اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سن شروع روابط جنسی در کودکان کار
پژوهش «سنجش رفتارهای پر خطر در کودکان کار و خیابان در ایران »که توسط «سازمان بهزیستی» انجام شده حاکی از آن است که این کودکان از سنین پایین با روابط جنسی آشنا میشوند به گونه ای که میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران، 12/5 و در پسران 13/7سال است و در مجموع، ٢١ درصد این کودکان رابطه جنسی را تجربه کردهاند.
روزنامه قانون: روایت ها واقعی هستند. زمان و مکان دارند. تصویر مستند موجود است. هیچ قصدی از انتشار خبر تجاوز و شكنجه به کودک کار وجود ندارد مگر آنکه تلنگری باشد به دست اندرکاران؛ آنها که خیال میکنند تمام دغدغه، ترک و پینههای دستان کوچکی است که در کورهپزخانهها،خشت آجر میزنند، بدانند تاولهای بزرگی که این روزها بر بدنه جامعه می خورد، بیشتر از اینها چرک کرده است.
دغدغه گاهی کورهپز خانه است ، گاهی چهار راه هاست، گاهی کودکان دستفروش و گدایان مترو است و گاهی هم کف خیابان است.آنچه رقم خورده به کابوس شاهدان تبدیل شده است. کابوس اینکه حقیقت محض است؛ هرچه دیده اند واقعیت داشته است.
روایت مستندات شاهدان، سند تلخی از اتفاقاتی است که ممکن است در هر جامعه رخ دهد اما زمانی فرا می رسد که باید از مرز کتمان گذشت ؛ عبور از این مرزها به قول بعضی ها، « تاوان دارد» ممکن است گزارش، بهانه دست دیگران بدهد که در این مملکت، فلان اتفاق افتاده است؛ یا شاید بسیاری معتقد باشند که گفتن این وقایع ، چه دردی دوا می کند؛ آنها که باید ، می دانند. نوشتن لحظات تلخی که بر شاهدات این ماجرا گذشته است که اتفاقا آدم های معمولی جامعه نیستند و هر کدام در جایگاهی خاص قرار دارند و با پدیده های شوم اجتماعی هم بیگانه نبودند، گواه آن است که حتی زمانی که با چشم خود هم دیدند باور نمی کردند اتفاقی چنین سخت گریبان کودکان کار را گرفته باشد. روایت های غریبی که با وجود مستندات نمی توان باور کردو به نظر اغراق آمیز است. بارها از شاهدان سوال شده است که مطمئن هستید و تلخ تر آنکه سر افکنده موضوع را تایید کرده اند.
روایت اول
حادثه را در میان جمعی اعلام کرده است. فشار ناشی از آنچه دیده است، راهی برایش باقی نگذاشته جز اینکه پرده از این حرف مگو بردارد. روایت خردادماه امسال است. شبانه با جمعی دیگر در شهر پرسه می زدند. در جریان بازدید به یکی از پل های یکی از بزرگراه ها رسیده اند. توانی برای تعریف آنچه دیده ، ندارد. برای بیان هر کلمه مکث می کند تا ببیند با چند واژه می تواند عمق فاجعه را بگوید. 6 نفر بوده اند كه تجاوز كردند.
6 معتاد شیشه ای که شرایط و قرائن گواه آن بود که در جریان ارتکاب عمل شنیع خود در شرایط طبیعی نبوده اند و از حالت عادی خارج شده بودند. قربانی 6 مرد ، دختری 11 ساله بوده است. راوی میگوید: شاهدان دو نفر دیگرشان آنجا بودند . حالشان بد شد، شوک آنچه مقابل چشمانشان رخ داده بود، هنوز هم هست. نمیتواند بیشتر بگوید.
روایت دوم
از همان ابتدا سراغ عکس می رود . گوشی همراهش پر از تصاویر آسیب های اجتماعی کف خیابان است. روی یک عکس متوقف می شود. تصویر بزرگ می شود. دختربچه ای زانوهایش را بغلش گرفته و در گوشه ای از فضای ماشین چمباتمه زده است. لباسهایش آنقدر چرک است که به سختی می توان رنگ صورتی لباسش را تشخیص داد. او را در چهار راه قیطریه پیدا كرده اند. كودكی كه دو، سه نفر دیگر مثل او بوده اند.
چشمانش را معصومانه به دوربین دوخته است. عادت نداشته ازاو عکس بگیرند و شاید همین سبب شده نگاه منگی به تصویر داشته باشد. لحظات سیاه زندگی او را آخرین گوشی مدل آیفون ثبت کرده است و شاید همین هم برایش عجیب بوده؛ در یکی از شب های شهر او را شناسایی کرده اند. اینکه کجا بوده است بیان نشد. اینکه چه ساعت از شب بود گفته نشد. بررسیهای پزشكی حكایت از جسمی شكنجه شده داشت. شنیدنش هم حس بدی دارد. صدا آرام می شود ؛ سخت از میان جمله ادا شده واژه چندبار شنیده می شود. باورش آنقدر سخت است که دوباره و سه باره ، عدد پرسیده میشود.
