اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

درخواست‌های فنی کلیدی آمریکا از ایران چیست؟



درخواست‌های آمریکا از ایران ,علی‌اکبر صالحی

درخواست‌های فنی کلیدی آمریکا از ایران چیست؟

این موسسه این حقیقت را که ایران می‌توانسته همچنان ذخایر هگزا فلوراید اورانیوم 20 درصد خود را افزایش داده و هیچ بخشی از آن، جز آن مقدار را که برای تولید صفحات سوخت راکتور تهران لازم است، اکسید نکند، دست کم گرفته است.

به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هسته‌ای- موسسه علوم و امنیت بین‌المللی با انتشار یک یادداشت فنی توضیح داد که سخنان پنج شنبه گذشته علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی درباره تبدیل بخشی از ذخایر اورانیوم 20 درصد ایران به اکسید اورانیوم ممکن است موجب گمراهی شود.
 
ایده اصلی این یادداشت این است که ایران در حال تبدیل بخشی از ذخیره هگزا فلوراید 20 درصد خود به اکسید اورانیوم است و این با تبدیل اکسید اورانیوم به صفحات سوخت فرق دارد.

ضمن اینکه آن صفحات سوخت هم تا وقتی که پرتودهی نشود، همچنان می‌تواند به هگزافلوراید تبدیل شده و بیشتر غنی شود.
 
مطابق ارزیابی «ایران هسته‌ای» اگرچه داده‌های فنی گزارش موسسه علوم و امنیت معتبر است، اما این موسسه این حقیقت را که ایران می‌توانسته همچنان ذخایر هگزا فلوراید اورانیوم 20 درصد خود را افزایش داده و هیچ بخشی از آن، جز آن مقدار را که برای تولید صفحات سوخت راکتور تهران لازم است، اکسید نکند، دست کم گرفته است.
 
متن کامل، ارزیابی موسسه علوم و امنیت بین‌المللی_موسسه مشاور فنی سازمان سیا در امور برنامه هسته‌ای ایران_ که روز جمعه 22 شهریور 1392 (13 سپتامبر 2013) منتشر شده در ادامه می آید.
 
علی اكبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز پنجشنبه 12 سپتامبر 2013 اعلام كرد كه ایران ذخایر اورانیوم كم غنی شده 20 درصدی خود را از طریق تبدیل آن به سوخت برای رآكتور تحقیقاتی تهران از حدود 240 كیلوگرم به حدود 140 كیلوگرم كاهش داده است.

صالحی خاطرنشان كرد كه ایران «بخش قابل ملاحظه‌ای از این مواد را به میله‌های سوخت تبدیل كرده» و به طور تلویحی گفت كه ایران در نهایت بقیه این مواد را نیز تبدیل خواهد كرد اما متاسفانه این بیانیه با توجه به اینكه ایران در واقع چه مقدار كمی از اورانیوم كم غنی شده را به سوخت تبدیل كرده است، گمراه كننده است.
 
بر اساس گزارش پادمانی اوت 2013 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ایران، این كشور حداكثر 30 كیلوگرم اورانیوم كم غنی شده نزدیك 20 درصد (LEU)، یا 45 كیلوگرم از هگزافلوراید اورانیوم نزدیك 20 درصد را به مجتمع‌های سوخت برای رآكتور تحقیقاتی تهران تبدیل كرده است.

این معادل حدود 12 درصد از مجموع ذخایر اورانیوم غنی شده 19/75 درصدی ایران، یا تنها حدود 25 درصد از مقادیر اورانیوم كم غنی شده‌ای است كه ایران برای تبدیل به تاسیسات اصفهان ارسال كرده است.
 
 اظهارات صالحی به كل مقادیر اورانیوم ارسال شده به تاسیسات تبدیل اورانیوم اشاره دارد نه به مقدار اورانیوم تبدیل شده به سوخت رآكتور تحقیقاتی تهران.

تا زمانی كه اورانیوم كم غنی نزدیك 20 درصدی به مجتمع‌های سوخت تبدیل و پرتوافشانی نشود، به راحتی می‌توان آن دوباره به هگزافلوراید اورانیوم مناسب برای غنی سازی بیشتر تبدیل كرد.
 
 حتی اگر ایران با سرعت كار تولید مجتمع‌های سوخت برای رآكتور تحقیقاتی تهران را آغاز كند، به دلیل اندازه كوچك این رآكتور، ایران واقعا نمی‌تواند این سوخت را پرتو افشانی كند از این رو این اقدام ایران را نمی‌توان یك اقدام مهم اعتمادساز در نظر گرفت.
 
