اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
زیباکلام: خواسته اصلاحطلبان لیبرالیسم نبود / رضاشاه مجلس را طویله خطاب کرد
اخبار سیاسی - به همت سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار شد
گزارشی از نشست «آینده اصلاحطلبی» با سخنرانی صادق زیباکلام +تصاویر
بیست و هفتمین نشست از سلسله نشستهای آینده اصلاحطلبی توسط شاخه تهران سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار شد.
به گزارش «پویش»، در این نشست که جمعی از اعضای این سازمان، علاقمندان و فعالین اصلاحطلب نیز حضور داشتند، صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به ارائه تحلیل و تبادل دیدگاه با حاضرین پرداخت.
امیرحسین خازه، رئیس سازمان دانشجویی در ابتدای این نشست به تشریح و تحلیل وضعیت سیاسی امروز کشور پرداخت و به فعالیتهای این تشکل جوان اصلاحطلب از سال 90 تاکنون و ایدههای آن برای آینده اشاره کرد. وی همچنین اعلام کرد که برگزاری نشستهای آینده اصلاحطلبی در آینده نیز ادامه خواهند یافت.
در ادامه کلیپی از گزیده نشستهای گذشته پخش شد و سپس صادق زیباکلام به ارائه تحلیل و دیدگاه خود در خصوص گذشته و آینده اصلاحات در ایران پرداخت.
زیباکلام گفت: در دوران اصلاحات و زمانی که رویداد دوم خرداد سال ۷۶ و آن پیروزی عجیب و غریب رخ داد، هیچ کس باور نمیکرد که چنین اتفاقی افتاده است. جناح راست هم باور نمیکرد و حتی خودمان نیز باور نمیکردیم که خاتمی پیروز انتخابات شود. ممکن است از خودتان بپرسید که شما اگر برنامهای نداشتید چرا وارد انتخابات شدید. باید گفت که فضای پرشور انتخابات موجب شد جریان حاکم عقب نشینی کند و ما بتوانیم حرفهامون رو بزنیم. ما در سال ۷۶ همه برنامه و اصرارمان این بود که در جلسات انتخاباتی شرکت کنیم و به خود میگفتیم که به هر حال در این مجال و کارزار انتخاباتی میتوانیم چند کلمهای سخنرانی داشته باشیم.
تعریف اصلاحطلبی فقط در مطبوعات و دانشگاه مطرح بود
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پویش، این استاد دانشگاه در ادامه افزود: در آن زمان هنوز عبارات اصلاحات و اصلاحطلبی رایج نشده بود. اگر به روزنامههای آن روز نگاه کنید میبینید که هیچگاه از واژه اصلاح طلب استفاده نمیشد. مردم و روزنامهها از واژه «دوم خردادی» استفاده میکردند.
این استاد دانشگاه افزود: به مرور زمان مفهوم پدیده اصلاح طلبی مطرح شد و در میان سخنرانیهای اصلاح طلبان و در روزنامهها این گفتمان ادامه پیدا کرد که باعث شد بعدها مفاهیمی مانند جامعه مدنی، قانونگرایی٬ حاکمیت قانون و حقوق شهروندی مطرح شوند. اما تعریف اصلاح طلبی فقط در میان مطبوعات و اساتید دانشگاه مطرح میشد. من چون به شخصه علاقه داشتم، تمام نوشتهها مقالات، سخنرانیها را جمع میکردم. از سال ۷۷ به صورت جدی سعی بر این شد که مفهوم و مقصود اصلاح طلبی را دریابیم؛ که وقتی به ما می گفتند که اصلاح طلبیم بفهمیم که این کلمه چه معنی دارد.
وی در ادامه توضیح داد: منتتقدین صحبتهایی مانند اینکه شما غرب گرا و ضد اسلام هستید یا شما آمریکائی هستید، را مطرح میکردند و در مقابل دوم خردادیها اصلاحطلبان اصلاحات را در چهارچوب اسلام تعریف میکردند. آنچه من جمع آوری کردم این است که اصلاحات و یا اصلاح طلبان کسانی هستند که به دنبال تحقق اهداف انقلاب اسلامی هستند. شما اگر انقلاب اسلامی را بررسی کنید و روزنامههای سال ۵۷ و ۵۸ را مرور کنید اهداف اولیه انقلابیون را متوجه میشوید. به طرز عجیبی ادبیات مجمعها در انقلاب اسلامی با این ادبیات مشترک بود.
