اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
داستانسرایی در قتل خاموش
در بررسیهای ابتدایی تصور شد که عبدالله در زمان انتقال یک بخاری به انباری در راهپلههای ساختمان تعادل خود را از دست داده و سقوط کرده است. خانواده عبدالله نیز در بازجوییها ادعا کردند پدرشان میخواست بخاری را به داخل انباری ببرد که پس از سقوط در راهپلهها دچار مرگ مغزی شده و جان باخته است. در حالی که داستانهای گمراهکننده میرفت تا مسیر تحقیقات را روشن کند، معاینه جسد عبدالله فاش کرد پدر خانواده به خاطر خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی از پای درآمده است.
همین نظریه پزشکی جنایی کافی بود تا با دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران کارآگاهان جنایی به رازگشایی بپردازند. در ابتدای تجسسها پسر 45 ساله و دختر 20 ساله عبدالله ادعا کردند در زمان مرگ پدرشان در خانه نبوده و از برادر 23 ساله خود به نام «سعید» ماجرای سقوط پدرشان را شنیدهاند و عجیب اینکه وی از همان روز مرگ پدرش ناپدید شده و هیچکس نمیدانست سعید چه سرنوشتی دارد.
خیلی زود فرضیه قتل خانوادگی پیشروی کارآگاهان قرار گرفت و تیم تحقیق با ارائه مشاوره به اعضای خانواده عبدالله از آنها خواست تا در صورت تماس سعید با آنها، وی را ترغیب به همکاری و تسلیم شدن به پلیس کنند. ساعت 8 صبح 13 اردیبهشت ماه سالجاری بود که سعید با حضور در پلیس آگاهی خود را تسلیم کرد.
سعید گفت: «روز حادثه در حال کار با رایانه بودم که پدرم مثل همیشه ایراد گرفت که چرا پشت رایانه نشستهام؛ ابتدا به صحبتهای پدرم بیتوجه بودم اما زمانی که شاهد ادامه ناسزاگوییهای پدرم بودم، در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و در راهرو او را به عقب هل دادم که باعث شد پدرم از پشت سر زخمی شود؛ پدرم به داخل اتاق پذیرایی آمد و قصد کتک زدن مرا داشت که ناگهان با خشم و عصبانیت گلویش را گرفته و فشار دادم تا اینکه دیدم دیگر نفس نمیکشد.
بسیار ترسیده بودم و نمیدانستم چه کار باید کنم؛ در زمان قتل، من و پدرم تنها بودیم و هیچکس دیگری از اعضای خانواده حضور نداشت؛ تصمیم گرفتم با صحنهسازی ادعا کنم که از پلهها سقوط کرده و جان باخته است، به همین خاطر جسد را از داخل اتاق به راهپله منتقل کردم و از حیاط، بخاری را آورده و روی جسد پدرم انداختم.
پس از آن با برادرم تماس گرفته و موضوع مرگ پدرم را به او اطلاع دادم.»سعید ادامه داد: «در این مدت به عنوان کارگر ساده در بومهن و شهرک صنعتی «سیاهسنگ» مشغول به کار بودم تا اینکه چند روز پیش با اعضای خانواده تماس گرفته و اطلاع پیدا کردم پلیس در تعقیب من است. میدانستم که دیر یا زود دستگیر خواهم شد، به همین خاطر تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم و سرانجام با راهنمایی اعضای خانواده پیش پلیس رفتم و تسلیم شدم.»
اخبار حوادث - ایران
ویدیو مرتبط :
سوریه و عراق در قتل عام خاموش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل خاموش پسر جوان در باغ خانوادگی
اخبار حوادث - قتل خاموش پسر جوان در باغ خانوادگی
به گزارش ایران، راز قتل این جوان 27 ساله هنگامی فاش شد که اعضای خانوادهاش از دیر کردن وی نگران شده و برای اطلاع از سرنوشتاش به باغ رفتند.
