اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
روایت تنها بازمانده تصادف «بیامو» در بزرگراه همت
٨ روز سخت و جنجالی از تصادف خودروهای لوکس در بامداد پایتخت گذشت. ٢ تصادف جداگانه در بزرگراه همت و خیابان شریعتی ٥ کشته بر جا گذاشت و تنها یک سرنشین از خودروی بیام دبلیو به طرز معجزهآسایی نجات پیدا کرد.
وقتی تصاویر و فیلم تصادف هولناک بیامدبلیو کروک روی سایتها و فضای مجازی قرار گرفت، به شایعهها بیش از پیش دامن زد و قصه تلخ قضاوتها یکییکی از راه رسیدند. آنچه که در لابهلای تلکسهای خبری، بررسیهای جسته و گریخته کارشناسان راهنمایی و رانندگی و گزارشهای میدانی به گوش میرسید، ملغمهای از شایعات بود که تصویری مبهم از سکانسهای قبل از تصادف را به تصویر میکشید.
تصاویری که در فضای مجازی و روی صفحههای اینستاگرام و فیسبوک کاربران منتشر شد، حکایت از ٤ جوان مرفهای داشت که در بامداد پایتخت با خودروی لوکس بیامدبلیو در اتوبانها میتاختند. با این حال شایعات برای کاربران مجازی دیر یا زود مختومه خواهد شد و درنهایت از همه این ماجرا آنچه باقی خواهد ماند، خاطرهای است تلخ در ذهن بازماندگان.
گفتوگوی «شهروند» با پسر نجاتیافته
نامش آرمین بخشی است، ٢٤ساله و تنها بازمانده تصادف بیامدبلیو در اتوبان همت. آن بامداد دوشنبه که آمد، راحت آمد و سخت رفت، دوستیهایشان تمام شد و تنها سیاهی بر جا ماند. حالا پسر جوان همراه با شوک بعد از حادثه، در یک بیمارستان تخصصی بستری است، با این حال اما وضع جسمانیاش خوب است و تنها از ناحیه آرنج دست راست دچار شکستگی شد. غم غریبی در صدایش احساس میشود و درحالیکه عزادار دوستانش است بهعنوان تنها شاهد تصادف در گفتوگو با «شهروند» جزییات حادثه را شرح داد.
از شب حادثه بگویید؟
حمیدرضا کمالی، شاهین حسینآبادی و حمید چشمه مثل من ساکن کرج بودند. ساعت ١٠ شب یکشنبه بود که برای معامله خودروی حمیدرضا راهی تهران شدیم. به میدان کاج سعادتآباد رفتیم و بعد از تنظیم قرارداد قصد داشتیم دوباره به کرج برگردیم. من در صندلی عقب سمت شاگرد نشسته بودم. سرعت خودرو در قسمتهای کمتردد بزرگراه زیاد بود اما همه ما به رانندگی حمیدرضا اطمینان داشتیم و میدانستیم او بیشتر از اینکه نگران جان خودش باشد همیشه مراعات سرنشینهای خودرواش و مخصوصا موتورسواران را میکرد. در لحظه تصادف هم مطمئن هستم سرعت ما زیاد نبود، دوربینهای بزرگراه ٩ کیلومتر قبل از محل تصادف سرعت خودرو را ١٧٦ کیلومتر بر ثانیه، ثبت کرده بودند.
از لحظه تصادف تصویری یادت هست؟
در لاین وسط بزرگراه همت درحال حرکت بودیم که ناگهان یک موتورسیکلت جلوی خودرومان پیچید، حمیدرضا به خاطر برخورد نکردن با او فرمان را به سمت چپ هدایت کرد اما لاین سبقت بسته بود. بعد از آن لحظه که همه چشممان را به جلو دوخته بودیم چیز دیگری یادم نیست. این لحظات در تصویر دوربینهای پلیس بزرگراه هم ثبت شده است.
