اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دو خاطره ناگفته دعایی از صادق طباطبایی


سیدمحمود دعایی می‌گوید که مرحوم سیدصادق طباطبایی، زمانی که در «پرواز انقلاب» در 12 بهمن 57 همراه امام(ره) به تهران بازمی‌گشت، با دیدن خاک ایران، اشک ریخت.

خبرگزاری ایسنا: سیدمحمود دعایی می‌گوید که مرحوم سیدصادق طباطبایی، زمانی که در «پرواز انقلاب» در 12 بهمن 57 همراه امام(ره) به تهران بازمی‌گشت، با دیدن خاک ایران، اشک ریخت.

شبکه مجازی آستان نوشت: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی یکی از مبارزان همراه امام خمینی (ره) قبل از پیروزی انقلاب است که در راه فعالیت‌ها و مبارزات انقلابی به کشورهای اروپایی و نیز کشورهای خاورمیانه از جمله سوریه، لبنان، اردن، عربستان، پاکستان و افغانستان سفر کرده است.

او نمایندگی امام خمینی(ره) را به عنوان رابط بین مسئولین عالی‌رتبه عراقی با ایشان برعهده داشت. حجت‌الاسلام والمسلمین دعایی که در حال حاضر معتمد اکثریت گروه‌های سیاسی کشور به شمار می‌رود، یکی از افرادی بود که با قافله انقلاب از پاریس وارد تهران شد.

به طور طبیعی، حجت‌الاسلام والمسلمین دعایی در جریان مبارزات انقلابی، با مرحوم سیدصادق طباطبایی نیز دیدارهایی داشته و در برخی امور، به طور مستقیم با او همکار بوده است.

مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، در گفت‌وگو با شبکه مجازی آستان، ضمن بیان دو خاطره از مرحوم طباطبایی، از اشتیاق آن مرحوم هنگام بازگشت به تهران همراه قافله انقلاب سخن گفت. این دو خاطره از زبان محمود دعایی به شرح زیر است:

وقتی مرحوم طباطبایی اشک ریخت

زمانی که هواپیمای ایرفرانس وارد فضای ایران شد، مرحوم طباطبایی از پنجره به خاک ایران نگاه کردند و اشک از چشمانش سرازیر شد و زیر لب چیزی زمزمه می‌کرد. اشتیاقی که آن مرحوم داشت، قابل توجه بود و این حالت ایشان، تأثر و شکوهمندی خاصی را در آن فضا به وجود آورده بود.

اولین دیدار مرحوم طباطبایی با امام(ره)


من رابط ملاقات مرحوم طباطبایی و امام (ره) برای اولین دفعه بودم. آن مرحوم از من خواستند تا به امام(ره) بگویم که فردی به نمایندگی از اتحادیه انجمن‌های دانشجویی خدمت ایشان رسیده و توضیح دیگری ندهم و وی را به ایشان معرفی نکنم. زمانی که مرحوم طباطبایی وارد اتاق شدند، امام (ره) از وی پرسیدند که شما آقا صادق هستی یا آقا جواد؟! در واقع امام (ره) با هوش و ذکاوت بالای خود، شناختند که وی یکی از پسران مرحوم آیت‌الله سلطانی است.

 ملاقات وی با امام راحل(ره) مدت‌زمان زیادی طول کشید. بعد از ملاقات مرحوم طباطبایی، نزد آقا سیدمصطفی خمینی رفتند و گفتند امام (ره) لطف کردند و یک ساعت صحبت کردند و یک فضای صمیمی ایجاد کردند و من نتوانستم صحبت‌ها و خواسته‌های خود را بگویم. مرحوم آقا سیدمصطفی به شوخی جمله‌ای را به آقا سیدصادق گفتند که مضمونش این بود که «سید»ها اصولاً خوش‌صحبت هستند!


ویدیو مرتبط :
خاطره ای ناگفته از محمدحسین لطیفی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خاطره ای ناگفته و مهم درباره محمود احمدی نژاد



اخبار,اخبار سیاسی,احمدی نژاد


 اخبار سیاسی - خاطره هادی غفاری ازسی سال قبل احمدی نژاد

هادی غفاری به خاطره ای ناگفته و مهم درباره محمود احمدی نژاد پرداخته است.

نماینده دوره های اول تا سوم مجلس با بیان اینکه «سال 64 به خاطر میرحسین موسوی دعوای تندی با احمدی نژاد کردم» گفت: من سال 64 و 65 دعوای تندی را با احمدی نژاد کردم، در اوج جنگ.

 

آن زمان این آقا در دانشگاه علم و صنعت دانشجو بود. اقای میرحسین موسوی نخست وزیر بود، من برای سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت دعوت شده بودم، یک باندی که همه کنار هم نشسته بودند، یک آخوندی هم بین آنها بود، این باند علیه موسوی شعارهای تندی می دادند، یک آقایی بلند شد یک نسبتی به آقای میرحسین موسوی داد، من گفتم اگر راست می گویی بر پدرت لعنت. گفت با پدرم چه کار داری؟ گفتم اتفاقا من به پدرت لعنت نفرستادم چون می دانم دروغ می گویی.

حجت الاسلام هادی غفاری با بیان اینکه « من آن زمان نمی دانستم که احمدی نژاد است» افزود: دقیق خاطرم نیست اما نسبت ناروای سیاسی داد. خلاصه اینکه گدشت تا ایشان شهردار تهران شد. سال آخر شهرداری ایشان و در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری بود، رفته بودیم نمایشگاه عطر سیب محرم که شهرداری راه انداخته بود، من هم که امام جماعت بودم رفتم ببینیم چه خبر است و چه چیزهایی می شود برای مسجد خریداری کرد. یک آقایی که کارمند شهرداری بود آمد نزد من و بعد از سلام و علیک گفت اقای غفاری من را می شناسی گفتم نه، گفت چهره من یادت نمی آید، گفتم نه گفت من الان شهردار منطقه 7 تهران هستم.

 

گفت آقای غفاری این آقای احمدی نژادی که برای رییس جمهور شدنش انقدر مخالفت می کنی را به خاطر داری، گفتم نه من همین سال ها و رفتارهای او در اردبیل و تهران را می بینیم، برخوردی با هم نداشتیم. گفت سال 64، 65 یادته، دانشگاه علم و صنعت نارمک یک نفر بلند شد به میرحسین موسوی مخالفت کرد، شما فلان جواب را به او دادی، آقای احمدی نژاد همان فرد است.
 اخبار سیاسی - خبرآنلاین