده آمده است.

حداقل مزد روزانه یک کارگر برای سال جاری طبق بخشنامه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۲۰۲ هزار و ۹۷۰ ریال تعیین شده بود. با کسر ۷ درصد حق بیمه سهم کارگر از مزد روزانه به عدد ۱۸۸ هزار و ۷۶۲ریال می‌رسیم. ما قصد داریم بدانیم کارگران در طول یک سال چقدر درآمد داشته‌اند بنابراین عدد بدست آمده را در ۳۶۵ ضرب می‌کنیم. به این ترتیب دستمزد خالص کارگر در طول سال ۹۳ رقم ۶۸ میلیون و ۸۹۸ هزار و ۱۶۶ریال محاسبه شده است.

حال اگر مجموع حقوق و مزایای جانبی یک کارگر حداقل بگیر را به این رقم اضافه کنیم. جمع مبلغ حقوق سنوات، بن کارگری، حق مسکن و عیدی، این عدد را به ۱۰۰ میلیون و ۱۵۷ هزار و ۲۶۶ ریال می‌رساند که اگر فرض کنیم این کارگر متاهل و صاحب دو فرزند است، این دریافتی با احتساب حق عائله‌مندی نهایتا به ۱۱۴میلیون و ۷۷۱ هزار و ۱۰۶ ریال می‌رسد. بنابراین کارگر حداقل‌بگیر متاهل با دو فرزند ماهانه ۹۵۶ هزار و ۴۲۶ تومان، کارگر حداقل‌بگیر متاهل با یک فرزند ماهانه ۸۹۵ هزار و ۵۳۴ تومان و کارگر حداقل‌بگیر متاهل بدون فرزند یا کارگر حداقل‌بگیر مجرد ماهانه ۸۳۴ هزار و ۶۴۳ تومان در سال ۹۳ دریافتی داشته است..


اتباع ایران علاوه بر دستمزد ماهانه، مبالغی نیز به عنوان یارانه نقدی از دولت دریافت می‌کنند. پس یک خانوار کارگری ۴ نفره، ماهانه مبلغ یک میلیون و ۸۰۰ هزار ریال، خانوار سه نفره یک میلیون و ۳۵۰ هزار ریال و خانوار دو نفره و افراد مجرد به ترتیب ماهانه ۹۰۰ هزار ریال و ۴۵۰ هزار ریال یارانه می‌گیرند که این رقم طی سال برای خانوار چهارنفره کارگری برابر ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال، خانوار سه نفره ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار ریال، خانوار دو نفره ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار ریال و خانوار تک نفره برابر ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار ریال دریافت خواهند کرد. با این حساب درآمد خالص خانوارهای کارگری به ترتیب زیر خواهد بود


خانوار ۴ نفره: ۱۳۶میلیون و ۳۷۱هزار و ۱۰۶ ریال
خانوار ۳ نفره: ۱۲۳ میلیون و ۶۶۴هزار و ۸۰ ریال
خانوار ۲ نفره: ۱۱۰ میلیون و ۹۵۷ هزار و ۱۶۰ ریال
خانوار تک نفره: ۱۰۵ میلیون و ۵۵۷ هزار و ۱۶۰ ریال

حالا اگر هزینهٔ تحصیل یک خانوار چهار نفره را بر اساس استاندار پاییز ۹۳ (جدول شماره ۴۹) بر درآمد خالص خانوار کارگری ۴ نفره تقسیم کنیم، نسبت هزینه استاندارد تحصیل برای هر خانوار مثلا در پایتخت، رقمی معادل 5/4 دهم درصد از هزینه‌ها را شامل می‌شود.


با توجه به مشخص شدن وضعیت سایر ستون‌های جدول، به بررسی قدرت واقعی سرانه خانوار کارگری برای مصارف و هزینه‌های تحصیلی می‌پردازیم.

اخبار,اخباراقتصادی,دستمزد کارگران سال 94

 برای دیدن اندازه واقعی تصویر کلیک کنید.

 

