اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

دزدی درنقش مهندس



دوستی در واتس‌آپ با سرقت میلیونی از خانه پسر جوان همراه شد.

دختر جوان خودش را مهندس كامپیوتر جا زد تا بتواند دست به سرقت از جوانی بزند كه با او در واتس‌آپ آشنا شده بود.

او كه تحصیلاتش دیپلم است، به بهانه نصب نرم‌افزارهای جدید قدم به خانه اعیانی طعمه‌اش گذاشت و توانست دست به سرقتی میلیونی بزند اما مدتی بعد در یك قرار صوری دستگیر شد و به سرقت میلیونی اعتراف كرد.

او زمانی كه برای رسیدگی به پرونده‌اش به شعبه چهاردهم دادسرای سعادت آباد منتقل شده بود در گفت و گو با سرنخ از جزئیات سرقتش گفت.

    چند سال داری ؟
23 سال

    به چه جرمی دستگیر شده‌ای؟
به جرم سرقت.

    از كجا سرقت كردی؟
چند وقتی می‌شد كه با یك پسر آشنا شده بودم. این پسر آنقدر پولدار و ثروتمند بود كه وسوسه شدم از او سرقت كنم. برای همین به خانه‌اش رفتم و از آنجا دزدی كردم.

    چطور به خانه‌اش رفتی؟
وقتی با پارسا آشنا شدم به او گفتم كه دانشجوی رشته كامپیوتر هستم و كارم مهندسی كامپیوتر است. پارسا آنقدر از خانه بزرگشان و وضعیت خوب مالی‌شان برایم گفته بود كه وسوسه شدم از نزدیك با وضعیت مالی آنها آشنا شوم. یك روز كه با او بیرون رفته بودم، بحث را به كامپیوتر و نرم‌‌افزارهای جدید كشاندم. به همین بهانه به پارسا گفتم كه می‌توانم برنامه جدیدی در كامپیوترش نصب كنم. اتفاقا او هم از این كار استقبال كرد و گفت كه خیلی دوست دارد این برنامه‌ها را در كامپیوتر و لپ‌تاپش نصب كند. همین شد كه با پارسا به خانه‌اش رفتیم و من نقشه سرقت را عملی كردم.

    این یعنی اینكه قبل از رفتن به خانه او، نقشه سرقت را كشیده بودی. درست است؟
بله. از قبل همه چیز را بررسی كرده بودم و نقشه ام را هم كشیده بودم. فقط كافی بود كه پایم به آنجا برسد. خیلی فكر كرده بودم كه چطور می‌توانم دست به سرقت از او بزنم. حتی به ذهنم رسیده بود كه دسته كلیدش را بدزدم و یك روز كه هیچكس در خانه‌شان نیست به آنجا بروم ولی موفق نشدم. برای همین تنها راهی كه به ذهنم رسیده بود، رفتن به آن خانه به همراه پارسا بود.

    از روز سرقت بگو؟ نقشه‌ات را چطور اجرا كردی؟
آن روز وقتی به خانه پارسا رفتیم، سراغ كامپیوترش رفتم و مشغول برنامه ریختن شدم. چند سی دی برنامه نیز از دوستم گرفته بودم تا در آنجا همه چیز را طبیعی جلوه دهم. بعد از آن به پارسا گفتم باید به مغازه سی‌دی فروشی برود و یك برنامه جدید بخرد تا بتوانم این برنامه‌ها را نصب كنم. به او گفتم اگر آن سی دی نباشد نمی‌توانم كارم را انجام دهم. پارسا هم از خانه بیرون رفت. وقتی او رفت فرصت را مناسب دیدم و شروع كردم به گشتن كشوها. از قبل می‌دانستم كه آنها در خانه‌شان كلی پول و طلا دارند. وقتی پول و طلاها را پیدا كردم آنها را به همراه لپ‌تاپ و یكی از گوشی‌های تلفن همراهش كه در خانه مانده بود برداشتم و از آنجا فرار كردم.

    بعد از فرار،چه كردی؟
پارسا مرتب با من تماس می‌گرفت. اما گوشی را برنداشتم. او بعد از چند تماس یك پیامك به من زد و گفت كه چرا رفتی؟ همانجا فهمیدم كه هنوز قضیه دزدی را متوجه نشده است. بهانه‌ای آوردم و پس از آن گوشی‌ام را خاموش كردم و سعی كردم مدتی آفتابی نشوم.

    چقدر پول و طلا دزدیدی؟
زیاد نبود. حدود 5 میلیون پول نقد و تقریبا 10 میلیون تومان هم طلا.

    طلاها را فروختی؟
نه. در آن مدت فقط پول نقد را خرج كردم و هنوز نتوانسته بودم طلاها را بفروشم.

    چطور شد كه دستگیر شدی؟
به دلیل اینكه سابقه‌دار بودم، پلیس خیلی زود چهره‌ام را شناسایی كرده بود. بعد از آن در حالیكه اصلا تصور نمی‌كردم پارسا به پلیس شكایت كند، یك روز وقتی گوشی خودم را روشن كردم، پارسا با من تماس گرفت و طوری حرف زد كه انگار نفهمیده كه من سارق هستم. من هم با او قرار گذاشتم. با خودم گفتم سر قرار می‌روم و دوباره اعتمادش را جلب می‌كنم اما این یك قرار صوری بود و من وقتی به آنجا رفتم توسط ماموران دستگیر شدم.

