اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

روزنامه جمهوری اسلامی در دفاع از هاشمی رفسنجانی/ اگر باز هم انتخابات برگزار شود هاشمی اول است



سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در دفاع از هاشمی رفسنجانی/ اگر باز هم انتخابات برگزار شود هاشمی اول است

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

در سال‌های آغازین دهه 40 که نهضت امام خمینی شروع شده بود، مأموران "ساواک" اعلامیه‌های تندی علیه شخص امام خمینی به در و دیوار مدرسه فیضیه و بعضی نقاط حساس شهر قم می‌چسباندند تا به خیال خام خود، مردم را به امام بدبین کنند و اهداف رژیم فاسد شاه را به پیش ببرند.

یکی از کارهای طلاب انقلابی آن زمان، پاک کردن در و دیوار از این اعلامیه‌ها بود.

آیت‌الله حاج شیخ حسن صانعی، یار نزدیک امام خمینی که اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است می‌گوید یک روز صبح که طبق عادت هر روز به بیت امام رفتم، اعلامیه بسیار تندی را که پر از اهانت به امام بود دیدم که روی در خانه امام چسبیده است.

اعلامیه را کندم و با خودم به داخل خانه بردم و به امام نشان دادم و پرسیدم: آیا شما این اعلامیه را دیده اید؟ فرمودند: بله صبح زود که از خانه بیرون رفته بودم آن را دیدم و خواندم. پرسیدم: پس چرا آن را پاره نکردید؟ امام گفتند: چون این اعلامیه نشانه زنده بودن ماست، اگر زنده نبودیم و خاصیتی نداشتیم که اینهمه فحش به ما نمی‌دادند...

حملات تندی که این روزها و این ماه‌ها و این سال‌ها به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌شود، بهترین دلیل بر زنده بودن این یار امام و ستون انقلاب است.

اگر او زنده و مؤثر نبود که به او کاری نداشتند. کسانی که حمله کردن به آقای هاشمی رفسنجانی را واجب می‌دانند از او می‌ترسند و یکی از روشن‌ترین دلیل بر زنده بودن و تأثیرگذار بودن او آراء بالای او در آخرین انتخابات خبرگان است که بیش از نیم میلیون رأی بیشتر از نفر بعد از خود که آن زمان رئیس مجلس خبرگان بود آورد. امروز هم بعد از آنهمه تخریب و سمپاشی که در تاریخ دهه‌های اخیر بی‌نظیر است، اگر انتخاباتی با درجه سلامت و خلوص همان انتخابات برگزار شود، باز هم آقای هاشمی رفسنجانی با تفاوت چشمگیر درصدر فهرست قرار خواهد داشت. این، همان تحقق وعده امام خمینی است که بعد از ترور آقای هاشمی رفسنجانی توسط گروهک فرقان در بهار 1358 در پیامی به همین مناسبت فرمودند: هاشمی زنده است تا نهضت زنده است.

اینها به معنای بی‌عیب و نقص بودن آقای هاشمی رفسنجانی نیست. از 14 معصوم که بگذریم، همه جایزالخطا هستند و هیچ استثنائی وجود ندارد.

آنچه مهم است و در ارزیابی شخصیت انسان‌ها باید معیار قرار بگیرد، جمع بندی نقاط قوت و ضعف آنهاست. آقای هاشمی رفسنجانی، مجموعه ایست از یک عمر مبارزه، زندان، شکنجه، خدمت به اسلام، خدمت به کشور در مسئولیت‌های بالای نظام جمهوری اسلامی، داشتن نقش عمده در پیروزی انقلاب، شکل گیری نظام جمهوری اسلامی، پیروزی ملت در دفاع مقدس، تأمین زیرساخت‌های کشور بعد از 8 سال جنگ تحمیلی و ویرانی‌های ناشی از آن، خدمت در جایگاه ریاست مجلس، خدمت در جایگاه ریاست جمهوری، خدمت در جایگاه ریاست مجلس خبرگان رهبری و خدمت در جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام. قطعاً در خلال اینهمه کار و تلاش، اشتباهات و ضعف‌هائی نیز وجود داشته که باید آنها را در کنار این خدمات کم نظیر قرار داد و جمع بندی کرد.