اطمینان دارد. و این بار برای آنکه بتوان باور کرد بلندتر میگوید: چند بار در طول یک روز دختر شكنجه شده است. هنوز تصویر دختر بچه بر صفحه گوشی تلفن همراه موجود است. فقط 6یا 7 سالش بوده ، یعنی اگر مدرسه می رفت اول دبستان بود. اگر بچه ای مثل بچههای دیگر شهر بود حتما دلش پیش کتاب ها و درسهایش بود . حتما جایی از وقتش جلوی تلویزیون بود و بخشی دیگر را با همسالانش می گذراند. اگر کودکی معمولی بود شاید در این سن و سال دوست داشت ادای کارهای مادرش را درآورد. شاید از پدرش می خواست برای تولدش چیز خاصی بخرد.
پذیرفتن و باور آنچه رخ داده، سخت است. شبیه فیلم های ترسناک آمریکایی می ماند که می ترسی اما می دانی دروغ است . ترس آمده است. با همه وجود،ذهن، از پذیرش آنچه گفته شد سر باز می زند، کاش نه او 7 ساله بود و نه این تصویر حقیقت داشت. کاش دروغ بود اما تصویر خط بطلانی بر خیال پردازیهای ذهن مغشوش است. پرونده اش لای پوشه های مددکاری است. شاهد حادثه، همه کابوس هایش را نگفت. بعضی حرف ها را نمی شود گفت . بعضی حرف را نمیشود نوشت.
باور کنیم
زمانی که دکتر مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز اعلام کرد طبق مطالعهای روی یکهزار کودک کار در تهران بیشترین میزان شیوع ایدز در کودکان کار و خیابان بین سنین 10 تا 18 سال است و بیشترین راه ابتلا در بین این کودکان، تجاوز جنسی هم بین دختران و هم بین پسران بوده است،باور کردن مطالعه علمی هم سخت بود . هشدار این محقق برای اینکه اگر کاری نکنند امکان تجاوز جنسی و اعتیاد در این کودکان زیاد شده و به تبع آن ابتلا به ایدز در میان آنها افزایش مییابد، جدی بود. این مطالعه نشان داد 4تا 5 درصد این کودکانHIV مثبت بودند. یعنی 50 کودک که بیشترشان در جریان یک اتفاق شوم،سلامتشان تباه شده است.
یافتههای پژوهش «سنجش رفتارهای پر خطر در کودکان کار و خیابان در ایران »که توسط «سازمان بهزیستی» انجام شده حاکی از آن است که این کودکان از سنین پایین با روابط جنسی آشنا میشوند به گونه ای که میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران، 12/5 و در پسران 13/7سال است و در مجموع، ٢١ درصد این کودکان رابطه جنسی را تجربه کردهاند . اهانت و خشونت از سوی مردم، «کتک خوردن»، «خفت شدن»و «آزار جنسی» از جمله تجربههای کودکان کار در زندگی خیابانیشان است که در گزارش «سازمان بهزیستی» به آن اشاره شده است.
دست ما کوتاه است
مولود بشنوایی، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان است.انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیست و یک سال فعالیت در زمینه کودکان کار و خیابان، قدیمی ترین نهاد مدنی است که در این زمینه فعالیت میکند. این انجمن آمارهای جامع و گزارشهای مستندی دارد که برای کودکان کار رخ داده است. بشنوایی به «قانون» میگوید : گزارش های مراکز پزشکی، گزارش خود کودکان و مردم نشان میدهد کودکان ما حدود تعرض و تعدی به خود را نمی شناسند ؛ دایم باید به آنها گفته شود کسی حق ندارد به مسائل خصوصی شما دست بزند.
اجازه ندارند به شما دست بزنند. دست زدن هم نوعی تعرض است اما متاسفانه تجاوز به کودکان هنوز یک مسئله غایی دیده می شود. عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: خواهش میکنم جامعه را حساس کنید. دولتمردان را حساس کنید . هر چقدر هم چشمها را بست و ندید باز این مسائل هست و ممکن است مخاطرات آن در آینده گریبان این جامعه را بگیرد.
یکی از کارهای انجمن حمایت از حقوق کودکان، آموزش مهارت ها به دختران است. به آنها یاد داده شده است وقتی در خیابان هستند اگر کسی خواست آنها را اذیت کند ، داد و فریاد کنند ؛ چند روز قبل یکی از دخترهای 12 ساله مرکز، اول با گریه و بعد با خوشحالی گفته است یک موتور سوار قصد داشته او را بدزدد اما او آنقدر جیغ کشیده که مرد موتور سوار رهایش کرده و مردم به دادش رسیده اند. بشنوایی میگوید : یاد گرفتن مهارتها در پیشگیری تاثیر اصلی را دارد. باید مرکزی باشد که به این بچهها بها دهد.
