زن متاهل خیابانی و قتل مرد پولدار

حكم مرگ زنی كه با همدستی شوهر معتادش مردان پولدار را در جریان رابطه پنهانی به خانه‌اش می‌كشاند، از سوی قضات دیوان عالی كشور تأیید شد. این زن متهم است یكی از این مردان را به ضرب گلوله به قتل رسانده است.

رسیدگی به جریان این پرونده از صبح روز نهم مردادماه سال ۸۴وهمزمان با كشف جسد مرد سوخته‌ای كه به صورت كفن پیچ در بیابان‌های اطراف كرج رها شده بود در دستور كار مأموران پلیس قرار گرفت.

كارشناسان پزشكی قانونی در گزارش خود اعلام كردند كه مرد میانسال بر اثر اصابت دو گلوله به قتل رسیده است. مأموران پلیس بعد از مراجعه به بانك اطلاعاتی خود متوجه شدند چند روز قبل مردی مأموران را در جریان ناپدید شدن ناگهانی برادر ۳۵ ساله‌اش به نام عباس قرار داده بود. اعضای خانواده عباس به پزشكی قانونی فراخوانده شدند. آنها بعد از دیدن جسد سوخته هویت عباس را تأیید كردند.

مأموران در جریان بررسی سوابق عباس هیچ تخلفی پیدا نكردند، بنابراین بعد از انگشت‌نگاری‌های لازم بررسی‌ها ادامه داشت تا اینكه زن جوانی به نام سمانه در جریان پرونده رابطه نامشروع بازداشت شد.

كارآگاهان بعد از انگشت‌نگاری از او بلافاصله متوجه شدند اثر انگشت او در جسد سوخته شناسایی شده است. شوهر سمانه نیز دستگیر و هر دو مورد تحقیق قرار گرفتند. سمانه در جریان تحقیقات پلیسی به قتل عباس اعتراف كرد.

او در توضیح حادثه گفت: من پیش از ازدواج با سعید دوست بودم. وقتی سعید به من پیشنهاد ازدواج داد خانواده‌ام مخالفت كردند. با پیشنهاد سعید از خانه فرار كردم و با هم ازدواج كردیم. بعد از ازدواج خانواده‌ام مراقبول نكردند، بنابراین به ناچار مجبور به ادامه زندگی با سعید شدم تا اینكه متوجه شدم سعید به مواد مخدر اعتیاد دارد و قادر به كاركردن نیست.

سعید به من پیشنهاد داد برای تأمین هزینه زندگی و اعتیاد او دست به سرقت بزنیم. او از من خواست در كنار خیابان بایستم و سوار خودروهای مدل بالا شوم. بعد از آن به راننده پیشنهاد ارتباط پنهانی بدهم و او را به خانه‌مان بكشانم. بعد از آن سعید با تهدید اسلحه پول و اموال پولدارها را سرقت كند. من ابتدا پیشنهاد شوهرم را قبول نكردم، اما متوجه شدم اوضاع مالی‌مان روز به روز بدتر می‌شود، به طوری كه دیگر چیزی برای خوردن در خانه‌مان پیدا نمی‌شد، بنابراین پیشنهاد سعید را قبول كردم و برای اجرای نقشه‌مان راهی ابتدای جاده چالوس شدیم.

من دركنار خیابان می‌ایستادم و سوار ماشین‌های گران‌قیمت مردان تنهایی كه در مسیر چالوس حركت می‌كردند می‌شدم. مطابق نقشه آنها را به خانه می‌كشاندم و بعد سعید سر می‌رسید و با تهدیداسلحه اموال آنها را سرقت كرده و بعد رهایشان می‌كردیم.

متهم درباره روز حادثه گفت: وقتی عباس را به خانه كشاندم شوهرم در خانه نبود. اسلحه را خودم برداشتم و با تهدید از او خواستم تا پول‌هایش را بدهد و برود. عباس اما مقاومت كرد و شروع به فریاد كشیدن كرد. من می‌ترسیدم همسایه‌ها به خانه‌ام بیایند و رسوا شویم، بنابراین با شلیك دو گلوله عباس را به قتل رساندم. بعد از آن با شوهرم تماس گرفتم. او به خانه آمد و جسد را به بیابان برده و آتش زدیم.

سمانه بعد از اعتراف صحنه جرم را نیز بازسازی كرد و به اتهام قتل در شعبه ۸۰ دادگاه كیفری كرج پای میز محاكمه ایستاد. او در آخرین دفاع اما قتل را به گردن شوهرش انداخت و گفت: بعد از اینكه دستگیر شدیم شوهرم از من خواست تا قتل را قبول كنم و بعد آن را به گردن او بیندازم تا به این وسیله پلیس را گمراه كنیم.

سعید در دفاع از خود قتل را به گردن سمانه انداخت و گفت: من هنگام حادثه در خانه نبودم. روز حادثه در مسیر رفتن به خانه بودم كه سمانه با من تماس گرفت و گفت كه مردی را كه برای سرقت به خانه برده، با شلیك گلوله به قتل رسانده است.

