اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سرنوشت مرموز مردی که برای شوهرکشی اجیر شد
به گزارش جامجم ، اوایل زمستان سال گذشته خانوادهای با حضور در پلیس آگاهی شهرستان رباطکریم از ناپدید شدن پسر جوانشان خبر دادند.
با تحقیق از این خانواده مشخص شد مرد جوان چند روز قبل برای انجام کاری، خانهشان در یکی از محلههای رباطکریم را ترک کرده و دیگر بازنگشته است. در این مدت هم تلفن همراهش خاموش بود.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان رباطکریم، با دستور بازپرس پرونده تحقیقات پلیس جنایی برای یافتن وی آغاز شد، اما موفق به یافتن وی نشدند.
با گذشت یک سال از گم شدن پسر جوان، کارآگاهان جنایی به سرنخهای جدیدی دست یافتند که نشان میداد مرد گمشده با دختری جوان به نام «لیلا» آشنایی داشته که همزمان با ناپدید شدن پسر جوان، «لیلا» هم ناپدید شده است.
با به دست آمدن مشخصات دختر جوان، او به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که هفته گذشته ماموران خانه این دختر جوان را شناسایی کرده و او با هماهنگی قضایی بازداشت شد.
وی با انتقال به پلیس جنایی بازجویی شد و اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد و مدعی شد مدتی با پسر جوان دوست بوده و بعد از آن که ارتباطشان پایان گرفته، دیگر از او خبری ندارد. او حتی برای صحت گفتههایش، زنی را به عنوان شاهد معرفی کرد که از ارتباط دوستی او با مرد گمشده مطلع بود.
در این مرحله شاهد ماجرا برای تحقیقات فراخوانده شد. او زمانی که مورد بازجویی پلیسی قرار گرفت، اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد تا این که پرده از راز یک سوءقصد ناکام برداشت.
این زن در اظهاراتش گفت: با دختر جوان، از یک سال و نیم قبل آشنا شدم. آن زمان من اختلاف های زیادی با شوهرم داشتم. دامنه این اختلافها به حدی بود که تصمیم به قتل شوهرم گرفتم و موضوع را با دختر جوان در میان گذاشتم که او قول داد به من کمک کند، اما باید مبلغی پول به او بپردازم. یک روز همراه مردی که میگفت پسر مورد علاقهاش است، به ملاقاتم آمد. آنها گفتند پول را تحویل میگیرند و دو نفری نقشه قتل شوهرم را اجرا میکنند. اوایل زمستان سال گذشته تصمیم به اجرای نقشهمان گرفتیم.
وی اضافه کرد: زمانی که شوهرم خانه را ترک کرد، از طریق پیامک با هردویشان در ارتباط بودم و لحظه به لحظه محل حضور همسرم را به آنها اطلاع میدادم. از هردویشان خواستم به گونهای این نقشه را اجرا کنند که هیچگونه ردی از من بر جای نماند. قرار بود تا ظهر شوهرم کشته شود، اما شب هنگام که او در سلامت کامل به خانهمان بازگشت، شوکه شده بودم. گمان کردم زنی که دوستم بوده و مرد مورد علاقهاش به من دروغ گفتهاند و کاری از پیش نبردهاند. با آنها تماس گرفتم، اما پاسخگوی من نبودند.
در ادامه، بازپرس محسن پورساداتی دستور تحقیقات دوباره از دختر جوان را صادر کرد. در این مرحله، کارآگاهان جنایی چند روزی به تحقیقات از وی ادامه دادند تا این که لیلا این بار در اظهاراتش گفت: گفتههای زن جوان صحت دارد. من و مرد مورد علاقهام قرار بود طبق نقشه از پیش طراحی شده شوهر او را به قتل برسانیم و بعد دستمزدمان را بگیرم. همه برنامهها برای اجرای جنایت خوب پیش میرفت، اما شوهر وی به یکباره مسیرش را تغییر داده و نقشهمان بر هم خورد.
متهم جوان اضافه کرد: زمانی که مرد مورد علاقهام نزدم آمد و اطلاع داد که مرد مورد نظر در محل حاضر نشده و نتوانسته طبق نقشه عمل کند، نمیدانستم حالا باید چه کنم و چه جوابی به آن زن بدهم، چون او اگر میفهمید که شوهرش زنده مانده، دیگر حاضر نبود به ما پولی بپردازد. مرد مورد علاقهام چند ساعتی با من بود و بعد تصمیم گرفتیم پول را از زن اجیرکننده بگیرم و بعد از او بخواهیم یک فرصت دیگر برای اجرای این جنایت به ما بدهد که او متوجه ماجرا شد و دیگر پولی به ما نپرداخت. بعد از آن هم بر سر همین موضوع، من با پسر جوان مشاجره کردم و بعد از آن دوستی ما پایان گرفت و دیگر همدیگر را ملاقات نکردیم و حتی از سرنوشت او بیاطلاع هستم. با کشف این سرنخ، ماموران احتمال دادند مرد جوان به قتل رسیده باشد. بنابراین به بررسی آلبوم افراد مجهولالهویه پرداختند که مشخص شد تصویر جسد یک مرد مجهولالهویه که به قتل رسیده و در یکی از محلههای شهرستان شهریار توسط پلیس کشف و مدتی بعد دفن شده، با مشخصات مرد گمشده مطابقت دارد.