کودک باید بفهمد کسی هست که از او حمایت کند و تنها نمیماند. اگر یک شماره سه رقمی باشد که دایم در برنامه های تلویزیونی گفته شود، بچه احساس امنیت می کند که مامن و پناهگاهی دارد و آنوقت تن به اتفاقات ناگوار نمیدهد. کلام آخر این فعال حقوق کودک تلخ است؛ میگوید: ما دائم در این مرکز التیام آلام میدهیم. مددکارهای ما در تنهاییشان به خاطر فشارهایی که به این کودکان میآید گریه میکنند. باور کنید در خیلی از مواقع، دست ما کوتاه است. ما می توانیم بچه را التیام دهیم اما او به همان چرخه باز میگردد و تغییری در کار نیست . کودکان کار در خیابانها بیپناه هستند، تعرض به کودکان کار هزینهای برای متجاوز ندارند چرا که کودک کار سر و صاحب ندارد و خدا کند قانون ، مردم و هر کس که دستش میرسد به داد بیکسی آنها برسد.
دغدغه گاهی کورهپز خانه است ، گاهی چهار راه هاست، گاهی کودکان دستفروش و گدایان مترو است و گاهی هم کف خیابان است.آنچه رقم خورده به کابوس شاهدان تبدیل شده است. کابوس اینکه حقیقت محض است؛ هرچه دیده اند واقعیت داشته است.
روایت مستندات شاهدان، سند تلخی از اتفاقاتی است که ممکن است در هر جامعه رخ دهد اما زمانی فرا می رسد که باید از مرز کتمان گذشت ؛ عبور از این مرزها به قول بعضی ها، « تاوان دارد» ممکن است گزارش، بهانه دست دیگران بدهد که در این مملکت، فلان اتفاق افتاده است؛ یا شاید بسیاری معتقد باشند که گفتن این وقایع ، چه دردی دوا می کند؛ آنها که باید ، می دانند. نوشتن لحظات تلخی که بر شاهدات این ماجرا گذشته است که اتفاقا آدم های معمولی جامعه نیستند و هر کدام در جایگاهی خاص قرار دارند و با پدیده های شوم اجتماعی هم بیگانه نبودند، گواه آن است که حتی زمانی که با چشم خود هم دیدند باور نمی کردند اتفاقی چنین سخت گریبان کودکان کار را گرفته باشد. روایت های غریبی که با وجود مستندات نمی توان باور کردو به نظر اغراق آمیز است. بارها از شاهدان سوال شده است که مطمئن هستید و تلخ تر آنکه سر افکنده موضوع را تایید کرده اند.
روایت اول
حادثه را در میان جمعی اعلام کرده است. فشار ناشی از آنچه دیده است، راهی برایش باقی نگذاشته جز اینکه پرده از این حرف مگو بردارد. روایت خردادماه امسال است. شبانه با جمعی دیگر در شهر پرسه می زدند. در جریان بازدید به یکی از پل های یکی از بزرگراه ها رسیده اند. توانی برای تعریف آنچه دیده ، ندارد. برای بیان هر کلمه مکث می کند تا ببیند با چند واژه می تواند عمق فاجعه را بگوید. 6 نفر بوده اند كه تجاوز كردند.
6 معتاد شیشه ای که شرایط و قرائن گواه آن بود که در جریان ارتکاب عمل شنیع خود در شرایط طبیعی نبوده اند و از حالت عادی خارج شده بودند. قربانی 6 مرد ، دختری 11 ساله بوده است. راوی میگوید: شاهدان دو نفر دیگرشان آنجا بودند . حالشان بد شد، شوک آنچه مقابل چشمانشان رخ داده بود، هنوز هم هست. نمیتواند بیشتر بگوید.
روایت دوم
از همان ابتدا سراغ عکس می رود . گوشی همراهش پر از تصاویر آسیب های اجتماعی کف خیابان است. روی یک عکس متوقف می شود. تصویر بزرگ می شود. دختربچه ای زانوهایش را بغلش گرفته و در گوشه ای از فضای ماشین چمباتمه زده است. لباسهایش آنقدر چرک است که به سختی می توان رنگ صورتی لباسش را تشخیص داد. او را در چهار راه قیطریه پیدا كرده اند. كودكی كه دو، سه نفر دیگر مثل او بوده اند.
چشمانش را معصومانه به دوربین دوخته است. عادت نداشته ازاو عکس بگیرند و شاید همین سبب شده نگاه منگی به تصویر داشته باشد. لحظات سیاه زندگی او را آخرین گوشی مدل آیفون ثبت کرده است و شاید همین هم برایش عجیب بوده؛ در یکی از شب های شهر او را شناسایی کرده اند. اینکه کجا بوده است بیان نشد. اینکه چه ساعت از شب بود گفته نشد. بررسیهای پزشكی حكایت از جسمی شكنجه شده داشت. شنیدنش هم حس بدی دارد. صدا آرام می شود ؛ سخت از میان جمله ادا شده واژه چندبار شنیده می شود. باورش آنقدر سخت است که دوباره و سه باره ، عدد پرسیده میشود.