هیئت قضایی بعد از مشاوره سمانه را به قصاص، پنج سال حبس و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محكوم كرد. سمانه به رأی دادگاه اعتراض كرد اما قضات شعبه ۱۱ دیوان عالی كشور اعتراض او را وارد ندانستند چراكه سمانه در جریان سرقت از دو مرد دیگر نیز گفته بود ابتدا مردان را به خانه می‌كشاندم و بعد از مدتی سعید وارد خانه می‌شد و ما را غافلگیر می‌كرد، بنابراین با تأیید رأی قصاص سمانه او یك گام به طناب دار نزدیك شد.

منبع: جوان

شرق: مرد جوان وقتی فهمید همسرش با مردی رابطه دارد و او را به خانه آورده است با همدستی برادرزنش این مرد را به قتل رساند.

 متهم كه یك سال قبل مرتكب این قتل شده بود برای محاكمه در دادگاه كیفری‌ استان فارس حاضر شد و جزییات این قتل را توضیح داد. ماموران پلیس مرودشت خرداد سال گذشته جسد مردی را پیدا كردند كه دست‌وپایش بسته شده ‌و به قتل رسیده بود. با انتقال جسد به پزشكی قانونی و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد این مرد قربانی یك قتل ناموسی شده‌ است، چراكه مقتول با زنی جوان رابطه داشت.

 از طرفی پزشكی قانونی اعلام كرد مقتول به دلیل وارد شدن ضربات سنگین بر قسمت‌های حساس بدن از جمله سرش دچار خونریزی شدید مغزی شده و جانش را از دست داده‌ است. همچنین پزشكی قانونی تایید كرد ضرباتی كه بر مقتول وارد شده بسیار زیاد بوده و باعث از بین رفتن نسج مغزی شده و جمجمه‌اش از قسمت‌های مختلف شكسته و خرد شده ‌است.

 با اعلام این نظریه ظن پلیس نسبت به ناموسی بودن این قتل قوت گرفت بنابراین روابط شخصی مقتول را مورد بررسی قرار داد و مشخص شد از مدت‌ها قبل او با زن متاهلی ارتباط برقرار كرده بود و به خانه او رفت و آمد داشت. با شناسایی این زن همسر او بازداشت شد و به قتل اعتراف كرد. او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: مدتی بود كه متوجه تغییر رفتار همسرم شده بودم اما مدركی نداشتم كه ثابت كنم زنم با كسی رابطه دارد به همین دلیل هم او را زیر نظر گرفتم.

موضوع را به برادرزنم گفته بودم و او هم قبول كرده بود در صورتی كه آن مرد را پیدا كردم كمكم كند او را بكشیم. روز حادثه از طریقی متوجه شدم آن مرد جوان در خانه من است. بلافاصله به سمت خانه حركت كردم. در راه با برادرزنم تماس گرفتم و گفتم چون قول داده باید به عهدش پایبند باشد. او هم گفت خیلی زود خودش را می‌رساند.

 مقابل در خانه بودم كه برادرزنم هم رسید. با هم وارد منزل شدیم و مردی را كه با زنم رابطه داشت در یكی از اتاق‌های خانه پیدا كردیم. با كمك برادرزنم دست و پای آن مرد را بستیم و تا جایی كه می‌توانستیم كتكش زدیم. من با ضربات چوب آن مرد را زدم آنقدر كه دیگر نتوانست نفس بكشد و مرد. بعد با همكاری برادرزنم جسد را به بیرون از خانه بردیم و رها كردیم. البته جسد را جایی بردیم كه كسی آن را پیدا نكند و نمی‌دانم پلیس چطور متوجه آن شد. با توجه به اینكه مرد جوان اعتراف كرده بود برادرزنش در این قتل نقش داشته است او هم بازداشت شد.

با تكمیل پرونده و صدور كیفرخواست متهمان برای محاكمه به دادگاه كیفری‌استان فارس فرستاده‌ شدند. در ابتدای جلسه محاكمه نماینده دادستان در دادگاه حاضر شد و درخواست صدور حكم قانونی برای هر دو متهم كرد. سپس اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و آنها هم درخواست صدور حكم مرگ كردند. در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد.

او اتهام قتل را قبول كرد و گفت: من قصد كشتن آن مرد را نداشتم و فقط می‌خواستم تنبیه‌اش كنم اما ضربات محكم بود و او جانش را از دست داد. متهم ادامه داد: او با زن من رابطه برقرار كرده بود و باید تاوان این كارش را پس می‌داد تا بداند نباید چشم به ناموس دیگران داشته باشد. در ادامه متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد. او هم اتهام قتل را قبول كرد و گفت: اینكه مردی با خواهر من كه شوهر داشت رابطه برقرار كرده بود برای فامیل ما آبروریزی بزرگی بود و باید این موضوع را حل می‌كردیم به همین دلیل هم قبول كردم با دامادمان همكاری كنم.

 این متهم گفت: ضربات را دامادمان وارد كرد و ضرباتی كه من زدم خیلی نبود. ضمن اینكه من در بستن دست و پای او و انتقال جسد به بیرون از خانه نقش داشتم. سپس وكلای متهمان از موكلان‌شان دفاع كردند و بعد از پایان جلسه محاكمه هیات قضات شعبه پنجم دادگاه كیفری‌استان فارس برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.