اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سناریوی سرقت ساختگی برای فرار از طلبکاران
به گزارش شهروند ,بهمنماه سال گذشته بود که خبر این سرقت مسلحانه به ماموران پلیس اطلاع داده شد. بلافاصله کارآگاهان برای بررسی موضوع راهی محل حادثه که مغازه طلافروشی در خیابان پاسداران بود، شدند. وقتی ماموران به محل رسیدند، صاحب مغازه طلافروشی درحالیکه نشان میداد بهشدت ترسیده است، در تحقیقات به ماموران گفت: «صبح وقتی در مغازهام را باز کردم و درحال چیدن ویترین مغازهام بودم، ناگهان جوانی ٣٠ ساله که ماسک آلودگی هوا به صورتش زده بود، وارد مغازه شد و ادعا کرد میخواهد سکه بخرد.
در حالیکه من میخواستم سکهها را از ویترین بیرون بیاورم، ناگهان چند لحظه بعد جوان نقابدار با تهدید اسلحه از من خواست گاوصندوق را باز کنم. من که بهشدت ترسیده بودم در گاو صندوق را باز کردم، مرد سارق نیز دست و پای من را بست و تمام محتویات داخل گاوصندوق را به همراه ١,٥ کیلوگرم طلا داخل دو ساک ریخت و با خودش برد. سارق مسلح مردی خونسرد بود و من چند دقیقه بعد از سرقت با کمک اهالی دست و پایم را باز کردم و موضوع را به پلیس اطلاع دادم.»
با اعلام این شکایت و بررسی موضوع تیمی از کارآگاهان اداره مبارزه با سرقت مسلحانه تحقیقات خود را دراینباره آغاز کردند و در نهایت پس از گذشت سه ماه سارق مغازه طلا فروشی شناسایی و دستگیر شد.
این سارق با انتقال به دادسرای ویژه سرقت در بازجوییها در شعبه اول بازپرسی دادسرا اعترافات عجیبی را مطرح کرد. او گفت که دوست صاحب مغازه است و به خواست او سناریو سرقت را اجرا کرده تا صاحب مغازه طلافروشی بتواند از بیمه خسارت دریافت کند.
با این اظهارات تحقیقات در این رابطه آغاز شد و در نهایت همدست دیگر متهم که در فروش طلاها با او همکاری کرد،شناسایی و دستگیر شد.
صبح دیروز متهمان برای بازسازی صحنه سرقت از طلافروشی به محل سرقت بازگردانده شدند و در میان جمعیت زیادی از مردم و ماموران پلیس، تمامی جزییات صحنه را بازسازی کردند. این درحالی بود که صاحب مغازه نیز بهعنوان متهم به مغازه خودش منتقل شده بود. گروهی از شهروندان نیز با تجمع مقابل مغازه طلافروشی پیگیر این ماجرا بودند. این دو متهم که از دوستان داماد صاحب مغازه بودند صحنه سرقت را در پاساژ جوادالائمه بازسازی کردند.
اعتراف به سناریوی ساختگی سرقت
سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در حاشیه بازسازی صحنه این سرقت مسلحانه در خیابان پاسداران، در بیان جزییات این سرقت ساختگی گفت: «صبح روز ٧ بهمنسال گذشته یک مورد سرقت مسلحانه از طلافروشی به سامانه ١١٠ اطلاع داده شد که طی آن با توجه به حساسیت موضوع، اکیپی از مأموران در محل حاضر شده و تحقیقات اولیه آغاز شد.»
وی با بیان اینکه تحقیقات نخست حاکی از این بود که این سرقت در دقایق اولیه باز کردن مغازه طلافروشی رخ داده بود، گفت: «صاحب مغازه در اظهارات اولیه خود ادعا کرد که پس از باز کردن مغازه گاوصندوق را باز کرده و درحال چیدن طلاها در ویترین بوده که ناگهان دو مرد نقابدار با اسلحه وارد مغازه شده و اقدام به بستن دستها و پاهای وی کردند. مالباخته همچنین مدعی بود که سارقان علاوه بر سرقت طلا و جواهرات مغازه، سیستم دوربینهای مداربسته طلافروشی را نیز سرقت کرده و با خود بردهاند. بنابراین تیمی ویژه از کارآگاهان مشغول رسیدگی به این سرقت شده و ظرف مدت ٢٥ روز دو عامل سرقت از این مغازه را در یکی از شهرستانهای اطراف تهران شناسایی کردند.»
