اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
راز قتل تازه عروس و داماد در رودخانه
از عصر شنبه 11 بهمن ماه سال جاری وقتی زوجی جوان در جنوب پایتخت به طرز مرموزی ناپدید شدند تجسسهای ویژهای برای رازگشایی از سرنوشت آنها در دستور کار جنایی قرار گرفت.
خانوادههای این زوج گمشده که پس از جستوجوی زیاد هیچ اثری از وی در خانه بستگان و بیمارستانها به دست نیاورده بودند به پاسگاه حسنآباد در جاده قدیم قم مراجعه کردند و خواستار ردیابی آنها شدند.
مأموران پی بردند که «خان حسینی» 21ساله و همسرش «صدگل یامری» 16 ساله دو ماه پیش با هم ازدواج کردند و تازه عروس و داماد بودند.
پدر عروس گفت: دخترم و دامادمان روز پنجشنبه به خانهمان در زلفآباد واقع در نزدیکی فشافویه آمدند و تا روز شنبه نزد ما بودند تا اینکه خانهمان را برای رفتن به حسنآباد ترک کردند.
وی افزود: عصر بود هر چه به موبایل دخترم و شوهرش زنگ زدیم کسی جواب نمیداد تا اینکه موبایلشان خاموش شد از آن به بعد هیچکس از سرنوشت آنها خبری ندارد.
با توجه به مرموز بودن داستان گمشدن تازه عروس و داماد، قاضی دادگاه بخش آفتاب دستور داد تا تیمی از پایگاه 9 پلیس آگاهی تهران به تجسسهای ویژه دست بزند.
کارآگاهان در نخستین اقدام مسیر روستای زلفآباد تا حسن آباد را بررسی کردند اما هیچ اثری از خان و صد گل به دست نیامد.
گزارش های پلیسی نیز نشان میداد هیچ تصادفی در این مسیر و همزمان با ناپدید شدن زوج جوان رخ نداده است.
همزمان با تحقیقات پلیسی و خانوادههای تازه عروس و داماد نیز به هر جا که احتمال میدادند سرکشی کردند اما همه شاخهها به بنبست خورد و حتی پدر نوعروس که بیقرار بود حاشیه رودخانه پشت روستای ابراهیمآباد را جستوجو کرد اما دستان همه خالی بود و دنیایی از حیرت و اندوه روی شانههایشان سنگینی میکرد.
یک هفته گذشت تا اینکه ظهر جمعه یکم اسفندماه دو جوان در حال جمع کردن ضایعات پلاستیکی در حاشیه رودخانه جسد مردی را روی آب دیدند که در گوشهای بدون حرکت ایستاده بود، وقتی خودشان را به آن رساندند و دیدند جسد مرد جوانی است وحشتزده با پلیس 110 تماس گرفتند.
خیلی زود تیم های پلیسی خود را به رودخانه رساندند و پس از بیرون کشیدن جسد مرد جوان مشخص شد که جسد متعلق به تازهداماد گمشده است و هیچ اثری از جسد نوعروس نیست.
با جنایی شدن راز گمشدن این زوج جوان تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی دادگاه بخش آفتاب وارد عمل شد تا عامل جنایت را ردیابی کرده و پرده از سرنوشت تازهعروس بردارد.
تحقیقات پلیسی و معاینات پزشکی قانونی در این شاخه از تحقیقات نشان داد که تازهداماد با شالگردنش خفه شده و به قتل رسیده است.
اینکه فقط جسد خان پیدا شده و از نوعروس 16 ساله هیچ اثری نبود میتوانست فرضیههای گمراهکنندهای پیشروی پلیس جنایی قرار دهد تا اینکه فردای آن روز مأموران پس از جستوجوی قدم به قدم در رودخانه موفق شدند جسد «صدگل» را در کف مسیر رودخانه پیدا کنند که وی نیز با روسریاش کشته شده بود.