خواسته اصلاحطلبان لیبرالیسم نبود
وی ادامه داد: حالا خواسته اصلاح طلبان چه بود که بعد از ۱۷الی ۱۸ سال دوباره اصطلاحات مطرح میشد؟ کدام خواسته انقلابیون عملی نشده بود و آنها احساس نیاز به اصلاحات میکردند؟ اینها سؤالاتی بودند که طبعاً هرکسی از خودش و دوم خردادیها میپرسید. اتفاقاً خواستههای اصلاح طلبان لیبرالیسم نبود. در دهه مبارک فجر سخنرانیها و برنامههای صدا و سیما میگویند که این یک حرکتی علیه استکبار، آمریکا، فراماسونری، انگلستان و صهیونیستها بود.
اما یک کلام گفته نمیشود که ما در سال ۵۷ و ۵۸ ، ۵۰۰۰ زندانی سیاسی داشتیم. بسیاری از انقلابیون خواستار آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد و لغو شکنجه بودند. در دوره قبل از انقلاب روزنامههای مستقل نداشتیم، انتخابات آزاد نداشتیم، ما مشکلات عمیق سیاسی داشتیم. ۴۰ هزار یا ۵۰ هزار مستشار آمریکا در ایران بودند. گلایه اگر از آمریکا بود بخاطر حمایت کارتر از شاه بود. اگر ضدیتی با غرب بود هم به خاطر حمایت این کشورها از شاه و دیکتاتوریاش بود. اگر روزنامههای سال ۵۷ و ۵۸ را مطالعه کنید، بهتر میتوانید انقلاب و اصلاح طلبی را بفهمید.
این تحلیلگر مسائل سیاسی توضیح داد: آنچه به نام اصلاحات مطرح شد حاکمیت قانون بود. احترام به حقوق شهروندی، این خواستهٔ اطلاح طلبان است. آنچه انقلابیون ۵۷ و اصلاح طلبان ۷۶ میخواستند و اکنون هم میخواهند همان احترام به قانون، رأی مردم و احترام به پارلمان است. در تمام دنیا اصلاحات مطرح شده است. احترام به رأی مردم مطالبه بود. پاسخگو بودن و قانونمند بودن خواسته انقلاب و اصلاح طلبان بود.
هنوز هم اصلاحات همان حرفهای سال ۷۷ را میزند. اصلاحات همان دموکراسی خواهی است. دموکراسی هم یک مسئله انتزاعی نیست. شما نمیتوانید بگویید افراد به جرم اینکه در انتخابات شرکت کردهاند فتنهگر هستند. اصلاحات یعنی دموکراسی خواهی. بنابراین اصلاح طلبی از میان نخواهد رفت چون دموکراسی خواهی از میان مردم خارج نمیشود.
سپس دکتر صادق زیباکلام به تشریح گفتمان اصلاح طلبی پرداخت و گفت: یک بحث در جامعه ما مطرح بوده است که گفته میشود اگر اصلاح طلبان به مسائل اقتصادی توجه میکردند، قطعاً احمدینژاد نمیآمد و یکسری بحثهایی که به موازات این مطرح میشود. بحثهایی مثل اینکه اول باید توسعه اقتصادی را دریافت و یا توسعه سیاسی؟ نباید فریب این بحثها را بخوریم. شما یک کشور به من نشان دهید که توانسته باشد take off اقتصادی کرده باشد، در حالی که حکومتش را داشته باشد.
بدون آنکه در این کشور بگیر و ببند باشد. من میتوانم حکومتهایی را به شما معرفی کنم که آزادی سیاسی نقطه شروع پیشرفت اقتصادی آنها باشد. مالزی، برزیل، آرژانتین و اندونزی را نگاه کنید. فقط شما یک استثنا برای من میتوانید بیاورید. کلاف کشور چین هنوز باز نشده است. طبقه متوسط جدید در چین اکنون انتخابات آزاد و مطبوعات آزاد میخواهند. دربهای چین به زودی باز خواهد شد.