مردم، از شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی چنین تصویری در ذهن دارند که به اهانت‌ها و فحاشی‌های مخالفان بی‌منطق اعتنا نمی‌کنند و هرچه حملات به او بیشتر می‌شود، علاقه مردم نیز به او افزایش می‌یابد. مخالفان، حق دارند از آقای هاشمی و هر شخصیت دیگری انتقاد کنند اما نه شرعاً، نه قانوناً و نه اخلاقاً حق فحاشی و اهانت و ناسزاگوئی ندارند. این روش، علاوه بر اینکه ناسپاسی نسبت به یکی از بزرگترین خادمان انقلاب و نظام و ملت است، به خود فحاشان و ناسزاگویان نیز لطمه وارد می‌کند و دشمنان را هم به طمع می‌اندازد.

حمله به آقای هاشمی رفسنجانی، یک طرح با دو لایه است. لایه پنهان این طرح، به طراحان پشت پرده مربوط می‌شود که در صدد بسط قدرت خود هستند و آقای هاشمی رفسنجانی را مانع خودکامگی‌های خود می‌دانند و لایه ظاهری همین است که توسط عوامل آنها در قالب‌های سخنرانی، مقاله، شعار و... به اجرا در می‌آید. به عوامل اجرائی نباید اعتنا کرد، زیرا آنها سفارشی عمل می‌کنند و اصولاً از خودشان اختیاری ندارند. 

البته این واقعیت را نمی‌توان کتمان کرد که دل هر انسان منصفی برای این افراد که آلت فعل آن لایه پنهان می‌شوند می‌سوزد، زیرا در خوشبینانه‌ترین حالت، فریب عناصری را خورده‌اند که به نام مقدسات و به بهانه حفظ نظام و تقویت انقلاب، آنها را به صحنه فحاشی و اهانت کردن به یکی از ارکان انقلاب و نظام می‌فرستند و آنها نیز همین کار را می‌کنند بدون آنکه بفهمند درحال تیشه زدن به ریشه انقلاب و نظام هستند.

این افراد کافی است هر بار که می‌خواهند به سفارش عناصر لایه پنهان، به وظیفه فحاشی عمل کنند، قبل از اقدام، به این فراز از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره آقای هاشمی رفسنجانی که در خطبه نماز جمعه 29 خرداد 1388 گفتند مراجعه کنند و سپس به این سؤال اساسی جواب بدهند که آیا واقعاً این فحاشی‌ها با نقطه نظرات رهبری درباره آقای هاشمی رفسنجانی منطبق است و آنها می‌توانند خود را پیرو ولایت فقیه بدانند؟ توصیف رهبر انقلاب درباره آقای هاشمی رفسنجانی اینست:

"آقای هاشمی را همه می‌شناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیت‌های بعد از انقلاب نیست. من از سال 1336 یعنی 52 سال قبل ایشان را از نزدیک می‌شناسم. آقای هاشمی از اصلی‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود. از مبارزین جدی و پیگیر قبل از انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیت‌های جمهوری اسلامی در کنار امام بود.

بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز. بارها این مرد تا مرز شهادت پیش رفته است. قبل از انقلاب، اموال خود را صرف انقلاب می‌کرد، به مبارزین می‌داد. اینها را خوبست که جوانان بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیت‌های زیادی داشت.

هشت سال رئیس‌جمهور بود، قبلش رئیس مجلس بود، بعد مسئولیت‌های دیگری داشت و در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش یک اندوخته‌ای از این انقلاب درست کرده باشد. اینها حقایقی است که باید دانست. در حساس‌ترین مقاطع، ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده و من البته در موارد مختلفی با آقای هاشمی اختلاف نظر دارم، طبیعی هم هست در مسائل گوناگون ولی مردم نباید دچار توهم شوند و چیز دیگری فکر کنند."