اطمینان دارد. و این بار برای آنکه بتوان باور کرد بلندتر میگوید: چند بار در طول یک روز دختر شكنجه شده است. هنوز تصویر دختر بچه بر صفحه گوشی تلفن همراه موجود است. فقط 6یا 7 سالش بوده ، یعنی اگر مدرسه می رفت اول دبستان بود. اگر بچه ای مثل بچههای دیگر شهر بود حتما دلش پیش کتاب ها و درسهایش بود . حتما جایی از وقتش جلوی تلویزیون بود و بخشی دیگر را با همسالانش می گذراند. اگر کودکی معمولی بود شاید در این سن و سال دوست داشت ادای کارهای مادرش را درآورد. شاید از پدرش می خواست برای تولدش چیز خاصی بخرد.
پذیرفتن و باور آنچه رخ داده، سخت است. شبیه فیلم های ترسناک آمریکایی می ماند که می ترسی اما می دانی دروغ است . ترس آمده است. با همه وجود،ذهن، از پذیرش آنچه گفته شد سر باز می زند، کاش نه او 7 ساله بود و نه این تصویر حقیقت داشت. کاش دروغ بود اما تصویر خط بطلانی بر خیال پردازیهای ذهن مغشوش است. پرونده اش لای پوشه های مددکاری است. شاهد حادثه، همه کابوس هایش را نگفت. بعضی حرف ها را نمی شود گفت . بعضی حرف را نمیشود نوشت.
باور کنیم
زمانی که دکتر مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز اعلام کرد طبق مطالعهای روی یکهزار کودک کار در تهران بیشترین میزان شیوع ایدز در کودکان کار و خیابان بین سنین 10 تا 18 سال است و بیشترین راه ابتلا در بین این کودکان، تجاوز جنسی هم بین دختران و هم بین پسران بوده است،باور کردن مطالعه علمی هم سخت بود . هشدار این محقق برای اینکه اگر کاری نکنند امکان تجاوز جنسی و اعتیاد در این کودکان زیاد شده و به تبع آن ابتلا به ایدز در میان آنها افزایش مییابد، جدی بود. این مطالعه نشان داد 4تا 5 درصد این کودکانHIV مثبت بودند. یعنی 50 کودک که بیشترشان در جریان یک اتفاق شوم،سلامتشان تباه شده است.
یافتههای پژوهش «سنجش رفتارهای پر خطر در کودکان کار و خیابان در ایران »که توسط «سازمان بهزیستی» انجام شده حاکی از آن است که این کودکان از سنین پایین با روابط جنسی آشنا میشوند به گونه ای که میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران، 12/5 و در پسران 13/7سال است و در مجموع، ٢١ درصد این کودکان رابطه جنسی را تجربه کردهاند . اهانت و خشونت از سوی مردم، «کتک خوردن»، «خفت شدن»و «آزار جنسی» از جمله تجربههای کودکان کار در زندگی خیابانیشان است که در گزارش «سازمان بهزیستی» به آن اشاره شده است.
دست ما کوتاه است
مولود بشنوایی، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان است.انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیست و یک سال فعالیت در زمینه کودکان کار و خیابان، قدیمی ترین نهاد مدنی است که در این زمینه فعالیت میکند. این انجمن آمارهای جامع و گزارشهای مستندی دارد که برای کودکان کار رخ داده است. بشنوایی به «قانون» میگوید : گزارش های مراکز پزشکی، گزارش خود کودکان و مردم نشان میدهد کودکان ما حدود تعرض و تعدی به خود را نمی شناسند ؛ دایم باید به آنها گفته شود کسی حق ندارد به مسائل خصوصی شما دست بزند.
اجازه ندارند به شما دست بزنند. دست زدن هم نوعی تعرض است اما متاسفانه تجاوز به کودکان هنوز یک مسئله غایی دیده می شود. عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: خواهش میکنم جامعه را حساس کنید. دولتمردان را حساس کنید . هر چقدر هم چشمها را بست و ندید باز این مسائل هست و ممکن است مخاطرات آن در آینده گریبان این جامعه را بگیرد.
یکی از کارهای انجمن حمایت از حقوق کودکان، آموزش مهارت ها به دختران است. به آنها یاد داده شده است وقتی در خیابان هستند اگر کسی خواست آنها را اذیت کند ، داد و فریاد کنند ؛ چند روز قبل یکی از دخترهای 12 ساله مرکز، اول با گریه و بعد با خوشحالی گفته است یک موتور سوار قصد داشته او را بدزدد اما او آنقدر جیغ کشیده که مرد موتور سوار رهایش کرده و مردم به دادش رسیده اند. بشنوایی میگوید : یاد گرفتن مهارتها در پیشگیری تاثیر اصلی را دارد. باید مرکزی باشد که به این بچهها بها دهد.