اصلاحطلبان هیچگاه گذشتهشان را نقد نکردند
زیباکلام در ادامه صحبتهایش در بیست و هفتمین نشست آینده اصلاحطلبی گفت: هیچ اصلاح طلبی تا به امروز وضعیت تیر ۸۴ را بررسی کافی نکرده است. دلیل شکستها و حتی مطالبهای که صورت گرفت بررسی نشد. به همین ترتیب اصلاح طلبان هیچ نقد، تحلیل و برنامهای از گذشته نداشتهاند. قطعا یکی از مسائل مهمی که به اصلاح طلبان ضربه زد، عدم بررسی و نقد گذشته بود. ما ضعفها و ناکارآمدیهای زیادی داشتیم. رفتار بدی که با آقای هاشمی شد از آن جمله است. اصلاحطلبان هیچگاه گذشته را نقد نکردند. ما هنوز ضعفهای خودمان را بررسی نکردهایم.
این فعال سیاسی با ذکر خاطرهای گفت: من در سال 78 و قبل از انتخابات مجلس ششم در دانشگاه زنجان تدریس داشتم و یک هفته در میان به این شهر میرفتم. در همان جا به تدریج با برخی از فعالین دفتر تحکیم و ملی مذهبیهای آن شهر آشنا شدم و به من پیشنهاد کردند که از زنجان نامزد انتخابات مجلس شوم. من خندیدم و گفتم که من حتی ترکی هم نمیتوانم صحبت کنم و به شوخی گرفتم. در هر حال به خاطر اصرارهای که شد در انتخابات ثبت نام کردم. اما شورای نگهبان من را رد صلاحیت کرد که البته باعث راحتی و خوشحالی من شد. اما نکته جالب اینجا بود که من نه به خاطر عدم اعتقاد به ولایت فقیه، بلکه به خاطر عدم التزام پدر به اسلام رد شده بودم. یعنی اصل قضیه یعنی مسلمان بودن من زیر سوال رفته بود چه برسد به اعتقاد به ولایت فقیه.
وی در ادامه این نشست که توسط سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار برگزار شده بود، تاکید کرد: مهمتر از جنگیدن با آمریکا و اسرائیل، وجود فضای باز برای روزنامهها است. مهمتر از همه اینها وجود آزادیهای سیاسی است. انقلاب برای همینها بود. طول کشید تا اینکه ما به اینجا برسیم و این مسائل را بفهمیم. شاید حتما باید کسانی که روزی سفارت آمریکا را گرفتند روزی به زندان میافتادند تا بفهمیم که مهمتر از این مسائل وجود حق آزادی بیان است. شاید این تونلی است که باید آدم ها از آن رد بشوند تا خودشان متوجه اهمیت این مسائل شوند. آقای هاشمی هم از این تونل رد شد. آقایانی مثل بهزاد نبوی، موسوی خوئینیها، علی اکبر محتشمی پور و... هم شاید باید از این تونل رد میشدند تا متوجه اهمیت این مسائل شوند.
رضاشاه مجلس را طویله خطاب کرد
دکتر صادق زیباکلام با اشاره به اهمیت واقعبینی در درک مسائل سیاسی و اجتماعی گفت: تز دکتری من راجع به انقلاب اسلامی بود. برای این تز علمی من مجبور شدم که خیلی از مطالب را بخوانم. مجبور شدم از جزوات آموزشی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و نوشتههای صفایی فراهانی گرفته تا مطالب همه گروههای دیگر را بخوانم. با خواندن برخی از این مطالب متوجه مسائلی شدم که مایه تاسف من میشدند. عقبماندگی شاخ و دم ندارد. هویت ما این بود. تازه ما افرادی بودیم که کتاب میخواندیم و به قولی آدم حسابی بودیم اما نگاهمان به تاریخ، فلسفه، هنر و اندیشه اینگونه بود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پویش، وی بر روی لزوم نگاه به روند تحولات سیاسی در ایران تاکید کرد و با ذکر مثالی اینگونه توضیح داد: در سال 1930 رضاشاه حاکم ایران بود. در چندین دوره متوالی حاج محتشمالسلطنه اسفندیاری رئیس مجلس بود. قد بلند و هیکل درشتی داشت. وزیر دربار قوانینی که قرار بود تصویب شود را به نخست وزیر میداد و او هم در مجلس تصویب میکرد آنچه را که مدنظر شاه بود.
