اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
داستان تلخ کودکانی که قربانی میشوند
به جای نوازش مادر یا آغوش پر مهر پدر، سیلیهای بیامان دستی زمخت بر سر و صورتش مینشیند و دیگر نای فریاد زدن برای نجات ندارد اما همین دستهای کوبنده میتواند برای کودک به دستهای نوازشگر مبدل شود.
به گزارش ایسنا، مقایسه شدنها، تحقیر شدنها همه و همه او را آزار میدهد و مدام آرزو میکند که بزرگتر شود تا شاید بتواند انتقام این رفتارها را در بزرگسالی بگیرد.
کودکآزاری عاطفی بیشتر است
مدیرکل بهزیستی استان همدان کودکآزاری عاطفی و جنسی را از جمله کودکآزاریهایی اعلام کرد که در لایههای پنهان جامعه باقیمانده و هیچگاه آمار دقیقی از این نوع کودکآزاریها وجود ندارد.
اکبر سوری گفت: بهزیستی در سالهای گذشته همایشی مبنی بر کودکآزاری و راههای پیشگیری از این مقوله برگزار کرد که امید است این گونه برنامهها اثرگذاری خود را داشته باشد و والدین بتوانند به مهارتهای لازم در فرزندپروری دست یابند همچنین در سالجاری برنامههای مختلفی در این خصوص در دستور کار داریم.
وی افزود: کودکآزاریهای جسمی به طور معمول اعلام و گزارش میشود و گاهی همسایهها و اطرافیان کودک موضوع را گزارش میدهند اما به طور معمول کودکآزاری عاطفی بیشتر اتفاق میافتد که گاهی والدین خواسته یا ناخواسته این نوع آزار را به کودک به علت زندگی ماشینی و درگیریهای روزمره تحمیل میکنند.
وی ادامه داد: کودکان در دوران کودکی به توجه نیاز داشته و نیاز عاطفی آنان بیش از هر چیزی برایشان دارای اهمیت است.
کودکآزاری عاطفی گاها سهوی اتفاق میافتد
سوری با بیان اینکه کودکآزاریهای عاطفی گاهی توسط بزرگترها به طور سهوی اتفاق میافتد، گفت: حتی این نوع آزار در ذهن کودک برای همیشه باقی خواهد ماند و به صورت عقده در دل کودک میماند و تا سنین بالاتر آن را با خود به همراه دارد.
مدیرکل بهزیستی همدان با بیان اینکه سلامت روانی و رفاه کودک از جمله موضوعات مهمی است که کودک باید از ابتدای زندگی در رفاه روانی باشد، اظهار کرد: ریشه بسیاری از کودکآزاریها در بزرگسالی به عقدههای روانی تبدیل شده و در نهایت با اعتیاد ارتباط پیدا میکند و به این ترتیب سایر آسیبها را به دنبال خواهد داشت که از جمله آنها میتوان به تقویت حس انتقام اشاره کرد.
وی تاکید کرد: کودکآزاری میتواند علاوه بر والدین توسط سایر اقوام از جمله دایی، عمو و عمه و حتی گاهی توسط مربی وی اتفاق بیفتد که در این صورت توصیه میشود والدین در صورتیکه مجبور به ترک فرزند در ساعاتی از روز هستند، فرزندان خود را به افراد قابل اعتماد بسپارند.
کودکآزای ایجاد اختلال در سلامت، حیات و رشد کودک است
کارشناس امور آسیبدیدگان اداره بهزیستی شهرستان همدان نیز کودکآزاری را نوعی رفتار غلط در والدین و یا مراقبین کودک دانست و اظهار کرد: اگر این افراد در رفاه، سلامت روانی و جسمی کودک اختلال ایجاد کرده و یا به وی آسیب برسانند به نوعی کودکآزاری کردهاند.
لیلا گوهریانصاف به ایسنا گفت: کودکآزاری استفاده عمدی از قدرت، زور، تهدید و یا نیروی جسمانی علیه کودک است که توسط یک فرد و یا یک گروه اتفاق میافتد که به سلامت، حیات، رشد و عزتنفس کودک لطمه میزند.
وی افزود: کودکآزاری انواع مختلفی داشته و از جمله آنها میتوان به کودکآزاری جسمی اشاره کرد که این نوع آزار شامل سوزاندن بدن کودک، لگد زدن و کتک زدن کودک است.
