اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
راز مرگ زن گمشده در طلاق دروغین از شوهرش
به گزارش همشهری، حتی زمانی كه با سجاد ازدواج و زندگی تازهای را شروع كرد هم كمتر با مادرش در تماس بود اما با این حال هر از گاهی به او زنگ میزد، تا اینكه از چندماه پیش مادرش هر چه با او تماس گرفت، خبری از دخترش نبود. زن میانسال كه نگران شده بود، سراغ دامادش رفت اما سجاد مدعی شد كه از خردادماه او و مریم طلاق گرفتهاند و پس از آن دیگر از سرنوشت وی خبر ندارد.
زن كه نگران دخترش شده بود همه جا را بهدنبال او گشت اما وقتی اثری از وی پیدا نكرد، اواسط آبانماه راهی اداره پلیس شد تا از مأموران برای پیدا كردن او كمك بخواهد. این زن مدعی شد كه حدود 4ماه است از دختر 34سالهاش خبر ندارد و این در حالی است كه دامادش هم جواب درست و حسابی به او نمیدهد.
شروع تحقیقات
با اظهارات زن میانسال پرونده در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تیمی از مأموران برای یافتن ردی از زن گمشده وارد عمل شدند. تنها كسی كه میتوانست سرنخی از مریم داشته باشد شوهر 27ساله او بود. سجاد تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد كه من و مریم حدود 2سال پیش ازدواج كردیم اما از همان ابتدا با هم اختلافات زیادی داشتیم.
سرانجام بهدلیل همین اختلافات بود كه 16خردادماه بهصورت توافقی از هم جدا شدیم و پس از آن دیگر او را ندیدم. ماموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند كه مریم صاحب یك خودروی 206و ویلایی در شهرستان فریدونكنار بوده اما در حال حاضر خودروی او در اختیار شوهرش سجاد است و ویلایش نیز مدتی قبل توسط همین شخص(سجاد) كه از مریم وكالت تام داشته، فروخته شده است. در چنین شرایطی ظن مأموران به سجاد بیشتر شد و او بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت اما این بار ادعا كرد كه مدتها بود كه از همسرم 130میلیون تومان طلب داشتم. زمانی كه میخواستیم از هم جدا شویم، او ماشین و ویلایش را در ازای بدهیاش به من تحویل داد و من كه به پول نیاز داشتم، ویلا را فروختم.
طلاق خیالی
مظنون اصلی پلیس در این پرونده سجاد بود و مأموران حدس میزدند كه او رازی را از آنها پنهان میكند. تحقیقات درباره این مرد ادامه یافت و مأموران راهی دفترخانهای شدند كه سجاد گفته بود در آنجا از همسرش جدا شده است اما چنین دفترخانهای وجود خارجی نداشت. از سوی دیگر بررسی مدارك دفترخانهای كه ازدواج آنها را ثبت كرده بود نیز نشان میداد كه این زن و شوهر از هم جدا نشدهاند.
با این اطلاعات شكی وجود نداشت كه سجاد در ماجرای ناپدید شدن همسرش نقش دارد و به همین دلیل وی بازداشت شد و به اداره آگاهی انتقال یافت. مرد جوان این بار وقتی تحت بازجویی قرار گرفت اظهارات تازهای را مطرح كرد و گفت: سوم خردادماه بود كه از مغازه به خانه آمدم و دیدم که مریم در خانه افتاده است. حسابی ترسیده بودم و نمیدانستم چه كار كنم. تا ساعت 11 شب منتظر ماندم و پس از آن جسد مریم را با ماشین به روستایی در نزدیكی فیروزكوه بردم و در محلی خلوت دفن كردم.
با اعترافات جدید مرد جوان ماموران راهی فیروزكوه شدند و با راهنمایی سجاد توانستند بقایای جسد زن جوان را از عمق 3متری زمین بیرون بكشند. سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: با توجه به كشف جسد، برای متهم قرار بازداشت صادر شده و تحقیقات در خصوص ادعای او درباره مرگ همسرش ادامه دارد.
اخبار حوادث - همشهری
ویدیو مرتبط :
سوزاندن زن توسط شوهرش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جنایت هولناک/زن سوم، شوهرش را به «میهمانی مرگ» كشاند
زن سوم، شوهرش را به «میهمانی مرگ» كشاند
شكایت اولیایدم سه سال بعد از گمشدن مردی میانسال، راز قتل او را برای پلیس فاش كرد و مشخص شد همسر سوم مقتول با همدستی دو مرد دست به جنایت زده است.
به گزارش شرق، این پرونده كه بهزودی در شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران رسیدگی میشود یك سال قبل در شهریار به جریان افتاد و در آن زمان یكی از فرزندان مردی به نام فرامرز به ماموران گفت پدرش از سه سال پیش ناپدید شده است. این جوان به پلیس گفت: سه سال است كه پدرم گم شده و با ما هیچ تماسی نداشته است. در این مدت هربار كه به خانهاش رفتیم همسرش به ما گفت پدرمان به ژاپن رفته تا كار كند و هنوز برنگشته است. در این سه سال هربار كه از او خواستیم شماره تلفنی به ما بدهد طفره رفت و گفت شمارهای ندارد. این پسر ادامه داد: من فكر میكنم همسر پدرم از سرنوشت او خبر دارد و نمیخواهد چیزی به ما بگوید.
