اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
دولت امید، نا امید از تدبیر مدیران احمدی نژادی
اخبار سیاسی - دولت امید، نا امید از تدبیر مدیران احمدی نژادی
بیگمان بزرگترین سرمایه دولت تدبیر و امید در تلاطمهای پیش روی صحنه سیاسی، حفظ سرمایههای اجتماعی پدیده آمده در جریان انتخابات و تعمیق و بسط آن در مراحل گذار پیش روست، نکتهای که برای مانایی و ماندگاری این جریان به وجود آمده ، این است كه دولت یازدهم در این زمان نیازمند جدی عمل به وعدهها و همچنین بهبود شرایط عمومی كشور و مردم به ویژه از منظر اقتصادی است.
اولین كنفرانس خبری دكتر روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم بزنگاهی بود برای محك زدن مرد اول دولت اعتدال تا تكلیف اضطراب و ترس از رفتن یا ماندن افرادی كه در وزارتخانه ها ، نهاد ها و سازمانها عمومی طی 8 سال حاكمیت تفكرات آرمانگرایان بواسطه داشتن برخی معیار ها (كه بجای تخصص بیشتر در فاداری و خویشاوند نوازی معنا می یافت) توانسته بودند یك شبه پله های ترقی را صدتا یكی كرده و ظرف اندك زمانی به سمت های مدیریتی دست یابند مشخص شود .
البته انتظار این گروه در اندك زمانی با جمله معروف دكتر روحانی كه گفته بود " ما كلید داریم نه داس " به سر منزل آرامش رسید و مطمئن شدند به این زودیها كسی قرار نیست آنها را از پشت میزهایشان بلند كند . البته گرچه این گروه از مردان حامی احمدی نژاد هنوز دغدغه جمله دیگر دكتر روحانی كرا داشتند كه گفته بود " مدیران اتوبوسی که بدون بلیت سوار شدهاند از این قاعده مستثنا بوده و باید بروند" اما با گذشت دو ، سه ماه از عمر دولت یازدهم و بررسی شیوه های اجرایی دولت روحانی دریافتند كه هشدارهای او از جنس احمدی نژاد نیست و این بار با خیالی اسوده در كمین فرصتها نشستند.
دولت یازدهم با معرفی کابینه، شاکله اصلی خود را قوام داد و حال نوبت به این رسیده بود که برنامهها و وعدههای داده شده را منطبق با خواست و مطالبه عمومی جامه عمل بپوشاند و بدیهی بود که در این مسیر سامانبخشی به ساختار اداری و اجرایی امری ضروری و مهمترین رکن در این پروسه خطیر بود. با این اوصاف به نظر میرسید که طبق وعده رئیسجمهوری مدیران اتوبوسی دولت نهم و دهم صندلیها را خالی کرده و به خانه بروند تا امکان بازسازی و کارآمدسازی سیستم منطبق با شعارهای اعلامی و مطالبات عمومی فراهم آید اما به دلایل مختلف و حواشی متفاوت آنگونه که بایسته و شایسته بود این مهم محقق نشد و ساختار اداری آنگونه که انتظار میرفت دچار تغییر و تحول نگردید و بدیهی بود که با این روند دولت نیز آنگونه که گمان میرفت نتواند منویات و مطالبات راس هرم خود را محقق کند.
نکته کلیدی در این میانه آن که در راس هرم قوه اجرایی و مدیریت کلان ضرورت تغییرات و بهینهسازی سیستم مورد توجه و التفات قرار داشته و دارد و در سوی دیگر در قاعده هرم که مردم عادی و حامیان اجتماعی و سیاسی دولت قرار دارند نیز مطالبه برای تغییرات موج میزند و البته جایی که باید حلقه وصل میان این دو فراهم شود و موتور محرک اجرایی کردن این منویات باشد، سیستم هماهنگی و هارمونی لازم را نداشته و در همین جاست كه دولت به دلایل مختلف كه ناشی از درگیرشدن به موضوعات حواشی و زاید است تا كنون نخواسته و یا نتوانسته مطابق برنامه های از پیش تعیین شده گام بردارد .
