اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
درخواست رابطه، عامل قتل دوست شوهر
اخبار حوادث - درخواست رابطه، عامل قتل دوست شوهر
به گزارش شرق، خانواده مردی به نام منوچهر اوایل اسفند سال 86 به پلیس خبر دادند او گم شده است، همسر منوچهر در گزارشی که به ماموران اداره آگاهی داد مدعی شد شوهرش از خانه خارج شده و دیگر برنگشته و حتی تلفن همراهش را هم جواب نمیدهد. این زن گفت: شوهرم فروشنده لوازم خانگی بود اما همیشه در مغازهاش نبود و گاهی برای تحویلگرفتن جنس از مغازه خارج میشد به همین دلیل دقیقا نمیدانم چه اتفاقی برای او افتاده است.
ردیابی برای یافتن منوچهر با شکایت این زن در دستور کار پلیس قرار داد و ماموران بعد از مدتی جسد سوخته مردی را که مشخصاتش با منوچهر یکسان بود، در بیابانهای اطراف اتوبان قم- تهران پیدا کردند. به این ترتیب پرونده به اداره مبارزه با قتل سپرده شد و ماموران خودرو مقتول را نیز در حوالی محل کشف جسد پیدا کردند.
بررسی زندگی خصوصی منوچهر نشان میداد او مردی با روابط اجتماعی سالم بود و کسی با او دشمنی نداشت. بنابراین انگیزه سرقت برای قتل در این پرونده قوت گرفت چراکه همسر منوچهر به ماموران گفته بود زمانی که شوهرش از خانه خارج میشد پنجمیلیونتومان چکپول همراه داشت و چکپولها همراه مقتول نبود.
پلیس در تحقیقات خود متوجه شد منوچهر با زوجی در ارتباط بود و با آنها رفتوآمد میکرد البته اطلاعات موجود نشان داد او با مرد خانواده که سیروس نام دارد دوست بود و با ملیحه همسر این مرد ارتباط خاصی نداشت. با این حال از آنجایی که آخرین تماس مقتول با خانه سیروس بود این زوج مورد بازجویی قرار گرفتند.
سیروس و ملیحه قتل را انکار کردند و گفتند اطلاعی از این ماجرا ندارند و نمیدانند چه اتفاقی برای منوچهر افتاده است. ملیحه گفت: آن روز منوچهر با خانه تماس گرفت و گفت میخواهد وسیلهای را برای ما بیاورد اما وقتی متوجه شد شوهرم در خانه نیست و من تنها هستم دیگر وارد خانه نشد و رفت.
من از سرنوشت او خبر ندارم. ماموران سیروس و ملیحه را به دلیل کافینبودن مدارک آزاد کردند و پرونده قتل منوچهر بهعنوان پرونده راکد در قوهقضاییه باقی ماند تا اینکه سال گذشته درست یکماه مانده به هفتمین سالگرد مرگ منوچهر اعترافات ملیحه گره از این پرونده باز کرد.
هرچند ملیحه به اتهام حمل موادمخدر در چالوس بازداشت شده بود عذاب وجدان او را مجبور به اعتراف به قتل منوچهر کرد. این زن به ماموران مبارزه با قاچاق موادمخدر گفت: «من کسی را کشتهام و باید مجازات شوم. او منوچهر نام داشت و در تهران این کار را کردم.»
وقتی استعلامات در این خصوص گرفته و مشخص شد چنین پروندهای وجود دارد، ملیحه برای بازجویی به تهران فرستاده شد. این زن در بازجوییها گفت: روز حادثه منوچهر به خانه ما آمد و وقتی دید شوهرم در منزل نیست به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم. من هم خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم او را بکشم.
متهم ادامه داد: به منوچهر گفتم چون تو دوست شوهر من هستی خجالت میکشم و باید چشمهایت را ببندی. روسری به او دادم و چشمهایش را بستم و در حالیکه او نمیدید ضربات چاقو را بر بدنش وارد کردم و او را کشتم. بعد با شوهرم تماس گرفتم و به او گفتم منوچهر را کشتم. شوهرم ترسید و گفت تو خودت مسوول هستی و این موضوع به من ربطی ندارد. با سعید یکی از دوستان شوهرم تماس گرفتم و از او درخواست کمک کردم سعید قبول کرد به من کمک کند.
ما جسد منوچهر را در ماشینش گذاشتیم و به جاده قم بردیم و در آنجا آن را به آتش کشیدیم و ماشین را هم همان اطراف رها کردیم و برگشتیم. وقتی ماموران بازداشتمان کردند ما توانستیم خودمان را بیگناه معرفی کنیم و آزاد شویم اما من حالا عذابوجدان دارم و نمیخواهم به پنهانکاری ادامه بدهم. ملیحه ادامه داد: شوهرم هیچ همکاریای با من نکرد و گفت خودت میدانی این مشکل را چطور حل کنی من هم مجبور شدم به سعید اعتماد کنم و چارهای نداشتم.