با شكایت این جوان تحقیقات پلیس آغاز شد و همسر سوم فرامرز مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: شوهرم به گفته خودش به ژاپن رفته است البته من هم از او خبر ندارم. وقتی این زن از بیان واقعیت طفره رفت و حاضر نشد به سوالات پلیس جواب دهد ماموران جمعآوری اطلاعات در مورد فرامز را آغاز كردند و متوجه شدند این مرد سه بار ازدواج كرده و آخرین همسرش زنی است كه در حال حاضر در عقد او است. او از دو ازدواج دیگرش فرزندانی دارد كه همگی بزرگسال هستند و زندگیهای جداگانه دارند. كارآگاهان همچنین متوجه شدند فرامرز از همسر سوم خودش هم یك دختر دارد كه حساب مشتركی بین این سه وجود دارد و از زمان گم شدن فرامرز همسر و دخترش از آن حساب برداشت میكنند. این تنها یافتههای پلیس نبود و ماموران متوجه شدند سارا همسر فعلی فرامرز مدتی است با مردی به نام اسماعیل زندگی پنهانی دارد و اسماعیل به خانه او رفت و آمد میكند. سارا با به دست آمدن این اطلاعات یكبار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.
زمانی كه پلیس در مورد اسماعیل از او سوال كرد این زن گفت: سه سال قبل شوهرم به طور ناگهانی گم شد و بعد از آن دیگر خبری از او نشد. به ما گفته بود میخواهد به خارج برود و كار كند. من و دخترم فكر میكردیم شوهرم به ژاپن رفته است. در این مدت من سعی كردم پیدایش كنم اما نشد تا اینكه یك سال قبل اسماعیل كه میدانستم نسبت به من علاقهای دارد به خانهام آمد و گفت حالا كه شوهرت رفته و تو را ترك كرده بیا با هم زندگی كنیم و زن صیغهای من بشو. من هم كه شرایط سختی داشتم قبول كردم و از آن به بعد اسماعیل با من رابطه داشت.
سارا انگشت اتهام را به سمت اسماعیل گرفت و گفت: از آنجایی كه اسماعیل در این مدت چندین بار به من گفت شوهرت مرده است، حدس میزنم او اطلاعاتی در اینباره دارد. اسماعیل با توجه به طرح این اتهام بازداشت شد اما ماجرای گمشدن فرامرز را به گونهای دیگر تعریف كرد و گفت: من و سارا با هم رابطه داشتیم و این پیشنهاد سارا بود كه فرامرز را بكشیم. چون سارا میگفت فرامرز مرد بداخلاقی است و نمیخواهد بیشتر از این او را تحمل كند. من هم قبول كردم چون عاشق سارا شده بودم. یك مرد افغان را اجیر كردیم و قرار شد سه نفری فرامرز را به قتل برسانیم. طبق نقشه او را به باغی دعوت كردیم و در حالیكه همه چیز شبیه به یك میهمانی بود، فرامرز را غافلگیر كردیم و او را كشتیم و جسدش را در همان باغ دفن كردیم. پلیس با كمك اسماعیل، مرد افغان را هم بازداشت كرد. هر سه متهم بارها مورد بازجویی قرار گرفتند و به دست داشتن در قتل اعتراف كردند.
مرد افغان در بازجوییها گفت: من برای این قتل پول گرفتم. سارا و اسماعیل با هم نقشه را كشیده بودند و من فقط در كندن چاله و دفن مقتول كمكشان كردم. این اسماعیل بود كه دست به این قتل زد.
ماموران در ادامه به باغی كه متهمان نشانیاش را داده بودند رفتند و بعد از حفر چالهای كه گفته میشد فرامرز در آن دفن شده استخوانهای او را پیدا كردند. آزمایشهای ژنتیكی ثابت كرد استخوانها متعلق به فرامرز است بنابراین اتهام قتل عمد و معاونت در قتل به اسماعیل، سارا و مرد افغان تفهیم شد. آنها یكبار دیگر مورد بازجویی قرار گرفتند و جزییات را توضیح دادند.
در حالیكه دو متهم مرد مدعی بودند سارا نقشه قتل را كشیده است این زن در آخرین دفاعیاتش گفت از ماجرای قتل شوهرش خبر نداشته و متهمان دروغ میگویند. این در حالی بود كه اسماعیل هم قتل را گردن مرد افغان انداخت و گفت قاتل اصلی اوست و طناب را او دور گردن متهم پیچید. مرد افغان نیز اتهامش را رد كرد و مدعی شد در این قتل نقشی نداشته است. با این حال قرار مجرمیت و كیفرخواست علیه متهمان صادر شد و پرونده این بار در شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران به جریان افتاد.
قاضی نورالله عزیزمحمدی بعد از بررسی پرونده با وارد آوردن چند ایراد از جمله بررسی سابقه ارتباط اسماعیل و سارا و بررسی فهرست مكالمات تلفنی آنها از دادسرای شهریار خواست این ایرادات را برطرف كند تا پرونده برای رسیدگی آماده شود./شرق