- پیام روشن حامیان بجامانده دولت نهم و دهم
به عقیده بسیاری از کارشناسان و اهل فن، تیم مدیریتی ناکارآمدی که مدیران میانی دولت نهم و دهم را تشکیل میداد، اصلیترین عامل شکست احمدینژاد و ناکارآمدی دولت وی بود و جالب اینكه اکنون نیز همین طیف مشکل آفرین برای نگه داشتن پست و مقام خود، دست به دامن گروههای سیاسی تندرو و یا برخی جریانهای رسانهای خاص شده و با اعمال فشارهای سیاسی به دولت و شخص رئیس جمهور در تلاش هستند تا وزراء و مدیران اصلاح طلب را از تداوم تغییرات ضروری برحذر دارند. مانایی چنین وضعیتی در طول نزدیك به یك سال گذشته از عمر دولت تدبیر و امید این روزها دارد نتایج و برون دادهای خود را به رخ دولتمردان و حامیان انتخاباتی دكتر روحانی می كشد.
اخلال در جریان سخنرانی سید حسن خمینی (ره) در شهرستان بروجرد ، جلوگیری از برگزاری همایش ها ، میتینگ ها و یا سخنرانی های فعالان و سردمداران جریان اصلاحات و اعتدالگرایان و تفسیر سخنان دكتر روحانی و ایجاد فضای مسموم تبلیغاتی خود پیام بسیار روشنی را به رئیس دولت یازدهم و مدیران اجرایی او و همچنین حامیان انتخاباتیش داد . این پیام آنقدر روشن و واضح بود كه در همان آغاز دولت به آن واكنش نشان داد و تغییر و بركناری فرماندار حامی احمدی نژاد در چشم بهم زدنی صرت گرفت.
دولت تدبیر و امید كه اینك حداقل در ظاهر دارای وضعیت نه چندان مساعدی در جریان مذاكره هسته ای با كشورهای پنج بعلاوه یك است به هدف بسیار خوبی برای ضربه زدن حامیان دولت پیشین درآمده و هر روز شاهد به نمایش گذاردن نمایشنامه و بازی جدیدی از سوی طیف حامیان احمدی نژاد تحت عناوین مختلفی مانند دلواپسان مذاكرات هسته ای یا دلوواپسان وضعیت بغرنج فرهنگی هستیم .
در چنین وضعیتی دولت كه با واقعیتی بنام ریزش حامیانش روبرو شده تازه درپی یافتن روزنه هایست كه باعث واردآمدن ضربات ناگهانی و ناجوانمردانه به او شده است و در این صحنه پر هرج و مرج به یك واقعیت محض آگاهی یافته و فهمیده است كه بخش بزرگی از صدمات و موانع ایجاد شده در مقابل تحقق اهداف دولت تدبیر و امید از سوی مدیران اجرایی حامی تفكرات احمدی نژادی كه در بدنه اجرایی دولت و سازمانها و نهادهای عمومی جا خوش كرده اند هدایت و برنامه ریزی می گردد .
گسترش و همه گیر شدن چنین برداشتی موجب گردید كه اخیراً دست اندركاران دولت تدبیر و امید با تدوین برنامه ای منسجم و بدور از حب و بغض پروژه تغییر مدیران اجرایی و به ویژه مدیران میانی بجا مانده از دولت نهم و دهم را در نهادها و سازمانهای مختلف دولتی و عمومی غیر دولتی كلید بزنند . خبرهای رسیده حاكی است این پروژه از اویل تابستان 93 با هماهنگی مدیران و وزرای دولت تدبیر و امید كلید زده خواهد شد و در فرایندی چند ماهه به پایان می رسد .