بیشترین و کمترین سهم کدام استان است
قدرت واقعی سرانهٔ هرکارگر برای هزینهٔ تحصیل، یعنی کل هزینه‌ای که یک کارگر می‌تواند برای تحصیل به صورت سالانه پرداخت کند (با توجه به دریافتی سالانه‌ای که دارد) به دست می‌آید. برای محاسبهٔ ستون آخر باید باید بین هزینه‌ای که یک خانواده کارگری برای تحصیل می‌پردازد و درآمد خانواده ۴نفره کارگری با هزینهٔ تحصیل به کل هزینه خانوار نسبت بگیریم و در ‌‌نهایت رقم به دست آمده را تقسیم بر تعداد ماههای سال می‌کنیم و به این ترتیب هزینهٔ تحصیل برای یک خانوادهٔ ۴ نفره کارگری در ماه به دست می‌آید. بر این اساس یک کارگر در چهارمحال و بختیاری با رقم ۳۶۸۲۰۲۰ ریال، بیشترین بودجه را در هزینه‌های تحصیلی داراست و کارگر اصفهانی با رقمی معادل ۱۶۳۶۴۵۳ریال کمترین میزان بودجه را برای پرداخت هزینه‌های تحصیلی خانوار در اختیار دارد. ارقامی که اگر تقسیم بر ۱۲ ماه سال شوند می‌تواند نشان دهد که کارگران تا چه می‌توانند ماهانه صرف هزینه‌های تحصیلی کنند.
استان‌های خراسان شمال، سمنان، کرمانشاه، گیلان و ایلام هم از جمله استان‌هایی هستند که در این جدول رقم بیشتری را به عنوان بودجهٔ تحصیلی سالانه‌شان در اختیار دارند اما با نگاهی گذرا می‌توان دریافت که این ارقام  قادر به تامین هزینه‌های تحصیل نیستند.

در واقعیت زندگی چطور می‌گذرد
اصل سی‌ام قانون اساسی می‌گوید تحصیل رایگان است. «بر اساس این اصل دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» گسترش مدارس غیردولتی و علاقه‌مندی خانواده‌های طبقه متوسط برای بهره گیری از کیفیت بهتر خدمات آموزشی تا حدودی الزامی بودن این اصل را تحت الشعاع قرار داد اما به هرحال اکثریت خانواده‌های کارگری که درآمد حداقلی دارند همچنان با تکیه بر این اصل از امکانات آموزشی مدارس دولتی برای بهره گیری فرزندانشان از خدمات آموزشی استفاده می‌کنند. اما با این حال سالهاست که دریافت شهریه‌های متغیر در مدارس دولتی هم باب شده، به این ترتیب کارگران دیگر نمی‌توانند به صورت رایگان فرزندانشان را به مدرسه بفرستند. اینجاست که می‌توانیم ادعا کنیم هزینه‌های تحصیل در ایران بر خلاف قانون اساسی رایگان نیست.

برای طرح بهتر موضوع لازم است تا هزینه‌های حداقلی تحصیل یک خانوار ۴ نفره کارگری را در نظر بگیریم. برای این کار به سراغ یک کارگر معدن ساکن کوهبنان کرمان رفته‌ایم و از او خواستیم به ما بگوید که سالانه چقدر هزینه صرف تحصیل فرزندانش می‌کند. این کارگر دو فرزند دبستانی دارد که هر دو در یک مدرسه دولتی درس می‌خوانند.

با نگاهی به جدول ایلنا، هزینه‌های تحصیل خانوار کارگری در کرمان به صورت سالانه طبق جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران، درپاییز ۹۳  رقمی معادل ۵۷۹۳۶۵۷ ریال است. برای به دست آوردن هزینهٔ استاندارد تحصیل که در این خانواده صرف می‌شود باید بین هزینه استاندارد تحصیل و درآمد خالص خانوار کارگری نسبت بگیریم. در کرمان این رقم معادل 4/20 صدم درصد است. با این حساب قدرت واقعی سرانه خانوار کارگری در کرمان (یعنی هزینه‌ای که کارگر می‌تواند برای مخارج تحصیل فرزندانش بپردازد) به دست می‌آید. قدرت واقعی سرانه خانوار کارگری برای هزینه‌های تحصیلی در کرمان به صورت سالانه رقمی معادل ۲۵۹۱۰۵۱ریال است. اگر این رقم را به تومان، بر تعداد ماههای سال تقسیم کنیم، هزینهٔ تحصیل برای هر خانوارکارگری به صورت ماهانه به دست می‌آید. این رقم در کرمان، ۲۱۵۹۲ تومان است. یعنی هر خانوار کارگری در کرمان تنها می‌تواند ماهانه نزدیک به ۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان صرف هزینه‌های تحصیلی فرزندانش کند. با در نظر گرفتن اینکه خانوادهٔ مورد نظر ما، دو فرزند دبستانی دارد و نیازهایی از قبیل خرید نوشت‌افزار یکی از ملزومات تحصیل است باید به بررسی میزان هزینه‌هایی که برای خرید این اقلام وسایر هزینه‌های جاری دانش آموزان دبستانی به خانواده‌های کرمانی تحمیل می‌شود پرداخت.

مادر این خانواده کارگری در کوهبنان کرمان با شنیدن رقمی که قدرت واقعی سرانه تحصیل خانوار در ماه را نشان می‌دهد، نیشخندی می‌زند و می‌گوید، این رقم حتی هزینهٔ رفت و آمد ماهیانهٔ فرزندانمان را هم تامین نمی‌کند.

