درخواست یك میلیاردی مادر مقتول از قاتل

 ١٢ سال پیش محسن، پدر عروس، در جاده خاكی بهشت‌زهرا از ماشین پیاده شد و با پیچ گوشتی راننده‌ای قوی‌هیكل به نام علی را به قتل رساند. آن روز زهرای ١٢ ساله نیز در خودروی پدرش نشسته بود و درگیری را در ذهن كودكانه‌اش ثبت می‌كرد.

قاتل، تنها چند ساعت پس از درگیری راهی زندان شد و تا دیروز پشت میله‌ها مانده بود. از رنگ مو و ریش‌هایش می‌شد فهمید تنها چند روز است طناب ‌دار از گردنش فاصله گرفته و راهروهای دادگاه، معنای بازگشت دوباره به زندگی برایش گرفته‌اند.

صبح دیروز قاتل ٦٠ ساله را از زندان رجایی شهر به دادگاه كیفری استان تهران آوردند تا در شعبه دهم او را از جنبه عمومی جرم محاكمه كنند. از سه نفر اولیای دم كه پیش از این خواستار قصاص او بودند، دو نفر با دریافت دیه ٣٠٠ میلیون تومانی رضایت داده‌اند با این حال هنوز مادر ٩٠ ساله مقتول مانده است كه می‌گوید اگر قاتل یك میلیاردتومان به او بدهد، رضایت خواهد داد.

آبان‌ماه ١٢ سال پیش محسن، قاتل ٦٠ ساله، همسر و دختر ١٢ ساله‌اش را در خودروی پرایدش سوار كرد و به سمت جاده بهشت زهرا رفت. در مسیر، یك دستگاه كامیون راه اتومبیل‌ها را سد كرده بود. علی، راننده وانت پشت پراید محسن كه از این موضوع بی‌اطلاع بود، با چراغ دادن‌های مدام قصد داشت از پراید سبقت بگیرد اما موفق نشد. علی تصور می‌كرد قاتل قصد بی‌اعتنایی به او را دارد؛ ذهنیتی كه نقطه آغاز درگیری خونین آنها شد.

ناگهان راننده وانت پایش را روی گاز گذاشت و از پشت به خودروی قاتل زد. دو خودرو در حاشیه خاكی جاده منحرف و درگیری آغاز شد. قاتل و مقتول از خودرو پیاده شدند. یكی از آنها پیچ گوشتی برداشت و دیگری زنجیر اما این تیزی پیچ گوشتی محسن بود كه در جان علی فرو رفت. تنها چند دقیقه پس از گلاویز شدنشان، خون از پیراهن علی سرازیر شد. پیچ گوشتی در پهلویش فرو رفته و او را به‌شدت مجروح كرده بود.

محسن كه با جیغ و دادهای همسرش به خود آمده بود، مقتول را سوار پرایدش كرد و به بیمارستان برد. در تمام مدت، آخرین نفس‌های مقتول در چشمان دختر ١٢ ساله، نقش می‌بست. با انتقال علی به بیمارستان، ماموران یونیفرم‌پوش نیروی انتظامی به محل اعزام شدند. آنها محسن را دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل كردند. تنها چند ساعت بعد با «مرگ مقتول به دلیل شدت خونریزی ناشی از اصابت جسم تیز»، برچسب قاتل بر پیشانی محسن حك شد و پرونده‌ای با موضوع «قتل عمد» برای رسیدگی به حادثه تشكیل شد.

دو دختر و مادر مقتول، تنها اولیای دم پرونده بودند. آنها تقاضای قصاص متهم را داشتند و سال‌ها بر آن پافشاری كردند اما سرانجام دو دختر با دریافت ٣٠٠ میلیون تومان دیه رضایت دادند. اكنون تنها مادر ٩٠ ساله مقتول مانده اما او حاضر به رضایت نیست. می‌گوید قاتل باید یك میلیارد تومان دیه بدهد تا رضایتش جلب شود.