کودک باید بفهمد کسی هست که از او حمایت کند و تنها نمیماند. اگر یک شماره سه رقمی باشد که دایم در برنامه های تلویزیونی گفته شود، بچه احساس امنیت می کند که مامن و پناهگاهی دارد و آنوقت تن به اتفاقات ناگوار نمیدهد. کلام آخر این فعال حقوق کودک تلخ است؛ میگوید: ما دائم در این مرکز التیام آلام میدهیم. مددکارهای ما در تنهاییشان به خاطر فشارهایی که به این کودکان میآید گریه میکنند. باور کنید در خیلی از مواقع، دست ما کوتاه است. ما می توانیم بچه را التیام دهیم اما او به همان چرخه باز میگردد و تغییری در کار نیست . کودکان کار در خیابانها بیپناه هستند، تعرض به کودکان کار هزینهای برای متجاوز ندارند چرا که کودک کار سر و صاحب ندارد و خدا کند قانون ، مردم و هر کس که دستش میرسد به داد بیکسی آنها برسد.
ویدیو مرتبط :
دکتر هلاکویی - مفهوم روابط جنسی از نگاه کودکان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روابط جنسی در ایران و سن شروع آن
براساس یافتههای پژوهش گسترده سازمان بهزیستی درباره کودکان کار و خیابان، کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل میدهند. میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران ٥ /١٢سال و در پسران ٧/ ١٣سال است و ٤ /٥درصد این کودکان آزار جنسی را گزارش کردهاند.
روزنامه شرق: براساس یافتههای پژوهش گسترده سازمان بهزیستی درباره کودکان کار و خیابان، کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل میدهند. میانگین درآمد این کودکان ٢٣هزارتومان در روز است.
٣ /١٧درصد کودکان خیابانی حداقل یکبار در عمر مصرف الکل داشتهاند. ٢٣درصد این کودکان حداقل یکبار مواد، الکل یا سیگار مصرف کردهاند و٩ /٦درصد این کودکان در ششماه اخیر مصرف داشتهاند. ٢١درصد کودکان تجربه رابطه جنسی داشتهاند. میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران ٥ /١٢سال و در پسران ٧/ ١٣سال است و ٤ /٥درصد این کودکان آزار جنسی را گزارش کردهاند. سازمان بهزیستی در طول سال، پنجهزار کودک را جمعآوری میکند و این پژوهش نتایج طرح سنجش رفتارهای پرخطر در کودکان کار و خیابان است که از سال ٩١ کلید خورده.
سن ورود کودکان به خیابان چهار تا ١٨سالگی بوده است. میانگین سن ورود به خیابان سه تا ١٠سال بوده و کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل میدهند. بیشتر کودکان خیابانی به کارهای متعارف بهویژه دستفروشی (٢ /٧٣درصد)، باربری و پادویی (٦ /٨درصد) و نوازندگی (٦ /٤درصد) یا نیمهمتعارف زبالهگردی و جمعآوری ضایعات نان (٦ /٩درصد) و تکدیگری (٧ /٥درصد) مشغولند و تعداد بسیار اندکی از کودکان (دودرصد) تنها به مشاغل غیرمتعارف شامل تنفروشی، خریدوفروش مواد و جیببری میپردازند.
مشاغل نیمهمتعارف (زبالهگردی و تکدیگری) در پسران و کودکان افغان به شکل معناداری بالاتر از کودکان ایرانی است (٨/٨درصد در مقابل ٨/ ٣درصد). در کودکان ایرانی کولی نیز تکدیگری به شکل معناداری بیش از سایر کودکان ایرانی است (٤/ ١١درصد) در مقابل (٦/ ١درصد). تعداد اندکی از کودکان (٩درصد) در کنار کار خیابانی کارهای غیرمتعارف شامل تنفروشی و خریدوفروش مواد نیز انجام میدهند. بیشترین فراوانی محل کار و کودکان خیابانی در تهران مناطق ٢ (٥/ ٢٤درصد)، ١٢ (١٨درصد) و یک (١/ ١١درصد) است.
بالاترین سهم متعلق به کودکانی است که بین ساعات ١٣ تا ١٤ در خیابان هستند (٣/ ١٦درصد)، اما ١ /١٣درصد کودکان خیابانی کل روز (از ٨ صبح تا ٢٣) را در خیابانند.
میانگین درآمد این کودکان از مشاغل ذکر شده بهعنوان کار اول ٢٣هزارو٤٨٨تومان در روز است که از حداقل روزانه دوهزارتومان تا حداکثر ٥٠هزارتومان نیز تغییر میکند. بیشتر کودکان تمام یا بخشی از درآمد خود را به خانواده میدهند (٧٩درصد). آنها علت کارکردن خود را تامین معاش خانواده میدانند بهخصوص در میان کودکان افغان این دلیل به شکل معناداری بیشتر از سایر کودکان است. همچنین در میان ایرانیان کولی کارکردن و کسب درآمد عمدتا وظیفه کودکان خانواده است.
کودکان خیابانی به شکل روزمره، مجموعهای از آسیبهای روانی و اجتماعی را در خیابان تجربه میکنند. مطالعه کمی نشان میدهد که ٢/ ٤٠درصد کودکان تحمل سرما و گرما، ٩/٣٤درصد توقیف اجناس، ٢ /٣٣درصد تصادف با ماشین و ٧ /٢٦درصد مریضشدن را ذکر کردهاند. در میان انواع تجارب کودکان، خشونت از سوی مردم، همسالان و ماموران یک تجربه رایج در زندگی کودکان خیابانی است. یافتههای کمی مطالعه نشان میدهد که ٤/ ٢٧درصد کودکان اهانت و کتکخوردن از ماموران، ٦/ ٢٦درصد کتکخوردن از همسالان، ٢/ ١٦درصد اهانت و کتکخوردن از مردم، ٥/٨درصد خفتشدن و ٤/٥درصد آزار جنسی را گزارش کردهاند.