بدینترتیب مأمــــوران خانوادههای تازهعروس و داماد را تحت تحقیق گرفتند و باتوجه به سرنخهایی که بهدست آمده بود به یک کارگر افغان در شرکتی که پدر صدگل کار میکرد مظنون شدند و خیلی زود وی را دستگیر کردند. یکی از آشنایان این زوج جوان به شوک گفت: ما به افراد دیگری مظنون هستیم که با این دو خانواده اختلاف دارند و احتمال میدهیم که قتل زیر سر آنها باشد و پلیس در حال تحقیق است و امیدواریم هر چه زودتر عاملان قتل دستگیر شوند.
وی ادامه داد: 6 ماه پیش خان به ایران آمد و با گذشت مدتی به خواستگاری صدگل رفت و با هم ازدواج کردند. آنها روز حادثه از خانه پدرزن سوار بر موتور به سمت خانه میرفتند که گرفتار این جنایت شدند.
این مرد ادامه داد: در مسیری که اجساد پیدا شدهاند جای لاستیکهای خودرو مشخص است و نشان از آن دارد که قاتل، این زوج جوان را پس از کشتن به کنار رودخانه آورده و آنها را در آب انداخته است. بنابر این گزارش، کاوشهای پلیسی برای دستگیری عاملان جنایت و افشای انگیزه آنان از سوی مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
اخبار حوادث - روزنامه ایران
ویدیو مرتبط :
قتل داماد در مراسم عروسی.شوک
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
راز آدمکشهای نقابدار در قتل عروس روستایی
این جوان 24 ساله ادعا کرده بود همسرش در جریان حمله دزدان نقابدار به خانهاش از پای درآمده است. بنابر این گزارش، ساعت یک بامداد دوشنبه 29 دی ماه سال جاری بود که ساکنان روستایی در منطقه بندپی غربی شهر بابل با شنیدن فریادهای کمکخواهی همسایه جوانشان سراسیمه از خانههای خود بیرون دویده و خود را به خانه ویلایی این مرد رساندند.
آنان با ورود به حیاط خانه با مرد همسایه در حالی روبهرو شدند که بشدت خود را مضطرب نشان داده و ادعا میکرد همسرش مورد حمله مردان نقابدار ناشناس قرار گرفته است. مأموران پلیس منطقه که با هماهنگی مرکز پلیس 110 بابل از طریق تماس تلفنی یکی از همسایهها در جریان ماجرا قرار گرفته بودند بسرعت خود را به محل حادثه رساندند.
آنان با ورود به خانه ویلایی محل حادثه با اظهارات عجیب مرد صاحبخانه درباره چگونگی وقوع حمله قرار گرفتند.
این مرد در حالی که بشدت ترسیده بود و گریه میکرد با اشاره دست مأموران را داخل خانه و محلی که همسرش هدف حمله قرار گرفته بود، هدایت کرد.
مأموران وقتی وارد خانه ویلایی شدند با به هم ریختگی محوطه داخلی اتاقها روبهرو شدند. آنان پس از ورود به یکی از اتاقها با پیکر نیمهجان زن جوان خانواده در حالی روبهرو شدند که هدف ضربات چاقو قرار گرفته و دچار خونریزی شدیدی شده بود.
نیروهای پلیس بلافاصله امدادگران اورژانس را در جریان قرار داده و مقدمات انتقال زن جوان را به بیمارستان فراهم کردند.
در حالی که زن جوان به دلیل ضربات کاری که به قسمتهای مختلف بدنش وارد شده بیحرکت مانده بود و از سوی تیم پزشکی بیمارستان به اتاق عمل انتقال داده شد. تیمی از پزشکان مجرب بیمارستان عملیات احیای نجات زن جوان را آغاز کردند ولی لحظاتی بعد با وجود تلاشهای انجام گرفته او روی تخت بیمارستان با زندگی وداع کرده و در آغوش مرگ آرام گرفت.
با مرگ این زن به دستور سرهنگ فقیه فرمانده پلیس بابل تجسسهای پلیسی برای ردیابی عامل یا عاملان حادثه در دستور کار پلیس این شهر قرار گرفت.
مرد خانواده که شاهد عینی حادثه بود و خود ماجرای حمله به خانهاش را به همسایگانش اطلاع داده بود به مقر پلیس انتقال داده شده و در این باره مورد بازجویی قرار گرفت.