کسانی که مدعی پیروی از ولایت فقیه هستند، باید از این زاویه به آقای هاشمی رفسنجانی نگاه کنند، نه آنگونه که خود مایل هستند حتی اگر صد درصد برخلاف نظر و روش ولی فقیه زمان باشد. صاحبان قلم‌ها و زبان‌هائی که در سال‌های اخیر به بهانه‌های مختلف هرچه خواستند علیه آقای هاشمی رفسنجانی نوشتند و گفتند و در عین حال مدعی پیروی از ولایت فقیه هستند، آیا از خود پرسیده‌اند که نوشته‌ها و گفته هایشان چقدر با نقطه نظرات صریح و شفاف رهبری درباره ایشان منطبق است؟ این سؤال را از باب دلسوزی برای خود این افراد مطرح می‌کنیم نه برای دفاع از آقای هاشمی رفسنجانی.

اکنون شرایط کشور به دلیل عملکردهای غیرقابل دفاع همین گروه فحاشان بگونه ایست که آنها به هر کس فحش بدهند و با هرکس مخالفت کنند محبوبیت او در میان مردم افزایش می‌یابد و همین واقعیت تلخ مایه تأسف شدید است.

چرا کار را به جائی رسانده اید که مردم به شما اعتماد نداشته باشند و هرچه می‌گوئید و می‌نویسید عکس آن را بپذیرند؟ آیا از اینکه این کار شما باعث شادی دشمنان انقلاب و نظام شده است نگران نیستید؟ از اینکه بیگانگان، ناسزاهای شما را با خوشحالی نقل می‌کنند و برای شما کف می‌زنند، نباید خود را سرزنش نمائید و در روش خود تجدیدنظر کنید؟ به این دو سه سؤال اخیر باید عناصر لایه پنهان جواب بدهند که طراح ماجرا هستند و برای تحکیم قدرت خود تلاش می‌کنند و از افراد لایه ظاهری به صورت ابزاری استفاده می‌نمایند.

یکی از ابزارهای مورد استفاده فحاشان "نامه بدون سلام و والسلام" آقای هاشمی رفسنجانی به رهبری در روزهای قبل از انتخابات 88 و بعد از مناظره سرتا پا توهین و افترای آن زمان است. با این عوام فریبی‌ها شاید بتوان چند نفر ساده لوح را جذب کرد، ولی مردم را برای همیشه نمی‌توان با چنین ابزارهای زنگ زده‌ای سرگرم نگهداشت. با یک مراجعه ساده به صحیفه امام، مشخص می‌شود که در مکاتبات متعدد امام خمینی با مراجع تقلید و سران کشورها، بارها از سلام اول نامه و والسلام آخر نامه خبری نیست.

برای نمونه این موارد را نگاه کنید (پاسخ امام به آیت‌الله العظمی خوئی - 5 بهمن 1358، پاسخ امام به آیت‌الله العظمی سید عبدالله شیرازی - 7 بهمن 1358، نامه امام به برادر بزرگ و بسیار مورد احترام خود آیت‌الله پسندیده - 3 بهمن 1358، پیام امام به شاذلی بن جدید رئیس‌جمهور وقت الجزایر - 10 بهمن 1358، نامه امام به حافظ اسد رئیس‌جمهور وقت سوریه - 30 بهمن 1358 همگی جلد 12 صحیفه امام).

ضمناً خوبست به نامه بی‌سلام رهبر معظم انقلاب که به همراه حضرات آیات بهشتی، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر در تاریخ 28/11/58 به امام خمینی نوشتند نیز نگاهی بیاندازید و ببینید که نامه بی‌سلام یک امر طبیعی است ولی فحاشان به بهانه فقدان سلام و والسلام در نامه آقای هاشمی رفسنجانی چه عوام فریبی‌هائی به راه انداخته‌اند.