گوهریانصاف تصریح کرد: کودکآزاری عاطفی رفتارهایی مانند محدود کردن کودک، فعالیتهای کودک، دستکم گرفتن کودک، تخریب، تحقیر و سرزنش کردن کودک است که به طور معمول این نوع آزارها در جامعه بیشتر است.
جملاتی که برای کودکان رنجآور است!
وی ادامه داد: گفتن جملاتی مانند "تو بلد نیستی"، "تو مانند عقب ماندهها رفتار میکنی"، "تو اصلا حالیت نیست" و در نهایت مقایسه کردن کودک با دیگر کودکان و برتر جلوه دادن سایر کودکان از جمله انواع کودکآزاری است که برای کودک این نوع جملات و مقایسه شدنها بسیار رنجآور است.
چه نوع کودکآزاری مرگبار است؟
گوهریانصاف خاطرنشان کرد: نوع دیگر آزار کودک غفلت و مسامحه است که غفلت و بیتوجهی به فعالیت کودکان، کوتاهی در فراهم کردن شرایط اولیه برای گذراندن دوران کودکی، کوتاهی در فراهم کردن امکانات برای کودک نوع دیگر کودکآزاری است که گاهی این نوع آزار به طور مستقیم بر حیات فرد تاثیر میگذارد.
وی ادامه داد: گاهی والدین و مراقبین کودک به وی بیتوجهی کرده و در برخی موارد شاهد چندین مورد فوت کودک و یا آسیب جسمانی غیرقابل جبران به کودکان بودهایم.
کودکی که به علت غفلت والدینش دچار ضایعه نخاعی شد
این کارشناس تاکید کرد: در چندین مورد که یکی از والدین اعتیاد داشته و شربت متادون مصرف میکرده، والدین به کارهای کودک بیتوجه بوده و با توجه به اینکه شیشههای شربت متادون شبیه شیشههای نوشابه است در سال گذشته چندین کودک به علت اشتباه گرفتن این شیشهها، متادون خورده و به کما رفته و نهایت فوت کردهاند، همچنین سال گذشته دختر چهارسالهای به علت مصرف این شربت دچار ضایعه نخاعی شد.
وی به نوع دیگر کودکآزاری اشاره کرد و گفت: کودک آزاری جنسی نوع دیگر کودکآزاری است که اغلب این نوع آزارها بیان نمیشود و کودک به صورت کابوس همیشه این موضوع را با خود همراه خواهد داشت.
گوهریانصاف تاکید کرد: آزار جنسی ممکن است توسط افراد زیر 18 سال انجام شود و این افراد به کودکان چهار یا پنج ساله تجاوز کنند و در این خصوص کودکان دختر بیشتر در معرض آزار جنسی قرار دارند.
90 درصد کودکآزاریها در خانوادههای بیسواد یا کمسواد اتفاق میافتد
وی گفت: 90 درصد کودکآزاریها در حاشیه شهر اتفاق میافتد که اعضاء خانواده آنها از نظر تحصیلی بیسواد و یا کمسوادند و وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها نیز در سطح پائینی قرار دارد.
مادرانی که مهارت فرزند پروری ندارند
این کارشناس گفت: پدران این اقشار به طور معمول معتاد بوده و دارای شغلهای کاذبی هستند و مادران آنها اغلب مهارت فرزندپروری را ندارند اما این موضوع علت بر این نیست که در قشر تحصیلکرده کودکآزاری مشهود نیست.
گوهریانصاف با بیان اینکه کودکآزاری در جامعه اثرات مخربی به دنبال دارد و زمینه سایر آسیبها را در جامعه فراهم میکند، اضافه کرد: از سال گذشته برنامههای مختلف آموزشی در مراکز بهداشت و درمان با همکاری مجموعه علوم پزشکی شروع کردهایم تا والدین نسبت به کودکانشان غفلت نکنند و در پرورش آنها مهارتهای لازم را کسب کنند.
زمانیکه این کودکان را به دنیا فرا میخوانیم و اقدام به فرزندآوری میکنیم، باید تمامی شرایط و یا حداقل امکانات را برای رشد طبیعی با حفظ سلامت روح و جسم فراهم کنیم، پس بیایید کیفیت را فدای کمیت نکنیم و بیتدبیر اقدام به فرزندآوری نکنیم همچنین قبل از فرزندآوری و فرزندپروری را بیاموزیم.