بنا بر این گزارش، در حالیکه تاریکی چتر خود را بر فضای روستای کردخیل ساری پهن کرده بود و مردم منطقه خسته از یک روز کاری در ایام تعطیلات نوروزی به خانههای خود باز میگشتند ناگهان فریادهای کمکخواهی مردی توجه آنها را به خود جلب کرد.
مرد میانسال در حالیکه به درون باغ اشاره میکرد و فریاد میزد پسرم را کشتند، از مردم و ساکنان منطقه تقاضای کمک میکرد.چند تن از اهالی روستا در باغ با جسد بیجان پسر جوانی در حالی روبهرو شدند که سر و صورتش خون آلود و زیر درختان پرتقال روی زمین افتاده بود.
با کمک روستاییها بلافاصله پیکر بیحرکت مرد جوان به بیمارستان انتقال داده شد اما پزشکان پس از معاینات تخصصی اعلام کردند مرد جوان ساعتی قبل بر اثر شدت خونریزی به آغوش مرگ رفته است.
بدین ترتیب موضوع قتل این پسر جوان به مأموران پلیس ساری اطلاع داده شد و تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی با حضور در محل حادثه به تحقیق از پدر قربانی حادثه پرداختند.
مرد میانسال در این باره گفت: صبح پسرم «محمدرضا» چند کارگر که از اهالی منطقهای در جنوب کشور بودند را برای انجام کار به باغمان برده بود. غروب بود که وی سوار بر خودروی پرشیای سفید رنگش شد تا نزد کارگران برود و با آنها اجرت کارشان را حساب کند.
وقتی خبری از بازگشتش نشد کمی نگران شدیم. ابتدا تصور میکردیم شاید در راه بازگشت با دوستانش برای دید و بازدید عید رفته باشد اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتیم و جوابی داده نشد احساس کردم باید حادثهای برای پسرم رخ داده باشد بنابر این به باغ رفتم. در تاریکی فضای باغ همه قسمتها را جستوجو کردم تا اینکه با پیکر بیحرکت پسرم در میان درختان پرتقال روبهرو شدم.
وی در ادامه گفت: یکی از کارگران که از اهالی جنوب کشور است و خانوادهاش نیز در ساری زندگی میکنند جزو کارگرانی بود که برای کار به باغ آمده بود شاید او از سرنوشت پسرم اطلاعی داشته باشد.
با توجه به این اظهارات مأموران به محل زندگی کارگر جوان مراجعه کردند اما در آنجا از خانوادهاش شنیدند از صبح تاکنون مرد خانواده به خانه مراجعه نکرده است.با توجه به این ادعاها و اینکه خودروی قربانی حادثه نیز ناپدید شده بود این احتمال قوت گرفت که کارگران در پایان روز کاری خود با پسر جوان درگیری پیدا کرده و او را با ضربات بیل و چوب از پای درآورده و خودرواش را با خود بردهاند.
در حالیکه مأموران آگاهی، تجسس برای بهدست آوردن ردی از خودروی پرشیای سفید رنگ را در دستور کار خود قرار داده بودند مشخص شد روز حادثه، قربانی حادثه مقـــــداری پول و اشیای با ارزش نیز همراه داشته که همگی آنها نیز دزدیده شدهاند.
پلیس مازندران که مشخصات خودروی به سرقت رفته را برای نواحی انتظامی سراسر کشور مخابره کرده و خواستار توقیف آن شده بود، دریافت روز بعد از پیدا شدن جسد قربانی حادثه، خودروی وی در حالیکه در یکی از خیابانهای تهران رها شده بود توسط مأموران نیروی انتظامی تهران بزرگ کشف شده است.
بدین ترتیب مأموران دریافتند عاملان جنایت پس از قتل پسر باغدار ساروی با خودروی او خود را به تهران رسانده و در آنجا خودرو را از ترس شناسایی شدن رها کرده و گریختهاند.
با توجه بهاطلاعاتی که از نشانیهای محل سکونت این متهمان بهدست آمده است تحقیقات گسترده پلیس برای بهدست آوردن ردی از آنها ادامه دارد.
اخبار حوادث - ایران