براساس اطلاعاتی که این خانوار کارگری در اختیار ایلنا قرار داده‌اند، هزینه‌های تحصیلی دو دانش آموز دبستانی که کیفیتی حداقلی از امکانات آموزشی برخوردارند، رقمی به مراتب بالا‌تر از ۲۵۹۱۰۵۱ ریال (سالانه) را در بر می‌گیرد. هزینه‌های ثبت نام در مدرسه‌ای دولتی در شهرستان کوهبنان کرمان به صورت سالانه حدود ۶۰ هزارتومان است. با در نظر گرفتن اینکه این خانواده فرزندان کلاس ششمی و کلاس دومی دارد که هر دو در مقطع دبستان تحصیل می‌کنند، در‌‌ همان ابتدای سال از ۲۵۹۱۰۵۱ ریالی که می‌توانند به صورت سالانه صرف تحصیل کنند، ۱میلیون و دویست هزار ریال کسر می‌شود.


به این‌ها اضافه کنید هزینه خرید کیف و کفش و لباس مدرسه را که برای دونفر حداقل ۱ میلیون و پانصد هزار ریال دیگر هزینه روی دست این خانواده می‌گذارد. با همین هزینه‌های اولیه ورود به مدسه عملا می‌بینیم که دیگر از مرز قدرت واقعی سرانه این خانوار کارگری برای اختصاص منابع مالی برای تحصیل فرزندانشان گذشته‌ایم. اما هنوز هزینه‌های جاری تحصیلی فرزندان این خانواده باقی مانده است. این دانش آموزان با سرویس به مدرسه مراجع می‌کنند، مادر خانواده می‌گوید، هزینهٔ سرویس ایاب و ذهاب فرزندان این خانوار کارگری، ماهانه ۳۵ هزار تومان برای هر نفر است.


به گفتهٔ او برای پرداخت این هزینه باید از هزینه‌های تفریحی و نیازمندی‌های اعضای دیگر خانواده شامل پوشاک و هزینه‌های جانبی خانه بگذرند تا بتوانند ماه به ماه هزینه‌های رفت و آمد فرزندان به مدرسه را پرداخت کنند.

به گفتهٔ این خانواده اگر هزینهٔ کلاس‌های متفرقه (زبان و ورزش) را از هزینه‌های جاری تحصیل فرزندان کسر کنیم، هر یک از این دو نفر رقمی نزدیک به ۵۰۰ هزار تومان به صورت سالانه صرف هزینه‌های تحصیلشان می‌شود. رقمی که به گفتهٔ این خانوار کارگری در کوهبنان کرمان، با جرح و تعدیل بسیار به عنوان رقم نهایی صرف مخارج تحصیلی فرزندانشان می‌شود. مادر این خانواده می‌گوید برای تامین این هزینه‌ها بار‌ها زیربار قرض رفته‌اند تا بچه‌ها از تحصیل بازنمانند. جالب است بدانید که شهرستان کوهبنان طبق آخرین آمارگیری نزدیک به ۱۰۴۰۰ نفر جمعیت دارد. شهری کوچک که طبیعتا هزینه‌های زندگی در آن به مراتب پایین‌تر ازکلان شهرهای کشور و در راس آن‌ها تهران و سایر کلان شهرهای کشور است.

اطلاعاتی که داده شد، مربوط به شرایط واقعی تامین هزینه‌های تحصیل برای خانوادهٔ ۴نفره یک کارگر معدن است که در شهرستان کوهبنان کرمان و در یک خانهٔ ۴۰ متری با دو فرزند دانش آموز زندگی می‌کنند و جز هزینه‌های مدرسه، هزینهٔ دانشگاه و مخارج تامین هزینه‌های ناشی از تحصیل فرزند دانشجو را هم ندارند و اساسا قرار هم نیست در این گزارش به سراغ خانواده‌‌های کارگری که فرزند دانشجو دارند برویم.

برای اینکه بیشتر متوجه شرایط خاص تامین هزینه‌های تحصیلی خانواده‌های کارگری شویم سری به یکی از کلان شهرهای مهاجر پذیر در نزدیکی تهران می‌زنیم. شهری که به «ایران کوچک» معروف است. استان البرز و شهرکرج یکی از شهرهای است که به دلیل وجود شهرک‌های صنعتی مختلف در اطرافش عمدتا مهاجر پذیر است و خانواده‌های کارگری زیادی را با درآمد حداقلی در خود جای داده است. دیده‌ها و شنیده‌ها حکایت از این دارد که محل کار بیشتر کارگرانی که در کرج ساکن هستند، تهران و شهرک‌های صنعتی اطراف آن است. ترافیک سنگین صبح‌ها و عصرهای اتوبان کرج به تهران و بالعکس و خیل عظیم اتوبوس‌ها و سرویس‌هایی که کارگران کرجی را به نقاط مختلف حاشیه و مرکز تهران می‌رسانند گواه خوبی بر این ادعاست.