دخترها بیشتر از پسرها در خیابان مریض شدهاند (٤/ ٣٢درصد در مقابل ٥/ ٢١درصد) و تصادف کردهاند. (٣ /٤٩ درصد در مقابل ٢ /٢٩درصد) و سابقه آزاردیدگی جنسی (٧/ ١٢درصد در مقابل ٧٥ /٢درصد) و کتکخوردن و اهانت از طرف مردم (٨/ ٢٦ درصد در مقابل ٨ /١١درصد) را گزارش کردهاند. اما توقیف اجناس پسران بیشتر از دختران (٦/٦٥درصد در مقابل ٩ /٤٧درصد) است.
در شش ماه قبل از مطالعه، ٤/ ٤٨درصد کودکان اظهار کردهاند که توسط شهرداری و ٨/١٢درصد توسط نیروهای انتظامی در خیابان دستگیر شدهاند. کودکان ایرانی بیش از کودکان غیرایرانی و بزرگترها (١٥ تا ١٨ سال) بیش از کوچکترها (١٠ تا ١٤سال) دستگیر شدهاند.
یافتههای مصرف مواد
کودکان خیابانی در مقایسه با جمعیت عمومی، مصرف الکل بالاتری دارند و مصرف مواد آنها نیز بالا و احتمالا بالاتر از جمعیت عمومی زیر ١٨ سال است. براساس یافتههای کمی این مطالعه، ٣ /١٧درصد کودکان خیابانی حداقل یکبار در عمر مصرف الکل داشتهاند. مصرف ششماه اخیر الکل در کودکان خیابانی ٠٧/ ١١درصد است و در حدود هفتدرصد کودکان خیابانی هر روز الکل مصرف میکنند.
نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد ٩/ ٦درصد کودکان خیابانی یکبار مصرف یکی از مواد مخدر را (با یا بدون الکل) داشتهاند. مصرف حداقل یکبار مواد، الکل و سیگار در جمعیت کودکان خیابانی ٢٣درصد و مصرف شش ماه اخیر مواد در کودکان خیابانی ٩/ ٦درصد است. دخترها از حیث مصرف الکل و سیگار تفاوت معناداری با پسران ندارند. اما پسران بهطور معناداری بیش از دختران در خطر مصرف مواد هستند.
مصرف سیگار و الکل در کودکان ایرانی بهطور معناداری بیش از کودکان افغان است. اما از حیث مصرف مواد تفاوت معناداری میان دو گروه نیست.
سن شروع مصرف مواد در کودکان خیابانی پایین است بهطوریکه در حدود ٥٦درصد کودکان مصرف مواد را قبل از ١٤سالگی شروع کردهاند. در عین حال مصرف سیگار، الکل و مواد در کودکان خیابانی بزرگتر (١٥ تا ١٨سال) به شکل معناداری بالاتر از کوچکترهاست. بسیاری از کودکان مصرفکننده در مطالعه حاضر دارای خانواده معتاد (عمدتا پدر معتاد) هستند و ٨/ ٤٣درصد کودکان، داشتن پدر معتاد و ٩/٣٦درصد، دوستان نزدیک معتاد را گزارش کردهاند.
یافتههای روابط جنسی
کودکان خیابانی بهدلیل شرایط و روش زندگی خانواده از سنین پایین با روابط جنسی آشنا شده و آن را تجربه میکنند. سن شروع رابطه جنسی در کودکان خیابانی پایین است. میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران ٥/ ١٢سال و در پسران ٧/ ١٣سال است.
بیشتر کودکان خیابانی (٨/ ٧٦درصد) شبها در خانه خود یا بستگان میخوابند و از حمایت خانوادگی نسبی برخوردارند. اما ٢١درصد کودکان که محل خواب آنها خانه مشترک با دوستان است یا بهتنهایی در خیابان، مراکز حمایتی یا در محل کار میخوابند، فاقد مراقبت خانوادگی هستند.
در حدود یکسوم کودکان خیابانی تهران (٣١درصد) سابقه ترک خانه را گزارش کردهاند که تاییدکننده وجود مشکلات در خانواده است. میان دختران و پسران و گروههای سنی مختلف تفاوتی از حیث ترک خانه دیده نشده اما ترک خانه توسط کودکان ایرانی (٩ /٣٦درصد) به شکل معناداری بالاتر از کودکان افغان (٤ /٢١درصد) است. ٩ /٢٣درصد کودکان سابقه آزار جسمی در خانواده را گزارش کردهاند. خانوادههای کودکان خیابانی وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند.