یک بار بر سر تصویب یک لایحه یکی دو نفر از نمایندگان مجلس ایراد حقوقی گرفتند و نظر دادند که بخشی از جزئیاتش تغییر کند. رضاشاه محتشمالسلطنه را احضار میکنه و او هم شبانه به کاخ میرود. رضا شاه را میبیند که خیلی عصبانی قدم میزند و متوجه میشود که شاه عصبانی است. رضا شاه هم میایستد و مجلس را بیشرم و حیا میخواند و با خطاب کردن مجلس با عنوان «طویله» تهدید به بستن مجلس میکند. تازه آن یکی دو نفر مخالفت هم نکرده بودند و فقط چند اصلاح فنی مدنظرشان بود اما به رضاشاه برخورده بود. تاریخ مملکت ما این است.
زیباکلام افزود: توسعه نیافتگی که شاخ و دم ندارد. توسعه نیافتگی یعنی اینکه شما پادشاهی به اسم رضاشاه داشته باشید در هفتاد هشتاد سال پیش با این وضعیت و این نوع نگاه حکومت و مردم به مسائل مهمی مانند قانون و مجلس. عقبه ما این بوده که در کمتر از یک قرن پیش شخص اول مملکت مجلس را طویله توصیف میکرد. انتظاراتمان را باید منطقی و با توجه به تاریخ و عقبهمان تنظیم کنیم. اگر بخواهیم که الان سوئیس یا فرانسه شده باشیم یعنی داریم زور میگوییم.
این استاد علوم سیاسی افزود: یا به طور مثال عبدالله ریاضی رئیس مجلس در زمان محمدرضا شاه پهلوی بود و در مراسم رسمی حکومتی همیشه در سخنرانی خود خطاب به شاه تاکید میکرد که بزرگترین افتخار مجلس برآورده کردن منویات ملوکانه است! این اتفاق در دهههای ۴۰ و ۵۰ میافتاد. الان ما در دهه ۹۰ هستیم. نمیتوانیم تاریخ این مملکت را فراموش کنیم. انتظارات و توقعات شما در خصوص دموکراسی، آزادی و حقوق بشر باید با عقبه تاریخیمان ارتباط داشته باشد. مطابق یک روند تدریجی دموکراسی باید جلو برود.
فقط باید تلاش خودمان را انجام دهیم
این نویسنده و پژوهشگر در ادامه صحبتهایش گفت: کار من تاریخ تحولات سیاسی ایران است. باید این موارد را ببینم. اگر من این موارد را نبینم یا نخواهم ببینم که نمیتوانم استاد دانشگاه باشم. یک وجه از عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ندانستن تاریخ و گذشتهمان است. شما که به مسائل سیاسی و اجتماعی علاقمند هستید باید از خودتان بپرسید که واقعا چقدر در مورد جامعهتان مطالعه کردهاید. مطالعه جامعه فقط این نیست که شما کتابهای تاریخ را خوانده باشید. تاریخ فقط به شما کمک میکند که حال را بفهمید.
وی با ذکر مثالی گفت: در حدود سال 1880 و چند سال قبل از ترور ناصرالدین شاه وضع کشور خراب شده بود. چندین سال خشکسالی و مشکلات بسیار باعث شده بود که حتی زنان با روبنده در تهران تظاهرات کردند. ناصرالدین شاه در حال رفتن به سفر عتبات و نجف و کربلا بود. در این سفر حاج میرزا حسین خان سپهسالار را با خودش به ایران میآورد. او وزیر مختار ایران در عثمانی بود و تحصیلکرده و با تجربه تر از خیلی از افراد آن زمان بود.