    چرا فكر نمی‌كردی كه پارسا از تو شكایت كند؟
چون او خیلی پولدار بود و این پول‌ها برایش اهمیتی نداشت. از طرفی چون به من علاقه‌مند شده بود با خودم گفتم بهانه‌ای می‌آورم و او را فریب می‌دهم اما نشد.

    قصد داشتی دوباره از او دزدی كنی؟
نه. دیگر قصد دزدی نداشتم. فقط می‌خواستم اعتمادش را جلب كنم كه شكایت نكند.


    گفتی سابقه‌داری. قبلا به چه جرمی دستگیر شدی؟
یك بار دیگر هم به جرم دزدی دستگیر شده بودم. البته آن زمان جیب‌بری و كیف‌زنی می‌كردم. این اولین بار بود كه با این شیوه دزدی می‌كردم.

    به غیر از پدرام از افراد دیگری هم با این شیوه سرقت كرده‌ای؟
فقط یكی دو بار بعد از آشنایی با پسران پولدار از ماشین آنها دزدی كرده بودم.

    با پارسا چطور آشنا شدی؟
از طریق واتس‌آپ. آن زمان در یك گروه در واتس‌آپ عضو شدم و اسم پارسا را برای اولین بار در آنجا دیدم. با اینكه فقط دیپلم دارم، ولی از همان روزهای اول آشنایی با پارسا برای اینكه خودم را یك دختر موفق نشان دهم به او گفتم كه دانشجوی رشته كامپیوتر هستم. بعد از آن با هم قرار ملاقات گذاشتیم و چند باری با هم بیرون رفتیم و بقیه‌اش را هم كه برایتان تعریف كردم.

    چه شد كه رفتی سراغ سرقت؟
خانواده‌ام بالای سرم نبودند. پدرم برای خودش زندگی می‌كند و از مادرم جدا شده است. مادرم هم با یك مرد دیگر ازدواج كرده كه آن مرد حاضر نیست من با آنها زندگی كنم. برای همین من آواره شدم و تنها زندگی می‌كردم و برای تامین هزینه زندگی‌ام تصمیم به دزدی گرفتم.

    پدر و مادرت می‌دانند كه دستگیر شده‌ای؟
هنوز نه. اصلا برایشان مهم نیست. اگر مهم بود كه اجازه نمی‌دادند دخترشان آواره شود.

 

 اخبار حوادث  -  همشهری 


ویدیو مرتبط :
یحیی درنقش افغان2

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دزدی از طلافروشی درنقش پلیس



 اعضای باندی که در نقش پلیس به زور اقدام به سرقت از طلافروشی در شهر دلوار تنگستان کرده بودند، دستگیر شدند.

سردار حیدر عباس‌زاده رئیس پلیس استان بوشهر گفت: در آخرین روز سال 92 صاحب یک مغازه طلافروشی در شهر دلوار پس از تعطیلی مغازه سوار بر یک موتور سیکلت به سمت خانه در حرکت بود که پیش از ورود به منزلش یک نفر از سرنشینان یک خودرو که در تعقیب وی بودند با لباس پلیس پیاده و پس از صحبت با مرد طلافروش و اغفال وی به اتفاق سوار خودرو شده و به مغازه طلافروشی بازگشتند.


وی یادآورشد: چهار سرنشین خودرو با زور پس از باز کردن در مغازه توسط طلافروش وارد مغازه شده و حدود 9 کیلوگرم طلا را در پلاستیکی ریخته و به همراه صاحب مغازه بسرعت از استان بوشهرخارج و سپس طلافروش را نزدیکی شهر قائمیه استان فارس پیاده و خود متواری شدند.
سردار عباس‌زاده گفت: با پیگیری‌های مستمر کارآگاهان دزدان که همگی ساکن یکی از استان‌های همجوار بودند شناسایی و در دو عملیات جداگانه دو مرد 38 ساله با پنج سابقه کیفری و 41 ساله با سه سابقه کیفری دستگیر شدند. فرمانده پلیس استان بوشهر افزود: دستگیر شدگان که ابتدا منکر هرگونه سرقتی بودند پس از ارائه مدارک و اسناد پلیس به جرم خود اعتراف کردند و گفتند که طلاهای سرقتی را بین خودشان تقسیم کرده و به فروش رسانده‌اند. وی اضافه کرد: مجرمان در مواجهه حضوری با طعمه‌هایشان شناسایی و با تشکیل پرونده روانه زندان شدند.


سردار عباس‌زاده یادآورشد: دو عضو دیگر این باند نیز پیش از این به علت سرقت طلا در اصفهان دستگیرشده و در زندان به سر می بردند که با هماهنگی مرجع قضایی تحقیق از آنها ادامه دارد.
 
اخبارحوادث  - ایران