نکته مهم‌تر اینکه فحاشان، نامه آقای هاشمی رفسنجانی را سرآغاز فتنه می‌دانند درحالی که این نامه هشداری بود درباره محتوای مناظره‌ای که رهبر معظم انقلاب در خطبه نماز جمعه 29 خرداد 88 درباره عیوب آن تصریح کردند: "در مواردی انسان می‌دید که در این مناظره‌ها جنبه منطقی مناظره ضعیف می‌شد، جنبه احساساتی و عصبی پیدا می‌شد جنبه تخریبی غلبه پیدا می‌کرد. سیاه نمائی وضع موجود به شکل افراطی دیده شد، سیاه نمائی دوره‌های گذشته هم در این مناظره‌ها مشاهده شد، هر دو بد بود.

اتهاماتی مطرح شد که در جائی اثبات نشد، به شایعات تکیه شد. احیاناً بی‌انصافی‌هائی دیده شد، هم بی‌انصافی نسبت به این دولت با اینهمه حجم خدمت و هم بی‌انصافی نسبت به دولت‌های گذشته و دوران 30 ساله." (خطبه نماز جمعه 29 خرداد 1388).

آنچه در نامه آقای هاشمی رفسنجانی به رهبری آمد، هشدار درباره عواقب همین بی‌انصافی‌ها و زیر سؤال بردن خدمات 30 ساله و متهم کردن بزرگان نظام بود. بنابر این، اگر کسی درصدد پیدا کردن عوامل فتنه است باید در همین اتهامات آن را جستجو کند.

مدعیان پیروی از ولایت، علیرغم تصریح رهبر معظم انقلاب به پاک بودن آقای هاشمی رفسنجانی از نظر مسائل مالی و تأکید بر این نکته مهم که "... قبل از انقلاب اموال خود را صرف انقلاب می‌کرد، به مبارزین می‌داد...

بعد از انقلاب، ایشان مسئولیت‌های زیادی داشت... و در طول این مدت هیچ سراغ نداریم که ایشان برای خودش یک اندوخته‌ای از این انقلاب درست کرده باشد" (خطبه نماز جمعه 29 خرداد 88) با نادیده گرفتن این شهادت صریح و شفاف، ایشان را همچنان به ثروت اندوزی متهم می‌کنند و در ماجرای وثیقه‌گذاری برای آزادی مهدی هاشمی بدون آنکه تحقیق کنند و اطلاعات صحیح به دست آورند در رسانه‌های وابسته به خود فضاسازی کردند که بفرمائید اینهم شاهد زنده که آقای هاشمی رفسنجانی در تهران ملک ده میلیارد تومانی دارد و یک سند ملک با این قیمت به وثیقه گذاشته است!

درحالی که اولاً یک سند نبود و 8 سند بود، ثانیاً این اسناد، مربوط به ملکی بودند که قبل از انقلاب خانه آقای هاشمی در آن بود و در آن خانه توسط گروهک فرقان ترور شد و تا مرز شهادت پیش رفت و ثالثاً چون به توصیه مسئولان امنیتی، دیگر نمی‌توانست در آن خانه سکونت داشته باشد آن را به فرزندان و بستگان خود بخشید و آنها 8 آپارتمان در آن ساختند و اکنون اسناد آنها را که به نام خودشان است وثیقه گذاشته‌اند و خود آقای هاشمی رفسنجانی در خانه‌ای استیجاری در جماران سکونت دارند. آیا با داستان سرائی‌های مخالفان در موضوع وثیقه، به یاد ماجرای دختران مغاویه نمی‌افتید؟

در این میان، آنچه مایه تأسف است بی‌تفاوتی و بی‌عملی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در برابر نطق‌های سراسر تهمت و افترا در صحن علنی است. علاوه بر هیأت رئیسه مجلس، شخص رئیس مجلس باید به این سؤال مهم پاسخ بدهد که چرا اجازه می‌دهند صحن علنی مجلس محل انتشار تهمت و افترا و نسبت‌های ناروا و دروغ پراکنی علیه بزرگان نظام باشد؟