بیکاری و مشاغل کمدرآمد پدران، مشارکت ضعیف مادران در درآمد خانواده و جمعیت زیاد خانواده، مهمترین علل وضعیت نامطلوب اقتصادی خانوادههای کودکان خیابانی است. شرایط نامطلوب اقتصادی، فرهنگی و حقوقی افغانها در ایران نیز سبب کار کودکان افغان در خیابان میشود. نداشتن کارت اقامت در مورد بسیاری از افغانها، عدم امکان کار رسمی و کسب درآمد کافی، دسترسی سخت کودکان به آموزش رسمی و نیاز خانواده به درآمد کودکان، برخی عواملی هستند که به کار کودکان افغان در ایران منجر میشوند.
٣ /١٧درصد کودکان خیابانی حداقل یکبار در عمر مصرف الکل داشتهاند. ٢٣درصد این کودکان حداقل یکبار مواد، الکل یا سیگار مصرف کردهاند و٩ /٦درصد این کودکان در ششماه اخیر مصرف داشتهاند. ٢١درصد کودکان تجربه رابطه جنسی داشتهاند. میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران ٥ /١٢سال و در پسران ٧/ ١٣سال است و ٤ /٥درصد این کودکان آزار جنسی را گزارش کردهاند. سازمان بهزیستی در طول سال، پنجهزار کودک را جمعآوری میکند و این پژوهش نتایج طرح سنجش رفتارهای پرخطر در کودکان کار و خیابان است که از سال ٩١ کلید خورده.
سن ورود کودکان به خیابان چهار تا ١٨سالگی بوده است. میانگین سن ورود به خیابان سه تا ١٠سال بوده و کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل میدهند. بیشتر کودکان خیابانی به کارهای متعارف بهویژه دستفروشی (٢ /٧٣درصد)، باربری و پادویی (٦ /٨درصد) و نوازندگی (٦ /٤درصد) یا نیمهمتعارف زبالهگردی و جمعآوری ضایعات نان (٦ /٩درصد) و تکدیگری (٧ /٥درصد) مشغولند و تعداد بسیار اندکی از کودکان (دودرصد) تنها به مشاغل غیرمتعارف شامل تنفروشی، خریدوفروش مواد و جیببری میپردازند.
مشاغل نیمهمتعارف (زبالهگردی و تکدیگری) در پسران و کودکان افغان به شکل معناداری بالاتر از کودکان ایرانی است (٨/٨درصد در مقابل ٨/ ٣درصد). در کودکان ایرانی کولی نیز تکدیگری به شکل معناداری بیش از سایر کودکان ایرانی است (٤/ ١١درصد) در مقابل (٦/ ١درصد). تعداد اندکی از کودکان (٩درصد) در کنار کار خیابانی کارهای غیرمتعارف شامل تنفروشی و خریدوفروش مواد نیز انجام میدهند. بیشترین فراوانی محل کار و کودکان خیابانی در تهران مناطق ٢ (٥/ ٢٤درصد)، ١٢ (١٨درصد) و یک (١/ ١١درصد) است.
بالاترین سهم متعلق به کودکانی است که بین ساعات ١٣ تا ١٤ در خیابان هستند (٣/ ١٦درصد)، اما ١ /١٣درصد کودکان خیابانی کل روز (از ٨ صبح تا ٢٣) را در خیابانند.
میانگین درآمد این کودکان از مشاغل ذکر شده بهعنوان کار اول ٢٣هزارو٤٨٨تومان در روز است که از حداقل روزانه دوهزارتومان تا حداکثر ٥٠هزارتومان نیز تغییر میکند. بیشتر کودکان تمام یا بخشی از درآمد خود را به خانواده میدهند (٧٩درصد). آنها علت کارکردن خود را تامین معاش خانواده میدانند بهخصوص در میان کودکان افغان این دلیل به شکل معناداری بیشتر از سایر کودکان است. همچنین در میان ایرانیان کولی کارکردن و کسب درآمد عمدتا وظیفه کودکان خانواده است.
کودکان خیابانی به شکل روزمره، مجموعهای از آسیبهای روانی و اجتماعی را در خیابان تجربه میکنند. مطالعه کمی نشان میدهد که ٢/ ٤٠درصد کودکان تحمل سرما و گرما، ٩/٣٤درصد توقیف اجناس، ٢ /٣٣درصد تصادف با ماشین و ٧ /٢٦درصد مریضشدن را ذکر کردهاند. در میان انواع تجارب کودکان، خشونت از سوی مردم، همسالان و ماموران یک تجربه رایج در زندگی کودکان خیابانی است. یافتههای کمی مطالعه نشان میدهد که ٤/ ٢٧درصد کودکان اهانت و کتکخوردن از ماموران، ٦/ ٢٦درصد کتکخوردن از همسالان، ٢/ ١٦درصد اهانت و کتکخوردن از مردم، ٥/٨درصد خفتشدن و ٤/٥درصد آزار جنسی را گزارش کردهاند.