با این حال، باید از ایران به دلیل انجام اقداماتی برای تبدیل اورانیوم خود به اكسید اورانیوم در تاسیسات اصفهان تقدیر كرد.
 
ایران با دقت مواظب بوده است تا مجموع ذخایر هگزافلوراید 19/75 درصدی خود را در حد كمتر از مقدار لازم برای ساخت یك سلاح نگاه دارد.

همانطور كه ذخایر این ماده در نزد ایران حتی به شكل اكسید اورانیوم افزایش می‌یابد، این امر زمان لازم برای غنی‌سازی بیشتر تا حد تسلیحاتی را كاهش می‌دهد.

هرچند تبدیل هگزافلوراید اورانیوم به اكسید اورانیوم و تبدیل آن به صفحات سوخت، توانایی ایران برای استفاده سریع از این مواد در سناریوی گریزهسته‌‌ای (ساخت سریع سلاح) را محدود می‌كند، اما تنها راه مطمئن برای جلوگیری از غنی‌سازی بیشتر این است كه یك كشور خارجی این مواد را پیش از پرتو افشانی در كنترل داشته باشد.
 
از حیث محدود ساختن توانایی ایران برای ساخت اورانیوم درجه تسلیحاتی، محدود كردن تعداد و نوع سانتریفیوژهای ایران شاخص مهم‌تری به شمار می‌رود.

محدود ساختن ظرفیت كلی غنی‌سازی ایران باید همچنان یكی از اولویت‌های اصلی در هرگونه مذاكره یا اقدامات اعتمادساز باشد./باشگاه خبرنگاران

 


ویدیو مرتبط :
درخواست کمک مردم اکراین از آمریکا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عملیات تروریستی ایران در آمریکا ؛‌ از آی کیوی پایین مأمور ما تا 8 نکته کلیدی



 

 

عصرایران ؛ سیدضیاء الدین احتشام - خطر از بیخ گوش آمریکا، اسراییل و عربستان گذشت؛ قرار بود ایران  ، سفیر عربستان در آمریکا را ترور کند، سفارت عربستان را به آتش بکشد و سپس سفارتخانه اسراییل در واشنگتن را منفجر کند. اما یک عضو سپاه قدس که مامور این عملیات بود، آنقدر ناشیانه و مانند یک کودک 5 ساله عمل کرد که ماجرا لو رفت.

او به جای آنکه مانند تبهکاران فیلم  های سینمایی پول ها را داخل یک چمدان بگذارد و در یک صحرای دور افتاده آن را به طرف مقابل بدهد یا در یک جای شلوغ با طرفش قرار بگذارد تا کیف های هم شکل شان را عوض کنند، یکراست رفته سراغ بانک و یکصد هزار دلار ریخته به حساب یک قاچاقچی به عنوان پیش پرداخت که " برو سفیر عربستان را بکش" . طفلک لابد نمی دانسته که در آمریکا که از نظر بانکی سیستم بسیار شفافی دارد، نقل و انتقال پول های درشت رصد می شود و گیرنده بیچاره پول باید به اداره مالیات درباره منشاء این 100 هزار دلار توضیح دهد.لابد فکر کرده آنجا هم ایران است که میلیارد میلیارد جابجا شود و کسی هم متوجه نشود!

تازه ! خنگ بازی های این مأمور مخفی به اینجا ختم نمی شود چون بعدش گوشی را برداشته و از آمریکا زنگ زده به تهران و با مقامات بالاترش درباره عملیات تروریستی اش صحبت کرده است، غافل از اینکه یک مامور اف.بی.آی داشته حرف هایشان را شنود می کرده است!

بقیه ماجرا هم که معلوم است: ماموران آمریکایی نیز ریخته اند و این فرد ایرانی که ریش هایش را تراشیده بود تا شبیه سپاهی ها نشود گرفته اند و البته او هم فورا به همه چیز اعتراف کرد.

و اما نکاتی چند این درباره :

1- واقعاً ایران چه سودی می تواند در ترور سفیر عربستان در آمریکا داشته باشد؟ فرض که سفیر عربستان کشته می شد. مگر چه اتفاقی می افتاد؟!