بهعنوان تنها شاهد تصادف، علت حادثه چه بود؟
آخرین تصویری که همراه دوستانم در جلوی خودرومان دیدم موتورسیکلتی بود که ناگهان مقابل خودروی ما پیچید. اگر واکنش سریع حمیدرضا نبود این امکان وجود داشت که حداقل خودش زنده میماند. اما او با از خودگذشتگی قصد داشت تا آسیبی به سرنشین موتورسیکلت وارد نشود به همین خاطر مجبور شد خودرو را به سمت چپ هدایت کند که این حادثه هولناک رخ داد.
فکر میکردی نجات پیدا کنی؟
چیزی از بعد از تصادف یادم نیست. اولین تصویری که بعد از به هوش آمدن دیدیم حمید چشمه بود. او در کنار من روی تخت بیمارستان بستری بود. هنوز نمیدانستم چه بلایی سر ٢ دوست دیگرم آمده است و به خاطر داروهای بیهوشی و دردی که داشتم دوباره به خواب رفتم. تا اینکه بعد از به هوش آمدن متوجه شدم حمید هم به کام مرگ فرو رفته و حمیدرضا و شاهین در دم جان سپردهاند.
الان حالت چطور است؟
تنها آرنج دست راستم دچار شکستگی شده و لگن سمت راستم ترک برداشته است. خدا را شکر حالم خوب است و تنها به خاطر پلاتینهایی که در دستم گذاشتند یک بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم.
خط بطلان به شایعات مجازی
درحالیکه شایعات بر سرعت خودروی بیامدبلیو دامن میزدند و هر کاربر شبکههای مجازی کارشناس تصادفات شده بود اما علی کمالی برادر مرد قهرمانی که در این حادثه پشت فرمان خودرو نشسته بود عکسی را در اختیار «شهروند» قرار داد تا صحتی باشد بر حرف و حدیثهای بیاساس که در فضای مجازی دهان به دهان چرخید.
علی کمالی در رابطه با سرعت خودروی بیامدبلیو به «شهروند» گفت: «در خودروهای جدید کیلومتر شمار به کامپیوتر خودرو متصل است و وقتی برق خودرو قطع میشود کیلومتر در همان عقربهای که قرار داشته است متوقف خواهد شد. وقتی خودروی تصادفی برادرم را تحویل گرفتیم عقربه کیلومتر خودرو روی ١٠٩ قرار داشت، درحالیکه شایعات از سرعت خودرو روی ١٨٠ تا ٢٠٠ خبر میداد. این موضوع نشان میدهد که با توجه به تسلط حمیدرضا در رانندگی خودروی او قطعا در شب حادثه دچار نقص فنی بوده است و به احتمال زیاد قبل از برخورد با گاردریل یا رینگ شکسته شده یا فرمان قفل کرده است. به دلیل پیچیدگی این موضوع هنوز کارشناسان درحال بررسی جعبه فرمان خودرو هستند تا علت حادثه در این تصادف مشخص شود. با این حال امیدوارم مردم قبل از اعلام نظر کارشناس تصادفات قضاوتهای ناعادلانهشان را کنار بگذارند تا مرهم این داغ بزرگ که خانواده حمیدرضا تحمل میکنند، باشند.
اخبار اجتماعی - شهروند
ویدیو مرتبط :
روایت تنها بازمانده خودروی بی ام و از تصادف جنجالی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مجروح تصادف بزرگراه همت بهخاطر ۱۵ میلیون تومان هزینه درمان جان سپرد
رقیه زن جوانی که پس از تصادف در بزرگراه همت در بیمارستان میلاد بستری بود، به دلیل خونریزی داخلی از دنیا رفت. رقیه تا لحظه مرگ نمیدانست که پسرش مهدی هم در تصادف جان باخته است.
رقیه دو سال پیش از همسرش جدا شده بود. مرد معتاد بود و از قبول مسئولیت همسر و دو پسرش سر باز میزد. پدر رقیه وقتی شرایط را اینگونه دید دخترش را به همراه دو پسرش سهیل و مهدی به خانهاش برد تا اجازه ندهد دختر و نوههایش در رنج و عذاب زندگی کنند، اما پس از گذشت دو سال سر و کله رضا پیدا شد. او مدام میگفت اعتیادش را ترک کرده است و میخواهد زندگی کند. رقیه با این حرفها تصمیم گرفت یک بار دیگر شانسی به رضا بدهد اما برای صحبت کردن با رضا باید به تهران میآمد.