رسیدگی به پرونده سال‌ها ادامه یافت تا سرانجام صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده، حكم آزادی متهم با قرار وثیقه صادر شد. محسن ٦٠ ساله اكنون می‌تواند در عروسی دخترش شركت كند. پسر لاغراندام و ٢٦ ساله‌اش كه بعد از جلسه در راهروی دادگاه كیفری استان تهران به دیوار تكیه داده بود نیز پس از تعریف روایت حادثه، درباره آخرین شرایط پرونده به «اعتماد» گفت: «مادر مقتول بیمار است و به زور حرف می‌زند. یكی از پسرهایش كه مخالف رضایت است از او وكالت تام گرفته و در جلسات دادگاه گفته است كه اگر قاتل بتواند یك میلیارد تومان دیه بدهد از خون برادرش می‌گذرد. دو دختر مقتول رضایت داده‌اند. ما خانه‌مان را برای تامین پول فروختیم. وقتی پدرم زندان بود، پسرعمویش كه با او شریك بود همه سرمایه‌اش را بالا كشید. الان پدرم بیرون می‌آید. امیدوارم بتوانیم رضایت بگیریم.»

پسر متهم لحظه وقوع قتل در خانه بود. او می‌گفت خواهرش كه درگیری خونین پدرش را دیده حالا رخت عروسی به تن كرده است. شاید این رخت، پایان ١٢ سال زندانی بودن پدرش باشد. او امیدوار است خانواده مقتول رضایت بدهند.

 اخبار  حوادث  -   اعتماد

ویدیو مرتبط :
پدر قاتل، مادر مقتول

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

درخواست برای بخشش قاتل بسیجی آمربه‌معروف/ پدر قاتل خطاب به مادر مقتول:او را به من جانباز60درصد ببخش

احسان - متهم ٢٥ساله- به دلیل تذکر علی خلیلی - بسیجی آمربه‌معروف- با او درگیر شد و ضربه‌ای بر او وارد کرد. عوارض ناشی از زخم‌های ایجادشده در بدن علی بعد از سه‌سال باعث مرگ او شد و احسان که پیش از این به اتهام ضرب‌وجرح محکوم شده اما با اعلام گذشت علی خلیلی، آزاد شده ‌بود، این‌بار به اتهام قتل بازداشت و با رأی اکثریت هیأت قضات شعبه ١١٣ دادگاه کیفری‌ استان تهران به قصاص محکوم شد. این رأی مورد تأیید دیوان‌عالی کشور قرار گرفت و اکنون در مرحله استیذان است.

پدر احسان که خود جانباز ٦٠‌ درصد است، با ارسال نامه‌ای  خواستار بخشش از سوی اولیای‌دم شد. در این نامه آمده ‌است:

«این حرف‌ها، حرف‌های یک جانباز ٦٠‌ درصد جنگ تحمیلی است.

 شاید بهتر بگویم درددل‌های پدری که در جنگ و مقابل خصم متجاوز زانو نزد و خود را برای ایستاده‌مردن مهیا نمود و حال خود را از برای زانوزدن در برابر مقام شامخ مادری چون تو آماده و مهیا می‌کند.

مادر، خواهرم...
پسرم را به من ببخش. بگذار تا با بخشش تو همگان بدانند بهشت زیبنده زیر پای چون تویی است. فرزند من! پسرم مستحق مرگ نیست و ‌ای مادر بزرگوار تو را به تمام خوبی‌ها، تو را به خون شهدا، تو را به تمام مقدسات سوگند می‌دهم از خون پسر من بگذر...!

با اجرای حکم قصاص، پسر مرحوم مغفور تو هیچ‌گاه باز نخواهد گشت. هر چند که مطمئنم نزد خدای خود روزی می‌گیرد و قطعا دل در گروی قصاص جوان من ندارد. تو خود مادری و من می‌فهمم که چقدر داغ جوان سخت و دشوار است، لیکن اجازه ندهید تا مادری دیگر همچون تو بانوی بزرگوار طعم تلخ داغ فرزند را تا ابد بر دل داشته باشد.

از شما خواهر بزرگوارم عاجزانه استدعا دارم لختی به دل رئوف و دریایی خود رجوع کنید و در بهار ضیافت الهی (ماه مبارک رمضان) از صاحب این ماه مدد خواسته و اخلاق اسلامی و زهرایی مادران این سرزمین را به منصه‌ظهور بنشانید و لذت گذشت را بر قصاص که البته حق شماست، ارجح بدارید».

بنا بر این گزارش متهم در حال حاضر در زندان به‌سر می‌برد و در صورت انجام استیذان، پرونده وی برای اجرای حکم به جریان خواهد افتاد.

 

 اخبار   اجتماعی   - شرق