البته این یك واقعیت است كه بیشتر کارمندان و شهروندانی که در طول هشت سال دوری از سجایای اخلاقی، با دیدن حضور افراد حامی تفكرات دولت قبل در سمتهای خود و تداوم روش سابق و پهن بودن بساط ریا و تزویر در فضای ادارات ، نسبت به آینده دولت روحانی ابراز نگرانی کرده و معتقد هستند تسویه افرادی که در دوران گذشته تنها با تکیه بر لابی گریها و زد و بند به مدارج بالای مدیریتی دست یافتهاند، از یکسو سلامت اداری دولت اعتدال را به خطر انداخته و از سوی دیگر امیدهایی که برای پر رنگ تر شدن سیاق شایستهسالاری بسته شده بود را نقش بر آب خواهد کرد.
در همین راستا است که شنیده شده است مدیران ارشد کابینه و از جمله رئیس جمهور دولت یازدهم و معاونان وی بر تعویض یا برکناری مدیران احمدینژادی اصرار دارند تا حداقل دامن دولت یازدهم را از فسادی که سیستم مدیریتی دولت را به خود آلوده کرده است پاک کنند.
اخبار سیاسی - عصر خبر
ویدیو مرتبط :
لاله اسکندری: امید داشتیم در دولت تدبیر و امید اتفاقات
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حاشیهنگاری روز چهارم جشنواره فیلم فجر/ تدبیر مدیران تئاتری احمدینژاد برای سینمای امید
پیش از هر چیز اجازه دهید یک خسته نباشید بگوییم به کسی که جدول نمایش فیلمها در کاخ جشنواره را طراحی و برنامهریزی کرد تا فیلمی مثل «لانتوری» ساعت یک نصفه شب نمایش داده شود، خسته نباشی برنامهریز. یک خستهنباشید هم بگوییم به مسئولان صدور کارت برای حضور در کاخ جشنواره که به روزنامهنگاران رسانههای رسمی مملکت کارت ندادند ولی برای هر کسی که دلشان خواست کارت و بلیت و … صادر کردند، خسته نباشید مسئولان. یک خسته نباشید هم به آقای دبیر جشنواره بگوییم بابت این همه مدیریت، این همه کاردانی و شایستگی، خسته نباشی آقای دبیر.
دیشب رسما خفه شدیم. کار به جایی رسیده بود که حتی همکاران خودمان را هم نمیتوانستیم پیدا کنیم چه برسد به روزنامهنگاران رسانههای دیگر. در عوض تا دلتان بخواهد آدمهای دیگری در کاخ جشنواره بودند. البته کاخ که چه عرض کنم…
بعدازظهر خبر رسید که قرار است محمدرضا عارف به تماشای فیلم «نفس» بنشیند. دو نفر داشتند روی فرش قرمزی که دور تا دور سالن همایشها پهن شده راه میرفتند و این خبر را به هم میدادند. اولی گفت: «میگن قراره عارف بیاد؟» دومی جواب داد؟ «عه؟ مگه عارف خواننده اومده ایران؟» خواستم فقط بدانید چقدر دوستان حاضر در کاخ جشنواره اهل رسانه و سینما هستند.
استرس گرفتن، نوشتن و رساندن خبر و مصاحبه و عکس و گزارش، احساس بدی است. استرسی که روزنامهنگاری را در ردیف مشاغل سخت هم رده با کار در معدن و غیره قرار داده است، ولی بدانید و آگاه باشید که استرس گرفتن صندلی و جا در سالن همایشهای برج میلاد برای دیدن فیلمها همانا صد برابر بدتر از استرس خبررسانی است. چیزی به نام «صف» وجود ندارد. صف یک مار بوآ است که حداقل سه، چهار سر دارد. از هر طرف که نگاه میکنی میبینی یک شاخه به صف اصلی متصل شده است. این وسط تازه کسانی بودند که دوستی خیالی را اوایل صف میدیدند و خودشان را به هر شکلی شده به نقطه مورد نظرشان میرساندند. این طور جماعت فرهنگی دیشب در کاخ جشنواره حضور داشتند.