اخبار اجتماعی - ایسنا
ویدیو مرتبط :
داستان تلخ عشقی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
داستان تلخ زنان قربانی تجاوزهای داعش
به گزارش آنا به نقل از روزنامه نیویورکتایمز، در داخل یکی از همین کانتینرها در اردوگاهی در اربیل، یک خانواده ایزدی هشتنفره زندگی میکنند. حیدر تنها مرد این خانواده است که زنده مانده است. او خوششانس بود که آگوست گذشته و در زمان حمله داعش، در شهر محل سکونتشان نبود. او به همراه خواهرزنها و دو خواهرش زندگی میکند که این دو نفر بهتازگی از اسارت داعش درآمدهاند.
سکوت عجیبی در میان اعضای این خانواده حکمفرماست. حیدر هیچگاه در مورد اتفاقات طول دوران اسارت، از خواهرانش سؤالی نپرسیده است. وقتی او توانست با پرداخت پول آزادی آنها را فراهم کند، فقط آنها را در آغوش کشید و حرفی نزد. خواهر بزرگتر که با نام مستعار لیلا شناخته میشود (حیدر نیز اسم واقعی برادرشان نیست)، هنوز از خشونتهای داعش بهشدت عصبانی است.
وقتی از او خواسته میشود در مورد اتفاقات دوران اسارت و به عبارت بهتر بردگیاش مصاحبه کند، میگوید: من همهچیز را میگویم تا همه بدانند زنان ما شاهد چه جنایتهایی بودند. او قبل از اینکه به محل مصاحبه برود، حتماً اصرار دارد که اجازه برادرش را بگیرد. حیدر موافقت میکند و فقط میگوید: لطفاً صورت او را بپوشانید. هنوز اعضای دیگری از خانواده ما در اسارت داعش هستند و میترسیم جانشان به خطر بیفتد.
داخل این اردوگاه یک دکتر عراقی حضور دارد که به همراه تمام اعضای خانوادهاش به صور داوطلبانه به این آوارهها کمک میکنند. وقتی از او پرسیده میشود که آیا حیدر از داستان تلخ خواهرانش اطلاعی دارد، پاسخ میدهد: او هیچچیز نمیداند و تاکنون هم سوالی نپرسیده است. این موضوع بسیار دردناک است بنابراین سکوتی عجیب در این خانواده جریان دارد.
این سؤال پیش میآید که چرا طی این مدت همیشه زنان بازگوکننده اقدامات وحشیانه داعش بودهاند و حرفی از مردان زده نمیشود. دکتر در جواب میگوید: «آنچه از گفتههای نجاتیافتگان متوجه شدیم این است که داعش پس از حمله زنان و مردان را از هم جدا کرده است. پس از مدت کوتاهی مردان را به گلوله میبندند. اگر هرکدام از مردان را به دلیلی نکشند، دائماً به آنها قرصهای خوابآور میدهند و آنان در تمام ساعات تقریباً بیهوش هستند. به همین دلیل همواره زنان بازگوکننده این روایتهای تکاندهنده هستند». دکتر ادامه میدهد که قرصهای خوابآور یکی از روشهای داعش است تا اسیران خود را تحت کنترل کامل خود داشته باشند. بنا به گفته او، در بسیاری از مواردی هم که زنان مورد تجاوز قرار میگرفتند، قرصهای خوابآور خورده و در حال نیمه بیهوش بودهاند.
لیلا نهتنها گفتههای دکتر را تأیید میکند، بلکه جزئیات بیشتر ماجرا را اینگونه بازگو میکند: «پس از کشتن مردها، ما را سوار اتوبوسی کرده و به محلی بردند که صدها زن دیگر نیز حضور داشتند. سپس از ما خواستند روسریها و پیراهنهای خود را درآوریم. آن محل به بازاری برای اعضای داعش تبدیل شده بود. البته آنها زنان سالخورده و زنان بچهدار را به محل دیگری فرستادند که ما از سرنوشت آنها اطلاع نداریم. مادر و دیگر خواهرانم جز همین افراد بودند». لیلا که سعی میکند گریه نکند، اینگونه ادامه میدهد: «پس از چند دقیقه یک مرد چاق من را انتخاب کرد. من آنقدر از هیکل و جثه آن مرد ترسیده بودم که از یکی از اعضای لاغرتر داعش التماس کردم مرا انتخاب کند». اما آن مرد لاغرتر چنان رفتارهای وحشیانهای با لیلا داشت که او فکر میکند شاید آن فرد چاق بهتر بود. لیلا پس از آن روز عملاً به برده این عضو داعش تبدیل شد. او با بغض روزی را تعریف میکند که بهعنوان هدیه به دو نفر از دوستان این فرد لاغر داده شد.