او با اختیارات کافی به صدارت اعظم کشور منصوب میشود. انتظار شاه این بود که مشکلات اولیه مانند مشکل نان حل شوند. صدراعظم جدید به همه مسئولین اعلام میکند که همه کارها از جمله درآمدها و هزینههای دولتمردان باید مشخص باشد. او از آزادی، قانون، روزنامه و... صحبت کرد. آیا این کارها شما را یاد دوم خرداد و انقلاب اسلامی نمیاندازد؟ به نظر من این ماجرا خیلی شبیه دوم خرداد است. البته با این فرق که این مقطع فقط سه سال دوام آورد اما دوم خرداد به هر شکل 8 سال دوام آورد. بعد از سه سال این صدراعظم را بالاجبار شاه کنار گذاشت.
این فعال سیاسی ادامه داد: مرحوم حاج ملا علی کنی مجتهد بزرگ پایتخت نامهای به شاه نوشت با این مضمون که ما ریشهدارتر از آن هستیم که این صدراعظم بتواند به ما آسیب بزند و شاه را نسبت به گفتمان سپهسالار هشدار میدهد. این هشدار درست هم بود. مسیری که حاج میرزا حسینخان سپهسالار در کشور آغاز کرده بود شاید دودمان قاجار را به باد میداد. شما اگر بدانید که چنین عقبهای دارید شاید بهتر بتواند الان را بهتر تشخیص بدهید.
با گنجی و عبدی مخالف بودم
صادق زیباکلام صبر و حوصله را لازمه تلاش برای پیشبرد اصلاحات دانست و گفت: من با آنکه خودم چه قبل از دوم خرداد و چه بعد از آن برای اصلاحات تلاش میکردم. اما اگر از من میپرسیدید که چقدر امید به این داستان داری پاسخ میدادم که ما فقط باید تلاش خودمان را انجام دهیم. علت اینکه خیلی خوشبین نبودم و عجله نداشتم هم این بود که عقبه اجتماعی و سیاسی کشور را در نظرم داشتم.
این استاد علوم سیاسی اشاره کرد: علت اینکه در سالهای 78 و 79 آنقدر با گنجی، عبدی و... بحث میکردم و با زدن هاشمی رفسنجانی مخالفت میکردم هم شاید همین بود. میگفتم که ما برای خودمان و برای اصلاحات هاشمی را میخواهیم. ما قدرتی نداشتیم و عددی نبودیم. این که برخی فکر میکردند که کار تمام شده و عقبگردی در کار نیست اشتباه بود. ما قدرتی نداشتیم و ابزارهای قدرتمندی در دستمان نبود. طرف مقابل بود که همه چیز داشت.
زیباکلام با اشاره به تفاوت رفتارها در دوران اصلاحات گفت: در آن دوره پاتوق ما دفتر روزنامه ماشاءالله شمس بود. قوچانی، بهنود، مردیها، عبدی، گنجی و... آنجا میآمدند. در آن بحثها مسعود بهنود و مرتضی مردیها دیدگاهشان به من نزدیک بود و با حرکت گنجی موافق نبودند. اما ما اقلیت محض بودیم. اکثریت در آن جمع دیدگاه دیگری داشتند. بعدها که که احمدینژاد بر سر کار آمد یکی از من پرسید که چرا در همان زمان آن دیدگاه را داشتم و با تندرویها مخالف بودم. جواب دادم که تفاوت من با عبدی و گنجی این بود که من تاریخ خوانده بودم و آنها کمتر تاریخ خوانده بودند.
به گزارش پویش، وی با تاکید بر اینکه اصلاحات باید هاشمی را برای خودش نگه میداشت، ادامه داد: اگر آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس ششم حضور داشت و رئیس مجلس بود، برای پرستیژ خودش هم که بود اجازه نمیداد طرحهای مجلس در این حد توسط شورای نگهبان رد شوند. اما آقای کروبی رئیس مجلس ششم شد، آقای رضا خاتمی نائب رئیس شد و... حاصلش نیز این شد که هر چه مجلس ششم تصویب کرد، شورای نگهبان آن را پس فرستاد و وتو کرد.
خودمان هم ندانمکاریها و نواقصی داشتیم
زیباکلام تاکید کرد: مصیبت ما این نیست که اصولگراها و رقبای سیاسی اجازه نمیدهند کار کنیم. طبیعی است که آنها اجازه ندهند. ولی ما خودمان هم ضعفها، مشکلات، ندانمکاریها و نواقص داشتیم.