حال می‌خواهیم ببینیم یک خانوادهٔ ۴نفره کرجی چگونه از پس مخارج تحصیل فرزندانش برمی آید. جدول شماره ۴۹ مرکز آمار ایران، هزینهٔ تحصیل یک خانوار ساکن استان البرز، در پاییز 93 با تورم 11/87 درصدی را نشان می‌دهد. که رقمی معادل ۵۹۹۳۲۹۵ ریال است. نسبت هزینهٔ استاندارد تحصیل به درآمد خالص خانوار کارگری (یعنی‌‌ همان رقم ۱۳۶۳۷۱۰۶ریال) به صورت سالانه در استان البرز 4/4  است. رقمی که در ‌‌نهایت قدرت سرانه واقعی سالانه خانوار کارگری برای مخارج تحصیلی درالبرز را نشان می‌دهد ۲۷۲۷۴۲۲ میلیون ریال معادل ۲۷۲هزار تومان به صورت سالانه است. با تقسیم این رقم بر ۱۲ (تعداد ماههای سال) هزینه‌هایی که به صورت ماهانه صرف تحصیل می‌شود به دست می‌آید. بر این اساس یک خانواده کارگری در البرز رقمی حدود ۲۲ هزار و  هفتصد تومان در جیب دارد تا بتواند هزینه‌های تحصیل فرزندانش را بپردازد. رقمی که به گفتهٔ یک کارگر خدماتی ساکن کرج که در تهران کار می‌کند، با توجه به هزینه‌های گزافی که این روز‌ها مدارس از والدین طلب می‌کنند، بیشتر به شوخی شبیه است تا واقعیت!

برای روشن‌تر شدن موضوع سعی کردیم کلیه هزینه‌های تحصیلی که سالانه برای تامین هزینه‌های جاری فرزندان به این خانواده تحمیل می‌شود را بررسی کنیم. این کارگر که برای تامین هزینه‌های زندگی مجبور است همزمان در دو واحد خدماتی در تهران مشغول به کار باشد دل پردردی از نحوهٔ تامین هزینه‌های تحصیلی فرزندانش دارد. به گفتهٔ او تنها هزینهٔ ثبت نام دو فرزند دانش آموزش که در مقاطع پیش دانشگاهی و هشتم دبستان درس می‌خوانند در‌‌ همان ابتدای سال حدود ۳۰۰هزار تومان خرج روی دست او می‌گذارد. این درحالیست که این دو دانش آموز در مدارس هیئت امنایی و دولتی درس می‌خوانند و به گفتهٔ این کارگر قرار نیست هزینه‌ای بابت ثبت نام از آنان گرفته شود.

این کارگر تاکید می‌کند که این هزینه جدا از مبالغ دیگری است که در طول سال با بهانه‌های کمک به مدرسه یا برگزاری کلاس‌های آموزشی و تفریحی دیگر از آن‌ها گرفته می‌شود و او مجبور است برای اینکه فرزندش شرایط خود را متفاوت با دیگران نبیند زیر بار قرض برود تا بتواند شرایط تحصیل را برای فرزندانش راحت‌تر کند. وی اضافه می‌کند، اگر هزینهٔ خرید کیف و کفش و لباس مدرسه را هم به هزینه‌های جاری موجود اضافه کنیم در مجموع رقمی نزدیک به ۱ میلیون تومان در سال صرف هزینه‌های تحصیل دو فرزند دانش آموزش می‌شود. این کارگر برای اینکه بتواند این هزینه‌ها را تامین کند از صبح تا ساعت ۵ عصر در یک واحد خدماتی کار می‌کند و از ۵ عصر تا ۱۰ شب در یک واحد تولیدی به کار نظافت مشغول است.

به گفتهٔ این کارگر، هزینه‌های جانبی که مدارس به خانواده‌ها تحمیل می‌کنند گاهی آنقدر کمرشکن است که صرفا برای اینکه آبروی فرزندانمان جلوی دوستانشان نرود مجبوریم به هر شکل ممکن هزینه‌ها را تامین کنیم. برای این کار حتی مجبوریم از خوراکمان هم بزنیم و خیلی وقت‌ها بسیاری از مواد غذایی را که جزء ضروریات است از جیرهٔ روزمره‌مان حذف کنیم. به گفتهٔ این کارگر، بالا رفتن سایر هزینه‌های زندگی و در کنار آن ضرورت ادامهٔ تحصیل فرزندان او را تحت فشارهای شدید شغلی قرار می‌دهد، در این میان اگر درآمد کارگر به گونه‌ای نباشد که بتواند با رفتن بر سر یک کار هزینه‌ها را تامین کند باید در دو یا سه جا کار کند تا بالاخره بتواند تاحدودی از پس یکی از این هزینه‌ها بر آید.


 اخباراقتصادی  - ایلنا