در دوران اسارت، لیلا به همراه چند زن دیگر در یک خانه نگه داشته میشدند. غذای آنها در طول روز تنها کمی برنج و سس بود. آب مناسبی هم برای رفع تشنگیشان نداشتند. وقتی از لیلا پرسیده میشود، اعضای داعش چه ظاهری داشتند و اهل کجا بودند، با قاطعیت میگوید: «همگیشان عراقی بودند. بدترین آنها از شهر تلعفر (در نزدیکی موصل) بودند. همه ریش و موهای بلندی داشتند. اما تعفنبرانگیزتر از همه، بوی بدن آنها بود. آنها بههیچوجه حمام نمیرفتند. آنها بیشتر شبیه دیو هستند تا انسان.»
نها زنان ایزدی هستند که به بردگی گرفته میشوند. زنان شیعه زندهزنده سوزانده میشوند. یکی از زنان شیعه را مقابل چشمان ما زنده سوزاندند. زنان مسیحی نیز پس از پرداخت مبلغی از سوی خانوادهشان، آزاد میشوند. زنان سنی نیز تا زمانی که از دستور داعش پیروی کنند، خطری تهدیدشان نمیکند.
دیگر زنان حاضر در این مصاحبه نیز به مردانی تونسی و آسیایی اشاره میکنند، اما همگیشان بر خشونت بیش از اندازه اعضای عراقی داعش تاکید دارند. وقتی پرسیده میشود آیا به همه زنان اسیر شده تجاوز میشود، لیلا بهسرعت میگوید: «این تنها زنان ایزدی هستند که به بردگی گرفته میشوند. زنان شیعه زندهزنده سوزانده میشوند. یکی از زنان شیعه را مقابل چشمان ما زنده سوزاندند. زنان مسیحی نیز پس از پرداخت مبلغی از سوی خانوادهشان، آزاد میشوند. زنان سنی نیز تا زمانی که از دستور داعش پیروی کنند، خطری تهدیدشان نمیکند. برخی از زنان سنی نیز همسران این افراد هستند. در این میان تعدادی از آنها همچون ما بدبخت هستند، اما تعدادی هم بودند که اعضای داعش را تشویق به اقدامات وحشیانه علیه ما میکردند.»
لیلا چندین بار سعی کرد از دست داعشی ها فرار کند که تمام آنها ناموفق بود. طی 21 ماهی که در اسارت داعش بود، 13 نفر او را با قیمتهایی بین 10 تا 200 دلار خریداری کردند. بازگشت به خانواده تنها باعث توقف این چرخه وحشتناک و خشونتآمیز شد.
نسرین 18 ساله یکی دیگر از دوستان لیلا است که حدود دو ماه پیش آزاد شد. او چندان در مورد جنایتها و تجاوزهای داعش سخن نمیگوید، اما بهوضوح میتوان عصبانیت و خشم را در سکوتش مشاهده کرد. او میگوید: «من حالا یک انسان مرده هستم. تنها امیدم به زندگی این است که مادرم از دست داعش رهایی پیدا کند و زندگیمان دوباره جریان پیدا کند». نسرین به یکی از اعضای داعش فروخته شد که همسر بارداری داشت. یکی از روزها که همسر این مرد خواب بود، نسرین گوشی موبایل را از زیر بالشت او برداشت، به بالای بام رفت و با برادرش تماس گرفت. از طریق همین تماس برادرش توانست جای او را پیدا و با پرداخت 10 هزار دلار او را آزاد کند. او همچون بسیاری از افراد دیگر میدانست این هزینه ضامن بقای داعش است، اما راه دیگری برای نجات خواهرش وجود نداشت.
در این اردوگاه آوارگان، روایتهایی از زبان این زنان شنیده میشود که در کنار دردناک بودن، گاهی غیرقابلباور است. برخی از این زنان به دختران 10 یا 11 سالهای اشاره میکنند که قربانی تجاوز اعضای داعش شدند. وقتی از لیلا در مورد حال و اوضاع این روزهایش سؤال میشود، میگوید: «من دیگر نه گذشتهای ندارم و نه آیندهای. من اسیر خشم و غمی شدهام که داعش بر من، خانواده و جامعهام وارد کرد. فقط دوست دارم مادر و خواهرانم را بار دیگر ببینم. تا روزی که خشونتهای داعش ادامه داشته باشد، علیه آنها افشاگری میکنم.»
اخبار بین الملل - آنا