این کارها به اعتبار مجلس لطمه می‌زند. مجلس که به فرموده امام خمینی باید در رأس امور باشد، هنگامی می‌تواند چنین جایگاهی داشته باشد که مظهر اخلاق و انصاف و رعایت موازین شرع و قانون باشد. رئیس و اعضای هیأت رئیسه مجلس در حفظ این جایگاه مسئولند و نباید اجازه بدهند مدعیان انقلاب که عمدتاً انقلاب ندیده‌های نشسته بر سر سفره انقلاب هستند به بهانه دفاع از انقلاب، اصیل‌ترین پایه‌های نظام و انقلاب را به باد تهمت بگیرند و کسانی که خود سوءسابقه و پرونده دارند برای دستگاه قضائی تکلیف تعیین کنند و برای این و آن حکم صادر نمایند. شما مدیران مجلس باید بدانید که بزرگانی همچون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به حمایت شما نیاز ندارند، این خود شما هستید که باید به وظیفه حراست از ارکان انقلاب و نظام که بر دوشتان سنگینی می‌کند عمل کنید.

عقلای مجلس برای صیانت از این سنگر مهم که خانه ملت است تدبیری بیاندیشند و کاری نکنند که مصداق این بیت حافظ شوند که فرمود: یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد - آنکه یوسف به زرناسره بفروخته بود./خبرآنلاین

 


ویدیو مرتبط :
هاشمی رفسنجانی طنز-انتخابات هشتم ریاست جمهوری-توپ-

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آسوشیتد پرس : آیا هاشمی رفسنجانی تعیین کننده انتخابات آتی ریاست جمهوری خواهد بود؟



آسوشیتد پرس : آیا هاشمی رفسنجانی تعیین کننده انتخابات آتی ریاست جمهوری خواهد بود؟

این گزارش در پایان می نویسد ؛ بازگشت هاشمی به قدرت از نظر بسیاری از تندورها و محافظه کاران مطلوب نیست چون از نظر آنها بازگشت هاشمی موقعیت اصلاح طلبان درون حاکمیت را تقویت خواهد کرد و زمینه بازگشت مجدد آنها به قدرت خواهد بود.خبرگزاری آسوشیتد پرس با انتشار گزارشی به بررسی بازگشت دوباره آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عرصه سیاسی ایران و نقش آفرینی احتمالی او در انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران پرداخته است.

 



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

به گزارش عصر ایران در این گزارش  حضور آیت الله هاشمی در کنار رهبری در نشست سران جنبش عدم تعهد در تهران به عنوان یک نشانه و پیام مهم از بازگشت او به عرصه سیاسی ایران اشاره شده است.

آسوشیتد پرس با اشاره به اینکه از بازگشت هاشمی بیش از همه تندروها و حامیان احمدی نژاد ناراحت هستند ؛ از هاشمی به عنوان " بزرگ ترین " بازمانده نیروهای معتدل در درون نظام نام برده است.

در این گزارش به مواضع مختلف هاشمی در چریان وقایع 3 سال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری 1388 و جایگیری او در صف مخالفان و منتقدان به نتایج انتخابات و نیز حمایت های او از میر حسین موسوی در جریان انتخابات اشاره شده و از دست دادن تریبون نماز جمعه و نیز ریاست مجلس خبرگان رهبری را به عنوان هزینه های این مواضع هاشمی دانسته است.

آسوشیتد پرس با انعکاس نظرات مختلف چند کارشناس و روزنامه نگار متمایل به آیت الله هاشمی به نقل از آنها از هاشمی نه به عنوان رییس جمهوری آینده ایران بلکه به عنوان شخصیتی تعیین کننده در انتخاب رییس جمهوری بعدی نام می برد.

این خبرگزاری غربی در ادامه با اشاره به سیاست های احمدی نژاد در 8 سال گذشته می نویسد از نظر برخی از نخبگان سیاسی در ایران هاشمی همان شخصیت میانه ای است که می تواند در انتخاب یک نامزد میانه رو و معتدل که مورد قبول طیف های مختلف سیاسی در کشور باشد ، نقش داشته باشد.

این گزارش در پایان می نویسد ؛ بازگشت هاشمی به قدرت از نظر بسیاری از تندورها و محافظه کاران مطلوب نیست چون از نظر آنها بازگشت هاشمی  موقعیت اصلاح طلبان درون حاکمیت را تقویت خواهد کرد و زمینه بازگشت مجدد آنها به قدرت خواهد بود..عصرایران