اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

راز جنایت جوان شیشه‌ای در اسباب‌بازی فروشی



اخبار حوادث  - راز جنایت جوان شیشه‌ای در اسباب‌بازی فروشی

جوانی که در جریان درگیری با دوستش در یک مغازه اسباب‌بازی‌فروشی او را با ضربات یک چهارپایه به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه ادعا کرد مصرف شیشه باعث شد از خود بی‌خود شود و دست به این جنایت بزند.

به گزارش همشهری، روز 28دی‌ماه سال گذشته جوانی به نام جواد یكباره ناپدید شد. او یك مغازه اسباب بازی فروشی در شهریار داشت و آخرین‌بار با دوستش صابر كه كارگر نانوایی محله بود دیده شده بود و بعد از آن هیچ‌كس جواد را ندیده بود. یك روز بعد از مفقود شدن مرد جوان خانواده‌اش همه جا را برای پیدا‌كردنش جست‌وجو كردند اما فایده‌ای نداشت.

آنها برای به‌دست آوردن اطلاعات بیشتر به مغازه او رفتند و با شكستن قفل در وارد آنجا شدند. وقتی برادر جواد چراغ مغازه را روشن كرد با صحنه وحشتناكی روبه‌رو شد. برادرش روی زمین افتاده بود و خونریزی سرش نشان می‌داد بر اثر اصابت ضربات جسمی سخت به سرش جان باخته است. به این ترتیب مأموران پلیس آگاهی شهریار با حضور در محل جنایت تحقیقات خود را در این‌باره آغاز كردند.

اولین سرنخ
كارآگاهان در بررسی صحنه جنایت یك چهارپایه فلزی كشف كردند كه آغشته به خون بود. بررسی‌ها نشان می‌داد به‌احتمال زیاد قاتل با استفاده از این چهارپایه جان قربانی‌اش را گرفته است. همچنین وسایل پذیرایی كه در مغازه اسباب‌بازی‌فروشی بود نشان می‌داد قاتل و مقتول از قبل با یكدیگر آشنایی داشته‌اند و به‌احتمال زیاد قاتل یكی از دوستان جواد است.

در همین حال صابر، كارگر نانوایی كه آخرین‌بار با جواد دیده شده بود نیز یكباره ناپدید شده بود و همین موضوع ظن پلیس را به او تقویت می‌كرد. تحقیقات در این‌باره ادامه داشت تا اینكه كارآگاهان به اطلاعاتی دست یافتند كه نشان می‌داد صابر در این جنایت دست دارد و بعد از این حادثه به یك كمپ ترك اعتیاد گریخته است.

یكی دیگر از كارگران نانوایی در این‌باره به پلیس گفت: چند روز قبل صابر به نانوایی آمد و گفت وقتی در مغازه جواد بود او یكباره از روی چهارپایه افتاد و سرش به زمین خورد و فوت شد. صابر هم از ترس فرار كرد و می‌خواهد به یك كمپ ترك اعتیاد برود. درحالی‌كه یك هفته از این حادثه می‌گذشت مأموران آگاهی با حضور در كمپ ترك اعتیاد صابر را به اتهام دست‌داشتن در قتل جواد بازداشت كردند.

اعتراف به قتل
با آغاز بازجویی‌ها از متهم او دست‌داشتن در این جنایت را پذیرفت و اعتراف كرد با چهارپایه به سر جواد كوبیده و او را به قتل رسانده است. او در این‌باره گفت: من و جواد با یكدیگر دوست بودیم و گاهی به یكدیگر پول قرض می‌دادیم. روز حادثه من هیچ بدهی به جواد نداشتم اما او گفت من بدهكارم. به‌همین دلیل با یكدیگر درگیر شدیم و من هم با چهارپایه مغازه‌اش به سرش كوبیدم و او فوت شد. من هم از ترسم درِ مغازه‌اش را قفل و از آنجا فرار كردم. به‌دنبال اعترافات متهم پرونده او با صدور قرار مجرمیت و كیفرخواست به دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه
در ابتدای جلسه محاكمه كه در شعبه 113دادگاه كیفری به ریاست قاضی حسین اصغرزاده برگزار شد بعد از قرائت كیفرخواست توسط نماینده دادستان، مادر مقتول به‌عنوان تنها ولی دم در جایگاه ایستاد و گفت: این جوان پسرم را عمدی كشته و خواسته من این است كه او قصاص شود.