وی با بیان اینکه سرانجام حدود سه ماه پس از سرقت، دو متهم شناسایی شده دستگیر شدند، ادامه داد: «در بازجویی از این افراد آنها مدعی شدند که سرقت ساختگی بوده و صاحب مغازه از آنها خواسته است که از طلافروشیاش سرقت کنند.»
رئیس پلیس آگاهی پایتخت با اشاره به احضار صاحب طلافروشی و انجام تحقیقات از او گفت: «این مرد پس از روبهرو شدن با دو فرد دستگیر شده اظهارات قبلیاش را تغییر داد و اعتراف کرد که به خاطر رهایی از دست طلبکاران این نقشه را کشیده است.»
محمدیان با بیان اینکه متهم به دلیل کلاهبرداری و فریب مأموران پلیس مجرم شناخته شد، گفت: «صاحب این مغازه حدود هفتمیلیارد تومان بدهی داشته و قصد داشته تا بخشی از آن را از طریق بیمه دریافت کند که با اقدام به موقع پلیس دستگیر و در رسیدن به هدفش ناکام ماند. جرم او نیز ایجاد ناامنی در جامعه و کلاهبرداری است.»
وی با بیان اینکه تحقیقات برای شناسایی اموال مسروقه همچنان ادامه دارد، گفت: «تعدادی از مالباختگان مدعی شدند که صاحب طلافروشی به آنها طلای بدلی فروخته است که رسیدگی به این موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار دارد.»
سردار محمدیان ضمن توصیه به مردم گفت: «به هیچ عنوان مردم ما در چنین مراکزی که حتی پروانه کسب ندارند سرمایهگذاری نکنند چراکه این کار اقدامی غیرمنطقی خواهد بود.»
وی ادامه داد: «ردیابی اموال ادامه دارد پروسه پیگیری این پرونده نیز بدین شکل بوده که از زمان سرقت تا شناسایی متهمان ٢٥ روز زمان برده و حدود ٣ ماه هم طول کشیده تا سارقان دستگیر شوند. این پرونده تا قبل از اینکه مشخص شود سرقت نبوده در دادسرای ناحیه ٣٤ بود اما الان این پرونده به دادسرای ناحیه ٤ ارجاع شده ضمن اینکه مالباختگان میتوانند برای پیگیری پرونده به اداره یکم پلیس آگاهی تهران هم مراجعه کنند.»
ویدیو مرتبط :
سرقت خودرو پس از تصادف ساختگی در مشهد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سناریوی ساختگی گروگانگیری برای سرقت ۶کیلو طلا
اخبار حوادث - سناریوی ساختگی گروگانگیری برای سرقت ۶کیلو طلا
به گزارش همشهری، این مرد سعی داشت با طرح سناریوی ساختگی، طلاهایی را که از طلافروشها امانت گرفته بود، صاحب شود اما پلیس راز او را فاش کرد.28مهرماه بود که پلیس در جریان ناپدید شدن مردی به اسم مهرداد قرار گرفت. کسی که ماجرای ناپدید شدن او را گزارش کرده بود، یکی از بستگانش بود که میگفت: مهرداد چند روز پیش از یکی از شهرهای شرقی کشور به تهران آمد.
او در کار خرید و فروش طلاست و آخرین باری که با او صحبت کردم، میگفت در حدود 6کیلو طلا با خود آورده تا تحویل یک طلافروشی در پایتخت بدهد. اما از دیروز هرچه با موبایلش تماس میگیرم، پاسخ نمیدهد.
با اظهارات این مرد، تیمی از کارآگاهان زیرنظر قاضی موسوی، دادیار شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران، جستوجو برای پیدا کردن مرد ناپدید شده را آغاز کردند. جستوجو برای یافتن مهرداد به نتیجه نرسیده بود که این مرد با پای خودش به اداره آگاهی رفت و مدعی شد که در این مدت گروگان دزدان بوده است.