وی در مراحل مقدماتی بازجوییها با اعلام اینکه حالش خوب نیست، ادعا کرد قادر به پاسخگویی به سؤالات مأموران نیست.
بدین ترتیب مأموران با آرام کردن این مرد و فراهم کردن مقدمات لازم برای تحقیق، پرسش درباره جزئیات ماجرا را آغاز کردند.
این مرد ادعا کرد : ساعاتی قبل از حادثه با همسرم در یک میهمانی حضور داشتیم. حدود یک بامداد بود که به خانه برگشتیم.
همسرم خیلی خسته شده بود به همین دلیل هنگامی که من سرگرم پارک کردن خودرو بودم او زودتر داخل خانه ویلایی مان رفت تا دوش بگیرد.
دقایقی بعد از پارک کردن خودرو در حال قفل کردن درهای خودرو و بستن در ورودی خانه مان بودم که ناگهان صدای جیغ همسرم را شنیدم.
با احتمال اینکه حادثه ای رخ داده باشد بسرعت خودم را داخل خانه رساندم. در آنجا 4 مرد نقابدار را دیدم که به طرف همسرم حمله کرده و با کارد ضرباتی به او وارد آوردند.
آنها وقتی به طرف من حمله کردند من زود به داخل حیاط دویده و همسایهها را به کمک خواستم. مهاجمان نیز از ترس دستگیری بسرعت خانه را ترک کرده و در تاریکی شب ناپدید شدند.
مأموران که نسبت به اظهارات مرد خانواده مظنون شده بودند در این باره به تحقیق پرداخته و متوجه شدند که سناریوی تعریف شده از سوی مرد جوان خیالی بوده و هیچ نشانهای از وقوع درگیری و حمله به خانه ویلایی در محل حادثه دیده نمیشود.
بدین ترتیب مأموران بار دیگر مرد جوان را تحت بازجوییهای فنی و پلیس و دقیق قرار دادند.
وی در حالی که بشدت گریه میکرد وقتی با ارائه دلایل و مستندات از سوی پلیس روبهرو شده و دانست که رازش فاش شده است و پلیس او را عامل قتل میداند لب به اعتراف گشوده و پرده از سناریوی ساختگی برای قتل همسرش برداشت.
وی در این باره به مأموران گفت: در نخستین ازدواجم شکست خورده و مجبور به جدایی از همسر اولم شدم. دوهفته بود که با طاهره زندگی مشترکمان را شروع کرده بودیم.
همسرم 30 ساله بود و من تنها 24 سال سن داشتم. ما حرف همدیگر را نمیفهمیدیم. این شرایط باعث شده بود تا درباره بسیاری از مسائل تفاهم نداشته باشیم.
این اواخر اختلافات ما شدت گرفته بود و بر سر هر موضوعی با هم جرو بحث میکردیم. آن شب در باره موضوعی دچار اختلاف شدیم. همسرم حاضر نبود کوتاه بیاید به همین دلیل سعی کردم او را ساکت کنم.
چاقویی را برداشته و به سمتش رفتم اما او هر لحظه صدایش را بلندتر میکرد. خیلی عصبانی شده بودم در یک لحظه نفهمیدم دارم چه کار میکنم. وقتی به خودم آمدم خون فضای خانه را رنگین کرده بود و او روی زمین بیحرکت افتاده بود.
مرد همسرکش که به شغل برقکاری مشغول است در ادامه گفت: از کاری که کرده بودم خیلی ناراحت شدم. از طرفی کاملاً ترسیده بودم. در یک لحظه داستان حمله مهاجمان نقابدار به خانه و قتل همسرم به ذهنم خطور کرد. به حیاط دویده و همین موضوع را با داد و فریاد به مردم گفتم. فکر میکردم با این ترفند قادر خواهم بود تا از مجازات فرار کنم اما دستگیر شدم.
با توجه به این اظهارات به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب بابل متهم صحنه قتل را در حضور مأموران بازسازی کرده و چگونگی وقوع حادثه را تشریح کرد.
بدین ترتیب تا انجام تحقیقات تکمیلی متهم با صدور قرار قانونی در اختیار مأموران آگاهی شهر بابل قرار گرفت.
اخبار حوادث - روزنامه ایران