به هر بدبختی که بود خود را توی صف جا کردیم ولی هر چقدر ایستادیم دیدیم همچنان آخر صفیم و جلو نمیرویم. از آن بدتر کسی پشت سرمان نمیایستاد. هر کس هم از کنارمان رد میشد یک نگاهی بهمان میانداخت که تویش ریشخند موج میزد. کم کم دیدیم این کاری که ما میکنیم ظاهرا نشانه فرهنگ نیست، نشانه بلاهت است. این بود که پشیمان شدیم و ما هم به دنبال دوستی خیالی لااقل وسطهای صف گشتیم.
دیشب، خیلی از ما حال حاجیانی که در فاجعه منا گرفتار شده بودند را فهمیدیم. بیذرهای اغراق. فریاد هل نده، هل نده بلند بود و جلوی چشممان سردبیر یکی از روزنامههای معتبر عصر زمین خورد. خبرنگار همراهش هیچ چارهای جز جیغ کشیدن نداشت، باور کردنی نبود. جالب این جا بود که همه میخندیدند. از فرط عصبانیت میخندیدند و البته هل میدادند. البته این همه ماجرا نیست. یعنی فکر نکنید وقتی با این میزان لهشدگی و تحقیر وارد سالن شدیم دیگر کار تمام شد. خیر، توی سالن دوستانی بودند که بعضا یک ردیف، جا گرفته بودند. هر چقدر هم میگفتیم این کار یعنی چه؟ گوشی را محکمتر به گوششان میفشردند و: «الو، الو، بیاین دیگه، جا گرفتم. زود باشین.» چه بسا سالن سینما را به مثابه جاجرود در روز سیزده به در میدیدند. شاید هم آنها درست دیده بودند ما اشتباه فکر میکردیم قرار است فیلم ببینیم.
اگر فکر میکنید این بساط فقط برای فیلم «لانتوری» به راه افتاده بود اجازه دهید شما را از اشتباه در بیاورم. خیر، سر فیلم «زاپاس» کار به دعوا و مرافعه هم کشید. باز هم سر جا گرفتن. یک نفر رفت روی صندلی نشست که یک نفر دیگر آن را گرفته بود. هر چقدر طرف داد زد آقا بلند شو، بلند نشد. گفت من اینجا را گرفتهام، طرف مقابل هم گفت بیخود گرفتهای. کار شما نه قانونی است نه انسانی. آن یکی هم داد کجای مملکت قانونی است که کار من باشد؟ مسئولان سالن هم که آمدند پا در میانی کنند اوضاع بدتر شد. یکی از مسئولان گفت عوامل فیلم حدود چهل نفر هستند. این را که گفت سالن منفجر شد. چهل نفر؟ خلاصه فرهنگ در کاخ جشنواره همین جور موج میزد.
اگر این روزها شما هم به کاخ جشنواره بیایید ــ بیایید، دوستان همه هستند، شما فقط زیادی هستید؟ یک جشنی است همه دور هم هستیم ــ و کمی ــ اگر بتوانید ــ در این کاخ باشکوه قدم بزنید فکر میکنید تونل زمان سوار شدهاید و به عقب برگشتهاید. عقب که میگویم منظورم دوره قاجار یا کوروش بزرگ نیست، منظورم دوره احمدینژاد است، بس که مدیران تئاتری دوران احمدینژاد را حالا در کاخ جشنواره فیلم فجر دوره آقای روحانی میبینید. اگر به ماشین زمان و سفر در زمان و این جور چیزها هم اعتقاد داشته باشید ممکن است فکر کنید حالا هنوز ده سال گذشته است و شما آمدهاید به جشنواره تئاتر دولت نهم. از ما میشنوید زودتر از کاخ جشنواره بیرون بزنید تا به زمان حال برگردید. آن داخل، اصلا خوش نمیگذرد.
اخبار فرهنگی و هنری - خبرآنلاین