وی در پیامها و تلفنهایش گفته بود در کمپی در تهران بستری است. رقیه میدانست پدر مخالف زندگی مجدد وی با رضا است و او بدون آن که اطلاعی به خانوادهاش دهد با پسر 8 سالهاش مهدی به سمت تهران راه افتاد، اما شنبه شب در بزرگراه همت، اتومبیلی با آنها برخورد کرد و پس از مصدوم کردن آنها راننده متواری شد. مهدی در دم جان باخت و مأموران اورژانس بلافاصله رقیه را به بیمارستان میلاد تهران منتقل کردند. رقیه در بیمارستان با خانوادهاش تماس گرفت و آنها را در جریان ماجرا قرار داد. او نمیدانست که مهدی هم فوت کرده است.
بلافاصله پدر و اقوام رقیه خودشان را به بیمارستان رساندند و در جریان ماوقع قرار گرفتند. دوشنبه شب وقتی پدر رقیه با مسئولان بیمارستان صحبت میکرد و میخواست آنها را متقاعد کند که یک شب دیگر او را در بیمارستان نگه دارند، حال رقیه تغییر کرد و در کمتر از 10 دقیقه از دنیا رفت.
پدر رقیه گفت: پس از این که به بیمارستان آمدیم متوجه شدیم که رقیه برای پیدا کردن شوهرش، بدون آنکه خبری به ما بدهد به تهران آمده است. در تهران فهمیدم مهدی هم فوت کرده است اما ماجرا را از رقیه پنهان نگه داشتیم تا شرایط روحیاش بدتر نشود.
این مرد در ادامه گفت: لگن رقیه شکسته بود و دکتر پس از معاینه گفت باید عمل شود و هزینه آن 15 میلیون تومان است. ما این مبلغ را نداشتیم و هر چقدر تقاضا کردیم که وی را با هزینه کمتری عمل کنند آنها نپذیرفتند. در شهرستان زندگی میکنیم و بیمه هم نیستیم و همین مسئله برای ما مشکل ایجاد کرد. آنها از عمل سر باز زدند و هر چقدر اصرار کردیم که وی را به اردبیل منتقل کنند، گفتند باید تسویه حساب کنیم تا این که دوشنبه شب پیش مسئول بیمارستان رفتیم و از وی خواستیم یک شب دیگر رقیه را در بیمارستان نگه دارند اما آنها گفتند هزینه آن شب را هم باید پرداخت کنیم. در بیمارستان به وی نرسیدند و وقتی پیش رقیه برگشتم متوجه شدم رنگ و رویش تغییر کرده است. پرستارها را صدا کردم و آنها هم هرچقدر تلاش کردند نتوانستند رقیه را از شرایطی که در آن قرار گرفته بود، نجات دهند.
این پیرمرد که بشدت گریه میکرد، در ادامه گفت: حالا باید جنازه مادر و پسر را با هم به اردبیل ببرم. با مرگ رقیه مسئولیت بزرگی از دوش ما برداشته شد. آن هم این بود که نمیدانستیم با چه زبانی به رقیه بگوییم پسرش از دنیا رفته است.
پیگیری بینتیجه
خبرنگار شوک برای بررسی صحت و سقم ادعای این پیرمرد در تماس با بیمارستان میلاد خواستار توضیح مسئولان شد اما هیچ کدام از آنها حاضر به پاسخگویی نبودند. این در حالی است که قانون تصادفات در کشور تعریف شده است.
طبق ماده 92 قانون برنامه چهارم توسعه و ماده 37 قانون برنامه پنجم توسعه، وزارت بهداشت موظف به درمان رایگان بیماران تصادفی است. منابع مالی درمان بیماران تصادفی از 10 درصد بیمه شخص ثالث - سرنشین - و مازاد تأمین میشود که این 10 درصد نیز توسط بیمههای تجاری اخذ و به حساب درآمدهای اقتصادی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واریز میشود.
منبع:روزنامه ایران