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران توضیح داد: تاریخ به ما میگوید که از زمان سپهسالار تا زمان خاتمی ما خیلی جلو آمدیم و پیشرفت کردیم. در اردیبهشت 79 خیلی از روزنامهها جمع شدند. اما همه چیز جمع نشد و یک سری چیزها باقی ماند. اگر کسی از من بپرسد که بزرگترین دستاورد دولت خاتمی چه بود، میگویم که آزادی مطبوعات. شاید هشتاد درصد از آزادی مطبوعات جمع شد، اما بیست درصدش باقی ماند. الان نمینوانیم بگوییم که آزادی مطبوعات در ایران مثل فرانسه است، اما نمیتوانیم هم بگوییم که مثل عربستان است.
وی در پایان با شرح یک مثال گفت: یک پل را میتوان ظرف 6 ماه ساخت. میشود که از ژاپن مهندس آورد و از کشورهای دیگر مصالح. اما یادمان باشد که اگر بخواهیم آدم تربیت کنیم و توسعه سیاسی و اخلاقی داشته باشیم کار سختی پیش رو خواهیم داشت. اگر پول داشته باشیم میتوانیم بهترین تکنولوژیها را در اختیار بگیریم اما نمیتوانیم کارشناس خارجی بیاوریم که به جامعه ما یاد بدهد که درست رانندگی کند. توسعه، فهم، آگاهی و فرهنگ خیلی کند جلو میروند اما مطمئن باشید که جلو میروند.
اخبار سیاسی - پویش
ویدیو مرتبط :
فراز و نشیب (اصلاح طلبان و لیبرالیسم)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زیباکلام: ناطق نوری رئیس مجلس و عارف رئیس فراکسیون اصلاحطلبان میشود
ناطق نوری رئیس مجلس و عارف رئیس فراکسیون اصلاحطلبان میشود/ ناطق قطعا سرلیست اصلاحات است
در شرایطی که بیش از دو سال دیگر تا انتخابات مجلس شورای اسلامی وقت باقی مانده، اما گمانه زنی ها و فعالیت برخی جریان های سیاسی برای تصاحب کرسی های مجلس از مدت ها پیش آغاز شده است. این گمانه زنی های زودهنگام در شرایطی است که شواهد و قرائن نشان از انتخابات پرشور و چند قطبی مجلس دهم دارد.
چراکه از یک سو اصولگرایان هنوز به وحدت با یکدیگر نرسیده و همچنان بین آنها انشقاق وجود دارد و از سوی دیگر اصلاح طلبان نیز که با ائتلاف و همکاری توانسته بودند در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی برسند، این بار در فاصله 28 ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی، بر سر انتخاب سرلیست خود دچار اختلاف شده و گروهی از آنها به دنبال محمد رضا عارف و گروهی دیگر رمز پیروزی را در سرلیستی ناطق نوری می دانند.
در این بین صادق زیبا کلام نیز جزو آن دسته از افرادی است که سرلیستی ناطق نوری را رمز پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس آینده می داند. گفتگو زیباکلام با «فردا» را در ادامه بخوانید.
- آقای زیبا کلام، با توجه به گمانه زنی های مطرح شده در طول هفته های اخیر، آیا اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس به سمت ناطق نوری که مردی از جنس راست سنتی به حساب می آید، گرایش پیدا می کنند؟
قبل از اینکه بخواهم به این سوال پاسخ دهم ابتدا باید بدانیم که مسئله اصلی و اساسی که همان حضور یا عدم حضور آقای ناطق در انتخابات مجلس است باید حل شود. اینکه ایشان در انتخابات مجلس شرکت می کنند یا خیر و آیا اصلا می خواهند که در عرصه مناسبات سیاسی ایران حضور داشته باشند یا نه.
چراکه علائم متفاوتی از خواست و اراده ایشان برای حضور در انتخابات آینده مجلس وجود دارد. برخی می گویند ممکن است که ایشان برای کشور و نظام احساس وظیفه کرده و در انتخابات مجلس شرکت کند چون وضع کشور هم مناسب و مساعد نیست و آقای ناطق هم نمی تواند به وضع کشور بی توجه باشد. اما از سوی دیگر گذشته آقای ناطق این مسئله را نشان نمی دهد و خیلی سخت می توان گفت که ایشان در انتخابات شرکت کند.