با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. تحقیقات پلیس جنایی در حالی از لیلا برای رازگشایی از این ماجرا ادامه دارد که بازپرس پرونده دستور نبش قبر جسد مجهولالهویه را صادر کرده تا با انتقال آن به پزشکی قانونی و آزمایشهای دی.ان.ای هویت مقتول مشخص شود.
اخبار حوادث - جام جم
ویدیو مرتبط :
مردی پشت شهر مینیاتوری مرموز
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سرنوشت مرموز دختر ۵ ساله
ادعای یك زن درباره ناپدید شدن دختــر ۵ ساله اش، به تشكیل پرونده جنجالی در دادگاه انجامید.
این زن كه ۴ سال قبل فرزند خردسالش را به مادرشوهرش سپرده بود، مدعی است دختر كوچولویش فروخته شده است.
به گزارش خبرنگار ما، اوایل پائیز امسال زن ۳۰ ساله ای به نام «سحر» به دادسرای ناحیه ۴ رسالت رفت و با تسلیم شكایت ادعای عجیبی مطرح كرد. وی با چشمان اشكبار به بازپرس گفت: «آقای قاضی شما را به خدا كمكم كنید و دختر ۵ ساله ام را به من برگردانید چرا كه مطمئنم «شیما»ی مرا فروخته اند»!
وی در حالی كه از همسر سابق و مادرشوهرش به اتهام كودك آزاری و فروش فرزندش شكایت داشت، ادامه داد: «چهار سال قبل به علت بیماری در یكی از بیمارستان های تهران بستری شدم. آن موقع دخترم «شیما»، یك ساله و شیرخواره بود.
بنابراین با دلتنگی و اندوه زیاد از مادرشوهرم خواستم مراقب دخترم باشد تا از بیمارستان مرخص شوم كه او هم پذیرفت.
با این حال مدتی بعد از بیمارستان مرخص شدم. اما افسوس كه شوهرم به بهانه های واهی و بی اساس بنای ناسازگاری گذاشت و با بیان این كه نمی خواهد بقیه عمرش را صرف مراقبت از زن بیمارش كند به زور طلاقم داد.
بنابراین ناخواسته از خانه بخت به خانه پدرم برگشتم و برای گرفتن حضانت دخترم، دادخواست دادم اما در جلسات رسیدگی به پرونده، هیچگاه همسر یا دخترم را ندیدم تا این كه پس از مدتها پیگیری، با حكم دادگاه، سرپرستی «شیما» تا هفت سالگی به من واگذار شد اما وقتی همراه مأمور كلانتری و دادورز اجرای احكام برای تحویل گرفتن بچه به خانه مادر شوهرم رفتیم او منكر تحویل گرفتن بچه شد و ادعا كرد در این چند سال شیما را ندیده و به طور كامل از او بی خبر است.»زن دلشكسته ادامه داد: همسر سابقم نیز حرف های مادرش را تكرار می كرد تا این كه از زبان یك آشنا شنیدم شوهرم در این سال ها بیكار بوده و به همین خاطر هم دختر كوچولویم را به زنی بلند قد و ناشناس فروخته است.
بازپرس پرونده پس از شنیدن اظهارات شاكی، همسر سابق شاكی و مادرش را احضار كرد. «كریم» در دفاع از خود گفت: «همسرم دروغ می گوید چرا كه هنگام طلاق، تكلیف بچه را روشن كردیم و بچه نزد مادرش ماند.»مادر وی نیز منكر اظهارات عروس سابقش شد.
بدین ترتیب بازپرس دادسرای رسالت پس از بررسی های قضایی و به دلیل نبود دلایل كافی، قرار منع تعقیب متهمان را صادر كرد اما با اعتراض زن جوان پرونده در اختیار شعبه ۱۰۸۵ دادگاه عمومی تهران مستقر در مجتمع قضایی مدرس قرار گرفت و قاضی «حمید عبدالمنافی» رئیس دادگاه پس از بررسی مدارك موجود در پرونده، قرار صادره را نقض و دستور تحقیق از شهود را صادر كرد.
وی از بازپرس پرونده خواست تحقیقات كامل تا زمان پیدا شدن بچه و رفع ابهام ها را از طریق مأموران پلیس آگاهی پیگیری نماید... / روزنامه ایران