او به پسرم رحم نكرد و جنازه او 2 روز در مغازه‌اش مانده بود. من از قاتل پسرم نمی‌گذرم.در ادامه رئیس دادگاه با تفهیم اتهام قتل عمدی به صابر از او خواست در جایگاه بایستد و از خودش دفاع كند. پسر جوان بار دیگر اتهامش را پذیرفت و این بار جزئیات بیشتری از جنایت را شرح داد.

 او گفت: یك شب قبل از این حادثه جواد من را صدا زد و از من برای چیدن اجناسش در مغازه كمك خواست. من هم قبول كردم.

آن شب چون كارمان زیاد طول كشید در مغازه خوابیدیم و فردا باز هم من به او كمك كردم. عصر كه شد من مشغول مصرف شیشه شدم. بعد از آن درحالی‌كه وضعیتم طبیعی نبود، جواد به من گفت تو 100هزار تومان به من بدهكاری و باید زودتر بدهی ات را بدهی. من هیچ بدهی‌ای نداشتم و بر سر این موضوع بحث مان شد. چند دقیقه بعد كار بالا گرفت و درحالی‌كه جواد یك میله آهنی در دستش گرفته بود من چهارپایه فلزی مغازه را برداشتم و به سرش كوبیدم.

او گیج شد و من 2 ضربه دیگر هم زدم تا اینكه روی زمین افتاد و من از آنجا فرار كردم و به كمپ ترك اعتیاد رفتم اما یك هفته بعد مأموران دستگیرم كردند. در ادامه این جلسه وكیل مدافع متهم نیز به دفاع از او پرداخت و در پاپان متهم برای آخرین‌بار از خودش دفاع كرد.

 او گفت: مصرف شیشه باعث شد كه این حادثه اتفاق بیفتد. من قصد كشتن دوستم را نداشتم. ما هفت، هشت ‌ماه بود كه با یكدیگر دوست و همسایه بودیم اما آن شب به‌دلیل مصرف شیشه حالم طبیعی نبود و دست به این كار زدم. مطمئنم اگر در حالت عادی بودم هیچ وقت چنین كاری نمی‌كردم.

به‌دنبال دفاعیات متهم، قضات دادگاه وارد شور شدند و قرار است به‌زودی رأی خود را اعلام كنند. 

اخبار حوادث - همشهری

 


ویدیو مرتبط :
مغازه اسباب بازی فروشی برای باربی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پلیس‌بازی زن جوان راز جنایت را فاش کرد



زن جوان وقتی متوجه بوی تعفن از خانه صاحبخانه‌اش شد به ماجرا شک کرد و سماجت او برای حل این معما، راز جنایتی خاموش را برملا کرد.

به گزارش همشهری، آذرماه سال گذشته زن جوانی زنگ آپارتمان صاحبخانه‌اش در طبقه دوم ساختمان را زد تا علت بوی تعفنی را كه از چند روز قبل فضای ساختمان را پر كرده بود، جویا شود. او هر چه زنگ زد، كسی پاسخی نداد. زن جوان كه به ماجرا مشكوك شده بود با موبایل صاحبخانه تماس گرفت.

مرد صاحبخانه كه یك هفته‌ای می‌شد به خانه‌اش نرفته بود ادعا كرد كه احتمالا قناری و بلبلش كه در قفس هستند از گرسنگی تلف شده‌اند اما زن مستأجر دست بردار نبود. او به صاحبخانه‌اش گفت كه اگر به خانه برنگردد و منشأ بوی تعفن را مشخص نكند، خودش قفل در را شكسته و وارد خانه می‌شود. همین كافی بود تا مرد صاحبخانه ساعتی بعد خود را به خانه‌اش برساند اما این پایان ماجرا نبود.