هیچ! عربستان یک سفیر دیگر به جایش معرفی می کرد. الحمدلله که خاندان سعودی از نظر اولاد ذکور کم و کسر ندارند ؛ یکی از آن شاهزاده ها می رفت جای مرحوم سفیر !

2- حمله به سفارتخانه های عربستان و اسراییل هم هیچ فایده ای برای ایران ندارد و هیچ دلیلی برای اینکه ایران یا هر کشور دیگری چنین اقدامی را انجام دهد وجود ندارد.

3- به فرض آنکه ایران می خواسته به سفارتخانه های عربستان و اسراییل آسیب بزند و سفیر عربستان را بکشد. چرا این کار را در خاک ایالات متحده طراحی کرد که از قدرت عملیاتی بالایی در این کشور برخوردار نیست ؟ اگر ایران می خواست این کار را انجام دهد چرا آن را در یکی از کشورهای بلبشوی آفریقایی انجام نداده است؟!

اتفاقاً اینجوری قیمت تمام شده هم خیلی پایین تر می آمد و به صرفه تر بود (!)

4- این ماجرا بیشتر به سود دولت آمریکاست که درگیر تظاهرات مردم در 850 شهر این کشور و بحران جدی اقتصادی است و منتفع دیگر آن، عربستان است که هم با برخی ناآرامی های داخلی - که همانند آتش زیر خاکستر گاه و بیگاه زبانه می کشد - مواجه است و هم با مساله انقلاب های عربی در یمن و بحرین که نتیجه آن تاثیر مستقیمی بر امنیت ملی عربستان دارد.

ایران طبیعتا از هیچ اتفاقی که این فضا را در آمریکا و عربستان تحت الشعاع قرار دهد، استقبال نمی کند.

5- دستگیری یک ایرانی در آمریکا به اتهام اقدام به عملیات تروریستی می تواند پاسخ آمریکا باشد به دستگیری سه شهروند آمریکا در ایران به اتهام اقدام به جاسوسی.

از منظر عربستان نیز این اقدام می تواند هشداری به ایران باشد در قبال ناآرامی های اخیر مناطق شیعه نشین عربستان که ریاض مسوولیت آن را متوجه تهران دانسته بود.

6- اگر قائل به ساختگی بودن این ماجرا باشیم - که شواهد و قرائن چنین نشان می دهد- باید نگرانی بیشتری داشته باشیم.

اگر این ماجرا واقعی باشد، آنگاه باید گفت که آمریکا درگیر یک اقدام "واکنش"ی شده است ولی اگر صرفا با یک سناریو طرف باشیم باید متوجه باشیم که با یک "کنش" مواجهیم که در ورای آن طرح و اندیشه ای جدی وجود دارد.

به نظر می رسد این اقدام را می توان از یک سو در ادامه تحریم ها و فشارها علیه ایران دانست و از سوی دیگر آن را مقدمه ای برای مهیاسازی افکار عمومی جهان و مشخصاً داخل آمریکا و جهان عرب برای اقدامات آتی بر ضد ایران ارزیابی کرد.

7- ایران همین چند هفته پیش دو آمریکایی دستگیر شده در مناطق مرزی اش را آزاد کرد.

اگر ایران واقعاً چنین طرحی را در سر می پروراند، هرگز این دو آمریکایی را آزاد نمی کرد و آنها را برای روز مبادای مربوط به این ماجرا ،‌گروگان نگه می داشت.

به بیان دیگر در حالی که پای ایرانی ها و به قول مقامات آمریکا، یک عضو سپاه، در خاک آمریکا درگیر بود و امکان لو رفتنش می رفت، ایران هرگز آن دو آمریکایی را آزاد نمی کرد تا بعدا بتواند در صورت لزوم با برگ برنده آنها معامله کند.

8- نکته تاسف بار کلان در این ماجرا آن است که برغم آنکه وجوه ساختگی بودن سناریو بر واقعی بودنش می چربد، اما چهره ای که از ایران نزد افکار عمومی جهان ترسیم کرده اند طوری شده که بسیاری از دروغ ها درباره آن باور می شود. این قضیه نیز با جنجال سیاسی و ساپورت رسانه ای منحصر به فردی در جهان به عنوان یک "واقعیت" جا خواهد افتاد.

مگر نه این است که قبل از حمله به عراق ، به همه دنیا باوراندند که رژیم صدام سلاح کشتار جمعی دارد ولی بعد از اشغال این کشور، حتی یک سلاح کشتار جمعی هم در آن نیافتند؟!.../عصر ایران