مرد جوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: چند روز پیش با 6کیلو طلا به تهران آمدم و چند روزی در هتل بودم. قرار بود طلاها را به یک طلافروشی که در بازار تهران است تحویل بدهم. روز حادثه به سمت بازار رفتم. در بین راه 2نفر به سمت من آمدند و خود را مأمور معرفی کردند.
آنها گفتند که من مظنون به قاچاق موادمخدر هستم. بعد مرا سوار یک خودروی ون کردند و به جای نامعلومی بردند. آنها در بین راه با تهدید به من قرصی خوراندند که بعد از خوردن آن از حال رفتم. وقتی بههوش آمدم در نزدیکی هتلی بودم که در آنجا اقامت داشتم. آنجا بود که متوجه شدم مأموران قلابی کیف پر از طلای مرا دزدیدهاند.
ادعای دروغین
بعد از گفتههای این مرد درخصوص گروگانگیری و سرقت، بررسیهای پلیس ادامه یافت و کارآگاهان راهی منطقهای شدند که مرد جوان میگفت در آنجا سوار ون مأموران قلابی شده است. ساختمانی در آن حوالی مجهز به دوربین مداربسته بود و دوربینها به محلی که مرد جوان نشان داده بود، کاملا مشرف بودند. تصاویر دوربینها مورد بررسی قرار گرفت اما در زمانی که مرد جوان مدعی بود سوار ون شده، هیچ ونی در آن محل دیده نشد.
سرنخ مهم
همزمان با بهدست آمدن این اطلاعات، 2طلافروش راهی اداره آگاهی شدند و از مهرداد به اتهام سرقت شکایت کردند.
یکی از طلافروشها گفت: مهرداد را از سالها قبل میشناختم. او در کار خرید و فروش طلا بود و به وی اعتماد داشتم. چند روز پیش وقتی گفت که عازم تهران است، 4کیلو طلا به او دادم تا پس از فروش آنها در تهران، پولش را به من پرداخت کند اما وقتی با او تماس گرفتم، مدعی شد که در دام 2مأمور نما گرفتار شده و همه طلاها به سرقت رفته است.
من احتمال میدهم که او دروغ میگوید و با این شگرد قصد کلاهبرداری از مرا دارد. دومین شاکی نیز گفت: سالها بود که با مهرداد کار میکردم. او قرار بود 6کیلو طلا تحویلم دهد. حتی پولش را هم به وی پرداخت کرده بودم. اما در این مدت هرچه با او تماس میگرفتم موبایلش خاموش بود. تا اینکه بعد از چند روز جوابم را داد و مدعی شد که چند نفر او را گروگان گرفتهاند و 6کیلو طلایی که قرار بوده تحویلم دهد را دزدیدهاند.
اظهارات این دو طلافروش از یک سو و تحقیقات میدانی در محلی که مهرداد مدعی گروگانگیری بود از سوی دیگر نشان میداد که همه اظهارات وی دروغ است به همینخاطر قاضی موسوی دستور بازداشت این مرد را صادر کرد و بازجویی از او ادامه یافت. وی وقتی شواهد را علیه خود دید اظهارات جدیدی را مطرح کرد و گفت: مدتی بود که بهخاطر خرید طلا با قیمت بالا و فروش آنها به قیمت پایین، در کارم ورشکست شده بودم.
6کیلو طلا به یکی از طلافروشها بدهکار بودم و دنبال راهی برای جبران بدهیام میگشتم. وقتی در شهرستان 4کیلو طلا از مرد طلافروش گرفتم که آن را در تهران بفروشم، 2کیلو طلای دیگر هم جور کردم و همه آنها را تحویل مردی دادم که به وی بدهکار بودم.
بعد با ساک خالی راهی پایتخت شدم و به تهران که رسیدم، طلافروش تهرانی که قرار بود طلاها را به او بفروشم مرتب با من تماس میگرفت و طلاها را میخواست. دیگر نمیدانستم باید چه کنم. برای همین تصمیم بهخودکشی گرفتم و وقتی در هتل بودم چندین قرص خوردم اما زنده ماندم. وقتی بههوش آمدم یک دفعه به ذهنم رسید که سناریوی دروغین آدم ربایی را طراحی کنم تا از دست طلبکارها نجات پیدا کنم که گیر افتادم.
تحقیقات از این مرد همچنان ادامه دارد.
اخبار حوادث - همشهری