وقتی ماموران تحقیقات را درمورد سعید آغاز کردند متوجه شدند این فرد چند سال قبل در تصادف رانندگی کشته شده است. سرانجام تحقیقات مقدماتی درمورد ملیحه به پایان رسید و روز گذشته کیفرخواست علیه این زن به اتهام مباشرت در قتل عمدی منوچهر و همچنین علیه سیروس به اتهام اختفای ادله جرم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
اخبار حوادث - روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
سخنان کوتاه و مدلل ( درخواست بی حجابی شوهر )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل شوهر بعد از برقراری رابطه پنهانی
زن جوان اعتراف کرد
قتل شوهر بعد از برقراری رابطه پنهانی
به گزارش شرق: ماموران پلیس شهرری یک سال قبل در جریان قتل مردی به نام حسن قرار گرفتند که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود. همسر این مرد قبلا به ماموران گفته بود شوهرش گم شده است.
وقتی جسد کنار خیابان پیدا شد ضربات برجای مانده روی بدن این مرد نشان میداد او قربانی انتقامگیری خشنی شده است. تحقیقات در این خصوص آغاز شد و زن جوان که لیدا نام دارد به ماموران گفت: «شوهرم صاز خانه خارج شد، تا جایی که من میدانم با کسی قرار داشت فکر میکنم قرارش با پسرخواهرش بود چون حامد با من تماس گرفت و گفت با داییاش کار دارد و سراغ او را از من گرفت از آنجایی که آنها با هم اختلافاتی داشتند و او تنها کسی است که دقایقی قبل از قتل شوهرم همراه او بود فکر میکنم قتل کار او است.»
وقتی ماموران حامد را بازداشت کردند این جوان گفتههای لیدا را انکار کرد و مدعی شد با داییاش قرار ملاقات نداشت. این جوان گفت: «من شهرستان بودم و در ترمینال منتظر اتوبوس نشسته بودم که لیدا به من زنگ زد و پرسید کجا هستم.
جواب دادم دارم به محل خدمت سربازیام میروم گفت به تهران بیا. پرسیدم برای چه باید این کار را بکنم؟ گفت حسن بدحال است، به خانوادهات خبردادم آنها هم دارند به تهران میآیند. من هم بلافاصله به سمت تهران حرکت کردم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است البته چندبار با تلفن همراه داییام تماس گرفتم تا حالش را بپرسم اما جواب نداد.»
این جوان ضمن انکار قتل مدارکی را به ماموران نشان داد که صحت حرفهایش را تایید میکرد. به این ترتیب پلیس تحقیقات خود را درباره زندگی خصوصی لیدا و شوهرش آغاز کرد. وقتی لیدا مورد بازجویی قرار گرفت همه چیز را انکار کرد و گفت نمیداند
چه بلایی سر شوهرش آمده است اما زمانی که ماموران دهها صفحه پرینت پیامکهایی را که او برای فردی ناشناس فرستاده بود جلویش گذاشتند و از او توضیح خواستند زن جوان مجبور به اعتراف شد. او گفت: چند ماهی بود که با مهران رابطه داشتم. ما باهم صحبت میکردیم و بیرون میرفتیم مهران خیلی به من وابسته شده بود و به همین دلیل هم شوهرم را کشت اما من در قتل شوهرم نقشی نداشتم.
بررسیهای ماموران فاش کرد مهران جوانی 19ساله است که از یک سال قبل با لیدا آشنا شده بود و آن دو با هم رابطه داشتند. این زن در پیامکهایی که برای مهران فرستاده از او خواسته بود تا نقشه قتل شوهرش را عملی کند و حتی به او قول ازدواج هم داده بود. به این ترتیب راز مرگ حسن برای ماموران فاش شد.
مهران هم بعد از دستگیری وقتی مدارک پلیس را دید قتل را قبول کرد و گفت: از وقتی با لیدا رابطه برقرار کردم مدام به من میگفت از شوهرش خسته شده است و چون حسن خیلی او را اذیت میکند قصد دارد طلاق بگیرد. من 10 سال از لیدا کوچکتر بودم و میدانستم اگر بخواهم با او ازدواج کنم خانوادهام مخالفت میکنند. با این حال چون دوستش داشتم به او گفتم اگر از شوهرش جدا شد من حتی با وجود مخالفت خانوادهام با او ازدواج میکنم.
مدتی که گذشت لیدا به من گفت حسن حاضر نیست او را طلاق بدهد و دادگاه هم حق را به او میدهد بنابراین بهترین راه این است که حسن را بکشیم. من چندبار امتناع کردم اما لیدا گفت نقشهای کشیده که میتوانیم از طریق آن حسن را بکشیم و کسی هم متوجه نشود ما این کار را کردهایم. روز حادثه من به خانه لیدا رفتم و شوهر او را به قتل رساندم و بعد هم او گفت با پسرخواهر حسن تماس گرفته و طوری طراحی کرده که انگار او عامل قتل است. من بعد از این قتل مدتی خودم را مخفی کردم.»
ماموران با توجه به اقاریر دو متهم آنها را برای بازسازی صحنه جرم به محل بردند و این کار انجام شد. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. و مهران با اتهام مباشرت در قتل و لیدا با اتهام معاونت در قتل بهزودی محاکمه میشوند./شرق