- نظر شخصی شما چیست. به نظر شما ایشان در انتخابات مجلس شرکت می کنند یا خیر؟
بنده با شناختی که از آقای ناطق نوری دارم می گویم که ایشان در انتخابات مجلس شرکت خواهند کرد.
- در صورت صحیح بودن این فرضیه که آقای ناطق نوری در انتخابات مجلس شرکت کند، به نظر شما ایشان به کدام یک از جریان های سیاسی فعال در انتخابات آینده مجلس گرایش خواهند داشت؟
ببینید در انتخابات آینده مجلس دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در پیش روی آقای روحانی قرار خواهند داشت و سوال بسیاری این است که آقای ناطق نوری می خواهند با اصلاح طلبان بیعت کنند یا اینکه به سمت همان گروهی که ایشان از آن گروه بوده گرایش خواهند داشت. اما پاسخ من به این مسئله این است که ایشان نه به عنوان سر لیست اصولگرایان و نه به عنوان سرلیست اصلاح طلبان و با شخصیتی مستقل وارد انتخابات مجلس خواهند شد.
- پس با این حساب معتقدید که روند حرکتی آقای ناطق برای انتخابات مجلس همانند روند حرکتی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود؟
اگر چه پیشینه آقای ناطق متعلق به جامعه روحانیت و اصولگرایی و راست سنتی است اما رفتارهای 8 سال اخیر ایشان نشان داده که تا حدی از جریان راست سنتی دور شده است. درست است که آقای ناطق به موازین اصولگرایی همچنان پایبند است اما چهره ایشان مانند شخصیت هایی چون آقایان روحانی، علی مطهری و احمد توکلی است.
یعنی چهره هایی که راست هستند اما مستقل عمل می کنند. چهره هایی که نظام، ایران و آینده کشور برای آنها مهم است و معیار و ملاک تصمیم گیری آنها بر اساس مصلحت کشور است.
- بنابراین با این تعبیری که شما از نحوه حضور آقای ناطق در انتخابات آینده مجلس دارید، اصلاح طلبان و اصولگرایان هیچ امیدی به سرلیستی آقای ناطق نباید داشته باشند.
ببینید من معتقدم که آقای ناطق به صورت مستقل رفتار خواهد کرد اما این گروه ها و جریان ها هستند که به سمت آقای ناطق خواهند رفت. اینکه اصولگرایان تا چه حدی به سمت و سوی آقای ناطق خواهند رفت را من نمی دانم، چون اصولگرایان نشان داده اند که مذاق آنها با افرادی که به صورت مستقل وارد انتخابات می شوند سازگار نیست و آنها فردی را می خواهند که بله قربان گو باشد! اما به نظر من اصلاح طلبان باید با تمام وجود به سمت ناطق نوری حرکت کنند.
- اما در پیشینه آقای ناطق این موضوع نیز مطرح است که ایشان مسبب اصلی ورود شخصی به نام محمود احمدی نژاد به عرصه سیاست بوده است.
فرض بگیریم که این نظر درست باشد و آقای ناطق نوری مسبب اصلی آمدن احمدی نژاد به عرصه سیاست باشد. اما آقای ناطق نوری وقتی اعمال و رفتار احمدی نژاد را دید به سرعت از حمایت از وی کنار رفت و مثل برخی اصولگرایان به حمایت پوچ و توخالی نپرداخت. این کناره گیری ناطق در حالی بود که اصولگرایان همین حالا هم هیچ یک قبول نمی کنند که به خاطر حمایت از احمدی نژاد به مردم این کشور مدیون هستند.
- با این تفاسیر، اصلاح طلبان در حمایت از ناطق نوری پیشگام خواهند شد؟
اصلاح طلبان همان سیاستی را که در جریان انتخابات 24 خرداد ماه امسال اجرا کردند را پیگیری می کنند و فردی را انتخاب خواهند کرد که هم از دل نظام و مملکت بیرون آمده و هم تشنه قدرت نیست. بنابراین به نظر من اصلاح طلبان قطعا ناطق نوری را به عنوان سرلیست خود در انتخابات آینده مجلس معرفی می کنند.