دخترها بیشتر از پسرها در خیابان مریض شدهاند (٤/ ٣٢درصد در مقابل ٥/ ٢١درصد) و تصادف کردهاند. (٣ /٤٩ درصد در مقابل ٢ /٢٩درصد) و سابقه آزاردیدگی جنسی (٧/ ١٢درصد در مقابل ٧٥ /٢درصد) و کتکخوردن و اهانت از طرف مردم (٨/ ٢٦ درصد در مقابل ٨ /١١درصد) را گزارش کردهاند. اما توقیف اجناس پسران بیشتر از دختران (٦/٦٥درصد در مقابل ٩ /٤٧درصد) است.
در شش ماه قبل از مطالعه، ٤/ ٤٨درصد کودکان اظهار کردهاند که توسط شهرداری و ٨/١٢درصد توسط نیروهای انتظامی در خیابان دستگیر شدهاند. کودکان ایرانی بیش از کودکان غیرایرانی و بزرگترها (١٥ تا ١٨ سال) بیش از کوچکترها (١٠ تا ١٤سال) دستگیر شدهاند.
یافتههای مصرف مواد
کودکان خیابانی در مقایسه با جمعیت عمومی، مصرف الکل بالاتری دارند و مصرف مواد آنها نیز بالا و احتمالا بالاتر از جمعیت عمومی زیر ١٨ سال است. براساس یافتههای کمی این مطالعه، ٣ /١٧درصد کودکان خیابانی حداقل یکبار در عمر مصرف الکل داشتهاند. مصرف ششماه اخیر الکل در کودکان خیابانی ٠٧/ ١١درصد است و در حدود هفتدرصد کودکان خیابانی هر روز الکل مصرف میکنند.
نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد ٩/ ٦درصد کودکان خیابانی یکبار مصرف یکی از مواد مخدر را (با یا بدون الکل) داشتهاند. مصرف حداقل یکبار مواد، الکل و سیگار در جمعیت کودکان خیابانی ٢٣درصد و مصرف شش ماه اخیر مواد در کودکان خیابانی ٩/ ٦درصد است. دخترها از حیث مصرف الکل و سیگار تفاوت معناداری با پسران ندارند. اما پسران بهطور معناداری بیش از دختران در خطر مصرف مواد هستند.
مصرف سیگار و الکل در کودکان ایرانی بهطور معناداری بیش از کودکان افغان است. اما از حیث مصرف مواد تفاوت معناداری میان دو گروه نیست.
سن شروع مصرف مواد در کودکان خیابانی پایین است بهطوریکه در حدود ٥٦درصد کودکان مصرف مواد را قبل از ١٤سالگی شروع کردهاند. در عین حال مصرف سیگار، الکل و مواد در کودکان خیابانی بزرگتر (١٥ تا ١٨سال) به شکل معناداری بالاتر از کوچکترهاست. بسیاری از کودکان مصرفکننده در مطالعه حاضر دارای خانواده معتاد (عمدتا پدر معتاد) هستند و ٨/ ٤٣درصد کودکان، داشتن پدر معتاد و ٩/٣٦درصد، دوستان نزدیک معتاد را گزارش کردهاند.
یافتههای روابط جنسی
کودکان خیابانی بهدلیل شرایط و روش زندگی خانواده از سنین پایین با روابط جنسی آشنا شده و آن را تجربه میکنند. سن شروع رابطه جنسی در کودکان خیابانی پایین است. میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران ٥/ ١٢سال و در پسران ٧/ ١٣سال است.
بیشتر کودکان خیابانی (٨/ ٧٦درصد) شبها در خانه خود یا بستگان میخوابند و از حمایت خانوادگی نسبی برخوردارند. اما ٢١درصد کودکان که محل خواب آنها خانه مشترک با دوستان است یا بهتنهایی در خیابان، مراکز حمایتی یا در محل کار میخوابند، فاقد مراقبت خانوادگی هستند.
در حدود یکسوم کودکان خیابانی تهران (٣١درصد) سابقه ترک خانه را گزارش کردهاند که تاییدکننده وجود مشکلات در خانواده است. میان دختران و پسران و گروههای سنی مختلف تفاوتی از حیث ترک خانه دیده نشده اما ترک خانه توسط کودکان ایرانی (٩ /٣٦درصد) به شکل معناداری بالاتر از کودکان افغان (٤ /٢١درصد) است. ٩ /٢٣درصد کودکان سابقه آزار جسمی در خانواده را گزارش کردهاند. خانوادههای کودکان خیابانی وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند.
بیکاری و مشاغل کمدرآمد پدران، مشارکت ضعیف مادران در درآمد خانواده و جمعیت زیاد خانواده، مهمترین علل وضعیت نامطلوب اقتصادی خانوادههای کودکان خیابانی است. شرایط نامطلوب اقتصادی، فرهنگی و حقوقی افغانها در ایران نیز سبب کار کودکان افغان در خیابان میشود. نداشتن کارت اقامت در مورد بسیاری از افغانها، عدم امکان کار رسمی و کسب درآمد کافی، دسترسی سخت کودکان به آموزش رسمی و نیاز خانواده به درآمد کودکان، برخی عواملی هستند که به کار کودکان افغان در ایران منجر میشوند.