 چند ساعت بعد
مرد صاحبخانه درحالی‌كه یك گونی به‌دست داشت و می‌خواست از ساختمان خارج شود، ناگهان زن مستأجر را مقابل خود دید. مرد گفت كه بوی تعفن به‌خاطر گربه‌ای بوده كه از بالكن وارد خانه شده و تلف شده بود و حالا گربه را درون گونی گذاشته تا به خارج از شهر منتقل كند. زن كه انگار پلیس‌بازی‌اش گل كرده بود قانع نشد و از صاحبخانه‌اش خواست كه گربه را نشانش دهد. مرد كه دستپاچه شده بود قبول نكرد و این بار مدعی شد دوستش در حیاط ساختمان منتظرش است و باید هرچه زودتر بروند تا گربه تلف شده را به خارج شهر منتقل كنند. زن اما دست بردار نبود و تا داخل حیاط به‌دنبال صاحبخانه‌اش رفت و با زور گونی را از دستش رها كرد. گونی روی زمین افتاد و جسد مردی از داخل آن بیرون زد. زن وحشت زده شروع كرد به جیغ كشیدن و همزمان مرد صاحبخانه همراه دوستش فرار كردند.

    شروع تحقیقات
ماجرای مرگ مرموز مردی كه جسدش داخل گونی بود به پلیس مخابره شد و طولی نكشید كه كارآگاهان در محل حادثه كه ساختمانی در خیابان 17شهریور بود حاضر شدند. قربانی مردی حدودا 35ساله بود كه با دستور قاضی جسدش به پزشكی قانونی فرستاده شد تا علت مرگش فاش شود. از سویی مأموران با انجام تحقیقات مرد صاحبخانه را دستگیر كردند. او در بازجویی‌های اولیه مدعی شد كه متوفی یكی از دوستانش بوده و وی كلید خانه‌اش را در اختیار او قرار داده بود. خودش نیز به همراه همسر و فرزندانش به خانه پدرزنش رفته بود و از علت مرگ دوستش خبر ندارد. این مرد همچنین مدعی شد: «قرار بود پس از گذشت یك هفته دوستم به شهرستان برود و ما به خانه‌مان برگردیم تا اینكه با تماس مستأجرم به خانه رفتم و با جسد دوستم مواجه شدم. چون ترسیده بودم می‌خواستم جسد را به بیرون از شهر ببرم كه لو رفتم.»

    اعترافات تازه

در آن زمان مرد صاحبخانه با قرار وثیقه آزاد شد اما مدتی قبل پزشكی قانونی اعلام كرد كه علت مرگ قربانی ضربه‌ای بوده كه به سرش وارد شده بود. با اعلام این نظریه، تحقیقات در این پرونده ازسر گرفته شد و این بار قاضی سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت مرد مظنون را صادر كرد. این مرد 43ساله هفته قبل در بازجویی‌ها معمای جنایت خاموش را فاش كرد.

او كه ورزشكار است و چند حكم قهرمانی هم دارد در جلسه تحقیق به قاضی چنین گفت: محمد (مقتول) از دوستانم بود. مدتی قبل با او در جریان یك دعوا آشنا شده بودم. آن روز فردین‌بازی درآوردم و او را از دست دو 2شرور مست كه به جانش افتاده بودند و كتكش می‌زدند نجات دادم و دوستی‌مان همانجا شكل گرفت. پس از مدتی قرار شد یكی از آپارتمان‌هایم را به او اجاره بدهم و روز حادثه محمد به خانه‌ام آمد تا درخصوص مبلغ اجاره با هم صحبت كنیم.

آن روز محمد به من تهمت دزدی زد و گفت سیم‌كارتش را برداشته‌ام. اما من زیر بار نرفتم و بر سر همین مسئله پیش‌پا افتاده و جزئی به جان یكدیگر افتادیم و همدیگر را كتك زدیم. به حدی كه هردو بیهوش شدیم. یك ساعت بعد وقتی من به‌هوش آمدم دیدم او روی زمین افتاده و همچنان بیهوش است. آن روز خانه را ترك كردم و پیش همسرم كه در منزل پدرزنم بود رفتم. چند روز بعد مستأجرم زنگ زد و گفت بوی تعفن در ساختمان پیچیده و آنجا بود كه متوجه شدم محمد فوت شده است. با صدور قرار قانونی از سوی قاضی سیفی، متهم دراختیار اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات از او ادامه دارد.


 اخبار حوادث - همشهری