- درست است که جریان اصلاحات در انتخابات 24 خرداد ماه نقش ویژه ای در رئیس جمهور شدن حسن روحانی ایفا کرد، اما سهم خاصی از دولت آقای روحانی نگرفت.
من به این نظر مخالفم و معتقدم که بسیاری از اصلاح طلبان در حال حاضر هم با آقای روحانی همکاری دارند. شما ببینید چه تعداد از مدیران، سفرا و وزرای آقای خاتمی الان در دولت آقای روحانی هستند. پس همین فرمول و اتحاد میان اصلاح طلبان و ناطق نوری نیز در انتخابات مجلس شیوه خوبی خواهد بود.
- آقای عارف، بعد از آنکه از حضور در انتخابات ریاست جمهوری کنار کشید و در دولت هم حضور نیافت، تمام فعالیت های خود را برای رسیدن به ریاست مجلس شورای اسلامی آغاز کرد. اما حالا برخی اصلاح طلبان به حمایت از وی پرداخته اند و گروهی دیگر به حمایت از ناطق نوری. به نظر شما حمایت از ناطق نوری به نوعی به منزله دور زدن محمدرضا عارف نیست؟
خیر اصلا اینگونه نیست. ائتلاف آقایان ناطق نوری، هاشمی، خاتمی، سید حسن خمینی، عارف و روحانی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی به سود کشور است. من معتقدم آقای ناطق به عنوان رئیس مجلس از درون این ائتلاف بیرون آید.
هر چند ممکن است که بسیاری از اصلاح طلبان با این حرف من مخالف باشند و من نمی گویم این عده فقط اصلاح طلبان تندرو هستند، اما آنها فقط معتقدند که باید از آقای عارف حمایت کرد. جواب من به این گروه این است که مگر حمایت اصلاح طلبان از شخصیت معتدلی به نام حسن روحانی موجب پیروزی در انتخابات نشد.
مگر همین حالا اگر آقای عارف رئیس جمهور شده بود، هجمه ها خیلی تندتر به ایشان روا داده نمی شد. مگر در انتخابات ریاست جمهوری آقای عارف دور زده شد؟ این یک حساب سرانگشتی است که اگر آقای ناطق به ریاست مجلس برسد، آقای عارف هم یکی از ستون های آن مجلس خواهند بود. من بر این باورم که ناطق نوری رئیس مجلس و محمد رضا عارف رئیس فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس دهم خواهند بود.
و اگر آقای ناطق نوری شرکت نکند...
اگر آقای ناطق نوری بر تصمیم خود مبنی بر عدم حضور در عرصه سیاست اصرار داشته باشد، اصلاح طلبان، آقایان هاشمی و خاتمی و حتی خود آقای عارف باید ایشان را راضی و وادار به حضور در انتخابات مجلس کنند.
این بار نیز نوبت آقای ناطق است که به حرف ائتلاف و آقای عارف گوش کند. چراکه کناره گیری محمد رضا عارف در آستانه انتخابات به توصیه ناطق نوری بود و حالا این آقای عارف است که باید سراغ آقای ناطق رفته و از ایشان بخواهد که در انتخابات مجلس شرکت کند. در مجموع اگر هم آقای ناطق شرکت نکرد، رهبری اصلاحات روی سرلیستی آقای عارف به جمع بندی خواهد رسید.
- و به عنوان بخش پایانی گفتگو، آیا در صورت سرلیستی آقای ناطق در لیست اصلاح طلبان، این همکاری و هماهنگی بین یک فرد اصولگرای قدیمی و راست سنتی با اصلاح طلبان و آن نظرات خاصشان، ایجاد شده و انتظارات دو طرف برآورده می شود؟
من هم معتقدم که بین اصلاح طلبان و آقای ناطق اختلافاتی وجود دارد. مثل اینکه اصلاح طلبان خواستار انتخابات آزاد، حاکمیت قانون و آزادی آقایان موسوی و کروبی هستند، اما ممکن است آقای ناطق این تاکید اصلاح طلبان را نپذیرد. اما در مجموع اصلاح طلبان و آقای ناطق نوری در نقاط بسیاری با یکدیگر مشترک هستند و می توانند در کنار یکدیگر کار کنند.
/فردانیوز